وارن بافت که به پیشگوی اوماها معروف است مدیرعامل هلدینگ برکشایر هاتاوی و یکی از ثروتمندترین، موفقترین و محترمترین تاجرین در جهان به شمار میآید.
وارن بافت تاجر، سرمایهگذار و خیر آمریکایی است که در سال 1930 در این کشور به دنیا آمده است. او مدیرعامل هلدینگ برکشایر هاتاوی است و در حال حاضر سومین فرد ثروتمند در جهان به شمار میآید. بافت از سنین جوانی استعداد بسیار زیادی در زمینه کسب و کار از خود نشان میداد. او در سال 1956 شرکت Buffett Partnership را تاسیس و در سال 1965 نیز با خرید بخش عمدهای از سهام برکشایر هاتاوی، کنترل این شرکت را در دست گرفت. او از آن زمان تا به امروز توانسته این کمپانی را به یکی از بزرگترین شرکتهای خوشهای جهان تبدیل کند. برکشایر هاتاوی صاحب بیش از 60 شرکت است که هرکدام از آنها در حوزههای مختلفی مثل رسانه، بیمه، انرژی و تغذیه فعالیت میکنند.
وارن بافت همچنین یکی از بزرگترین خیرین دنیا نیز هست. او طی سالهای 2006 تا 2017 نزدیک به 28 میلیارد دلار صرف کارهای خیریه و کمک به نیازمندان کرده است. وارن بافت به دلیل شم بسیار بالای اقتصادی خود و همچنین خرید با ارزشترین سهامهای بورس به پیشگوی اوماها معروف شده است. با زندگی نامه وارن بافت همراه ما باشید.
نام کامل | تاریخ تولد | تحصیلات | محل تولد | محل زندگی | سالهای فعالیت | ثروت خالص |
---|---|---|---|---|---|---|
وارن ادوارد بافت | 30 آگوست سال 1930 89 سال | کارشناسی مدیریت کسب و کار از دانشگاه نبراسکا کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه کلمبیا | اوماها، نبراسکا | اوماها، نبراسکا | 1951 تا به امروز | 89.4 میلیارد دلار (ژانویه 2020) |
آنچه در این مقاله میخوانید:
- سال های اول زندگی؛ وارن بافت کیست
- تحصیلات و اولین تجربیات شغلی وارن بافت
- زندگی شخصی وارن بافت
- حرفه سرمایه گذاری وارن بافت
- فعالیت های خیریه وارن بافت
سال های اول زندگی؛ وارن بافت کیست
وارن بافت در 30 آگوست سال 1930 (7 شهریور 1309) در اوماها در ایالت نبراسکا به دنیا آمد. مادرش خانهدار و پدرش یک کارگزار بورس بود و بعدا به عنوان یکی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا در کنگره فعالیت میکرد. خانواده بافت 3 فرزند داشتند و وارن تنها فرزند پسر آنها بود. او از همان سن کم استعداد زیادی در تجارت و کسب و کار از خود به نمایش میگذاشت. به گفته دوستان و آشنایانش، او بیشتر از همه در ریاضیات استعداد داشته و میتوانسته اعداد بزرگ را در ذهنش با یکدیگر جمع بزند.
وارن در زمان کودکی بیشتر اوقات خود را در محل کار پدرش که آن زمان یک دفتر خرید و فروش اوراق بورس بود میگذراند. وقتی 6 سالش بود شش بسته کوکاکولا را به قیمت 25 سنت از مغازه پدربزرگش خریداری کرد و سپس هرکدام از بطریها را به قیمت 5 سنت فروخت و توانست 5 سنت سود به دست بیاورد. او 5 سال بعد، وقتی 11 سالش بود اولین سرمایهگذاری خود را با خرید 3 سهام از شرکت نفتی سیتگو، هرکدام به قیمت 38 دلار انجام داد؛ اما طی مدت کوتاهی ارزش سهامی که او خریده بود به 27 دلار کاهش پیدا کرد.
با این حال بافت از فروش سهامش صرف نظر و آنقدر صبر کرد تا قیمت سهام به 40 دلار برسد. او سپس سهامش را فروخت و سود اندکی به جیب زد؛ ولی پس از اینکه ارزش سهام سیتگو به 200 دلار رسید، کاملا از کار خود پشیمان شد. او بعدها از این تجربه به عنوان یکی از اولین درسها در سرمایهگذاری یاد کرد. این تجربه به او یاد داد که باید در این حرفه صبر زیادی داشته باشد.
وارن بافت در سن 13 سالگی شروع به فروختن روزنامه در خیابانها کرد. او در همان سال اولین اظهارنامه مالیاتی خود را پر کرد و مدعی شد برای دوچرخهاش باید 35 دلار کسر مالیات دریافت کند. وارن زمانی که تنها 15 سال داشت، ماهانه نزدیک به 175 دلار از فروش روزنامهها درآمد داشت. پدر وارن درسال 1942 توانست به عنوان یکی از اعضای کنگره انتخاب شود و به همین دلیل خانواده آنها به فردریکزبرگ در ویرجینیا نقل مکان کردند تا به محل کار او نزدیکتر باشند. وارن نیز در دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن مشغول به تحصیل شد. او در این مقطع از تحصیل خود باز هم به دنبال راههایی برای کسب درآمد بود.
وارن در این دبیرستان همراه با یکی از دوستانش یک ماشین پین بال دست دوم را با قیمت 25 دلار خریداری و سپس آن را در یک آرایشگاه نصب کردند. آنها پس از گذشت چند ماه آنقدر سود به دست آورده بودند که توانستند چندین ماشین دیگر هم بخرند و در سه آرایشگاه دیگر نیز کسب درآمد کنند. این دو در نهایت این کسب و کار خود را با قیمت 1200 دلار به یکی از جانبازان جنگ جهانی دوم فروختند.
تحصیلات و اولین تجربیات شغلی وارن بافت
بافت در سن 17 سالگی و در سال 1947 از دبیرستان فارغالتحصیل شد و اصلا قصد ادامه تحصیل نداشت. او تا آن زمان نزدیک به 5 هزار دلار با فروش روزنامهها پسانداز کرده بود؛ ولی پدرش با این تصمیم مخالفت کرد و از او خواست در دانشگاه پنسیلوانیا در رشته کسب و کار مشغول به تحصیل شود. وارن نیز همین کار را کرد؛ ولی تنها دو سال آنجا ماند. او میگفت در زمینه تجارت و کسب و کار خیلی بیشتر از استادانش دانش و اطلاعات دارد و آنها چیزی به معلومات او اضافه نمیکنند. وارن در ادامه به خانه برگشت و در دانشگاه نبراسکا ادامه تحصیل داد. او با وجود اینکه به صورت تمام وقت کار میکرد، توانست پس از گذشت 3 سال از این دانشگاه در رشته مدیریت اجرایی کسب و کار فارغالتحصیل شود.
بافت برای تکمیل تحصیلاتش نیز مانند قبل، از خود مقاومت نشان میداد و تمایلی به ادامه تحصیل نداشت. در نهایت با اصرار خانواده و دوستان راضی شد در هاروارد ثبتنام کند؛ اما مدیران هارواد درخواست او را به دلیل اینکه هنوز خیلی جوان است نپذیرفتند. وارن آماده بود قید تحصیل را بزند؛ ولی وقتی متوجه شد بنجامین گراهام یکی از اساتید دانشگاه کلمبیا است، در این دانشگاه ثبتنام کرد. او در سال 1951 با مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
بنجامین گراهام یکی از الگوهای بافت بود. وارن بافت میگوید کتاب سرمایهگذار هوشمند وی بهترین کتاب در زمینه سرمایهگذاری است. گراهام با پیروی از یک سری اصول ساده علاوه بر اینکه به یکی از شخصیتهای برجسته مالی آمریکا تبدیل شده بود، الگوی وارن بافت 21 ساله نیز بود. وارن بافت تنها دانشجویی در دانشگاه کلمبیا بود که توانست از بنجامین گراهام نمره +A دریافت کند. با این وجود هم پدر وارن و هم خود گراهام به او توصیه کردند پس از فارغالتحصیلی در وال استریت مشغول کار نشود.
وارن نیز در ادامه از گراهام خواست به او اجازه دهد به طور مجانی با او کار کند؛ ولی گراهام این پیشنهاد را رد کرد. او در آن زمان به یهودیهایی که نمیتوانستند در شرکتهای دیگر کار پیدا کنند اولویت بیشتری میداد.
زندگی شخصی وارن بافت
وارن بافت در آپریل سال 1952 (فروردین 1331) با سوزی تامپسون ازدواج کرد. آنها خانهای با 3 اطاق خواب اجاره کردند و ماهیانه 65 دلار اجاره میدادند. این خانه وضعیت مناسبی نداشت و این دو آن را با یک خانواده موش شریک شده بودند. اولین فرزند وارن و سوزی یک دختر به نام سوزی بود که در همین خانه به دنیا آمد. آنها برای اینکه در هزینههایشان صرفهجویی کنند، یکی از کشوهای خانه را به تختخواب سوزی تبدیل کرده بودند.
آنها در ادامه صاحب دو فرزند پسر شدند و تا سال 1977 با یکدیگر زندگی کردند. در این سال آنها جدا از یکدیگر زندگی میکردند، ولی از هم طلاق نگرفتند. سوزی تامپسون در سال 2004 درگذشت. وارن در سال 2006 و در سن 76 سالگی با استرید منکس ازدواج کرد و تا به امروز با او زندگی میکند.
حرفه سرمایه گذاری وارن بافت
وارن در سالهایی که به تازگی کارش را شروع کرده بود، هیچکدام از سرمایهگذاریهایش موفقیتآمیز نبودند. او برای آنکه خرج خانواده خود را در بیاورد مجبور شده بود در دانشگاه اوماها کلاسهای شبانه را تدریس کند. در همین زمان بود که بنجامین گراهام روزی با وارن تماس گرفت و از او خواست به شرکتش بپیوندد. بالاخره فرصتی که بافت مدتها منتظرش بود از راه رسیده بود.
وارن و سوزی اسباب و اثاثیهشان را جمع کردند و در خانهای در حومه شهر نیویورک مستقر شدند. بافت در شغل جدیدش باید سهامهای برتر بازار را تجزیه و تحلیل میکرد و به دنبال موقعیتهای سرمایهگذاری مناسب میگشت. اما مدتی نگذشت که اختلافاتی میان گراهام و بافت پیش آمد. بافت بیشتر به نحوه عملکرد یک کمپانی علاقهمند شده بود، ولی گراهام فقط از او میخواست اعداد و ارقام و نمودارها را در اختیارش بگذارد. بافت بر این عقیده بود که مهمترین فاکتوری که پیش از سرمایهگذاری در یک شرکت باید آن را در نظر داشت، مدیریت آن مجموعه است و نه فقط نمودارهای مربوط به ارزش سهام. این در حالی بود که گراهام فقط به ترازنامه و صورت سود و زیان شرکتها توجه نشان میداد و نحوه مدیریت آنها برایش اهمیتی نداشت.
بافت از سال 1950 تا 1956 توانست حدود 140 هزار دلار پسانداز کند و با همین بودجه تصمیم گرفت دوباره به اوماها برگردد. او در سال 1956 با هفت نفر از جمله خواهرش دوریس و عمهاش آلیس شریک شد و مجموعا مبلغ 105 هزار دلار را جمع کرد. او با این پول شرکت بافت و همکاران را پایهگذاری کرد و تا پایان همان سال، 300 هزار دلار گردش مالی داشت. او یک خانه به قیمت 31 هزار دلار خریداری کرد و ابتدا از یکی از اطاق خوابهای آنجا شرکتش را مدیریت میکرد.
این شرکت طی 5 سال بعدی، در حالی که شاخص داو جونز تنها 74.3 درصد رشد داشت، توانست سود 251 درصدی داشته باشد. در این زمان وارن دیگر در شهرشان به چهره شناخته شدهای بدل شده بود و همه از او میخواستند برای سرمایهگذاری آنها را راهنمایی کند. در سال 1962 شرکت بافت و شرکا سرمایهای بالغ بر 7.2 میلیون دلار داشت که 1 میلیون دلار آن متعلق به بافت بود.
بافت همچنین با 90 نفر دیگر نیز به طور محدود شریک شده بود. او با ادغام تمامی این شرکا، شرکت بافت و شرکا را تاسیس کرد و حداقل مبلغ سرمایهگذاری را نیز به 100 هزار دلار افزایش داد. ارزش داراییهای این شرکت ده سال پس از شروع به کارش 1156 درصد افزایش یافته بود؛ آن هم در حالی که شاخص داو جونز طی این مدت 122.9 درصد افزایش پیدا کرده بود. ارزش متعلقات این کمپانی به 44 میلیون دلار رسیده بود که از این مبلغ 6,849,936 میلیون دلار سهم وارن و سوزی بود.
در این زمان بود که بافت یک تصمیم بسیار هوشمندانه گرفت. او درست در زمانی که شرکت رو به رشد و موفقیت بود، از پذیرش سرمایهگذارهای جدید سرباز زد. در آن سوی اقیانوس، جنگ ویتنام آغاز شده بود و کسانی که تجربه رکود بزرگ در دهه 20 و 30 را نداشتند در حال خرید سهام و برهم زدن نظم بازار بودند. ارزش سهام شرکت بافت نیز به دلیل تصمیمی که او گرفته بود، 59 درصد بیشتر شد و ارزش داراییهایش نیز به 104 میلیون دلار رسید.
در سال 1969 او از این نیز فراتر رفت و با اعلام اینکه در چنین بازاری نمیتواند کمپانی که ارزش سرمایهگذاری داشته باشد پیدا کند، شراکتش با تمامی شریکها را منحل کرد. او باقی مانده سال را به فروش و واگذاری داراییها و سهام خود پرداخت و تنها دو شرکت برکشایر و دایورسفیلد را نگه داشت. او سهام برکشایر را بین شرکایش تقسیم کرد و به آنها اطلاع داد که همچنان در کسب و کار آن نقش ایفا میکند، ولی در آینده هیچ تعهدی نسبت به شرکا نخواهد داشت.
بافت بیشتر تمرکزش را به مدیریت شرکت برکشایر معطوف کرد. این شرکت تا پیش از این از نظر مدیریتی یک فاجعه بود و وارن بر این عقیده بود که با چند تغییر جزیی میتواند اوضاع را از این رو به آن رو کند. او تصمیم گرفت واحد تولید را تعطیل کند و در عوض با خرید شرکتها و مجموعهها در حوزههایی مثل رسانه (واشنگتن پست)، بیمه (گایکو) و صنعت نفت (اکسان)، شرکت را توسعه دهد. همانطور که انتظار میرفت او در این کار بیاندازه موفق بود و حتی میتوانست با سرمایهگذاری در سهام مجموعههایی که به نظر بیارزش میآمدند، این سهام را به طلا تبدیل کند.
تا دهه 70 وارن بافت آنقدر معروف شده بود که تنها کافی بود شایعه شود که او قصد دارد سهام فلان شرکت را خریداری کند تا ارزش آن سهام بیش از 10 درصد افزایش پیدا کند. در آن زمان ارزش هر سهم برکشایر 290 دلار بود و سهام وارن بافت نیز 140 میلیون دلار ارزش داشت. جالب اینجاست که او هیچوقت حتی یک سهم خودش را هم نفروخت؛ یعنی تمام پولی که او در اختیار داشت از حقوق 50 هزار دلاری که به عنوان مدیر دریافت میکرد عایدش میشد.
پس از سرمایهگذاری عظیم برکشایر در کوکاکولا، وارن بافت از سال 1989 تا 2006 به عنوان مدیر این کارخانه فعالیت کرد. او همچنین مدیر شرکتهای مطرحی مثل ژیلت و هلدینگ گراهام نیز بوده است.
فعالیت های خیریه وارن بافت
وارن بافت در جون سال 2006 (خرداد 1385) با اعلام اینکه قصد دارد تمامی ثروتش را به نیازمندان ببخشد، 85 درصد از داراییهایش را به بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس بخشید. این کمک آنقدر از نظر مالی ارزشمند بود که در آن زمان بزرگترین عمل خیریه در تاریخ ایالات متحده آمریکا لقب گرفت. بافت و بیل گیتس در سال 2010 نیز با به راهاندازی کمپین تعهد بخشش، سعی کردند افراد ثروتمند بیشتری را به کمک به نیازمندان ترغیب کنند. تا به امروز چهرههای مطرحی مثل مارک زاکربرگ، مایکل بلومبرگ، ایلان ماسک و جرج لوکاس به این کمپین پیوستهاند. در سال 2017 نیز اعلام شد مجموعا 1 تریلیون دلار از طریق این کمپین جمعآوری شده است. وارن بافت در سال 2019 نیز 3.6 میلیارد دلار به نیازمندان کمک کرد.
وارن بافت در سال 2012 به سرطان پروستات دچار شد، ولی توانست آن را شکست دهد. او در حالی که تقریبا 90 سالش است، همچنان یکی از ثروتمندترین انسانهای جهان به شمار میآید که نزدیک به 90 میلیون دلار نیز برای اهداف خیرخواهانه و کمک به نیازمندان خرج کرده است. او توانسته از فروش روزنامه در خیابانهای اوماها به یکی از بزرگترین و برجستهترین چهرههای اقتصادی و تجاری جهان تبدیل شود.