در این مطلب 5 فیلم را مورد بررسی قرار خواهیم داد که با توجه به ضعفهایشان نسبت به بعضی از بهترین آثار سینمایی در باکس آفیس بهتر عمل کرده و فروشی به مراتب بیشتر داشتند.
همان طور که احتمالاً خودتان میدانید، یک فیلم جوکر دیگر با بازی جارد لتو در راه است. بسیاری شک داشتند که نکند مردهاند و راهی جهنم شدهاند اما خودشان هنوز خبر ندارند. آخر چطور میشود؟ مگر فیلم Suicide Squad یک خزعبل محض نبود؟ مگر ملت پس از این که از سینما بیرون آمدند، خواستار بازگشت پول بلیطشان نشدند؟
خب البته، این حرف کسانی است که از فیلم بیزار بودند. اما وقتی به اعداد و ارقام نگاه میکنیم، متوجه میشویم، بعضی فیلمها که ما آنها را (بابت بیادبیم عذر میخواهم) یک آشغال به تمام معنا میپنداریم، در واقع در گیشه بسیار هم خوب عمل کرده و پول ساز بودهاند. در ادامه ابن مطلب به 5 مورد از این نوع فیلمها اشاره خواهیم داشت.
آنچه در این مقاله میخوانید:
معرفی 5 فیلم بد اما پرفروش سینمای هالیوود
۵- Terminator Genisys حدود 60 میلیون دلار بیشتر از Mad Max: Fury Road سود داشت
Mad Max اصلی را میتوان یک کالت کلاسیک شسته رفته دانست، The Road Warrior هم که حق مطلب را انصافاً ادا کرد، اما Fury Road کلاسیکی بدون تاریخ مصرف است. این عنوان بهترین فیلم 2015 در تمامی ژانرها شد و 6 اسکاری هم که گرفت گواه این موفقیت ارزشمند است. Fury Road را میتوان یک جورایی بهترین اکشن ساخته شده دانست. البته نه بر اساس باکس آفیس! و نه در روزگاری که Terminator Genisys بازار فروش را قبضه کند.
حال و اوضاع این دو فیلم از زمین تا آسمان با یکدیگر تقاوت دارد. Fury Road را میتواند چکیدهای از خالصترین و دوست داشتنیترین المانهای سری Mad Max دانست، که پس از چند دهه تلاش بیوقفه به ثمر رسیده است. از طرفی Genisys به فرزند لوسی برای سری Terminator شباهت دارد که فقط لجوجانه، سفر زمانی بیشتر، تغییرات در خط زمانی احمقانه و کمی آرنولد شوارتزنگر میخواهد، در حالی که خود آرنولد دوست ندارد درونش باشد. راستش هیچ کس دلش نمیخواهد در این فیلم باشد؛ کل Genisys شبیه به تلاش برای ریختن دو-سه چکه باکس آفیس از یک فرنچایز خرسی است که در دو فیلم قبلتر تمام سس خلاقیتش را خالی کرده و دیگر چیزی درونش ندارد.
با همه اینها 60 میلیون دلار ناقابل از Fury Road جلو زد. درست است که در مقایسه با فروش 2 میلیارد دلاری 60 میلیون پول چندانی نیست، اما یک نکته مهم را به سازندگان این گونه عناوین گوشزد میکند: «فیلمهای اکشن خوشساخت در دراز مدت نسبت به دنبالههای فرنچایزی که در گوشه و کنار هالیوود ریختهاند، پشیزی نمیارزند.» چرا این ننگ تاریخی بلیط بیشتری فروخت؟ مگر همه بابت چرت و پرت بودنش غر نمیزدند؟ پس چرا 5 بار سینما رفتند که تماشایش کنند؟
خب، نتیجه همه اینها به این ختم شد که سال دیگر به سلامتی و مبارکی Terminator 6 را خواهیم داشت در حالی که دنباله Fury Road احتمالاً هرگز ساخته نشود.
۴- فروش بیشتر Suicide Squad نسبت به Logan
Logan یک ابرقهرمانی/وسترن کامل بود و هیو جکمن هم به خوبی توانست شخصیتی درهم شکسته و ناامید از ولورین ارائه دهد. فیلم بین ابرقهرمانیهای مدرن مهر تأیید را دریافت کرد و بارها آن را The Dark Knight سری خودش نامیدند، لقبی که شاید هیچ ارزشی نداشته باشد، اما برای طرفداران کمیکهای ابرقهرمانی جذاب است. از طرفی Suicide Squad را میتوان خنجری ناغافل از براردن وارنر به کمر DC دانست. کمپانی قصد داشت Guardian Of The Galaxy را یک جورایی تکامل داده و به عنوان دنبالهای برای Batman v. Superman به خورد ملت دهد. این فیلم خزعبل در باکس آفیس Logan را لوله کرد.
فروش داخلی Logan به 226 میلیون دلار رسید و حتی نتوانست از X-Men: The Last Stand که بدترین فیلم سری X-Men است پیشی بگیرد. بدون احتساب تورم، Logan از لحاظ فروش بین X-Menها پنجمین و بین فیلمهای اقتباسی از کمیک 32امین رتبه را از آن خود میکند. انصافاً لیاقت بیشتر از اینها را دارد، چون واقعاً فیلم خوبی است. اما وقتی که مهمترین X-Men سری حتی نمیتواند ضعیفترین فیلم ابرقهرمانی سال 2006 را شکست دهد، جای تعجبی ندارد که کمپانی فاکس قرن بیستم اینقدر محتاطانه هر 6 ثانیه یک بار فیلمهای ابرقهرمانیش را دوباره برداشت کند.
از طرفی فروش Suicide Squad تقریباً از Batman v. Superman هم در باکس آفیس بیشتر شد و با پیشی از Justice League ،Man Of Steel و حتی Batman Begins پنجمین فیلم پر فروش بین تمام فیلمهای DC لقب گرفت. پس اگر سال بعد هم دیدید که جوکر در موزیک ویدیوی یک رپر دیگر و جانوری به نام Skirllex حضور دارد، به این خاطر بوده که Suicide Squad به آنها آموخته این همان چیزی است که طرفداران میخواهند.
۳- Spider-Man: Homecoming دوستداشتنی هنوز از پس Spider-Man 3 منفور بر نیامده است
بگذارید همین ابتدا حرف دلم را بزنم: من Spider-Man 3 را دوست دارم؛ بگذریم که فیلم منسجمی نیست، شخصیتها پرداخت چندانی ندارند و فیلم نامه خیلی جای کار دارد، اما فضاسازی سم رایمی، کارگردان فیلم را به نصف سینمای مارول ترجیح میدهم. به هر حال Spider-Man 3 بدترین قسمت از سری محسوب میشود و به نظر شخصی من دلیلش افت کیفی فیلم نسبت به 2 Spider-Man است.
نکته جالب توجه اینجا است که فیلم ضعیفترین عملکرد را در سهگانه اول اسپایدی داشته اما از آن زمان به بعد هیچ فیلمی از Spider-Man به میزان فروشش دست نیافت.
نه فیلمهای Amazing Spider-Man و نه Spider-Man: Homecoming نتوانستند فروشی بیشتر از کارهای رایمی داشته باشند. Homecoming یک فیلم مفرح با اکشنی زیبا و پیتر پارکر دوست داشتنی بود و مایکل کیتون از آن بازیهایی را به نمایش گذاشت که جای خالیش را بیشتر در سینما حس کنیم. در حال حاضر Homecoming با 334 میلیون دلار هنوز 2 میلیون از Spider-Man 3 عقب است و این را در نظر داشته باشید که بلیطها از سال 2007 با افزایش قیمت هم مواجه بودند. با این وجود از Homecoming به عنوان ناجی فرنچایز یاد میکنیم و Spider-Man 3 را عنوانی میدانیم که حرفه توبی مگوایر را به نابودی کشاند.
عجیب وقتی است که نقدهای حول اکران Spider-Man 3 را مرور میکنیم. برخی فیلم را حسابی کوباندهاند و در عین حال تعدادی آن را عنوانی متوسط میدانند. یک فیلم متوسط مطمئناً بهتر از فاجعه است. آیا Spider-Man 3 لیاقت این همه لعن و نفرین را دارد؟ پس چرا توانست این همه بفروشد؟ آیا فیلم یک شاهکار پنهان است؟ من که بعید میدانم، اما فروش خوبش یا امتیازاتی که کسب کرده، واقعاً جور در نمیآید.
۲- Pirates Of The Caribbean عملکرد بهتری نسبت به اکثر آثار پیکسار دارد
اگر جشنوارهای با عنوان «چرا هنوز هم ادامه دارد؟» داشته باشیم، بدون شک سریالهای The Walking Dead و The Big Bang Theory افتتاحیه را برگزار میکنند و گل سر سبد جشنواره هم سری Pirates Of The Caribbean خواهد بود که چند سالی میشود از تاریخ مصرفش گذشته است. هنگامی که Dead Man’s Chest را در سال 2006 تماشا میکردم، شنیدم که قسمت سوم در 2007 اکران خواهد شد و با خودم گفتم یک سال برای قسمت بعدی یک فرنچایز کم نیست؟ At World’s End اکران شد و نزدیک یک میلیارد دلار در سطح جهانی فروخت. 10 سال بعد پنجمین فیلم (Dead Men Tell No Tales) توانست به فروش 800 میلیونی برسد. پس اگر در عجبید چرا هالیوود اوقات فراغتش را صرف ساخت فرنچایزهایی حول جانی دپ میکند، بدانید که دلیلش این است.
لابد میگویید خب که چه؟ فروشی در این اندازه برای یک سری اکشن بزرگ کاملاً منطقی است. اما باید گفت که این میزان فروش از دیگر عناوینی که والت دیزنی تولید میکند (غیر از Star Wars و Marvel) به مراتب بیشتر است. احتمالاً میدانید راجع به چه فیلمهای صحبت میکنیم دیگر؟ همانهایی که قرار است بچههای تمام دنیا را سرگرم کنند.
اگر درست حساب کرده باشیم از سال 2007 تاکنون تنها دو انیمیشن از والت دیزنی توانستند از ضعیفترین قسمت سری Pirates (یعنی آخری) پیشی بگیرند. اگر نمیتوانید میزان بدی Pirates Of The Caribbean 5 درک کنید، همین قدر بگویم دختری بچهای را دیدم که هنگام تماشای فیلم به پدرش گفت: «ای کاش اینجا نبودم!» نگفت «از این فیلم خوشم نمیآید» یا «از اینجا بریم»، فقط میخواست به خاطر این فاجعه از صفحه روزگار محو شود.
اما همه میدانند که انیمیشن والت دیزنی به درد بابابزرگها و کسانی میخورد که در نوستالژی جا ماندهاند. وقتی حرف استودیوهای زیر مجموعه بهدرد بخور میشود، پیکسار اصل جنس است. با این حال اگر Dead Men Tell No Tales یک فیلم پیکساری بود، پس از Up ،Wall –E و دو فیلم اول Toy Story ششمین فیلم پرفروش این استودیو میشد و با در نظر گرفتن Dead Man’s Chest به عنوان یک اثر پیکساری با دریافت مدال نقره پشت Toy Story 3 طلایی قرار میگرفت.
۱- فیلمهای Hobbit نسبت به عناوین مارول موفقتر بودهاند
سهگانه Hobbit هر کاری را که The Lord of The Rings درست انجام داده بود به گند کشید. Hobbit بیش از اندازه طولانی، پر از جلوههای کامپیوتری بیربط به اکشن، ارجاعات بیمورد به سهگانه قبلی و همراه با دیالوگهایی بود که ظاهراً نوشته شده بودند تا فقط مدت زمان فیلم افزایش یابد. بدتر از همه انتهای فیلم دوم بود که با تعلیقی به شکل نصفه و نیمه تمام شد و در ابتدای سومین قسمت سرانجام یافت. به Hobbit باید زرشک زرین اثر اقتباسی را اهدا کرد، اما با همه ابن نواقص از لحاظ فروش از پادشاهان اقتباس یعنی دنیای سینمایی مارول پیشی میگیرد.
فروش داخلی فیلم Hobbit به حدود 300 میلیون دلار رسید که با در نظر گرفتن شناخت آمریکاییها از شخصیتهای این ژانر کاملاً هم منطقی بود. اما فروش جهانیش به قدری خوب بود که از دو فیلم اول Lord Of The Rings پیشی گرفت و تنها در مقابل Return Of The King کم آورد. Battle Of The Five Armies با جلوههای بصری CGI احمقانه و افراطیش به فروش 956 میلیون دلار در سطح جهانی رسید. Five Armies بدترین فیلم Hobbit بود و با این حال در ردهبندی دنیای مارول حول و حوش رتبه هفتم قرار میگیرد.
An Unexpected Journey نیز توانست بیش از یک میلیارد دلار بفروشد و در جایگاه هفتم، بالاتر از Spider-Man: Home Coming ،Guardians Of The Galaxy و Thor: Ragnarok قرار بگیرد. قبل از این که این آمار و ارقام را ببینم، فکرش را هم نمیکردم که ملت ترجیح دهند به جای تماشای Captain America: The Winter Soldier موهایشان را حین تماشای Desolation Of Smaug سفید کنند، اما ظاهراً اقتباسهای کتاب تالکین هنوز تنها قدرتی در دنیا است که میتواند «ثور» را شکست دهد.
اگر در عجبید که چرا Amazon نیم میلیارد برای پیش درآمد Lords Of The Ring هزینه کرده، فکر کنم جوابتان را گرفتید. در بخش نظرات، دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.