میتوان اینطور گفت که امروزه اخبار بد را نمیتوان نادیده گرفت، اما میتوان از تأثیرات و آسیب های اخبار بد کم کرد و با آن کنار آمد.
آیا میتوان جلوی وقوع اخبار بد در زندگی را گرفت؟ احتمالاً نه، اما میتوان تاثیر روانی اخبار بد در زندگی را به طور قابل توجهی کاهش داد. مصون ماندن از تاثیر اخبار بد و در عین حال دریافت و مطلع بودن از آن مانند دیگر هنرها نیازمند یکسری مهارتها است. هیچ فردی به صورت مادرزادی با این مهارتها پا به این دنیا نمیگذارد و برای یادگرفتن کنترل اخبار بد باید تمرین و پشتکار داشت. امروز در پلازا قصد داریم به موضوع مهارتهای مقابله با اخبار بد بپردازیم.
آنچه در ادامه میخوانید:
آیا اخبار بد روز به روز در حال افزایش است؟
امروزه به لطف رسانهها و پیشرفت فناوری میتوان اینطور برداشت کرد که اخبار بد بیش ازپیش به ما میرسد. کافی است که یک سر به اینترنت یا تلویزیون بزنیم تا موجی از اخبار نگرانکننده از سراسر جهان ما را احاطه کند. اما آیا این حرف به معنای روز به روز بدتر شدن دنیا است؟ افزایش دریافت اخبار بد الزاماً به معنای آن نیست که دنیا دارد رو به قهقرا میرود و هیچ راه نجاتی از آن وجود ندارد. بلکه به معنی قویتر شدن رسانهها در رساندن اخبار بد و افزایش میزان تأثیرگذاری آن بر ما است.
جرم و جنایتی که امروز شاهد آن هستیم درواقع همان جرم و جنایتی است که صد سال پیش صورت میگرفت؛ گاهاً حتی به همان شیوه قبل. تنها چیزی که تغییر کرده سرعت رسیدن این اطلاعات به من و شما است.
این روزها به علت گسترده شدن شبکههای اجتماعی و شاید هم قرنطینه، اخبار غمانگیز از قبیل خشونتهای خانگی بیشتر به گوش میرسد. لازم به ذکر است که یکی از اصلیترین روشها برای جذب مخاطب به اخبار بد و یا هر مطلب دیگری، ایجاد هیجان و ترس است. این امر جدیدی نیست و سالهاست که از این روش در سراسر دنیا استفاده میشود. اما استفاده بیش از اندازه از این احساسات و در کنار آن دامن زدن به شایعات نهتنها اطلاعات مخاطب را بالا نمیبرد، بلکه چیزی جز افزایش احساس ناامنی در او نخواهد داشت.
به عنوان مثال اگر خبر خشونت خانگی که منجر به قتل شده یا یک سرقت بزرگ را دهها بار و هر بار در دهها روزنامه یا خبرگزاری بازنویسی کنیم و آن وقت خبر مجازات عامل این جنایت را یکبار و آن هم در یک خبرگزاری بینام و نشان انتشار دهیم، طبیعی است که اغلب مخاطبان احساس کنند که این حادثه بیش از یکبار اتفاق افتاده و به مرور حس فساد میان مردم بیشتر از وقوع فساد میشود.
اگر هم خبر مجازات فرد خطاکار به آنها نرسد که احتمالش زیاد است (زیرا هیجان خبر بد را ندارد بنابراین نه اغلب خبرگزاریها به دنبال آن میروند و نه مخاطب)، فکر میکنند که این قضیه بیجواب مانده و در صورت تجدید چنین اتفاقاتی این حس «عجب دنیای بدی شده، تمام انسانهای این دنیا پست و بد هستند، مگر آنکه خلافش به من ثابت شود» در آنها تقویت میشود. این موضوع به هیچ عنوان مبنی بر وجود نداشتن خبر بد یا نشنیده گرفتن آن نیست، بلکه تا حد امکان درست و کامل شنیدن خبر است که به مهارت «سواد رسانهای» نیاز دارد.
چرا ما به اخبار بد علاقه داریم؟
شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از ما به اخبار بد بسیار علاقه داریم و یکی از دلایلی هم که گاهی به شدت پیگیر آن هستیم همین است. اخبار بد در ایران و جهان هیجان دارد، قلب ما را به تپش میاندازد و همزمان سطح آدرنالین خون ما را بالا میبرد. این واکنشها بسیار شبیه به همان واکنشهایی هستند که بدن ما هنگام ترن سواری در شهربازی تجربه میکند. حال سؤال اینجاست که از این هیجان چه چیزی نصیبمان میشود که حاضر میشویم در هر بار سفر به شهربازی، سوار بر ترن شویم؟
طبیعتاً برای افراد مختلف جوابهای مختلفی وجود دارد. ممکن است بعضی از افراد بگویند لذت، برخی بگویند چالش، حتی بعضی از افراد میتوانند ادعا کنند که این کار باعث ایجاد احساس تعلق داشتن به یک گروه (حتی به مدت کم) و تنها نماندن میشود.
اگر ما به لیست علائم افزایش آدرنالین در خون نگاه کنیم خواهیم دید که علاوه بر واکنشهایی که همه ما با آن آشنا هستیم ازجمله افزایش ضربان قلب، گشاد شدن مردمک، احساس عصبانیت و خشم، عرق کردن و غیره، یکسری نشانههای دیگر نیز وجود دارد؛ ازجمله افزایش تمرکز، کاهش احساس درد (هنگام مواجهه با مشکلات بزرگتر، ممکن است مشکلات کوچکتر مانند مشکلات شخصی کماهمیتتر جلوه کنند)، افزایش سطح عملکرد و قدرت.
اگر به خبر بد علاقه داریم ولی همچنان باعث ناراحتیمان میشود، به این علت است که زندگی آن طور که میخواهیم نیست. زندگی با انتظارات ما از آنچه «باید» باشد، همخوانی ندارد و بنابراین ما ناراحت میشویم. به همین علت است که میگوییم «وقتی … بشود، خوشحال خواهم بود». اگر راستش را بخواهید زندگی کامل و بینقص نیست. زندگی یعنی شاد بودن، ناامید بودن، گاهی رسیدن و گاهی از دست دادن. بنابراین وقتی میگوییم «وقتی … بشود، خوشحال خواهم بود»، داریم خودمان را گول میزنیم.
سندروم اخبار بد چیست؟
مدتی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی عبارتی با نام «سندروم اخبار بد» دست به دست میشود. لازم به ذکر است که در مقالههای دانشگاهی خارجی/ایرانی چنین عبارتی تأیید و یا رد نشده یا بهتر بگویم اصلاً آورده نشده است. بیشتر به نظر میرسد که قسمت اول این عبارت یعنی «سندروم» به اشتباه و صرفاً جهت مهم جلوه دادن آن و ایجاد یک محتوای به ظاهر جدید در رسانه استفادهشده که متأسفانه پیشینه علمی واقعی ندارد.
نشانهها و علائمی هم که در وصف آن به کار میرود نشانههای اختلال افسردگی و اضطراب است که «بیماری قرن» شناختهشده که یعنی بسیار فراگیر هستند و داشتن این نشانهها صرفاً و تنها به خاطر دریافت خبر بد نیست. ازجمله این علائم و نشانهها افزایش سطح استرس، کاهش اشتها، عصبانیت و پرخاشگری، کاهش انرژی و انگیزه و غیره است. اگر دقت کنید خواهید دید که این علائم میتواند نشانه هرگونه اختلال با محوریت اضطراب و افسردگی باشد؛ بنابراین چگونه میتوان آن را صرفاً و فقط به خاطر آسیب اخبار بد دانست؟!
در لیست سندرمها تنها سندرمی را که میشود تا حدی به خبر بد نسبت داد، سندرم دنیای کثیف (Mean world syndrome) است که آن هم بیشتر به نقش رسانهها در بیاعتماد سازی، تحریف واقعیات و ترس از قربانی بودن بین مردم پرداخته است؛ البته متأسفانه این سندرم هم به غیر از سایت ویکیپدیا منبع دیگری ندارد. ممکن است روزی عبارت «سندروم اخبار بد» به چارت DSM 5 اضافه شود و مقالات معتبری نیز آن را به چالش بکشد، اما تا به امروز چنین اصطلاحی معتبر و قابل استناد نیست.
تاثیر اخبار بد بر کودکان
کودکان نسبت به بزرگسالان دنیای ذهنی خلاقانهتر ولی کوچکتری دارند. بنابراین هنگام شنیدن خبر بد ممکن است تمام دنیای آنها این تهدید را حس کند و ترس بسیار زیادی به سراغ آنها بیاید. این ترس میتواند به صورت شبادراری، کابوس دیدن، ترس از بیرون رفتن و در بزرگسالی میتواند به صورت ناامنی نسبت به محیط اطراف و یا دیگر اختلالها بروز کند. کودکان باید تا حد امکان از خبرهای بد ازجمله جنگ دور باشند؛ حداقل تا سن ده سالگی.
امروزه که اخبار بد ایران و جهان بیش از پیش به ما میرسد، مهم است که با کودکانمان راجع به اتفاقاتی که در اخبار رخ میدهد صحبت کنیم. اما این صحبت نباید زودتر از موعد و به صورت «آدم بزرگها» باشد. دروغ نگفتن به بچهها، کنار آنها بودن حین تماشای اخبار، جواب دادن به سؤالات کودکانه آنها به شیوه درست، فهماندن این واقعیت که تمام خبرها بد نیستند، پرت کردن حواس آنها با بازیهای مختلف و صدالبته کمک گرفتن از روانشناس کودک ازجمله کارهایی است که میتوانید انجام دهید.
چگونه با اخبار بد کنار بیاییم؟
در این قسمت به راهکارهایی برای مقابله با اخبار بد میپردازیم.
احساسات منفی خود را بپذیرید
گاهی نادیده گرفتن و انکار افکار و احساساتمان باعث میشود که به آنها خیلی بیشتر از قبل فکر کنیم نتیجه این امر چیزی جز تنش بیشتر نیست. با قبول این واقعیت که اکنون به خاطر این خبر ناگوار حال خوبی ندارید، میتواند کمک بزرگی برای برداشتن قدمهای بعدی داشته باشد.
به خود یادآوری کنید که تمام خبرهای دنیا بد نیستند
حتی اگر خبرهای خوب برایتان مسخره و یا حتی غیرواقعی جلوه میکند، بازهم حتماً آنها را بخوانید. این کار به خصوص برای افرادی که عادت به خواندن خبرهای بد دارند ضروری است. خوشبختانه امروزه بعضی از خبرگزاریها قسمتی را به خبرهای خوب اختصاص میدهند. توصیه میکنیم که خواندن این خبرها را به عادتهای روزانهتان اضافه کنید.
زندگی جریان دارد
نگاهی به آمار جمعیت جهان بیندازید، در کنار آمار فوت شدگان آمار افراد متولدشده نیز مشخص است که هر ثانیه افزایش پیدا میکند. این افراد مانند من و شما بزرگ میشوند، سرکار میروند، ازدواج میکنند، بچهدار و نوهدار میشوند و یک روزی هم از این دنیا میروند؛ در روز مرگ آنها نیز افراد جدیدی به دنیا میآیند.
زندگی در هر حال جریان دارد. اتفاقات خوشایند و ناخوشایند هم قبل از ما وجود داشته و هم بعد از ما وجود خواهد داشت. اینکه در این مدت میخواهیم با زندگیمان چه کار کنیم و برای نسل بعدمان چه چیزی را به ارمغان بگذاریم، نقطه تفاوت من و شما را میسازد.
کاری انجام دهید
ورزش روزانه داشته باشید، با خانواده و نزدیکانتان صحبتهای طولانی داشته باشید، با بچهها بازی کنید، کتاب بخوانید، به خیریهها کمک کنید، کلیپ طنز تماشا کنید و غیره. در یککلام نشستن و غصه خوردن گرهی را باز نمیکند.
با مشاور یا روانشناس در ارتباط باشید
هنگام مواجهه با خبر بد و ناگوار در زندگی طبیعی است که تصویر را از آنچه واقعاً هست تارتر و تیرهتر برای خودمان ترسیم کنیم. داشتن مشاور و یا روانشناس در زندگی میتواند بسیاری از این موقعیتها را آسانتر، واضحتر و به واقعیت نزدیکتر کند.
در مواجهه با هر تغییر در سبک زندگیمان اغلب ما با سه مرحله روبرو میشویم:
- ناراحتی و خشم: من آدم خوبی هستم، این دیگران هستند که باید تغییر کنند و این تکنیکها را یاد بگیرند.
- سپر دفاعی: یاد میگیرید که مسائل را شخصی نکنید و از روانتان در موقعیتهای تنشزا مراقبت کنید.
- اثرگذاری: در این مرحله میتوانید در تصمیمگیری افراد مؤثر باشید. به عبارت دیگر کاریزماتیک میشوید؛ درجهای که برخی مشاوران و روانشناسان به آن میرسند.
کلام آخر
ما بسیار مستعد تاثیرپذیری از آدمهای اطرافمان هستیم. لابد کسی را میشناسید که یک سال یا بیشتر در یک کشور خارجی بوده و در برگشت لهجه پیدا کرده است. آیا کوچولوهای شیرین پنج سالهای را میشناسید که معصوم و ساده راه افتادهاند و رفتهاند مدرسه و در یکچشم برهم زدن کلی حرفهای ناسزا یاد گرفتند؟
ما اغلب قسمتی از محیط اطرافمان میشویم. هیچکدام از ما در برابر تأثیر دنیایمان مصون نیستیم؛ در برابر تأثیر دوستان، خانواده و همکارانمان، تلویزیون، روزنامه، رادیو، کتابها و مجلههایی که میخوانیم. بیایید خودمان را گول نزنیم که تحت تأثیر اشیا و اشخاص زندگیمان قرار نمیگیریم. افکار و احساسات ما، اهداف و اقدامات ما، مدام توسط اشخاص و اشیائی که با آنها زندگی میکنیم شکل میگیرد.
نکته جالب در مورد انسان بودن این است که اغلب ما عموماً از این مسئله بیخبر هستیم. تغییراتی که دارد درون ما اتفاق میافتد، درست مانند برگشتن به شهر پر از دود بعد از چند هفته اقامت در هوای تازه است. فقط آن وقت است که میفهمیم به چه بوهای ناخوشایندی عادت کردهایم.
ما با آدمهای عیبجو همنشین میشویم و خودمان هم یاد میگیریم که انتقاد کنیم. با آدمهای شاد قاطی میشویم و شادی را میشناسیم. با آدمهای شلخته و نامرتب قاطی میشویم و زندگی خودمان هم نامرتب و بههمریخته میشود. با آدمهای پرشور و حال قاطی میشویم و خودمان هم پرشور و حرارت میشویم.
معنای چنین حرفهایی این است که باید تصمیم بگیریم از زندگی چه میخواهیم و بعد بر اساس آن، مصاحبمان را انتخاب کنیم. قطعاً نمیتوانیم افراد نزدیکمان را تغییر دهیم و یا دیگران را تنها مقصر نتایج فعلی زندگیمان بدانیم؛ زیرا کار بیهودهای است. اما میتوانیم از خود و روانمان در مقابل آسیبهای احتمالی مراقبت کنیم. این افکار و یا سبک زندگی، نوشتههای حکاکی شده بر سنگ نیست و میتوان با تمرین و کمک متخصص به خصوص روانشناسان و مشاوران نتایج بسیار خوبی گرفت.
نظر شما در این باره چیست؟ روش شما برای کنار آمدن با اخبار بد چگونه است؟ شما میتوانید نظرات یا انتقاداتتان را با ما در قسمت کامنتها به اشتراک بگذارید. خوشحال میشویم که به کامل شدن این مطلب کمک کنید.
ممنون که مطلب رو خوندید و نظرتون را با ما به اشتراک گذاشتید.