بازی Nioh 2 یکی از برترین اکشن-نقشآفرینیهای چند سال اخیر به شمار میآید. با نقد و بررسی این بازی همراه پلازا باشید.
بازی Nioh 2، همانند نسخه اول، با الهامگیری کلی از آثار استودیو From Software مانند سری سولز و بلادبورن ساخته شدهاست. اما به هیچ وجه این مسأله به این معنی نیست که این بازی هویت مستقلی ندارد. در ادامه به نقد و بررسی جامع بازی Nioh 2، و همچنین بستههای الحاقی منتشرشده برای این عنوان میپردازیم.
تریلر بازی Nioh 2
پیش از برداختن به نقد و بررسی اختصاصی بازی، در ادامه میتوانید تریلر بازی نی او 2 را با زیرنویس فارسی از تیم پلازا مشاهده کرده و با محیط آن بیشتر آشنا شوید.
اختصاصی پلازا: نقد و بررسی بازی Nioh 2 | اینجا مرگ نیز لذتبخش است…
در ادامه با نقد و بررسی اختصاصی بازی Nioh 2 در پلازا در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
نگاهی کلی به سری Nioh
اگر بخواهم برترین عناوینی که در نسل هشتم تجربه کردهام را نام ببرم، بلاشک یکی از پنج بازی برتر نسل برای من، عنوان تحسین شده استودیو تیم نینجا، یعنی Nioh بود. جالب است بدانید هنگام تجربه این بازی تازه به عناوین هاردکور و سخت علاقهمند شده بودم و هنوز در این سبک عناوین تازهکار بودم. اما با این وجود، آنقدر Nioh تجربه فوقالعادهای را منتقل ساخت که به سرعت تبدیل به یکی از محبوبترین بازیهای شخصی من در نسل هشتم شد. گیمپلی فوقالعاده جذاب در قالب مبارزات عمیق و گسترده، طراحی مراحل جذاب و باسفایتهای جانسخت، لحظه لحظه تجربه Nioh را برای شخص من فوقالعاده سرگرمکننده ساختند.
نکته بسیار تحسینآمیز در مورد Nioh, به عنوان یک بازی توسعه یافته با الهامگیری از آثار میازاکی، این بود که تنها شاهد یک عنوان الهام گرفتهشده معمولی نبودیم، بلکه از برخی جنبهها، مانند عمق گیمپلی یا المانهای شخصیسازی نقشآفرینی، Nioh حتی از سولزبورن نیز عملکردی بهتری از خود به نمایش گذاشت. و حتی از لحاظ سختی و چالش نیز می توان گفت بسیار بیرحمانهتر از عناوین یاد شده بود. خوشبختانه Nioh به آن دسته عناوینی تبدیل نشد که از منتقدان نمره بالا دریافت سازد اما از حیث فروش ضعیف ظاهر شود. با گذشت چیزی نزدیک به سه سال از عرضه رسمی بازی، عنوان Nioh چیزی نزدیک به ۳ میلیون نسخه در سرتاسر جهان موفق به فروش شد که با توجه به سبک خاص بازی و سختی بیرحمانه آن، عدد قابلقبول و رضایت بخشی به شمار میآید.
آوازه بسیار قابلتوجه به دست آمده Nioh به عنوان یک عنوان هاردکور بینظیر، در کنار فروش قابلقبول به نوعی ساخت نسخه احتمالی دوم را تایید ساخت. از زمان معرفی رسمی Nioh 2 تا عرضه رسمی بازی، شاهد عرضه نسخههای آلفا و بتا و همچنین دمو محدود بازی بودیم که در واقع جهت دریافت بازخورد از مخاطبان صورت گرفت. اکنون بعد از سه سال از عرضه نسخه اول، بالاخره Nioh 2 به صورت رسمی عرضه شد و علاقهمندان به این مجموعه، می توانند یکبار دیگر در دنیای ساموراییها با چاشنی Yokai به ماجراجویی بپردازند. همانطور که از اسم مقاله نیز مشخص است، در ادامه به نقد و بررسی این عنوان به شدت موردانتظار میپرداریم.
داستان بازی Nioh 2
از لحاظ داستانی و زمان وقوع اتفاقات بازی، برخلاف شماره بازی، Nioh 2 یک دنباله داستانی به شمار نمیرود و در واقع حکم پیشدرآمد یا Prequel را داراست. بازی در قرن شانزدهم و در دوران سن گوکو در ژاپن جریان دارد. بازیبازان در نقش فردی که با نام هیدی شناخته میشود قرار میگیرند و همراه با دوست و همراه همیشگی او، توکیچیرو، به خدمت Oda Nobunaga در می آیند. بعد از محاصره قلعه اینابایاما, به شخصیت اصلی بازی به همراه همراه همیشگیش، توکیچیرو این امتیاز داده میشود که به سامورایی واقعی تبدیل شده و از اسم مشترک هیدیوشی برخوردار شوند.
از آن به بعد نیز اتفاقات داستانی، جنگهای بزرگ و تحولات پیشآمده بازی بیشتر بستری هستند برای خلق مراحل مختلف و باسفایتهای گوناگون. برخی از باسفایتهای انسانی بازی، و همچنین برخی از قلعهها و مکانهای استفاده شده در مراحل، بر اساس شخصیتهای تاریخی دوران سن گوکو طراحی شدهاند. البته همانند نسخه اول، باید گفت سازندگان وقایع تاریخی، شخصیتهای بزرگ، تحولات گسترده جغرافیایی و جنگهای متفاوت واقعی سن گوکو را، با المانهای عمیق تخیلی-هیولایی Yokai ترکیب ساختهاند و دنیایی فانتزی با ریشههای حقیقی و تاریخی به وجود آوردهاند.
در مورد داستان بازی باید بگویم، همانند نسخه اول، به هیچ وجه نمیتوان داستان، روایت و سیر اتفاقات آن را در سطح بسیار خوب قرار دارد، چرا که اگر سطح کیفی داستان را با دیگر جنبهها و بخشهای بازی مانند مبارزات یا المانهای نقشآفرینی مقایسه کنیم، داستان بازی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت. البته نکتهای نیز در اینجا وجود دارد که اشاره به آن خالی از لطف نیست، در عناوینی که به شدت مبارزه محور و گیم پلی محور هستند، مانند همین نی او 2، به صورت خواهناخواه، داستان بازی به حاشیه میرود و به صورت خودبهخودی، از کانون توجه بازیباز دور میگردد.
خصوصا اگر گیمپلی و مبارزات بازی مانند Nioh سخت، چالش برانگیز و فوق العاده عمیق بوده و نیازمند سطح بالایی از تمرکز و آمادگی باشد، این دور شدن داستان از کانون توجه مخاطب بیشتر می شود. در مورد خود داستان بازی نیز باید گفت Team Ninja بر آن بوده است هم از اتفاقات، شخصیتها و نبرد های تاریخی بهره ببرد و هم آنکه داستان خاص خود را نیز روایت سازد. که البته این تصمیم آنها بسیار هوشمندانه و منطقی بوده است. منتهی مشکل اینجاست که سازندگان دلیل و بهانهای به بازیبازان جهت اهمیت دادن به داستان و اتفاقات مربوطه نمیدهند.
یعنی اگر شما تمامی فیلمها و کات سینهای بازی را رد کنید و به دیالوگهای بازی نیز توجهی نکنید، باز هم اصل بازی برای شما بدون مشکل جذاب و سرگرمکننده خواهد بود (البته که بدیهی است skip کردن کاتسینها و بی توجهی به مکالمات حرکتی بسیار غیرحرفهای برای مخاطبان پر و پاقرص سری محسوب میشود) شاید اگر سازندگان میتوانستند ارتباطی معنادار بین اتفاقات داستانی و گیم پلی ایجاد سازند و یا آنکه با استفاده از حربههای خاص، Plot Twistهای جذاب و اتفاقات سوپرایزکننده مانند خیانتی بزرگ، عمق بیشتری به داستان بازی بدهند، میتوانستیم شاهد داستانی قدرتمندتر و استخواندارتر باشیم که مخاطب را بیشتر به سمت خود جذب کند.
البته اشتباه نکنید، به هیچ وجه نمیتوان داستان، روایت و اتفاقات داستانی Nioh 2 را ضعیف و معمولی قلمداد کرد. خیر! بلکه از یک طرف داستان بازی در مقایسه با دیگر جنبههای بازی در سطح پایینتری قرار دارد و از طرف دیگر به نظر میرسد خود سازندگان نیز آنچنان قصد مانور دادن بر روی بخش داستان و شخصیتپردازی را نداشتند. اگر خود شما بازی را تجربه کنید تا حد زیادی متوجه منظور من خواهید شد چرا که ممکن است این صحبت من در مورد کماهمیت بودن داستان بازی و تمرکز گسترده سازندگان بر روی مبارزات و طراحی مراحل کمی گنگ بهنظر برسد.
گیم پلی بازی Nioh 2
و اما میرسیم به مهمترین بخش عنوان Nioh 2. یعنی گیمپلی و مبارزات. برای آن دسته افرادی که به صورت کلی با این سری آشنایی ندارند باید بگویم مجموعه Nioh، یک سری اکشن نقشآفرینی است که با الهامگیری کلی از سری سولز-بورن و آثار فرام سافتور ساخته شدهاست و مبارزات بازی عموما در دو قالب مبارزات نزدیک و دور انجام میپذیرند. مبارزات نزدیک بازی مانند تمامی عناوین اکشن نقشآفرینی دیگر به واسطه طیف وسیعی از سلاحهای سرد مختلف، مانند انواع شمشیر، تبر، نیزه و سلاحهای دیگر صورت میگیرد و حملات از راه دور نیز از یک طرف توسط تیر و کمان یا سلاح گرم اتفاق میافتند.
از طرف دیگر، امکان پرتاب مواد منفجره، Shuriken و برخی آیتمهای جادویی دیگر نیز وجود دارد. نکته قابل توجه این است که میزان مهمات و آیتمهای Ranged Attack محدود است و به همین دلیل باتوجهبه محدود بودن این آیتم و مهماتها از یک طرف، و ریتم سریع مبارزات بازی و حملات سریع و پی در پی دشمنان از طرف دیگر، امکان استفاده بیش از حد از سلاحهای از راه دور وجود ندارد.
همچنین در مبارزات تنبهتن و نزدیک است که سازندگان به خوبی نبوغ خود را به نمایش گذاشتهاند. مبارزات نزدیک فقط به فشردن کلید حمله سریع یا قدرتی خلاصه نمی شود بلکه مفهومی به نام Stance، عمق مبارزات بازی را چند برابر کردهاست. هر سلاح بازی را میتوان در سه Stance متفاوت Low, medium و High استفاده کرد. در حالت Low، ضربات وارده بسیار سریع هستند و خط استقامت یا همان Ki را کمتر خالی می کنند اما از طرف دیگر آسیب و Damage این ضربات کم است. در حالت High ضربات کند و محدود هستند و مقدار قابل توجهی از نوار Ki را مصرف می کنند، اما آسیب و Damage قابل توجهی نیز وارد میسازند. حالت Medium چیزی بین Low و High است و یک تعادل در آسیب وارده، میزان استقامت مصرف شده و سرعت حملات وجود دارد. بدین ترتیب هر سلاح خود سه حالت مبارزه گوناگون دارد.
کار به همین جا خلاصه نمی شود چرا که هر Stance، دارای کمبوها و حرکات کامل منحصربفرد خود است که این مسأله خود پیچیدگی و عمق مبارزات را بار دیگر افزایش میدهد. همچنین در قالب درخت مهارتها یا همان Skill Tree, می توان ضربات، حملات نهایی، کمبوها و ویژگیهای خاص، کارآمد و جدیدی برای هر Stance آزاد کرد. پس طبیعی است که اگر فردی بیشتر با حالت High بازی می کند، بیشتر بر روی مهارتهای مربوط به این Stance مانور دهد و آنها را آزاد سازد. این توضیحات کلی در مورد سیستم مبارزات عنوان Nioh بود.
در نسخه دوم نیز هسته و ستون کلی گیمپلی بازی دست نخورده باقی ماندهاست. سه Stance نام برده شده هنوز حضور دارند، سلاحهای نسخه اول شامل Axe، Sword، Spear و دیگر سلاحها در این نسخه نیز حضور دارند و همچنین شاهد اضافه شدن Double Hatchet یا تیشه دوتایی نیز هستیم که سلاحی بسیار جذاب، با کمبوهای بسیار قدرتمند به شمار میآید.
مدیریت نوار استقامت یا همان Ki همچنان مهمترین مسأله در مبارزات بازی به شمار میآید. اگر بازیبازان بتوانند به خوبی در استفاده از مهارت Ki Pulse مهارت کسب کنند، محدودیتهای ناشی از کمبود Ki کمتر خودنمایی خواهد کرد.
اولین تغییر اساسی نسخه دوم نسبت به بازی اول، مربوط به شخصیت اصلی است. در نسخه اول بازیبازان کنترل سامورایی انگلیسی، ویلیام ادامز را به عهده گرفتند و به انجام مراحل مختلف میپرداختند. شخصیتی که دارای چهره و جزییات کاملا از پیشطراحی شده بود. اما در Nioh 2 شاهد سیستم Character Creation هستیم و در ابتدا بازی، مخاطبان می توانند شخصیت دلخواه خود را خلق کنند. میزان و تعداد آپشن های در اختیار قرار داده شده شخصی سازی، بسیار قابلقبول است و از لحاظ مدل مو، نوع صورت، چشم، دهان و موارد جزئی دیگر، گزینههای متعددی پیش روی شما قرار دارد. در واقع باید گفت Character Creation بازی به خوبی نمره قبولی را از لحاظ وسعت شخصیسازی و جزییات صورت دریافت می کند. بعد از ساخت شخصیت و انتخاب دو کلاس سلاح اصلی، ماجراجویی شما در دوران سن گوکو آغاز می گردد.
به مانند نسخه اول، شاهد World map هستیم که در قالب این نقشه، می توان ماموریتهای اصلی( ویا فرعی در صورت علاقه) را انتخاب کرد و وارد مرحله مذکور شد. این جا بد نیست به نکتهای دیگر اشاره کنم. بر خلاف عناوینی مانند سری سولز و بلادبورن، Nioh، چه در نسخه اول و چه در نسخه دوم، از ساختار مراحل و مناطق به هم پیوسته و حالت نیمه جهان باز یا Semi Open World استفاده نمیکند بلکه بازی از تعدادی مراحل و مأموریتهای متفاوت، در مکانها و قسمتهای مختلف و مجزا تشکیل شدهاست. به شخصه فکر می کنم تصمیم سازندگان در استفاده از این قالب ماموریت بسیار هوشمندانه بوده است چرا که دنیای نیمه جهان باز و مناطق یکپارچه و به هم پیوسته، آنچنان با فضای مبارزات و اتمسفر بازی همخوانی نداشت.
از طرف دیگر استفاده از مراحل و مناطق جداگانه، این امکان را به سازندگان داده است که در طراحی مراحل خلاقیت بسیار خوبی خرج دهند و از چه از لحاظ ساختاری، و چه از لحاظ ساختاری مراحل جذاب و چشمنوازی را خلق سازند. از قلعههای قدیمی ژاپنی دوران سن گوکو گرفته، تا مناطق جنگلی و کوهستانی و لوکیشنهای متنوع دیگر.
طراحی مراحل بازی، خوشبختانه در سطح بسیار رضایتبخشی صورت گرفته است. نه تنها شاهد مسیرهای میانبر و بههمپیوسته در هر مرحله هستیم، بلکه از لحاظ ساختاری نیز استانداردهای کلی به خوبی پیادهسازی شدهاست. هر مرحله نیز، عموما با یک باسفایت جدید و خاص به پایان میرسد و شکست آن باس، به معنی انجام موفقیت آمیز آن مرحله است. در واقع به طور کلی باید اشاره کنم ایراد و نقد خاصی بر طراحی مراحل اصلی وارد نیست، بلکه این مراحل فرعی هستند که کمی مشکلساز ظاهر شده است.
مسأله اینجاست که مراحل و مأموریتهای فرعی Nioh 2، به هیچ عنوان هویت و استقلال جداگانهای را دارا نیستند و در اکثر مواقع، حتی مکان و لوکیشن این مراحل تکراری بوده و بعضا از stage و مکانهای مراحل اصلی استفاده شدهاست. همین مسأله باعث یکنواختی کلی مراحل فرعی شده است. در کنار این مسأله، مشکل دیگر مربوط به بالانس نبودن سختی بازی در برخی مراحل فرعی است. هرچند که هر مرحله دارای Recommend Level است، اما مسأله اینجاست در برخی قسمتها، تعداد دشمنان به شکل غیرمنطقی بالا بوده و مثلا در یک فضای بسیار کوچک، باید با پنج-شش دشمن در آن واحد مبارزه کنید! آن هم دشمنانی که هر کدام از آنها قابلیت کشتن شما را در دو و بعضا حتی یک ضربه دارا هستند.
البته خوشبختانه مسأله بالانس سختی بازی در مراحل و مأموریت های اصلی به خوبی برقرار شدهاست. در کل مشکل مراحل فرعی بازی این است که فاقد طراحی منحصربفرد و خاص هستند و بیشتر بستری برای Level Up کردن و سپری کردن زمان بیشتر به شمار میآیند. البته بااینوجود تجربه این مراحل فرعی در نوع خود سرگرمکننده و جذاب است، اگر مشکلات کلی مربوطه را نادیده بگیریم. قابلیت Burst Counter که ویژگی کاملا جدید محسوب میشود، میتواند در نبردهای سخت و چالشبرانگیز به برگ برنده شما تبدیل شود. البته که استفاده از این قابلیت ممکن است به صورت شمشیر دولبه نیز عمل کند.
در بخش مبارزات، همانطور که قبلا هم گفته بودم، هسته اصلی گیم پلی نسبت به نسخه قبلی تغییر نداشته است و به نوعی ففط تکمیل شدهاست. یکی از این ویژگیهای اضافه شده، مربوط به قابلیت استفاده از حالت Yokai توسط شخصیت اصلی بازی است. شخصیت اصلی، فردی نیمه انسان-نیمه Yokai است و به همین دلیل، او توانایی بهرهبردن از نیروهای مختلف Yokai را داراست. در زیر خط استقامت یا همان Ki، شاهد نوار بنفش رنگی هستیم که مربوط به این قابلیت است و با مبارزه کردن و کشتن دشمنان، این خط پر میشود و شما می توانید از قابلیتها و حملات مختلف بهره ببرید.
برای بدست آوردن این حملات نیز میتوانید با کشتن یوکایها، Soul Core آنها را بدست آورید و پس از پاکسازی در Shrine، آنها را Equip کنید. این Core یا هستهها نه تنها حمله و مهارتی جدید در اختیار شما قرار میدهند، بلکه ویژگیهای شخصیت شما را نیز افزایش میدهند. البته اضافه شدن این قابلیت به معنای سادهتر شدن بازی نیست، چرا که از یک طرف استفاده از این قابلیت ها محدود و انگشتشمار است و باید با کشتن دشمنان دوباره کامل شود، و از طرف دیگر آسیب وارده توسط این حملات با آنکه قابل توجه است، اما به شکل غیرمنطقی بالا نیست. و اما دیگر ویژگی جدید بازی، که می تواند در برخی نبردهای سخت ورق را به سمت شما برگرداند، Burst Counter است. زمانی که دشمنی، چه مینی باس باشد چه باس، حمله Burst انجام میدهد میتوانید با فشردن R2 + دایره، Burst Counter انجام دهید.
البته انجام این کار اصلا و ابدا به این سادگیها نیست چرا که هم باید فاصله مشخص و درستی با دشمن داشته باشید، و هم در بهترین زمان ممکن دکمهها را فشار دهید. چرا که دیرتر یا زودتر فایدهای ندارد و اگر نتوانید آنها را Counter کنید، آسیب بسیار زیادی دریافت میکنید و بنابراین در بعضی نبردها، Burst Counter بسیار ریسکی و پرخطر به شمار میآید. اما از طرف دیگر اگر موفق به انجام این کار شوید، هم حمله دشمن را خنثی ساختهاید، هم به او آسیب وارد کردهاید و هم امکان چند حمله و ضربه دیگر به صورت متوالی را نیز فراهم ساختهاید. در جریان برخی از سختترین نبرد های بازی، Burst Counter میتواند بسیار کارآمد ظاهر شود. البته از طرف دیگر این قابلیت به مانند شمشیر دولبه نیز عمل میکند و میتواند تبعات سنگینی نیز در پی داشته باشد.
همانند نسخه اول، مدیریت نوار سلامتی یا همان Ki، کلید پیروزی و موفقیت در مبارزات است. اگر شخصیت شما تمامی استقامت و انرژی خود را مصرف کند، حتی تکان نیز نمیتواند بخورد و به هدفی راحت برای دشمنان تبدیل می گردد. از طرف دیگر برخی دشمنان بازی، توانایی ایجاد منطقهای کوچک را دارند که در آن قسمت، یا استقامت شما اصلا بازیابی نمیشود، و یا با سرعت بسیار کمی پر میگردد. وجود محدودیتی به نام خط استقامت موجب شده حتی اگر شرایط برای حمله کاملا فراهم باشد، امکان زدن ضربات پرتعداد در فاصله کم وجود نداشته باشد. و در این جاست که قابلیت Ki Pulse، اهمیت خود را نشان می دهد. فشردن دکمه مربوطه پس از ضربه زدن و مصرف Ki، تمامی انرژی پیرامون شخصیت را در قالب استقامت به او باز میگرداند. استفاده از Ki Pulse میتواند تا حد خوبی به شما در مدیریت Ki کمک کند.
گرافیک بازی Nioh 2
اگر نسخه اول بازی را تجربه کرده باشید، میدانید Nioh دارای گرافیک هنری خارق العاده یا محشری نبود، بلکه بیشتر هنر سازندگان در Team Ninja در استفاده از طیف رنگ وسیع و طراحی مخوف و فوقالعاده هیولاهای بازی بود که بیشتر بار گرافیکی بازی را بر دوش میکشید. در نسخه دوم نیز، هر چند شاهد بهبود کیفی تکسچرها، بافتها، سایهزنی و نورپرازی هستیم، اما در کل شاهد پیشرفت وسیع یا گسترده از حیث فنی و هنری نیستیم. البته این مسأله به هیچ عنوان نقطه ضعف قلمداد نمیشود چرا که بازی همچنان فوقالعاده زیبا و چشمنواز است و میتواند به خوبی مخاطب را جذب سازد.
حالا که صحبت است نکات گرافیکی شد، بد نیست به فریم و رزولوشن بازی نیز اشارهای داشته باشیم. همانند نسخه اول، سه گزینه پیش روی مخاطبان برای انتخاب قرار دارد. اولی Movie Mode است که فریمریت را در ۳۰ قفل میکند و رزولوشن ۱۰۸۰p تا ۱۰۸۰p را ارائه میدهد. Action Mode فریمریت را ۶۰ قرار میدهد و رزولوشن را بین ۷۲۰p تا ۱۰۸۰p قرار میدهد و مود سوم، چیزی بین این دو مود بالا و حالتی تعادلی است. به شخصه Action Mode را پیشنهاد می کنم چرا که در عناوینی مانند Nioh, که مبارزات ریتمی بسیار سریع و تند دارند، فریمریت بالاتر میتواند در انجام بهتر مبارزات کمک کننده باشد.
صداگذاری و موسیقی بازی Nioh 2
در بخش موسیقی، باید بگویم ساندترک بازی، خصوصا در هنگام باسفایتها، بسیار همخوانی خوبی با اتمسفر بازی دارد. در واقع عملکرد سازندگان در بخش موسیقی متن، بسیار قابلقبول و استاندارد بودهاست. استفاده از تم ژاپنی در خلق ساندترک نیز باعث همخوانی عمیقتر موسیقی با فضای بازی و مراحل شده است.
در بخش صداگذاری حقیقتا باید بگویم آنچنان نکته خاصی برای گفتن وجود ندارد. چرا که شخصیت اصلی صامت است و باقی شخصیتها نیز حضور آنچنان پررنگی ندارند. با این وجود تلاش تیم صداگذاری، چه در بخش انگلیسی و ژاپنی، حداقلها را به خوبی برآورده ساخته است…
بررسی بسته الحاقی The Tengu’s Disciple
اولین بسته الحاقی بازی نی او ۲، The Tengu’s Disciple نام دارد. از لحاظ داستانی، اتفاقات این بسته الحاقی پس از اتفاقات داستانی نسخه اصلی در جریان است. جای که شخصیت اصلی پس از پیدا کردن یک خنجر یا همان Dagger جادویی، به گذشته و به دوران Heian در تاریخ ژاپن سفر میکند و در این دوره، با برخی از شخصیتهای واقعی تاریخی ژاپن مانند Bankei نیز دیدار میکند. از لحاظ داستانی، باید گفت آنچنان نکته خاصی برای گفتن وجود ندارد چرا که مانند نسخه اصلی، داستان و سیر اتفاقات، بیشتر بهانه و دستآویزی برای خلق موقعیتها و مراحل مختلف بودهاند. در واقع داستان در عناوینی مانند Nioh 2، کاملا در خدمت گیمپلی، مبارزات و طراحی مراحل است.
اما از لحاظ گیمپلی و مبارزات، همچنان شاهد یک بخش فوقالعاده اعتیادآور، سرگرم.کننده و صدالبته سخت و بیرحم هستیم. در این بسته الحاقی شاهد دشمنان جدید، باسفایتهای جدید، مراحل منحصربفرد و مهمتر از همه یک سلاح جدید نیز هستیم. سلاحی به نام Splitstaff. نکته بسیار مهم در مورد Split Staff این است که این نوع سلاح به شدت با Onmyo Magic در ارتباط است و هر چه قدرت Onmyo شما بیشتر باشد، به طبع قدرت سلاح Splitstaff شما نیز افزایش خواهد داشت. البته کمی کار با این سلاح نیازمند وقت گذاشتن و کسب تجربه است چرا که برخی از کمبوهای قدرتمند این سلاح نیازمند دقت و تمرکز بالا هستند.
با این وجود اگر قلق این سلاح را بدست آورید، بسیار با آن ارتباط برقرار خواهید کرد چرا که علاوه بر قدرت بالا، Range بسیار قابلتوجهی نیز دارد. همچنین اگر مثل من Onmyo Magic شما بالا باشد، میتوانید از حداکثر پتانسیل این سلاح استفاده کنید.
تنوع دشمنان در این بسته الحاقی قابلقبول است. از موجودات خرچنگ مانند بزرگ گرفته، تا نسخههای متفاوتتری از Enkiهایی که در نسخه اصلی شاهد آن بودیم. از طرف دیگر تنوع مراحل از لحاظ ساختار و ظاهر قابلقبول است. اما متاسفانه بعضی مکانها و مراحل، کمی بیش از حد آشنا به نظر میرسند و به دیگر مراحل نسخه اصلی شباهت دارند. با این وجود این مسأله را نمیتوان نقطه ضعف بزرگی در نظر گرفت.
از لحاظ محتوا نیز این بسته الحاقی مانند نسخه اصلی، قابل قبول عمل کرده است. در کل شاهد ۱۰ مرحله کلی هستیم که اتمام آنها بسته به نوع بازی شما، بین ۸ تا ۱۲ ساعت زمان میبرد که مدت زمان قابلقبولی است. در کل باید بگویم بسته الحاقی The Tengu’s Disciple، همانند نسخه اصلی تجربه بسیار لذتبخش و چالشبرانگیزی را ارائه میدهد.
بررسی بسته الحاقی Darkness in the Capital
در این بسته الحاقی نیز مانند اولین DLC، دوباره شخصیت اصلی به گذشته سفر میکند. این بار به سال 976. باز هم شاهد اتفاقات نسبتا تکراری و کلیشهای هستیم که به واسطه این اتفاقات، به مناطق مختلف سفر کرده و با یوکایها و دشمنان مختلف مبارزه میکنیم. متاسفانه مشکلی که بسته الحاقی قبلی نیز از آن رنج میبرد در این بسته الحاقی نیز مشکل ساز شده و آن هم ضعف روایت داستان و فقدان پیچش داستانی در بازی است. البته اگر صادق باشیم کسی عنوانی مانند Nioh را برای داستان آن تجربه نمیکند. با این وجود بسیار بهتر میبود اگر شاهد داستانی جذابتر و عمیقتر میبودیم.
اما بلاشک جذابترین نکته در مورد Darkness in the Capital، سلاح جدید بازی است. سلاح جدید بازی Fists/Claw Fists جذابیت فوقالعادهای به مبارزات بازی بخشیده است. با این که قبلا نیز امکان مبارزه با مشت وجود داشت، اما این بار شاهد انواع و اقسام کمبوها، مهارتها و Moveset های مختلفی هستیم که هم از لحاظ بصری جذاب هستند و هم احساس بسیار خوبی به مخاطب منتقل میسازند. به شخصه بسیار از استفاده از Fists لذت بردم. همانطور که بدیهی بهنظر میرسد، شاهد دشمنان و باسفایتهای جدید در این بسته الحاقی هستیم.
همچنین برخی از باسفایتهای نسخه اول مثل Giant Toad در این نسخه نیز حضور دارند. با وجود لذتبخش بودن مبارزات و کشتن یوکایها، در برخی مراحل ممکن است حس یکنواختی را تجربه کنید. اما به صورت کلی، مانند بسته الحاقی قبلی، این بسته الحاقی نیز تجربهای جذاب، سرگرمکننده و چالشبرانگیز را ارائه میدهد. خصوصا به لطف باسفایتهای جذاب و سرسختش!
قبل از سخن پایانی، پیشنهاد ما به شما برای تجربه بهتر بازی، تهیه ستهای گیمینگ مانند دسته بازی، هدفون گیمینگ، کیبورد گیمینگ، موس مخصوص بازی، پایه شارژ دسته PS4، برچسب PS4، کاور دسته PS4، کیف PS4، برچسب xbox و … از فروشگاه اینترنتی پلازا است.
سخن پایانی
برای علاقهمندان به عناوین هاردکور و چالشبرانگیز، Nioh 2 انتخابی فوقالعاده به شمار میرود. مبارزات عمیق و چندلایه، باسفایتهای فوقالعاده، طراحی مراحل استاندارد و تنوع سلاحها و آیتمهای شخصیسازی، میتواند Nioh 2 را به بهشتی برای عاشقان اکشن نقشآفرینیهای سولزلایک تبدیل سازد. هرچند که تفاوتهای Nioh 2 با نسخه قبلی، آن قدر زیاد و گسترده نیست، اما ویژگیهای اضافه شده به اندازه کافی جذاب و جالب هستند که تجربهای کامل و خاصتر از نسخه اول خلق سازند.
در پایان نیز اگر همچنان در تهیه این بازی شک دارید، میتوانید ویدیوی زیر را مشاهده کرده و اطلاعات بیشتری را در مورد فضا، داستان و گیم پلی بازی بهدست بیاورید.