یکی از مهمترین بخشهای هر اثر داستانی و خصوصا سینمایی، پایانبندی آن است. در طول تاریخ سینما شاهد انواع مختلف پایانبندیها بودهایم. در این مطلب به بهترین فیلم های با پایان باز میپردازیم.
بیش از یک قرن از تولد سینما میگذرد. فیلمهای مدرن تفاوت فراوانی با آثار اولیهای چون Metropolis دارند. یکی از برجستهترین بخشها در داستاننویسی، پایانبندی است. در طول تاریخ نویسندگان مختلف از روشهای متفاوتی برای اختتامیه آثار خود استفاده کردهاند. در این میان دو روش پایان گنگ و پایان باز از سختترین راهها برای به پایان رساندن یک داستان در بین نویسندگان هستند. در میان ایرانیان نیز هر کارگردانی ریسک نزدیک شدن به این نوع پایان بندی ها را نمیکند، برای مثال فیلم های ایرانی با پایان باز اصغر فرهادی معروف هستند. یا در جهان نولان، آرونوفسکی و اسکورسیزی دست به چنین ریسکهایی زدهاند.
در قرن 21 پایانهای باز شیوع قابل توجهی در بین آثار برجسته سینمایی نیز پیدا کردهاند. بزرگترین تفاوت بین پایان باز و پایان گنگ به تعداد برداشتهای ممکن مخاطب از آن برمیگردد. آثاری چون Birdman که با پایانی گنگ خاتمه مییابند، مخاطبان را درگیر دو یا چند سناریوی مشخص میکنند. اما آثار لیست برترین فیلم با پایان باز این گونه نیستند. در این مقاله از پلازا با ما همراه باشید تا به بررسی مفهوم پایان باز و معرفی لیست برترین فیلم با پایان باز بپردازیم.
فهرست مطالب:
فیلم پایان باز چیست؟
همانطور که اشاره شد مفهوم پایان باز قدمتی بیشتر از سینما دارد. پایانهای باز راهی عالی برای درگیر کردن مخاطبان با آثار هستند. نویسندگان با استفاده از این تکنیک و خودداری از قرار دادن نقطه اوج در آثار خود، مخاطب را مجبور به بررسی دقیق و جزئی مفاهیم مطرح شده در طی داستان میکنند. با این حال پایانهای باز عموما با استقبال چندان خوبی از جانب مخاطبان روبرو نمیشوند. دلیل این نارضایتی را میتوان نبود نتیجهگیری مشخص دانست.
نویسندگان معمولا از این تکنیک برای به پایان رساندن داستانهای پیچیده استفاده میکنند. از جمله آثار ادبی برجستهای که از این تکنیک استفاده میکنند میتوان به طعم عسل اثر شیلا دیلینی، درس اثر اوژن یونسکو و در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت اشاره کرد.
شاید بتوان تفسیر ماریا آیرین فورنس، نمایشنامهنویس و کارگردان آوانگارد کوبایی از فیلم های با پایان باز را روشنترین تعبیر از آن دانست. فورنس در مورد این مفهوم این گونه میگوید:
در نوشتههای من مخاطبان همیشه در حال تعبیر پایانها هستند. برخی از آنها از ناتمام بودن کارهای من شکایت میکنند؛ اما دلیل استفاده من از پایان باز این است که مخاطبان باید در بطن داستان قرار گیرند. شخصیتهای داستان، واقعی نیستند. نمایش، کلاس درسی برای مخاطبان حقیقی است. من فکر میکنم که هنر نهایتا مدرسی مجرب است.
بنابراین فیلم پایان باز، فیلمی است که از این تکنیک بهره برده و پایان را برعهده ذهن مخاطب قرار دهد.
بهترین فیلم های با پایان باز
در قرن بیستویکم فیلمسازان فراوانی از تکنیک پایان باز برای تکمیل آثار خود استفاده کردهاند. در ادامه سعی میکنیم تا بهترین فیلم های جهان با پایان باز را بررسی کنیم. لازم به ذکر است که این مطلب حاوی اطلاعات حساس داستانی از فیلمهای مورد بحث خواهد بود.
هشدار: این متن ممکن است حاوی اسپویل پایان داستان فیلم باشد.
1. فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد (The Dark Knight Rises) ؛ از بهترین فیلم های پایان باز
- سال ساخت: 2012
- نمره آیامدیبی: 8.4
- کارگردان: کریستوفر نولان (Christopher Nolan)
شاید نتوان آخرین قسمت از یکی از بهترین سهگانههای ابرقهرمانی تاریخ سینما را بهترین قسمت آن دانست، اما نباید از پایان زیبای آن صرف نظر کرد. در این اثر شوالیه تاریکی هر آنچه برایش اهمیت داشته را از دست میدهد. او برای مقابله با حریف قدرتمندش، بین، تلاش میکند، اما شکست خورده و با کمری شکسته به زندانی دورافتاده تبعید میشود. بروس وین به مرور سلامتی خود را به دست آورده و بار دیگر به گاتام بازمیگردد. در نهایت بتمن به کمک یارانش دشمنان خطرناک خود را شکست میدهد، اما این پیروزی تنها چند ثانیه به طول میانجامد. بین با مرگ خود بمب اتمی را فعال کرده است؛ بمبی که تنها چند دقیقه تا انفجار فاصله دارد.
با فرو رفتن شهر در آشوب، بتمن تصمیم میگیرد تا بمب را به نقطهای دور از شهر منتقل کند. او با هواپیمای خود آن را به میان دریا برده و سپس همراه با آن منفجر میشود؛ رخدادی که تمامی شهر آن را میبینند. پس از مدتی لوشس فاکس متوجه میشود که هواپیما بر روی خلبان خودکار تنظیم شده بود. جیمز گوردون نیز فانوس مخصوص بتمن را تعمیر شده مییابد. در همین زمان وفادارترین یار بروس وین، آلفرد، او را همراه با سلینا کایل در فلورانس میبیند.
The Dark Knight Rises بدون شک یکی از بهترین آثار لیست برترین فیلم با پایان باز است. بسیاری عقیده دارند که سکانس آخر تنها تصورات رویایی آلفرد بوده و بتمن در واقع مرده است. میتوان صدها پایان مختلف برای این اثر از بهترین فیلم های پایان باز متصور شد. در هر صورت سهگانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان را میتوانیم یکی از بهترین فیلم های پایان باز تاریخ سینما بدانیم.
2. فیلم روانی آمریکایی (American Psycho) ؛ از بهترین فیلم های پایان باز
- سال ساخت: 2000
- نمره آیامدیبی: 7.9
- کارگردان: مری هرون (Mary Harron)
برداشت مری هرون از رمان جنجالی برت ایستون الیس همان سکوی پرتابی بود که کریستین بیل دوستداشتنی را به یکی از بزرگترین ستارههای سینما تبدیل کرد. در فیلم American Psycho بیل نقش پاتریک بیتمن را ایفا میکند؛ یک قاتل سریالی شیکپوش که آزادانه در خیابانهای شهر نیویورک به ارضای خصایص خونبار خود میپردازد. بیتمن را میتوان نقطه اوج طمع سرمایهداری دانست. او از نظر روانی کاملا بیثبات است. بیتمن در طول فیلم به کشتار و سلاخی انسانهایی سطحی و آزاردهنده میپردازد. نخستین قربانی او یکی از همکاران و رقیبانش به نام پل است. بیتمن به لباسها و موسیقی باشکوه علاقه دارد. او پس از به قتل رساندن گروهی از ماموران پلیس، تصمیم به اعتراف گرفته و آن را به وکیلش ارسال میکند. با این حال این وکیل اظهارات او را جدی نگرفته و ادعا میکند که تنها چند روز پیش پل را در لندن دیده است.
سکانس انتهایی این برترین فیلم با پایان باز با روایت بیتمن از فرار همیشگی او از قانون پایان مییابد. این مسئله سوالات فراوانی را در مورد صحت اتفاقات به تصویر کشیده شده در طول فیلم ایجاد میکند. آیا پاتریک بیتمن واقعا یک قاتل است؟ یا تمامی سکانسهای غیر عادی و خشن به نمایش درآمده در طول فیلم توهمات و رویاهای او هستند؟ American Psycho یکی از بهترین فیلمهای با پایان باز است که حتی امروزه نیز مخاطبان با حرارت به بحث و گفت و گو در مورد پایان آن میپردازند.
3. فیلم زندانیها (Prisoners) ؛ از بهترین فیلم های پایان باز
- سال ساخت: 2013
- نمره آیامدیبی: 8.1
- کارگردان: دنی ویلنوو (Denis Villeneuve)
شاید بتوان شبیهترین اثر به Prisoners را Mystic River کلینت ایستوود دانست. هر دوی این فیلمها ماجرای یک مامور پلیس و یک پدر عصبی را در جستجو به دنبال دختر گمشده خود دنبال میکنند. با این وجود در حالی که Mystic River پایانی مشخص دارد، فیلم دنی ویلنوو اینگونه نیست.
این کارگردان چیرهدست پس از روایت هنرمندانه داستانی مرموز، ارتباطی مستقیم بین نام فیلم خود و شخصیتهای آن برقرار میکند. در انتهای برترین فیلم با پایان باز Prisoners کلر دوور الکس جونز، بزرگترین مظنون پرونده به تصویر کشیده شده در فیلم را دزدیده و مدت مدیدی به شکنجه و بازجویی از او میپردازد. تلاشهای کلر او را به خانهای که دخترش در آن نگاهداری میشد میرساند.
در این زمان مجرم اصلی پس از شلیک به پای کلر، او را درون چاه غیر قابل فراری میاندازد؛ چاهی که کلر در آن سوت دخترش را مییابد. در انتهای فیلم، کارآگاه لوکی پس از کشتن مجرم، به خانه او بازمیگردد. در این زمان او صدای کلر را میشنود. فیلم همینجا تمام شده و مشخص نمیشود که آیا لوکی کلر را نجات میدهد یا به دفاع از الکس جونز بینوا، او را رها میکند. نبوغ دنی ویلنوو در داستانگویی، Prisoners را به یکی از بهترین فیلم های با پایان باز تبدیل کرده است. مشاهده این اثر از فیلم های خارجی با پایان باز را به تمامی علاقهمندان به سینما توصیه میکنیم.
4. فیلم اولدبوی (Oldboy) ؛ از بهترین فیلم های پایان باز
- سال ساخت: 2003
- نمره آیامدیبی: 8.4
- کارگردان: پارک چان ووک (Park Chan-wook)
شاهکار جاودانه پارک چان ووک، کارگردان به نام کرهای، تفاوتهای فراوانی با آثار هیجانانگیز معمول سینمای هالیوود دارد. این برترین فیلم با پایان باز به بررسی عمیقترین بخشهای ذهن انسان پرداخته و از آن در راه ارائه داستانی چند لایه استفاده میکند. خشونت و سکانسهای اکشن فیلم نقشی مهم در روایت آن داشته و تنها عنصری اضافی برای جلب نظر نیستند. شاید بتوان بهترین بخش این اثر را پایان مبهوتکننده آن دانست. پایانی که سوالهای فراوانی را ایجاد میکند؛ سوالهایی که مخاطبان علاقه چندانی به پاسخ دادن به آنها نخواهند داشت.
در اختتامیه Oldboy مشخص میشود که شخصیت اصلی تنها مهرهای در نقشه عظیم و طولانیمدت دوست دوران دبیرستان خود بوده و به دلیل گرفتاری در هیپنوتیزمی قدرتمند، حافظه خود را از دست داده است. پس از مشخص شدن تمامی ابعاد داستان، قهرمان فیلم زبان خود را بریده و از زنی که او را هیپنوتیزم کرده، پاک کردن حافظهاش را درخواست میکند.
در پایان شاهد پیوستن شخصیت اصلی فیلم به دختر خود هستیم. چهره شاد او در این سکانس میتواند حاکی از عملکرد صحیح هیپنوتیزم باشد. اما در ادامه شاهد جایگزینی این چهره شاد با حالتی غمگین و دردناک هستیم. این مسئله منجر به بروز سوالهای متعددی میشود؛ سوالاتی که امروزه نیز در بین طرفداران این فیلم مطرح هستند. Oldboy یکی از بهترین فیلم های با پایان باز آسیا است و در کنار شاهکارهای اساتید سینما، چون آکیرا کوروساوا قرار میگیرد.
5. فیلم قوی سیاه (Black Swan)
- سال ساخت: 2010
- نمره آیامدیبی: 8
- کارگردان: دارن آرونوفسکی (Darren Aronofsky)
Black Swan یکی از مشهورترین و بهترین فیلم های هالیوودی با پایان باز دهه اخیر است. مهمترین دلیل موفقیت این اثر خوشساخت را میتوان نبوغ دارن آرنوفسکی در به تصویر کشیدن شخصیت دوگانه قهرمان داستان خود با استفاده از داستان معروف دریاچه قو دانست. نینا را میتوان نماد قوی سفید در آن داستان دانست؛ شخصیتی معصوم که از زیبایی چشمگیری بهره میبرد.
با این حال، شخصیت نینا در راستای ایفای نقش قوی سیاه به دو نیم تقسیم شده و توهماتی خشن و ترسناک را برای او رقم میزند. در انتهای فیلم، نینا به بازیگر جایگزین نقش قوی سیاه چاقو میزند. اما متوجه میشود که تنها خود را زخمی کرده است. در آخرین سکانس فیلم نینا به دلیل خونریزی فراوان به زمین خورده و در مورد بینقص بودن خود زمزمه میکند.
آرنوفسکی در برترین فیلم با پایان باز خود سرنوشت نهایی نینا را مشخص نمیکند. آیا او مرده است؟ یا تمامی اینها بخشی از توهمات شدید او بودهاند؟ برخی از مخاطبان قاب نهایی فیلم از نورهای صحنه را نشانهای از بهشت دانسته و دیگران آن را نمادی از مرگ بخش تاریک شخصیت نینا در نظر میگیرند. Black Swan یکی از بهترین آثار دهه اخیر و بهترین فیلم های هالیوودی با پایان باز به حساب میآید. تجربه این اثر بر علاقهمندان به سینما از واجبات است.
6. فیلم جزیره شاتر (Shutter Island)
- سال ساخت: 2010
- نمره آیامدیبی: 8.2
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese)
Shutter Island یکی از پیچیدهترین فیلمهای تاریخ است. مخاطبان برای درک این برترین فیلم با پایان باز به کارگردانی مارتین اسکورسیزی افسانهای، نیاز به مشاهده چندین و چند باره آن دارند. این فیلم عمیقا به روان انسان پرداخته و بیشتر از هر اثر دیگری مرز بین آگاهی و خودآگاهی در یک انسان را به تصویر میکشد. شخصیت اصلی فیلم Shutter Island کارآگاهی به نام ادوارد تدی دنیلز است. او همراه با همکار خود، چاک، برای بررسی فرار فردی به نام ریچل سولاندو از بیمارستان روانی به نام Shutter Island فرستاده شده است.
تدی به صورت پیوسته توهماتی در مورد سوختن همسر خود، دلورس، توسط مردی به نام اندرو لیدیس را تجربه میکند. در انتهای فیلم تدی متوجه میشود که تنها عضوی از نقشهای پیچیده در تیمارستانی مشهور بوده و اندرو لیدیس نام واقعی خود اوست.
در اختتامیه این اثر، پزشکان پیش از فرستادن تدی برای جراحی لوبوتومی (عملی وحشتناک که در آن برای درمان بیماری روانی بخشی از مغز را برش میدادند) سوالی مهم و قابل توجه را مطرح میکنند: «کدام بدتر است؟ زندگی به عنوان یک هیولا یا مرگ به عنوان مردی درستکار؟». Shutter Island را میتوان یکی از مطرحترین فیلم های با پایان باز دانست. از جمله سوالاتی که پایان این فیلم ایجاد میکند میتوان به مواردی در مورد هویت واقعی تدی و وضعیت روانی او اشاره کرد. اسکورسیزی در این اثر روایت خود را بر ستون ابهام بنا کرده و بار دیگر مهارت فیلمسازی خود را در عنوانی متفاوت نشان میدهد.
7. فیلم یادگاری (Memento)
- سال ساخت: 2000
- نمره آیامدیبی: 8.4
- کارگردان: کریستوفر نولان (Christopher Nolan)
دومین فیلم کریستوفر نولان شاید یکی از محبوبترین آثار او نباشد، اما این بدین معنی نیست که از ارزش هنری آن چشمپوشی کنیم. در برترین فیلم با پایان باز ممنتو نولان با استفاده از شیوه داستانگویی غیر خطی، اثری درگیرکننده و جذاب خلق میکند. نقاط آغازین و پایانی این فیلم مشترک هستند.
ممنتو داستان مردی به نام لئونارد شلبی را بیان میکند. او از بیماری فراموشی رنج برده و به دنبال قاتل همسر خود است. شلبی با استفاده از راههایی چون خالکوبیها و عکسها سعی میکند تا این فرد را که با نام جان جی شناخته میشود بیابد.
در ادامه مشخص میشود که جان جی یک سال پیش به قتل رسیده و شلبی در این مدت به دنبال فرد دیگری بوده است. پایان این فیلم زمینه را برای ایجاد سوالات فراوانی ایجاد میکند. آیا تمامی اتفاقات به تصویر کشیده شده بخشی از بیماری فراموشی شلبی بودهاند؟ آیا داستان مورد تجاوز قرار گرفتن و به قتل رسیدن همسر او واقعی است؟ آیا شلبی همسر خود را به قتل رسانده است؟ برداشتهای فراوانی میتوان از این فیلم با پایان باز کرد. راجر ایبرت فقید هدف ممنتو را فرو بردن مخاطبان خود در سردرگمی بیان کرده است. این اثر چند لایه یکی از برجستهترین فیلم های با پایان باز است.
8. فیلم دختر گمشده (Gone Girl) ؛ از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز
- سال ساخت: 2014
- نمره آیامدیبی: 8.1
- کارگردان: دیوید فینچر (David Fincher)
شاهکار مدرن دیوید فینچر و گیلیان فلین یکی از مرموزترین فیلم های با پایان باز است. فیلم Gone Girl با استفاده از این شیوه روایی، اثری اجتماعی با محوریت زندگی مشترک را به داستانی پیچیده و هیجانانگیز تبدیل میکند. این فیلم برداشتی مستقیم از کتابی به همین نام نوشته فلین است. با این حال در داستان اصلی شاهد اختتامیهای مشخص بر داستان ایمی و نیک دان هستیم.
ایمی پس از بازگشت به نزد همسرش، به قتل دسی و نقشه پیچیده خود اعتراف کرده و علاقهمند به ادامه زندگی مشترک است. اما نیک تصمیم به افشای حقایق گرفته و تصمیم میگیرد داستان خود از وقایع رخ داده را با رسانهها در میان گذارد. در ادامه مشخص میشود که ایمی به نحوی حامله شده است. در این زمان نیک راهی جز ادامه زندگی مشترک خود نمیبیند.
قابهای آغازین و پایانی فیلم Gone Girl از هر نظر مانند یکدیگر هستند. این مهم منجر به بروز سوالات فراوانی در مورد آینده این شخصیتها میشود. طرفداران این اثر از بهترین فیلم های پایان باز باز برداشتهای مختلفی از پایان آن دارند. Gone Girl یکی از تکنیکیترین و خوشساختترین فیلمهای با پایان باز است.
9. فیلم تلقین (Inception) ؛ از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز
- سال ساخت: 2010
- نمره آیامدیبی: 8.8
- کارگردان: کریستوفر نولان (Christopher Nolan)
کریستوفر نولان داستانگویی متفاوت و خاص است. این کارگردان مولف بارها خود را اثبات کرده است. نقاط اوج فیلمهای نولان با تغییراتی غیر قابل منتظره در داستان همراه بوده و مخاطبان را در اقیانوسی از سوالهای بیپاسخ رها میکند. شاید بتوان Inception را نقطه اوج کارنامه هنری نولان دانست. مفهوم رویایی درون یک رویای دیگر هر مخاطبی را سردرگم میکند. پایان باز این اثر نیز با روایت متفاوت آن همخوانی دارد. در سکانس اختتامیه شاهد این هستیم که کاب با خوشحالی به زندگی در کنار خانواده خود ادامه میدهد. در ظاهر به نظر میرسد که این سکانس ناشی از زندانی شدن ابدی او در برزخ رویاها باشد. در آخرین قاب، کاب فرفره نمادین خود را چرخانده و به نزد فرزندانش میرود.
تا به این جا همه چیز طبق انتظار پیش میرود. با این حال پیش از اتمام فیلم، فرفره یک لحظه از حرکت میایستد. این اتفاق کوچک به کلی تصور بیننده از داستان Inception را به هم میریزد. آیا کاب از برزخ فرار کرده است؟ آیا شی شناساگر او نه فرفره، بلکه حلقه ازدواجش بود؟ آیا تمامی این اتفاقات در دنیایی موازی جریان دارند؟ تمامی این ابهامات باعث تبدیل این اثر به یکی از جنجالیترین و بهترین فیلم های پایان باز تاریخ شدهاند.
10. فیلم ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey)
- سال ساخت: 1968
- نمره آیامدیبی: 8.3
- کارگردان: استنلی کوبریک (Stanley Kubrick)
یکی از فیلم هایی که آن بسیار کم توجه شده و شاید الهام بخش فیلم هایی نظیر میان ستارگان (Interstellar) نیز بوده، فیلم ادیسه فضاییست! اصلا وقتی نام بهترین فیلم های پایان باز و ادیسه فضایی بین آنها نباشد، لیست ناقص میماند. شاهکارهای کوبریک یکی و دوتا نیستند از درخشش گرفته تا چشمان کاملا بسته، همه نشانگر نبوغ این کارگردان اند! اما ادیسه فضایی حرف دیگری دارد.
شاید پایه تمام فیلم های علمی تخیلی امروزی این اثر از بهترین فیلم های پایان باز باشد. تقابل انسان و تکنولوژی! دنیای خارج از زمین، هوش مصنوعی و تمام مسائل امروزی که به کرات در فیلم های تکرار میشوند در این 139 دقیقه خلاصه شده است.
از همه مهم تر پایان این فیلم است، که هرچه از آن بگوییم کم است. گویی در هزارتویی گیر میافتی که رهایی از آن ممکن نیست. اگر میخواهید پایان باز حقیقی را درک کنید. پیشنهاد میکنم این اثر را حتما تماشا کنید.
11. فیلم کریسمس سیاه (Black Christmas) ؛ از بهترین فیلم های با پایان باز
- سال ساخت: 1974
- نمره آیامدیبی: 7.1
- کارگردان: باب کلارک (Bob Clark)
کریسمس سیاه از فیلم هایی با پایان شوکه کننده است که حسابی شما را غافلگیر میکند. داستان فیلم کریسمس سیاه، از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز، در یک خوابگاه دخترانه رخ میدهد. همزمان با تعطیلات کریسمس، فردی با تماسهای تلفنی مکرر، برای دخترانی که در خوابگاه هستند مزاحمت ایجاد میکند. وقتی تعداد این تماسها از کنترل خارج میشود و یکی از دختران نیز گم میشود، آنها متوجه میشوند که طرف حسابشان تنها یک پسر نوجوان نیست. این فیلم اسلشر که شاید به اندازه برخی از دیگر عناوین این فهرست مشهور نباشد، بدون شک یکی از بهترین فیلم ها با پایان غافلگیر کننده است.
اوج فیلم جایی است که دختران متوجه میشوند این فرد مزاحم در خوابگاه همراه آنها است. یکی از آنها که فکر میکند مزاحم را کشف کرده، وقتی با او در یک زیرزمین گیر میافتد، برای دفاع از خودش، او را به قتل میرساند. اما دیرتر و در پایان این عنوان از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز، وقتی صدای خندههای مزاحم در خانه میپیچد، دختر متوجه میشود که اشتباه کرده و فرد اشتباه را کشته است. حالا مزاحم واقعی آزادانه در خانه میچرخد و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار دختر است.
12. فیلم پایان باز خارجی بلید رانر (Blade Runner)
- سال ساخت: 1982
- نمره آیامدیبی: 8.1
- کارگردان: ریدلی اسکات (Ridley Scott)
بلید رانر را نیز میتوانیم از بهترین فیلم های با پایان گیج کننده بنامیم. در این فیلم کالت کلاسیک نئو-نوآر و از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز، با دکارد، یک بلید رانر بازنشسته، همراه میشویم که مجبور میشود یک مأموریت دیگر هم انجام دهد. داستان فیلم در یک لسآنجلس دیستوپیایی روایت میشود، در شرایطی که رپلیکانها که رباتهایی انساننما هستند به زمین هجوم آورده و خود را بین انسانها پنهان کردهاند. دکارد حین از بین بردن این رپلیکانها با یک رپلیکان خاص آشنا میشود. خاطرات جعلیای که در ذهن او کار گذاشته شده، باعث میشود او فکر کند یک زن واقعی است و نه یک ربات.
دکارد در طول این عنوان از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز، به عنوان یک بلید رانر خبره ظاهر میشود و رپلیکانها را یکی پس از دیگری نابود میکند. در پایان نیز مأموریتش را با موفقیت انجام میدهد. اما اینجاست که سوالهای مخاطبان آغاز میشود: دکارد چطور در از بین بردن رپلیکانها موفق شد؟ آیا دکارد نیز یک رپلیکان است که به شکل یک نابودگر قابل اعتماد طراحی شده؟ در این عنوان از فیلم های با داستان قوی و پایان باز، به خاطر امکان قرار دادن خاطرات جعلی در ذهن رپلیکانها، هرگز نمیتوانیم واقعیت را حدس بزنیم.
13. فیلم جدایی نادر از سیمین (A Separation) ؛ از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز
- سال ساخت: 2011
- نمره آیامدیبی: 8.3
- کارگردان: اصغر فرهادی
جدایی نادر از سیمین از بهترین فیلم های ایرانی با پایان باز است که افتخارات سینمایی زیادی را از آن خود کرد. این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را در سال 2012 دریافت کرد. جدایی نادر از سیمین همچنین خرس طلایی بهترین فیلم و خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد و زن جشنواره بینالمللی فیلم برلین را در کارنامه افتخارات خود دارد.
این فیلم، از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز ایرانی، داستان زوجی است که در زندگی مشترکشان به مشکل بر میخورند. زن میخواهد از ایران برود اما مرد بهخاطر نگهداری از پدر پیرش، نمیتواند این کار را بکند. آنها تصمیم میگیرند از هم جدا شوند اما در این میان یک سوال بزرگ به وجود میآید. حضانت فرزندشان را چه کسی برعهده خواهد گرفت؟ این سوالی است که در پایان این عنوان از بهترین فیلم های پایان باز اصغر فرهادی، بی پاسخ میماند.
14. فیلم جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz) ؛ از بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز
- سال ساخت: 1939
- نمره آیامدیبی: 8.1
- کارگردان: ویکتور فلمینگ (Victor Fleming)
نام جادوگر شهر از را نیز در میان بهترین فیلمهای سینمایی پایان باز میبینیم. وقتی فیلمی در ژانر فانتزی تماشا میکنید، حس میکنید که هرچیزی ممکن است. اما وقتی صحنه پایانی فیلم این را انکار میکند، باید چه چیزی را باور کنید؟ ماجرا از این قرار است که دختر نوجوانی به نام دوروتی توسط یک طوفان به یک جهان دیگر میرود. جایی که محل زندگی جادوگرها، آدم کوچولوها و حیوانات، مترسکها و آدم آهنیهای سخنگوست. دوروتی در این سرزمین دوستان جدیدی پیدا میکند و اتفاقات متعددی را پشت سر میگذارد و سرانجام با کمک یک جفت کفش قرمز جادویی به خانه باز میگردد.
جادوگر شهر اُز یکی از بهترین پایان بندی های تاریخ سینما را دارد و حسابی شما را به فکر فرو میبرد. در پایان این فیلم فانتزی، دوروتی را میبینیم که در تختش از خواب بیدار میشود. اینجاست که از خودمان میپرسیم آیا چیزهایی که دیدیم واقعی بود؟ آیا دوروتی واقعا به شهر اُز رفت یا صرفا به دلیل تب، دچار توهم شده بود؟ اگر همه چیز واقعی بود، پس چطور خانواده و اطرافیانش را نیز در اُز دیده بود؟ اگر همه چیز خواب و خیال بود، پس کفشهای قرمزش از کجا آمدهاند؟
کلام پایانی
در این مقاله به بررسی مفهوم پایان باز و لیست برترین فیلم با پایان باز پرداختیم. فیلم های پایان باز در جهان معمولا از طرفداران کمتری برخوردار هستند و یک کارگردان باید جرئت زیادی برای ساخت پروژه ای به این حساسیت داشته باشد. نظر شما در مورد این آثار چیست؟ به نظرتان استفاده از این تکنیک منجر به افزایش تاثیر یک فیلم بر مخاطبان خود میشود؟ فکر میکنید تکاندهنده ترین فیلم های پایان باز تاریخ کداماند؟ لطفا نظراتتان را در بخش دیدگاهها با ما و خوانندگان پلازا به اشتراک بگذارید.
البته از نظر من فیلمساز وظیفه راه حل دادن نداره. به عقیده من فیلمساز فقط میتونه یه معضلی رو بولد کنه و توجهها رو بهش جلب کنه. اتفاقا فرهادی هم دنبال راه حل دادن نیست و درنهایت نتیجهگیری و تصمیم رو میذاره به عهده بیننده؛ احتمالا یکی از دلایل جذابیت فیلمهاش هم همونطور که اشاره کردید همینه. فیلمسازی که میخواد راه حل بده درنهایت میشه مثل محمدحسین مهدویان و فیلمی مثل لاتاری...!
دقیقا. خیلی از فیلمسازهای وطنی توانایی تموم کردن داستاناشون رو ندارن. انگار تنها میخوان مشکلی را مطرح کنن, بدون این که راه حلی براش ارائه بدن. فرهادی به نظرم خیلی درست از این تکنیک استفاده میکنه. برای مثال پایان درباره الی مدتها مخاطب رو درگیر خودش میکنه و این در ماندگاری اثر خیلی مهمه.