اگر دلتان برای آثار ترسناک شینجی میکامی تنگ شده است، بازی The Evil Within را از دست ندهید. امروز سعی داریم تا به لایههای ترسناک بازی شیطان درون بپردازیم.
در اوایل ورود به نسل هشتم قرار داشتیم و چند سالی بود که کمبود یک بازی AAA در ژانر ترس و بقا به شدت حس میشد. تا اینکه استاد شینجی میکامی کبیر که به عقیده منتقدین پدر ژانر ترس و بقا یا همان Survival Horror است وارد میدان شد. اگر از طرفداران بازیهای ترسناک باشید، حتما میدانید که شینجی میکامی را به واسطه خلق سری بازیهای رزیدنت اویل میشناسند. میکامی اینبار آمده بود تا با همان فرمول سابق، اینبار به جای اقامتگاه شیطان به سراغ بازی شیطان درون برود. حال باید دید که آیا شینجی میکامی پس از 9 سال دوباره توانسته موفقیتهای خود را تکرار کند یا خیر؟
تاریخ انتشار بازی The Evil Within در 14 اکتبر 2014 (22 مهر 1393) برای کنسولهای نسل هفتمی ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 و کنسولهای نسل هشتمی پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان بود. همچنین بازی The Evil Within برای PC نیز عرضه شد. پیچیدگیهای داستانی این بازی به حدی بود که چندی بعد سازندگان یعنی Tango Gameworks بستههای الحاقی The Assignment و The Consequence را برای افشای بیشتر حقایق بازی منتشر کردند. با پلازا همراه باشید تا در مورد بازی شیطان درون بیشتر به بررسی بپردازیم.
آنچه در ادامه میخوانید:
تریلر بازی The Evil Within
اگر میخواهید با شمای کلی دلهره و ترس در بازی The Evil Within آشنا شوید، بهتر است قبل از هر چیز نگاهی به تریلر بازی شیطان درون داشته باشیم.
سیستم مورد نیاز بازی The Evil Within
حداقل سیستم مورد نیاز
- سیستم عامل: Windows 7 یا بالاتر
- پردازنده اصلی: i7 or an equivalent with four plus core processor
- رم: 4 گیگابایت
- پردازنده گرافیکی: GTX 460 or equivalent 1 GB VRAM card
- دایرکتایکس: ورژن 11
سیستم مورد نیاز پیشنهادی
- سیستم عامل: ویندوز 7، 8، 8.1، 10 (64 بیت)
- پردازنده اصلی: i7 with four plus cores
- رم: 4 گیگابایت
- پردازنده گرافیکی: GeForce GTX 670 or equivalent with 4GBs of VRAM
- دایرکت ایکس: ورژن 11
داستان بازی The Evil Within
داستان بازی شیطان درون در مورد کارآگاه سباستین کاستیانس و همکارانش جوزف اودا و جولی کیدمن است. همین ابتدای کار خیالتان را راحت کنم که کل داستان بازی The Evil Within در ذهن و تخیل شخصیت منفی بازی یعنی روبن ویکتوریانو (Ruben Victoriano) شکل میگیرد. شاید برای پرداختن به این بازی، نیاز به نوشتن یک مقاله کامل باشد، ولی خب نگاهی کوتاه به آن خواهیم داشت.
سباستین و همراهانش هنگام بررسی صحنه قتل عام در بیمارستان روانی شهر بیکن، ناگهان به واسطه حضور روبن با تغییر و تحول عجیبی روبهرو میشوند. در یک لحظه سباستین خود را زندانیشده در یک زندان وحشتناک میبیند و باید از شر موجودی فرار کند که قصد تکهتکه کردنش را دارد! پس از خلاص شدن از زندان، شاهد نابودی شهر هستیم و در ادامه سباستین به همراه همکارانش، دکتر مارسلو و بیماری روانی بنام لزلی فرار خواهند کرد.
سباستین به دلایل مختلفی از دیگران جدا میشود، ولی در ادامه دکتر مارسلو را پیدا میکند و متوجه میشود که او به شدت دنبال لزلی است. در همین حین مشخص میشود که کیدمن و روویک یا همان روبن به دنبال لزلی هستند. گویا لزلی کلید فرار از این کابوس است. همه این کابوسها نصفهونیمه جریان دارد تا اواسط بازی. آنجاست که حقایق کمکم برملا میشود. شما وارد خانه پدری روویک شده و گذشته او بر ملا میشود. اینکه قصد روبن از این آشوب، انتقام خون خواهرش و انتقام از دکتر مارسلو و شرکت مرموزی به نام موبیوس است.
روویک به همراه دکتر مارسلو دستگاهی به نام STEM را اختراع کرده که توانایی کنترل همزمان مغز افراد را دارد. در این بین مارسلو به روبن خیانت کرده و طرح آزمایش را در اختیار شرکت موبیوس قرار میدهد. موبیوس روویک را کشته و از مغز او به عنوان مغز مرکزی STEM استفاده میکند. لزلی تنها کسی بود که به عنوان نمونه آزمایش به STEM وصل شد و به صورت اتفاقی از دست روبن گریخته بود. روبن با تعقیب لزلی سعی داشت که از بعد جسمانی او استفاده کند و به زندگی بازگردد. در واقع ورود تمام شخصیتهای بازی به داستان از طریق دستگاه STEM انجام شده بود.
در پایان بازی، سباستین موفق میشود تا مغز مرکزی را از بین ببرد، اما کمی دیر شده بود و روویک توانسته بود تا ذهن لزلی را تسخیر کند و به دنیا بازگردد. این واقعیت در پایان بازی برای ما اثبات میشود. جایی که سباستین از خواب بیدار و از STEM جدا میشود و از تیمارستان در حال خارج شدن است. در این لحظه شما لزلی را مشاهده خواهید کرد که با همان طرز راه رفتن روبن در حال فرار است.
گیم پلی بازی The Evil Within
تلاش سازندگان برای ارائه گیم پلی بازی شیطان درون در سطح یک بازی ژانر ترس و بقا قابل تحسین است. کمبود مهمات و آیتمهای سلامتی در برابر وحشیتر شدن تدریجی دشمنان تا آخر بازی، بهترین ابتکار استدیو تانگو برای افزایش طعم ترس و بقای بازی است. استفاده از آیتمهایی مانند آتش و مخفیکاری، دست شما را برای لذت بیشتر باز خواهد گذاشت. مبارزه با باسفایتها به خوبی شکل میگیرد و از آن طرف سیستم ارتقای مهارتها و تجهیزات شما را برای این مبارزات آماده میکند. از ضعف هوش مصنوعی دشمنان و همکاران سباستین هم نباید غافل شد که گاهی به شدت اعصاب را خورد میکند. وجود معما برای یک بازی ترس و بقا واجب است، اما کمبود شدید معماهای درست و حسابی در بازی حس میشود.
نقد و بررسی بازی The Evil Within
معرفی بازی The Evil Within فرصت خوبی بود تا بتسدا با قدرت به نسل هشتم وارد شود، ولی خب از این عنوان نمیتوان ادعای یک بازی AAA نسل هشتمی را داشت. هر چند که بازی از نقاط قوت خوبی بهره میگیرد، اما کمبودها و نواقص آن به شدت به چشم میآید و این موضوع اصلا برای Bethesda Softworks و شینجی میکامی خوب نیست. داستان به شدت غنی و درگیرکننده است، اما از آن طرف مبارزه با گلهای از دشمنان وسط خیابان شهر، آن هم در وسط روز اصلا درخور یک بازی ترس و بقا نیست. امیدواریم بهبودها و نواقص در نسخه جدید بازی برطرف شود و انتظارات گیمرها در بازی The Evil Within 3 برطرف شود.
شخصیت پردازی بازی The Evil Within
در یک کلام بگویم که شخصیتپردازی هیچ جایگاهی در این بازی ندارد! شما از ابتدای بازی با یک سباستین مبهم و گنگ همراه هستید که فقط سعی در فرار دارد؛ حالا فرار از دست دشمنان یا فرار از گذشته. اوضاع شخصیتهای دیگر هم به همین شکل است و گویا آمدهاند تا فقط سباستین را در هنگام فرار تنها نگذارند. البته در مورد رویک قضیه فرق دارد و بازتاب شخصیت او در بازی به چشم میخورد.
دشمنان و رئیس های بازی The Evil Within
در مراحل ابتدایی بازی، دشمنان و رئیسها به شدت جدید و جذاب هستند. طوری که حس خوبی برای بقا به شما منتقل میکنند. طراحی ظاهری و شیوه مبارزه آنها با نهایت خلاقیت شکل گرفته است. لحظه فرار کردن از دست Sadist یا همان غول بیشاخودم که عشق اره برقی دارد را به یاد آورید؛ این صحنه نوید خوبی برای مبارزههای جانانه و باسفایتهای مختلف را میداد. اما اوضاع در قسمتهای پایانی به یکنواختی میرسد و خبری از حس دلهره برای مبارزه با دشمنان نیست. شاید Keeper یا همان رئیس مرحله هفتم بازی بهترین عملکرد را در میان دشمنان بازی The Evil Within داشت. به حدی که به عنوان یکی از نمادهای بازی شناخته شد.
گرافیک و موسیقی بازی The Evil Within
اولین نقطه ضعف بزرگی که در بازی The Evil Within به چشم میخورد، مربوط به ضعف شدید گرافیک بازی است. به نظر نمیرسد که موتور بازیسازی id Tech 5 آنقدرها هم ضعیف باشد. در واقع کمکاری در امر گرافیک را باید به پای استدیو تانگو نوشت. با اینکه محیط بازی به خوبی طراحی شده، ولی عملکرد بصری بازی به شدت توی ذوق میزند. این موارد متاسفانه در بحث صداگذاری هم وجود دارد. عامل «صدا» نقش کلیدی در القای ترس برای یک بازی Survival Horror دارد. ولی به اندازه کافی از این المان در بازی شیطان درون استفاده نشده است. البته اوضاع موسیقی بازی به مراتب بهتر است. بهویژه موسیقی پخش شده در هنگام Save بازی که ما را به یاد موسیقیهای اتاق سیو سری کلاسیک رزیدنت اویل میاندازد.
بسته های الحاقی بازی The Evil Within
بتسدا با ارائه بستههای الحاقی داستانی سعی کرد تا حدودی شبهات داستان بازی را برطرف کند. در ادامه نگاه کوتاهی به بسته های الحاقی بازی The Evil Within خواهیم داشت.
بسته الحاقی The Assignment
بسته الحاقی Assignment اولین DLC از بازی The Evil Within است و روایتگر اتفاقات پشت پرده داستان بازی است. بازیکنان کنترل شخصیت جولی را بر عهده دارند و آنجا مشخص میشود که این شخصیت مرموز در واقع به شرکت موبیوس خدمت میکند. در این بسته الحاقی، دشمنان و تاکتیکهای جدید به بازی اضافه شده و بیشتر برروی مکانیکهای مخفیکاری تمرکز شده است.
بسته الحاقی Consequence
داستان بسته الحاقی Consequence در ادامه DLC قبلی اتفاق میافتد و زوایای مختلف ماجراجوییهای جولی کیدمن را آشکار میسازد. جایی که کیدمن بر سردوراهی خدمت به موبیوس و کمک به دوستانش قرار میگیرد. در واقع سرنوشت جولی کیدمن به انتخابهای او گره خورده و باید تلاش کند تا علاوه بر نجات جانش از دست مدیر موبیوس، جلوی اقدامات Ruvik را بگیرد و از آن طرف سباستین و جوزف را نجات دهد.
بسته الحاقی The Executioner
آخرین بسته الحاقی بازی The Evil Within با عنوان The Executioner منتشر شد. این DLC از نظر روایت داستان هیچ ارتباطی به دو قسمت قبلی ندارد. شما در این قسمت در نقش نگهبان مخوف بازی یعنی همان Keeper قرار میگیرید. در این DLC با گذشته و حقایق بیشتری در مورد Keeper مواجه میشویم. بارزترین ویژگی این بسته الحاقی جابهجایی زاویه دوربین بازی از سوم شخص به اول شخص بود و خشونت بیشتری که به واسطه حضور Keeper به بازی اضافه شده بود.
آموزش بازی The Evil Within
از آنجایی که بازی شیطان درون در ژانر ترس و بقا ساخته شده، طبیعی است که روال بازی کمی سختتر از بازیهای اکشن دیگر باشد. حتی پیشنهاد شخصی خودم این است که بازی را با درجه سختی بالاتر از Normal شروع کنید تا لذت تجربه آن بیشتر باشد. اگر میخواهید بازی The Evil Within را بیدردسر به پایان برسانید، چند پیشنهاد برای شروع بازی داریم:
فرار را بر قرار ترجیح دهید
لحظات ابتدایی بازی به شما خواهد گفت که در The Evil Within باید مهارت بالایی در امر فرار کردن داشته باشید. قرار نیست که همه دشمنان را از پا دربیاورید و مرد یکهتاز میدان باشید. گاهی برای صرفهجویی در مهمات و آیتمهای سلامتی باید زود به چاک زد و از مهلکهها گریخت. به ویژه در مواردی که با سیل عظیمی از دشمنان روبهرو هستید و راه خروج برای شما باز است.
ژل های سبز را از دست ندهید
ژلهای سبز در طول بازی The Evil Within به راحتی یافت میشود و حکم پول رایج بازی را دارد. همه کمدها و گوشه و کنار را برای جستوجوی آنها بگردید. همچنین میتوانید ژلهای سبز را پس از کشتن دشمنان و از روی اجسادشان جمعآوری کنید. پس از جمع کردن ژلهای سبز به Safe Room بازگردید و آیتمهای آنجا را به ترتیب اولویت زیر ارتقا دهید.
- Stock: افزایش محل ذخیرهسازی مهمات، کبریت و آیتمهای سلامتی
- Weapons: افزایش تخریب، دقت، ظرفیت خشاب و زمان ریلود سلاح
- Abilities: افزایش ظرفیت سلامتی، سرعت و ظرفیت آیتمهای سلامتی
- Agony Bolts: بهرهوری کمانهای ساختنی
مخفیانه عمل کنید
شما میتوانید در بسیاری از مواقع بازی به صورت مخفیانه دشمنان را از بین ببرید و آب از آب تکان نخورد. فقط باید صبر و دقت کافی داشته باشید تا بتوانید به خوبی آنها را مکانیابی کنید. همچنین با این کار مهمات خود را برای مبارزه با رئیسهای بازی ذخیره خواهید کرد.
کلیدهای مخفی را پیدا کنید
کلیدهای مخفی از آیتمهای مهم و حیاتی در بازی The Evil Within است. این کلیدها به صورت پراکنده در مراحل مختلف مخفی شدهاند. برای یافتن آنها کمی دقت لازم است.
کلام آخر
بهتر است که بازی The Evil Within را نسبت به زمان خودش مورد بررسی قرار دهیم. زمانی که خلا یک بازی کلاسیک ترس و بقا به شدت حس میشد و شینجی میکامی آمده بود تا دوباره رنگ و بویی تازه به این ژانر ببخشد. روزنههای زیادی از سبک Survival Horror در بازی شیطان درون قابل مشاهده بود، ولی خب از نقاط ضعف فنی و نواقص گرافیکی هم نباید غافل شد.
نظر شما درباره این بازی چیست؟ آیا در آینده میتوانیم برای خرید بازی The Evil Within به عنوان فرزند خلف سبک ترس و بقا امیدی داشته باشیم؟