بازی Don’t Starve بدون شک یکی از جذابترین و برترین عناوین Survival در سالهای اخیر به شمار میآید. با نقد و بررسی Don’t Starve همراه پلازا باشید.
بازیهای سبک بقا یا همان Survival، بسیار محبوب هستند و طرفداران زیادی دارند. مواردی چون اتمسفر آخرالزمانی، استرس برای زنده ماندن، لذت جمعآوری منابع، ساختن پایگاه و پیشرفت در بازی از جمله ویژگیهایی هستند که باعث محبوبیت این سبک شدهاند. در ادامه به بررسی یکی از این عناوین Survival میپردازیم که چند سال است به موفقیت و شهرت بسیاری دست یافته است: بازی Don’t Starve یا همان از گرسنگی نمیر! این بازی در تاریخ 23 آوریل 2013 (3 اردیبهشت 1392) برای پلتفرمهایی مانند پلی استیشن 4، کامپیوتر و نینتندو سوییچ عرضه شده است. با معرفی بازی فکری Don’t Starve همراه پلازا باشید.
تریلر بازی Don’t Starve
پیش از شروع نقد و بررسی، بد نیست نگاهی به «تریلر بازی Don’t Starve» داشته باشیم.
نقد و بررسی بازی Don’t Starve
در ادامه با نقد و بررسی اختصاصی بازی ماجراجویی Don’t Starve در خدمت شما هستیم.
داستان بازی Don’t Starve
به صورت کلی، قانون نانوشتهای در مورد بازیهای Survival وجود دارد و آن این است که داستان و اتفاقات این بازیها، معمولا بسیار کلیشهای بوده و به یکدیگر نزدیک هستند. در واقع بیشتر بازیهای سبک بقا و Survival به لطف گیم پلی خود به موفقیت دست پیدا میکنند، نه به واسطه مواردی مثل داستان و یا شخصیت پردازی. بازی Don’t Starve نیز از این قاعده مستثنی نیست. بازی پیرامون دانشمندی به نام Wilson در جریان است. یک شب زمانی که Wilson مشغول انجام آزمایشهای مختلف و عجیب و غریب است، ناگهان متوجه میشود صدایی از رادیو او را خطاب میکند.
آن صدای مرموز به Wilson میگوید که میخواهد علم دانشی مخفی و جذاب را در اختیار او بگذارد. از آنجایی که پروتاگونیست بازی Don’t Starve، یعنی Wilson یک دانشمند است، علم و دانش او را وسوسه میکند و قبول میکند. بعد از رضایت او، تعدادی معادله و اشکال ریاضی ظاهر شده و ذهن او را فرا میگیرند. سپس Wilson با کمک اطلاعاتی که بدست آورده، با استفاده از موادی چون ماشین تحریر، خون خود و موش سفید، یک دستگاه عجیب و غریب را میسازد. در ادامه پس از فعل و انفعالات مختلف، مشخص میشود آن دستگاه به نوعی توانایی جابهجایی یا همان Teleport را دارد و بدین ترتیب Wilson به منطقه و جزیرهای ناشناخته که دنیای بازی Don’t Starve شناخته میشود پا میگذارد؛ دنیایی که با نام The Continent شناخته میشود.
در ادامه، شخصیت Maxwell که آنتاگونیست بازی از گشنگی نمیر است و به نوعی نقش حاکم و خدای آن دنیا را دارد، بالای سر Wilson حاضر شده و به او در مورد بقا و زنده ماندن هشدار میدهد.
اول از همه، هدف Wilson و بازیبازان، بقا و زنده ماندن در این دنیاست و در وهله بعدی باید Maxwell را پیدا کرده تا شاید بتواند از The Continent خارج شوند. داستان بازی، همان ماجرای کلیشهای گیر افتادن قهرمان قصه در جزیره و دنیایی ناشناخته است.
اما نکتهای که باعث می شود این کلیشهای بودن داستان بازی آزاردهنده نباشد، این است که فضا و اتمسفر بازی بسیار خاص و متفاوت است. مناطق مختلف، دشمنان، غذاها، خطرات، سلاحها و تقریبا تمامی موارد مختلف بازی، در مقایسه با دیگر عناوین Survival، خاص و منحصربفرد هستند. همچنین این نکته را نیز در نظر داشته باشید که داستان و وقایع داستانی در عناوین Survival در واقع بستر ابتدایی لازم برای بخشهای دیگر بازی را فراهم میسازد.
اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که آنتاگونیست بازی، یعنی Maxwell با آنکه صدا ندارد (کلا تمام شخصیتهای دنیای بازی صدای انسانی ندارند و فقط یکسری صوت از خود به بیرون انتقال میدهند)، با این حال به لطف ظاهر بسیار مرموز، جذاب و جالبش، کاملا حس یک آنتاگونیست مخوف و باهوش را به مخاطب منتقل میکند. نکتهای که بسیار تحسینبرانگیز است.
گیم پلی بازی Don’t Starve
همان طور که از اسم بازی نیز پیداست، در وهله اول باید زنده ماند و از گرسنگی نمرد! هدف اول، بقاست. زنده ماندن در مقابل خطرات هیولاها و موجودات مختلف، باران، رعد و برق و موارد دیگر، اولویت اول Wilson و بازیبازان است. در ابتدا، شما باید دنبال منابعی مثل شاخه (Twigs)، سنگ جرقهزن (Flint)، علف (Grass) و موارد مشابه بسیار ضروری بگردید. سپس با جمع آوری منابع اولیه، میتوانید کم کم ابزارها، سلاحها، وسایل و موارد مختلفی را بسازید و Craft کنید. از آنجایی که بازی از چرخه شب و روز بهره میبرد، باید از صبح تا غروب دنبال منابع اولیه و غذا بگردید و به اکتشاف دنیای بازی بپردازید و هنگام شب باید آتش روشن کرده تا از شر هیولاها و دشمنان نجات پیدا کنید.
مهمترین خطر بازی گرسنه نمان همین تاریکی و شب است. موجودی در تاریکی وجود دارد به نام Charly. اگر چند ثانیه در زمان شب بدون منبع نور باشید، چارلی به شما حمله میکند و از آنجایی که بسیار قدرتمند است، در یک یا دو ضربه Wilson را از پای در میآورد. به همین علت نور و آتش بسیار ضروری هستند و عقل حکم میکند که هنگام شب فعالیتهای غیرضروری را به حداقل برسانید تا دچار مشکل نشوید. البته وسایلی مانند مشعل یا همان Torch و فانوس یا همان Lantern در بازی وجود دارد که میتواند به عنوان منبع نور قابل حمل استفاده شود، با این حال بهتر است فعالیتها و کارهای اصلی خود را به شب موکول نکنید.
سه فاکتور و شاخصه اصلی برای شما در بازی Don’t Starve وجود دارد: گرسنگی (Hunger)، هوشیاری عقلی (Sanity) و سلامتی (Health). گرسنگی که خب مشخص است با خوردن میوهها و غذاهای مختلف مثل هویج و گوشت و موارد مشابه برطرف میشود. سلامتی نیز که کاملا تکلیفش مشخص است، اما Sanity نکتهای بسیار مهم به شمار میآید. کارهایی مانند جنگ با هیولاها، کندن قبرها، ساخت برخی ابزار قدرتمند، یا ماندن در تاریکی همگی Sanity شما را کاهش میدهند. اگر Sanity از حد مشخصی کمتر شود، صفحه بازی کمی تار شده و Wilson شروع به دیدن موجودات سایه مانندی میکند و اگر باز هم Sanity پایینتر بیاید، آن وقت این موجودات به او حملهور میشوند.
بنابراین بسیار حیاتی است که سطح Sanity خود را همواره مدیریت کنید و اجازه ندهید تا حد خطرناکی کاهش یابد. ساختن وسایل جدید، پوشیدن برخی لباسها و خوردن غذا و موارد دیگر از جمله راهکارهای افزایش و یا حفظ سطح Sanity به شمار میآیند.
دنیای بازی، از مناطق و زیستبومهای مختلفی تشکیل شده که هر کدام از این بخشها، حیوانات، درختان، دشمنان و منابع مختلف مخصوص به خود را دارا هستند. برای مثال مناطق بنفش رنگی در بازی وجود دارند که پر از باتلاق و هیولاهای قدرتمند و Tentacleهای مخوف هستند. یا از آن طرف در مناطق جنگلی میوه، شاخه و درخت به وفور یافت میشود. بنابراین شما نمیتوانید فقط با اکتشاف و جمع آوری منابع یک منطقه خاص پیشرفت کنید و به موفقیت برسید. همین مسأله اهمیت اکتشاف و گردش مناطق مختلف و دورافتاده را نیز افزایش داده است؛ چرا که برخی درختها، سنگها ،دشمنان و وسایل خاص فقط در مناطق مشخص و محدود یافت میشوند.
یکی از مهمترین کارها در بازی Don’t Starve، ساخت یک پایگاه یا Bass در روزهای ابتدایی است. منطقهای که انتخاب میکنید میبایست هم از لحاظ جغرافیایی مناسب باشد و هم دست شما را برای حمله، اکتشاف و یا جمعآوری منابع باز بگذارد. البته میتوان خود را محدود به یک پایگاه ثابت نکرد، اما عقل حکم میکند که در یک بازی Survival بیرحم، یک سرپناه مستحکم قابل اعتماد برای خود داشته باشید.
در کل گیم پلی بازی Don’t Starve تا حد زیادی پیرامون اکتشاف (Exploration) و جمعآوری منابع (Looting) در جریان است. شما به طور مداوم منابع مختلف جمعآوری میکنید، وسایل، ابزارها و سلاحهای جدید میسازید و به اکتشاف مناطق مختلف میپردازید. البته خب شما باید یکسری Portal خاص نیز پیدا کنید که پیدا کردن هر Portal، شما را به منطقه جدیدتری میبرد تا اینکه در نهایت به جزیره اصلی Maxwell میرسید. جهت اسپویل نکردن اتفاقات بعدی، از ذکر اطلاعات بیشتر خودداری میکنیم.
بازی Don’t Starve پر است از حیوانات و هیولاها و موجودات کوچک و بزرگ عجیب و غریب مختلف: از خوکهای سخنگو گرفته تا عنکبوتهای بزرگ و موجودات مختلف که هر کدام به نوعی میتوانند برای شما خطرناک باشند. راههای مقابله با این دشمنان نیز بسیار متفاوت و خلاقانه است. از تلههای مختلف گرفته، تا استفاده از سلاحهای دورزن مثل بومرنگ یا عصای آتشین و یا سلاحهای سرد قدرتمند مثل شمشیر و نیزه و سلاحهای جادویی.
مبارزات بازی ساختار ساده اما جذابی دارند. شما باید در زمانی که دشمنان بیحرکت هستند یا بعد از حمله در حال بازیابی خود هستند، به آنها حمله کنید و بلافاصله وقتی انیمیشن حمله آنها را دیدید، عقب نشینی کنید تا آسیب نبینید. بسیاری از دشمنان بازی مثل خوکها یا Treeguard الگوی حملات سادهای دارند و مقابله با آنها آسان است. اما از طرف دیگر بعضی دشمنان بسیار پیچیدهتر و خطرناک هستند. البته قانون نانوشتهای در مورد بازیهای Survival وجود دارد و آن هم این است که هر چه بیشتر وقت بگذارید و بازی کنید، بازی برای شما راحتتر میگردد…
مبارزات بازی با وجود سادگی، قابل قبول هستند و به لطف تنوع بالای مبارزه، یکنواختی در این زمینه حس نمیشود. خوشبختانه تنوع دشمنان بازی نیز بسیار قابل توجه است. البته بعضا شاهد این هستیم که موقع حمله، انیمیشن ضربه زدن درست انجام نمیشود که از آنجایی که این مشکل بسیار کم و انگشت شمار به وجود میآید، نمیتوان بر بازی خرده گرفت.
یکی از جذابترین نکات بازی، وجود غارها و Ruinsها در بخش زیرزمینی بازی است. این بخشهای زیرزمینی آنقدر بزرگ، وسیع و کامل هستند که میتوان گفت غارها و مناطق زیرزمینی، خود یک دنیای جداگانه به شمار میآیند! به علت تاریکی گسترده و وجود دشمنان قدرتمند، اکتشاف در این مناطق به هیچ وجه آسان نیست و باید همواره مجهز و آماده باشید. اما از آن طرف یکسری منابع فوقالعاده ارزشمند مثل Orange Gem تنها در این مناطق یافت میشوند؛ بنابراین اگر میخواهید به برخی سلاحها و منابع کمیاب دسترسی پیدا کنید، باید این مناطق زیرزمینی را نیز مدنظر داشته باشید. البته فراموش نکنید اولویت شما همچنان باید بقا باشد. ناسلامتی اسم بازی از گرسنگی نمیر است!
تنها کمبود و نقطه ضعف در بخش گیم پلی و مبارزات را باید تکراری شدن برخی فعالیتها دانست. خصوصا اگر این بازی را برای مدت زمان بسیار زیاد تجربه کنید، ممکن است برخی فعالیتها مانند شکار برای غذا، جمع آوری منابع و موارد مشابه کمی حالت یکنواخت و تکراری پیدا کنند. البته اگر صادق باشیم، باید گفت این مسأله مشکل تقریبا تمامی بازیهای Survival جهان آزاد بوده و تا حد زیادی اجتنابناپذیر است.
گرافیک بازی از گرسنگی نمیر
از آنجایی که Don’t Starve یک بازی دو و نیم بعدی مستقل است، بدیهی است نمیتوان انتظار گرافیکی واقع گرایانه یا فوقالعاده را داشت. اما نکته این است همین ظاهر نسبتا کارتونی دنیای بازی، بسیار با تم و فضای کلی بازی Don’t Starve هماهنگ است. شخصیتها طراحی خاص و جالبی دارند؛ به طوری که از روی ظاهر آنها، میتوان تا حدی به خصوصیات اخلاقی آنها پی برد. مثل طراحی فوقالعاده شخصیت Maxwell. از طرف دیگر، طیف رنگ به کار رفته در رنگآمیزی مناطق بازی و موجودات آن، با آن که وسیع است، اما همواره حالتی تیره و تاریک دارد که البته میتوان علت این حرکت را فضای Survival و تا حدودی آخرالزمانی بازی دانست.
شاید بتوان گفت اگر سازندگان از رنگهای شاد و روشن استفاده میکردند، بازی دیگر حس و حال یک عنوان Survival که در آن هر لحظه امکان مرگ وجود دارد را نمیتوانست منتقل کند. بنابراین تصمیم سازندگان بسیار هوشمندانه بوده است. خوشبختانه ایرادات فنی و مشکلات گرافیکی، بسیار نادر هستند و آنچنان در روند اصلی بازی اختلال ایجاد نمیکنند. بنابراین میتوان گفت عملکرد سازندگان چه در بخش فنی چه در بخش هنری بسیار رضایتبخش بوده است.
صداگذاری و موسیقی بازی Don’t Starve
همانطور که گفتم، بازی فاقد هر گونه صداگذار است و شخصیتهای بازی نیز صداهایی که از خود در میآورند، نامفهوم بوده و با ابزار موسیقی ساخته شده است. مهم ترین نکته در بخش موسیقی، استفاده از ساندترک بسیار جذابی است که هنگام نبردها و یا لحظات حساس، به بهترین شکل ممکن احساسات آدم را در آن لحظه تشدید میسازد. البته در کل عناوین مستقل در بخش موسیقی و صداگذاری معمولا بسیار قابل قبول عمل میکنند.
بررسی نسخه Don’t Starve Together
در پایان نگاهی خلاصه خواهیم داشت به نسخه جدیدتر و به نوعی کاملتر بازی به نام Don’t Starve Together. اتفاقات داستانی این نسخه بعد از اتفاقات نسخه اول در جریان است که بهتر است به آن اشارهای نکنیم. اما خب این نکته را بدانید که این نسخه دارای داستان و اتفاقاتی کاملا جدید است و همچنین Boss Fightهای بسیار متعددی، مثل Boss Fightهای فصلی در این نسخه حضور دارند که چالش بازی را چند برابر کردهاند.
همانطور که از اسم بازی نیز پیداست، در این نسخه قابلیت Co-op به بازی اضافه شده است و میتوانید هم به صورت Local و هم به صورت Online با دیگران بازی کرده و در کنار یکدیگر و به کمک یکدیگر زنده بمانید! یکسری ویژگیهای بازی نیز دچار تغییر شده تا بازی بیش از حد آسان نگردد. برای مثال میزان سلامتی تمام دشمنان بازی بین یک و نیم تا دوبرابر افزایش داشته است تا سختی بازی متعادل گردد. به شخصه نسخه Together را بیشتر دوست داشتم؛ چرا که هم قابلیت Co-op دارد و هم از لحاظ ساختاری جذابتر است. بنابراین تجربه این نسخه نیز به شدت به شما عزیزان پیشنهاد میشود.
قبل از سخن پایانی، پیشنهاد ما به شما برای تجربه بهتر بازیها، تهیه ستهای گیمینگ مانند دسته بازی، هدفون گیمینگ، کیبورد گیمینگ، موس گیمینگ، موس پد گیمینگ، پایه شارژر دسته PS4، اسکین PS4، برچسب دسته PS4، کیف PS4، برچسب xbox و … از فروشگاه اینترنتی پلازا است.
سخن پایانی
بازی Don’t Starve بلاشک یکی از بهترین و جذابترین بازیهای Survival این چند سال به شمار میآید که میتواند حتی صدها ساعت شما را سرگرم سازد. اگر از عاشقان این دسته عناوین هستید، حتی لحظهای در تجربه و دانلود بازی Don’t Starve شک نکنید؛ خصوصا تجربه نسخه Don’t Starve Together.