25 مورد خنده دار و غیر منطقی بازی اسکایریم
اسکایریم (The Elder Scrolls V: Skyrim) یکی از عظیمترین و بهترین بازیهای نقشآفرینی است که از سال 2011 تا امروز، عده زیادی را به خود مشغول کرده است. اما در دنیای بزرگ بازی Skyrim موارد غیرمنطقی زیادی به چشم میخورند که در این مقاله به 25 تا از آنها خواهیم پرداخت.
همه ما بازی اسکایریم را دوست داریم و حتی بعضیها بیش از حد آن را دوست دارند! بسیاری از افراد صدها ساعت را در این بازی با شخصیتها و نژادهای مختلف سپری کردهاند که همه اینها را مدیون بتسدا هستیم که یک دنیای عمیق و خارقالعاده را خلق کرده است؛ اما باوجود این جزئیات، گاهی هم با برخی اشتباهها و مواجه میشویم. البته میدانیم که با یک بازی ویدیویی طرف هستیم و اولویت اول، سرگرم کنندکی و گیم پلی آن است، اما احتمالا با خواندن مقاله با ما هم عقیده میشوید که برخی از این موارد واقعا خندهدار هستند.
بازی اسکایریم پنجمین بازی از مجموعه The Elder Scrolls ساخته کمپانی بتسدا است؛ این بازی که اولینبار در تاریخ 20 آبانماه 1390 (11/11/2011) منتشر شد، لقب بهترین بازی سال 2011 را از آن خود کرد و به عنوان یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ شناخته میشود. اسکایریم، بازیکنان را در نقش یک اژدهازاده (Dragonborn یا بقول محلیها دُواکین) قرار میدهد؛ اژدهازادهای که ماموریت دارد دنیا را از دست یک اژدهای باستانی و قدرتمند نجات دهد و حمله بزرگ اژدهایان به سرزمین اسکایریم را متوقف کند و آنان را از این سرزمین بیرون براند.البته در مسیر ماموریت این اژدهازاده، آنقدر ماموریتهای فرعی وجود دارند که وقتی بازیکنان از این ماموریتهای فرعی دست میکشند و تصمیم میگیرند تا خط اصلی داستان بازی را پیش ببرند و دنیا را از دست الدویین (Alduin، همان اژدهای باستانی قدرتمند) نجات دهند، متوجه میشوند که او قبلا یک بار دنیا را نابود کرده و حالا میخواهد دوباره این کار را انجام دهد.

الدویین قصد دارد نژادی باستانی از اژدهایان که هزاران سال است در خواب بهسر میبرند را بیدار کند و آنها را ترغیب کند تا سرزمین اسکایریم را در آتش کام خود بسوزانند و دوباره دوران اوج قدرت خود را بازگردانند. تنها کسی که میتواند جلوی این اتفاق و این اژدهای قدرتمند و باستانی را بگیرد، فردی است که خون اژدهایان در رگهایش جریان دارد و به اصطلاح اژدهازاده است. البته آنطور که در بازی اسکایریم مشخص است، این اژدهایان تا زمانی که اژدهازاده از ماموریتهای فرعی دست بکشد و تصمیم بگیرد با آنها بجنگد، نقشه خود را عملی نمیکنند و منتظر او میمانند!
این تنها یکی از موارد در دنیای بازی Skyrim است که اصلا منطقی بنظر نمیرسد. شما میتوانید برای اطلاع از سایر موارد مشابه، عبارت Skyrim Logic (به معنی منطق اسکایریم) را در گوگل جستجو کنید تا صدها شوخی و جک ساخته شده توسط طرفداران را بیابید. صد البته هیچکس از وجود این موارد شاکی نیست؛ این موارد غیرمنطقی موجود در اسکایریم، تنها در حدی هستند که لبخند را بر لبان طرفداران مینشانند. بازی اسکایریم آنقدر خوب و زیبا طراحی شده که هیچکس از وجود این موارد کوچک در آن خرده نمیگیرد. همانطور که گفته شد، با اینکه تمام بازیکنان این بازی متوجه این نکات میشوند و منطق بسیاری از آنها را زیر سوال میبرند، باز هم هیچوقت از نبرد با اژدهایان دنیای اسکایریم و دنبال کردن ماموریتهای فرعی پرتعداد این بازی خسته نمیشوند.وجود هیچکدام از این موارد به هیچوجه بازی Skyrim را به یک عنوان بد یا حتی متوسط تبدیل نمیکند. این بازی بدون شک یک شاهکار است. در ادامه قصد داریم 25 موردی که در اسکایریم وجود دارند، ولی با عقل جور در نمیآیند را با هم مرور کنیم تا هم خاطراتمان را با بازی تازه کنیم و هم لبخندی روی لبان شما گیمرها بنشانیم.
25 مورد خنده دار و غیر منطقی بازی Skyrim
۱- پیشرفت در مهارت آهنگری (Smithing)

سیستم مهارتهای بازی Skyrim با دیگر بازیهای نقشآفرینی متفاوت است. در این بازی مهارت شما در یک زمینه (بعنوان مثال در زمینه جیببری، آهنگری یا تیراندازی)، زمانی ارتقا مییابد که در آن زمینه تلاش کنید و هرچقدر بیشتر آن مهارت خود را بکار بگیرید، در آن زمینه ماهرتر میشوید. این سیستم بسیار جالب و منطقی بنظر میرسد. برای مثال شما برای اینکه در زمینه جادوهای تخریبی قویتر شوید، باید از این جادوها استفاده کنید و اگر بخواهید در زمینه سلاحهای سنگین قویتر شوید، باید سلاحهای سنگین را بکار بگیرید. این سیستم هوشمندانه است، اما همیشه منطقی بنظر نمیرسد.
شما برای اینکه در مهارت آهنگری پیشرفت کنید، باید سلاحها و زرههایی را در کورههای آهنگری بسازید و زمانی که مهارتتان در این زمینه به سطح بالایی برسد، میتوانید بهترین نوع زرهها و سلاحهای بازی را برای خود بسازید. اما نکته غیرمنطقی در این زمینه، این است که اهمیتی ندارد شما در کورههای آهنگری چه چیزی بسازید؛ شما با ساختن هر چیزی در کورهها میتوانید مهارت آهنگریتان را ارتقا دهید؛ میتوانید ارزانترین و بهصرفهترین چیزی که میشود آهنگری کرد (که خنجر آهنی یا Iron Dagger است)، را هزاران بار بسازید تا در آهنگری پیشرفت کنید. اکثر بازیکنان از جمله خودم نیز از این روش برای ارتقا مهارت آهنگری خود استفاده میکنند، اما این موضوع چندان منطقی بنظر نمیرسد؛ چون وقتی که شما هزاران خنجر آهنی میسازید، تنها در ساختن خنجر آهنی مهارت پیدا میکنید و اینطور نیست که ناگهان بعد از آن، مهارت ساخت زره اژدها را بدست آورید.
۲- گویا تمام نگهبانان زمانی مانند شما ماجراجو بودهاند

معروفترین دیالوگ Skyrim، دیالوگی که حتی از «فاس رو داه» (یکی از فریادهای اژدهازاده که در اکثر تریلرهای این بازی وجود دارد) هم معروفتر است، همان دیالوگیست که شما تقریبا از تکتک نگهبانان میشنوید. بله منظورمان همان دیالوگی است که سوژه اکثر جکهای مربوط به اسکایریم است.
«من هم زمانی مانند تو یک ماجراجو بودم، اما پس از مدتی یک تیر به زانویم اصابت کرد و ماجراجویی را کنار گذاشتم». این همان دیالوگیست که تقریبا از تمام نگهبانان دنیای اسکایریم میشنوید. سازندگان بازی Skyrim قصد داشتهاند با قرار دادن این دیالوگ در زبان نگهبانان، بازی را کمی عمیقتر کنند، اما آنقدر در این موضوع افراط کردهاند که هر نگهبانی که راهش به شما میخورد میگوید که زمانی مثل شما ماجراجو بوده است؛ همچنین این موضوع که کسی مانند اژدهازاده ماجراجو بوده باشد، بسیار بعید به نظر میرسد.
حالا از این موضوع که بگذریم این سوال پیش میآید که چطور میشود کسی که تیری به زانویش اصابت کرده و شدت جراحت او آنقدر زیاد بوده که او را از ماجراجویی بازنشست کرده، صلاحیت نگهبان شهر شدن و مراقبت از جان و مال مردم را دارد؟!
۳- واکنش نگهبانان به جرمهای شما

ما نمیخواهیم در این مطلب از هیچگونه دزدیای دفاع کنیم، اما سیستم قانونی دنیای بازی Skyrim کمی مشکل دارد. نگهبانان دنیای اسکایریم نسبت به هر جرمی که شما مرتکب شوید – چه دزدیدن یک تخممرغ باشد چه کشتن ده آدم بیگناه – به صورتی مشابه واکنش نشان میدهند و تنها تفاوت این واکنشها این است که جریمه جرمهای مختلف متفاوت است.
در واقع زمانی که شما در دنیای اسکایریم هر جرمی (چه فلان و چه فلان) مرتکب شوید، بلافاصله تحت تعقیبترین فرد منطقه میشوید و تا زمانی که مقاومت کنید، نگهبانان به قصد کشت به شما حمله میکنند. همانهایی که تا چند دقیقه پیش از تیری که در زانو خورده بودند، صحبت و از درد زانویشان ناله میکردند، ناگهان با چنان سرعتی دنبال شما میدوند و چنان به شما حمله میکنند که انگار آمریکایی هستند و قاتل جان اف کندی را پیدا کردهاند! حالا فرقی هم ندارد که شما یک تکه کاغذ سفید دزدیدهاید یا بیست نفر را کشتهاید.
۴- اژدهایان در حین مبارزه با انسانها روی زمین فرود میآیند

همه ما ارزش موضع بالاتر در یک مبارزه را میدانیم و اگر کسی در مبارزهای موضع بالاتری نسبت به ما داشته باشد، سعی میکنیم از مواجهه با او خودداری کنیم. اما گویا اژدهایان بازی Skyrim از این نکته آگاه نیستند.
مبارزه با یک اژدها در بازی Skyrim به این مراحل خلاصه میشود: ابتدا اژدها برروی آسمان است و بسوی ما آتش میدمد (آتش یا یخ یا هر کوفت دیگری!) و ما هرچه سعی میکنیم، نمیتوانیم ضربه چندان مهلکی به او وارد کنیم. پس از آنکه بهزور چندین تیر به اژدها میزنیم و کمی از جانش کم میشود، او فرود میآید و ما با تمام قدرت به سوی او حمله میکنیم و معمولا در همین مرحله او را میکشیم و مبارزه بهسر میرسد؛ وگرنه دوباره اژدها پرواز میکند و بعد از مدتی مینشیند و ما حمله میکنیم و این چرخه تا مرگ یکی از طرفین مبارزه تکرار میشود.این سیستم برای گیمپلی یک بازی خوب است، اما یک تاکتیک بسیار بد برای اژدهاست. اگر ما در نقش اژدها بودیم و میدیدیم که طرف مقابل دارد به سمت ما تیراندازی میکند و بالهایمان خسته میشد، روی زمین در مقابل دشمنمان فرود نمیآمدیم؛ فوق فوقاش میرفتیم و خستگی در میکردیم و بعدا سراغ این دشمن بازمیگشتیم.
۵- حمل کردن حجم زیادی از آیتمهای مختلف

من به شخصه اصلا نمیتوانم حجم Inventory شخصیتهای اصلی در بازیها – مخصوصا بازیهای اکشن – را درک کنم. قهرمانان این بازیها، میتوانند بدون هیچ مشکلی تعداد زیادی سلاح، آیتم و مهمات با خود حمل کنند؛ در این مورد بحث من بر سر وزن این وسایل نیست، بلکه بر سر حجم آنهاست؛ این افراد چگونه این همه وسایل را در جیبها یا کولههای خود جای میدهند، بدون اینکه به هیچکدام از آنها آسیبی برسد؟ چگونه این همه وسایل همواره در دسترس هستند و در کسری از ثانیه در دستان قهرمان بازی ظاهر میشوند؟
در بازی Skyrim شما میتوانید بدون هیچگونه پیامدی هر تعداد که میخواهید آیتم حمل کنید، مادامی که مجموع وزن این آیتمها از آستانه وزنی که کاراکتر شما میتواند حمل کند، کمتر باشد. با این حال ما حتی نمیدانیم که اژدهازاده داستان ما، این همه آیتم را کجایش نگه میدارد.
صدها آیتم اعم از سلاحهای مختلف، زرهها و پوشیدنیهای مختلف، مواد غذایی مختلف، گاها صدها معجون مختلف و بسیاری وسایل دیگر همواره همراه اژدهازاده هستند؛ همچنین این آیتمها همیشه در دسترساند و ثانیهای طول نمیکشد که اژدهازاده آنها را از جیب خود بیرون آورد و استفادهشان کند. در بازی Skyrim چون وزن آیتمهای غذایی بسیار کم است، اژدهازاده میتواند صدها آیتم غذایی را با خود حمل کند. ما نمیدانیم که جیب اژدهازاده به کدام انبار عظیمی متصل است، جدای از اینکه او میتواند صدها کیلو آیتم حمل کند، همچنین میتواند حجمهای بسیار زیادی از آیتمها را نیز حمل کند.
نکته جالبتری که در مورد سیستم وزن بازی اسکایریم وجود دارد، ایناست که وقتی شما وزن آیتمهایی که حمل میکنید، بیش از حد مجاز میشود، شما میتوانید برای کاهش وزن خود آیتمهای غذایی را بخورید! وقتی شما آنها را میخورید انگار آنها نابود میشوند، در واقع شما برای وزن کم کردن غذا میخورید، آن هم نه یک تکه نان، بلکه صدها شیرینی و پنیر و کوفت و زهرمار؛ هرچه بیشتر بخورید وزنتان کمتر میشود، کاش در دنیای واقعی هم اینطور بود مگر نه؟ البته آن موقع هم افراد پرخور بیش از حد لاغر میشدند و باز هم کمی بیریخت میشدند؛ بگذریم.
۶- غذا خوردن وسط مبارزه

در بازی Skyrim اگر در مبارزهای در حال شکست خوردن باشید و میزان جانتان کم باشد، بهترین راه این است که از معجونهای سلامتی استفاده کنید تا میزان جانتان افزایش پیدا کند. گاهی در ماجراجوییها، معجونهای سلامتیتان تمام میشوند و آن موقع است که شما برای پر کردن جان خود به مواد غذایی پناه میبرید، تنها مشکل اینجاست که مواد غذایی خیلی کمتر از معجونها سلامتی شما را برمیگردانند، خیلی کمتر.
یک سیبزمینی تنها یک عدد از میزان سلامتیتان را برمیگرداند (میزان سلامتی شما در اول بازی صد عدد است)، اما اگر شما مثلا 20 30 تا سیبزمینی بخورید کارتان راه میافتد، عجیب است که خوردن هیچ محدودیتی ندارد و اژدهازاده هیچوقت چاق نمیشود. نکته جالبتر این است که شما میتوانید هر وقت که دلتان میخواهد این آیتمهای غذایی را مصرف کنید تا سلامتیتان کمی بازگردد؛ در واقع در بازی اسکایریم زمانی که شما فهرست وسایل یا به عبارتی Inventory خود را باز میکنید، زمان متوقف میشود و هیچ فعالیتی در دنیا رخ نمیدهد؛ در همین حین شما میتوانید ده بیستتا شیرینی یا گوجه و اینجور غذاها را بخورید.
راستی اگر یک انسان شیرینی و گوجه را باهم بخورد، چه میشود؟
۷- صندوقچههای کوچک با حجم بینهایت

بسیاری از آیتمهایی که شما در بازی Skyrim بدست میآورید از صندوقچهها و جعبههای جواهرات بدست میآیند، این صندوقچهها در اندازههای مختلفی در دنیای Skyrim وجود دارند. صندوقچههای کوچک مخصوص جواهرات یا اشیای کوچک با ارزش هستند و بیشتر در خانهها یافت میشوند.
گاهی زمانی که شما جعبه جواهراتی را باز میکنید، آن را خالی مییابید و کلی توی ذوقتان میخورد؛ اما گاهی هم این صندوقچهها آنقدر پر از آیتمهای مختلفاند که نمیتوان درک کرد که این وسایل چگونه در صندوقچهای به این کوچکی جا شدهاند؛ برای مثال یکبار من جعبه جواهراتی را باز کردم و درون آن یک شمشیر! چند سیبزمینی و دو سه تکه جواهر پیدا کردم؛ بنظر میآید همان کسی که جیبهای اژدهازاده را آنقدر زیبا، جادار و مطمئن ساخته است، طراحی این جعبههای جواهرات را برعهده داشته است.
آدم با دیدن چنین مواردی در اسکایریم، یاد آن کلاههایی میافتد که شعبدهبازان چندین کبوتر و عصا و … از دروناش بیرون میکشند. نکته جالب و احمقانه دیگری که بسیاری از بازیکنان اسکایریم با آن برخورد داشتهاند، یافتن مشعل روشن در یک صندوقچه زیر آب است. اسکایریم است دیگر!
۸- چیزهایی که میسازید از مواد تشکیلدهندهشان سنگینتر هستند

زمانی که شما دارید صدها خنجر آهنی میسازید تا مهارت آهنگری خود را افزایش دهید، ممکن است به نکته عجیبی در مورد آن پی برده باشید؛ مثلا اینکه مواد سازنده آن از محصول نهایی سبکتر هستند. بعنوان مثال شما برای ساختن یک خنجر آهنی (Iron Dagger) ، به یک شمش آهن (Iron ingot) و بند چرمی (Leather Strip) نیاز دارید. در دنیای اسکایریم، شمش آهن یک کیلوگرم (البته در دنیای اسکایریم، برای وزن واحد رایجی درنظر گرفته نشده و ما در اینجا برای روانی متن از واحد کیلوگرم استفاده کردیم؛ هیچکدام از این اعداد به کیلوگرم نیستند و فقط یک عدد خالیاند و وزن اشیا نسبت به یکدیگر را تعیین میکنند.) و بند چرمی 0.1 کیلوگرم وزن دارند که مجموعا میشود 1.1 کیلوگرم؛ اما در کمال تعجب، محصول این مواد که همان خنجر آهنی باشد، دو کیلوگرم وزن دارد؛ حال بگذریم از این که مقداری از مواد در حین ساختن این خنجر دور ریخته میشوند و هدر میروند.
یکی دیگر از مثالهای بارز و فاحش این موضوع، ساخت شمشیر ددریک یا Deadric Sword است. این شمشیر قویترین و سنگینترین شمشیریست که در دنیای اسکایریم میتوان ساخت. وزن این شمشیر در بازی 16 کیلوگرم تعریف شده، در حالی که مجموع وزن مواد سازنده آن 2.6 کیلوگرم است!! نکته جالب توجه دیگر در مورد این شمشیر و دیگر سلاحها و زرههای Deadric، این است که یکی از مواد ضروری برای ساخت آنها که نادرترین ماده سازنده آنها نیز هست، یک قلب (Deadric Heart) است؛ همین موضوع، کلی سوال دیگر بوجود میآورد که نپرسیدناش بهتر است!
۹- عواقب حمل تنها یک کیلوگرم وزن بیشتر

معمولا بازیکنان تازهکار در بازی Skyrim هر آیتمی که به دستشان میرسد را برمیدارند؛ عواقب این موضوع این است که آنها بیش از حد سنگین میشوند و اصطلاحا Overburdened میشوند. وقتی که اژدهازاده در این وضعیت قرار میگیرد، نمیتواند بدود و نمیتواند از قابلیت Fast Travel استفاده کند. دلیل وجود چنین سیستمی در اسکایریم و اکثر دیگر بازیهای نقش آفرینی این است، که بازیکنان نتوانند هرچیزی که دلشان میخواهد را بردارند و برای فروش به شهر بیاورند و از همان ابتدا پولدار شوند؛ همچنین این سیستم منطقیست و از برخی دیگر از سواستفادهها جلوگیری میکند، نکته دیگر در مورد این سیستم در بازی اسکایریم این است که بسیار مطلق و صفرویک-گونه عمل میکند.
هرچقدر کوله یا جیبهای یک انسان معمولی سنگینتر شود، سرعت حرکت و فعالیتهایش به همان اندازه کاهش پیدا میکند؛ اما این موضوع در مورد اژدهازاده صدق نمیکند؛ او میتواند بعنوان مثال 300 کیلو (یا هر واحدی که بازی برای وزن تعیین کرده) حمل کند و هیچ مشکلی نداشته باشد و مانند آهویی در طبیعت بتازد و بجنگد، اما خدا نکند که مجموع وزن آیتمهایی که حمل میکند 301 کیلو شود؛ او ناگهان تقریبا فلج میشود، یعنی نمیتواند بدود و حتی بهزور راه میرود. بهرحال اژدهازاده است باید تفاوتی با مردم عادی داشته باشد یا نه؟یعنی درواقع سرعت حرکات و چابکی اژدهازاده از صفر کیلوگرم تا 300 کیلوگرم هیچ فرقی نمیکند، اما به محض اینکه وزن وسایل او 301 کیلوگرم شود، او شروع به خزیدن میکند!
۱۰- اژدهازاده در وضعیت Overburdened میتواند بپرد

همانطور که در بالا گفتیم، زمانی که اژدهازاده بیش از حد مجاز وسایل حمل کند و اصطلاحا در وضعیت Overburdened قرار بگیرد، نمیتواند بدود و یا از قابلیت Fast Travel استفاده کند؛ در واقع در این حالت او حتی بهزور میتواند راه برود، اما با این وجود، این وضعیت اصلا بر حرکت عمودیاش تاثیری نمیگذارد.
در بازی Skyrim اگر شما دارید صدها کیلو وسایل و سیبزمینی حمل میکنید و بهزور راه میروید، میتوانید به همان اندازهی زمانی که هیچچیز در جیبهایتان ندارید، بالا بپرید. پریدن در حین Overburdened بودن بخشیست که سازندگان بازی فراموشاش کردهاند، اما در واقع این موضوع تاثیر خاصی هم ندارد. اژدهازاده نمیتواند با پریدن به مقصد خود برسد، زیرا که حرکت رو به جلوی او در هنگام پریدن تقریبا هیچ است.
با این حال اینکه با وجود آن همه وسایل میتوانید به راحتی بپرید، اما نمیتوانید به راحتی راه بروید، کمی عجیب بنظر میرسد.
۱۱- درهای چوبی غیرقابل شکستن

یکی از ویژگیهای بازیهایی مانند Skyrim، این است که آنها بازیکنان را وارد دنیایی فانتزی میکنند و به قهرمان داستان توااناییهای خارقالعاده و قابلیتهای شگفتانگیز اعطا میکنند و به بازیکن اجازه میدهند تا این قهرمان را کنترل کند. با این وجود، سازندگان همواره برای قهرمان داستان محدودیتها و موانعی ایجاد میکنند تا همه چیز بیش از حد برایش آسان نباشد و بازی برای بازیکن چالش برانگیز باشد؛ همین موضوع، علت این است که بسیاری در قفل در بازی اسکایریم وجود دارد، شما برای بازکردن قفل این درها یا نیاز به کلیدی خاص دارید، یا هم که نیاز است که قفل را با استفاده از ابزارها و مهارت خود در باز کردن قفلها (مهارت Lockpicking) باز کنید و به پشت آن در دسترسی پیدا کنید. حتی اگر این درها چوبی و سست باشند نیز شما چارهای جز این دو روش ندارید.
در واقع همانطور که میدانید، اژدهازاده یک انسان همه فن حریف است؛ او فریادهایی میزند که اژدهایان را از زمینگیر میکند و تمام اشیا اطراف را به صدها متر آنطرفتر پرت میکند، او میتواند با مهارت های خود در شمشیر زنی یا جادوگری یک غول را بکشد و با چندین سرباز همزمان مبارزه کند و پیروز از میدان بیرون بیاید؛ او همچنین میتواند تبرهای سنگینی را بعنوان سلاح خود حمل کند، با این اوصاف درهای چوبی نباید مانع غیرقابل برداشتنی سر راه اژدهازاده باشند.
۱۲- شمعهای روشن در خرابههای باستانی

جدای از اینکه معماری خرابههای باستانیای که در دنیای Skyrim به آنها سرک میکشیم و درنظر داشته باشید که این خرابهها مکانهایی مخفی یا غیرقابل دسترس هستند که هیچ انسانی قرنهاست درون آنها پا نگذاشته و اگر گذاشته کشته شده است؛ موضوع ترسناکی که در این خرابههای باستانی به چشم میخورد این است که زمانی که ما وارد آنجا میشویم میبینیم که شمعهای روشنی در جایجای این مکان متروک وجود دارند.
توجه داشته باشید که هیچ موجود هوشمندی درون این خرابهها زندگی نمیکند، اما با این وجود هروقت به این خرابههای باستانی دنیای Skyrim سرک بکشید میبینید که شمعها و مشعلهای روشنی در آنجا وجود دارند؛ انگار کسی برای شما راه را روشن کرده تا به راحتی به مقصد برسید و این کمی دلهره آور است، اینطور نیست ؟
تازه Skyrim اولین بازیای نیست که چنین موضوعی در آن به چشم میخورد؛ مشعلها و شمعهای روشن در خرابههای باستنی در بسیاری از دیگر بازیها و فیلمهای ماجراجویانه به چشم میخورند. ما دلیل این موضوع را درک میکنیم، سازندگان میخواهند کمی از جنبه ترسناک خرابهها و دخمهها کم کنند و آنها را از تاریکی مطلق در بیاورند و همچنین میخواهند نمایش خوبی را برای مخاطبان به نمایش بگذارند؛ اما بهرحال این موضوع با عقل جور در نمیآید.
۱۳- یک Perk به نام The Perfect touch

اگر کسی بخواهد بازی Skyrim را به روش مخفیکاری پیش ببرد و در این زمینه استاد شود، بازی هیچ مانعی پیش رویش نمیگذارد و همانطور که میدانید مهارتهایی مربوط به مخفی کاری در بازی Skyrim وجود دارند. افرادی که این روش از بازی را برمیگزینند معمولا زمان زیادی را مشغول زدن جیب NPCهای درون بازی میکنند. آنها هرچقدر در این زمینه موفقتر عمل کنند، مهارتشان در جیببری بیشتر و احتمال موفقیتشان بهتر میشود؛ آنها با این روش کلی پول و آیتمهای خفن بدست میآورند تا جایی که در نهایت موضوع کمی مضحک میشود.
آخرین Perk در درخت مهارت جیببری یا Pickpocket، پِرکی به نام جیببری بینقص یا The Perfecct Touch است که زمانی که شما در مهارت جیببری به سطح 100 برسید میتوانید این قابلیت را بدست آورید. شما با داشتن این قابلیت یا بقولی با فعال کردن این پرک میتوانید شمشیر را از یک نفر بدزدید و حتی لباسهایی که تن او هست را از تنش بدزدید بدون اینکه او متوجه شود.
در واقع کسی که اینقدر در زمینه جیببری مهارت پیدا کند میتواند یواشکی به پشت یک سرباز برسد، تمام لباسها، زره و سلاحها و پولها و خلاصه هر آیتمی که دارد را بدزدد و به معنای واقعی او را لخت کند و بدون اینکه کسی متوجه شود از آنجا بگریزد؛ هیچکس حتی خود فردی که لخت شده هم متوجه نمیشود که لباسهایش را از تناش دزدیدهاند. سیستم جیببری در این سطح دیگر واقعا مضحک بنظر میرسد.
۱۴- مشکل تک انگشتر بودن هر دست

در دنیای اسکایریم، شما میتوانید انگشترهای جادویی پیدا کنید یا انگشتری را Enchant کنید، تا زمانی که آن را در دست دارید در معاملات، مبارزات، دزدی و یا هر مهارت دیگری که شما بخواهید، بهتر شوید؛ این موضوع به اندازه کافی غیرمنطقی بنظر میرسد، اما بهرحال اسکایریم، دنیایی فانتزی پر از جادو و اژدهاست و باید وجود چنین موضوعاتی را پذیرفت. اما یک نکته در مورد انگشترها در این بازی وجود دارد که اصلا با منطق من جور در نمیآید.
در بازی Skyrim اژدهازاده تنها میتواند یک انگشتر در هر دست خود داشته باشد؛ اژدهازاده مانند کاراکترهای دنیای ارباب حلقهها، این انگشترها را تنها در انگشت اشاره خود قرار میدهد و در دیگر انگشتان خود هیج انگشتری به دست نمیکند. ما نمیخواهیم بگوییم که گذاشتن انگشتر تنها در انگشت اشاره خفن بنظر نمیرسد، اما اگر من در دنیایی بودم که در آن انگشترهایی جادویی وجود داشت که با دستکردن آنها قدرتم افزایش مییافت، سعی میکردم تا جایی که میشود از این انگشترها پیدا کنم و همهشان را باهم در دستانم کنم و تمام انگشتانم را پر انگشتر کنم؛ من حتی احتمالا در انگشت شستم هم انگشتر میانداختم و آنقدر انگشتر دست میکردم که دیگر نتوانم شمشیری بدست بگیرم! البته احتمالا زمانی که من آن همه انگشتر جادویی در دستانم داشته باشم، نیازی به شمشیر نخواهم داشت، دشمنانم تنها لازم است به من نگاه کنند تا درجا به ملکوت اعلا بپیوندند!این موضوع که اژدهازاده تنها میتواند از اثرات دو انگشتر استفاده کند و در هر دستاش تنها یک انگشتر قرار دهد، کمی منطقی بنظر نمیرسد؛ شاید هم این انگشترها تنها زمانی که در انگشت اشاره باشند کار میکنند، اما حتی در آن صورت هم میشود در هر انگشت اشاره حداقل دو انگشتر قرار داد!
۱۵- نسبت وزن اجسام به یکدیگر

نمیخواهم بگویم که طراحی تعداد زیادی آیتم مختلف و تعریف کردن ویژگیهای خاصی مانند قیمت و وزن برای تکتک آنها، در دنیایی به پیچیدگی و عظمت دنیای اسکایریم، کار سادهایست و هرکسی میتواند آن را انجام دهد. اینکه سازندگان این بازی باید تصمیم میگرفتند در هر کابینت، کشو، جعبه کوچک و در هر گوشه از دخمهها بیشمار این بازی، چه آیتمی قرار دهند به خودیخود کاری واقعا سرسامآور و تحسینبرانگیز است؛ حال فکر کنید که آنها باید برای تکتک این آیتمها ویژگیهای خاصی مانند وزن، ارزش و اثرات مختلف نیز تعریف میکردند؛ اصلا دوست ندارم جای کسانی باشم که این وظیفه سنگین را برعهده داشتند، شاید به همین علت است که آنان بهترین بازیها را میسازند و من بهت زده تحسینشان میکنم.
با این حال، برخی از تصمیمات تیم سازندگان بازی Skyrim در مورد وزن برخی اجسام عجیب و غیرمنطقی بنظر میرسد. آنها سعی کردهاند طوری برای آیتمهای مختلف وزن تعریف کنند تا اعداد وزنی ساده و رَند باشند؛ مشکل زمانی نمایان میشود که شما وزن اشیا مختلفدر دنیای اسکایریم را با یکدیگر مقایسه کنید.
برای مثال وزن یک شمش فولاد (Steel Ingot)، در بازی اسکایریم، 1 تعریف شده و در عین حال وزن یک پر قلمی 0.1 تعریف شده است. با این حساب یک شمش فولاد تنها ده برابر یک پر وزن دارد. کمی غیرمنطقی بنظر میرسد، مگر نه؟
۱۶- سکههای طلا هیچ وزنی ندارند

بطور کلی سیستم وزنگذاری بازی اسکایریم و میزان وزنی که اژدهازاده میتواند حمل کند، برای سازندگان و بازیکنان به اندازه کافی مشغله و دردسر ایجاد کرده است؛ به همین علت سازندگان تصمیم گرفتند تا بیش از حد واقعگرایانه عمل نکنند و در مورد برخی واقعیات کوتاه بیایند. آنها از برخی از واقعیات فیزیکی چشمپوشی کردند تا Skyrim با واقعگرایی بیش از حدش، باعث دلزدگی بازیکنان نشود و بنظر من تصمیم خوبی گرفتند.
یکی از واقعیتهایی که سازندگان بازی Skyrim برای راحتی کار بازیکنان از آن چشمپوشی کردند، وزن مواد غذایی بود. آنها وزن مواد غذایی را بطرز شگفتآور و غیرطبیعیای کم تعریف کردند، تا بازیکنان بتوانند به راحتی میزان زیادی از این مواد را حمل کنند و در موارد ضروری از آنها استفاده کنند.هرچند یکی از مهمترین واقعیات فیزیکیای که سازندگان Skyrim از آن چشمپوشی کردند، وزن سکههای طلا است. در این بازی، بازیکنان با سکههای طلا خرید و فروش میکنند و به عبارتی این سکهها ارز رایج بازی هستند. سازندگان بازی Skyrim تصمیم گرفتند تا این سکهها را بیوزن تعریف کنند تا بازیکنان همواره میان حمل کردن آیتمهای ضروری و پولشان در دوراهی قرار نگیرند.
علی رغم تمام نکات مذکور این موضوع باز هم کمی غیرمنطقی بنظر میرسد؛ شما با 20 هزار سکه طلا درون آب میروید و بدون هیچ مشکلی شنا میکنید. مشخصا اگر در واقعیت چنین کاری بکنید روی آب شناور نخواهید ماند. نکته جالب دیگر این است که در این بازی، شمشهای طلا وزن دارند اما سکههای طلا نه!
۱۷- چشمهای اژدهازاده مجهز به اشعه ایکس هستند

تا اینجای مقاله در مورد یکی از موارد غیرمنطقی مهارت جیببری، که پِرک The Perfect Touch نام داشت، صحبت کردیم؛ اما حال میخواهیم به شما بگوییم که کل این سیستم از بیخ و بن مشکل دارد. در بازی Skyrim شما برای زدن جیب یک فرد، باید خم شوید یا به اصطلاح Crouch کنید (وقتی که خم میشوید یعنی مخفیکارانه میشوید مثلا!)، از پشت به فرد مورد نظر نزدیک شوید و دکمه جیببری یا Pickpocket را فشار دهید. زمانی که شما این دکمه را فشار میدهید، ناگهان تمام محتویات جیب فرد مورد نظرتان برای شما لیست میشود و شما میتوانید انتخاب کنید که کدام آیتم را از جیب او کش بروید!
گویا منطق این موضوع این است که اژدهازاده نگاهی به جیب طرف میاندازد تا ببیند چه چیزی را میتواند کش برود؛ حتی اگر واقعا اینطور باشد، او نمیتواند تمام محتویات جیب یا Inventory فرد مورد نظر را بدقت ببیند و در ثانیهای تمام داراییهای او را لیست کند تا تصمیم بگیرد کدام را بدزدد؛ نظر من این است که احتمالا چشمهای اژدهازاده به اشعه ایکس مجهز هستند یا اینکه علم غیب دارد و محتویات جیب همه مردم را میداند.
حالا اینها که چیزی نیست، در بازی اسکایریم شما اگر مهارت جیببری اژدهازادهتان را ارتقا دهید، میتوانید آیتمهای بهتری در جیب مردم پیدا کنید و ازشان کش بروید؛ یعنی اژدهازاده زمانیکه در جیببری ماهرتر شود، میتواند دستاش را تا آرنج در جیب مردم کند و خرت و پرتهای بدرد نخور را کنار بزند تا در ته جیب آیتمهای خوب را پیدا کند و کش برود! مردم هم که کلا هوش و حواس ندارند و از اینکه دست یک نفر تا آرنج در جیبشان است، هیچ بویی نمیبرند.
۱۸- خم شدن = مخفیکاری

خب حالا در بازی اسکایریم چگونه میشود مخفیکارانه عمل کرد؟ خیلی ساده … شما کمی خم میشوید و زانوهای خود را نیز خم میکنید و یا به عبارت دقیقتر Crouch میکنید.
در بازی Skyrim اگر شما در مکانی تاریک سرپا بایستید، نگهبانان بلافاصله متوجه حضور شما میشوند، اما اگر بجای سرپا ایستادن، کمی خم شوید و زانوهای خود را خم کنید، عمرا شما را پیدا کنند. به همین صورت شما میتوانید کمی خم شوید و در روز روشن پشت مردم بروید و جیبشان را بزنید و هیچکس هم روحش خبردار نشود.
۱۹- حافظه دشمنان در Skyrim کمی مشکل دارد

اگر فیلم Memento را دیده باشید، میدانید که شخصیت اول آن فیلم از نداشتن حافظه کوتاه مدت رنج میبرد؛ هرکسی که Skyrim بازی کرده باشد هم میداند که، دشمنان در این بازی از مشکلی مانند شخصیت اول فیلم Memento رنج میبرند. بنظر نمیآید که این دشمنان توانایی ثبت وقایع جدید در حافظهشان را داشته باشند. اگر زمانی که شما دارید مخفیانه در مکانی پر از دشمن پرسه میزنید، زمانی که یکی از آنها شما را ببیند، تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که از دیدرس او بیرون بیایید و دوباره Crouch کنید.
زمانی که این کار را انجام دهید آن نگهبان سریعا بیخیال میشود و با خود میگوید :« فکر کنم دوباره توهم زدهام»
این اتفاق زمانی خیلی خندهدار میشود که شما با تیراندازی به سر یکی از آنها مکان خود را لو داده باشید، بعد از اینکه دوباره قایم شوید آن دشمن با تیری که هنوز در پیشانیاش است، با خود میگوید احتمالا دوباره توهم زدهام. بنظر میآید دشمنانتان زمانی که شما را فراموش کنند، دیگر وجود تیری در پیشانیشان هم اذیتشان نمیکند.
۲۰- با خوردن گیاهان، خواص و اثرات آنها را یاد میگیرید

یکی از این روشهای آزمون و خطا این است که شما آن گیاه را بخورید تا متوجه شوید چه اثری دارد، این قضیه زمانی جالب میشود که مثلا شما گیاه Deathbell یا «ناقوس مرگ» را بخورید و متوجه شوید که اثر سمی دارد؛ شما تازه پس از خوردن این گیاه به حکمت نامگذاری آن پی میبرید؛ درست است که پس از خوردن این گیاه احتمالا میمیرید، اما درس مهمی از طبیعت Skyrim میآموزید و آن هم این است که گیاه Deathbell اثر سمی دارد!
۲۱- کشتن دشمنان با معجونها

وای که چقدر مهارت جیببری یا همان Pickpocket این بازی سوژه است؛ زمانی که شما در مهارت جیببری به سطح 40 برسید، میتوانید یک پِرک با نام Poisoned را دریافت کنید. شما با دریافت این پرک، قابلیتی پیدا میکنید تا هرکسی که میخواهید را به روش عجیبی ضعیف کنید. پیشتر گفتیم که شما با رسیدن به سطح 100 به پرکی دست مییابید که به شما قابلیت این را میدهد که لباسهای طرف را از تنش بدزدید بدون آنکه روحش خبردار شود؛ اما این دفعه خبری از دزدیدن نیست، این دفعه شما میتوانید در جیب دشمن خود یک چیزی را کار بگذارید.
در واقع چیزی که شما در جیب دشمن خود میگذارید، یک معجون سمیست که بلافاصله بر دشمنتان اثر میگذارد و از سلامتی او کم میکند و یا به شکلی ضعیفاش میکند. قبول کنید که هیچ جای این موضوع منطقی بنظر نمیرسد!
آیا اژدهازاده شیشه سم را در جیب طرف میگذارد یا سم را در جیباش خالی میکند؟ اگر سم را در جیباش خالی میکند، چگونه این سم وارد سیستم بدنش میشود؟ از طریق پوست اش؟!
اگر اژدهازاده شیشه سم را با جایش در جیب طرف میگذارد، باید توجه داشته باشید که این شیشه سم همین الان در جیب اژدهازاده بود و هیچ تاثیری بر روی او نداشت. یا اینکه اژدهازاده شیشه سم را در جیب طرف میگذارد و طرف در همان لحظه از همهجا بیخبر دست توی جیباش میکند تا یک چیزی بخورد و اولین چیزی که به دستاش میرسد – که همان سم است – را میخورد؟!
اصلا منطقی نیست !!!
۲۲- NPCها میفهمند که دقیقا چه آیتمهایی دزدیده شدهاند

خود من قبل آنکه بخواهم جیب کسی را بزنم و یا چیزی را بدزدم، بازی را ذخیره میکردم؛ زیرا امکان دارد این دزدی بخوبی پیش نرود و کل نگهبانان شهر در کسری از ثانیه مرا زیر ضربات شمشیر خود تکه پاره کنند؛ سپس من مجبور شوم از آن شهر فرار کنم و یا جریمه سنگینی بپردازم و تکتک آیتمهایی که تابحال دزدیدهام را به آنها تحویل دهم.
اگر من موفق شوم صدها آیتم را بدزدم و هیچ شاهدی هم نباشد، نگهبانان زمانی که شما را به هر علتی دستگیر کنند، یک حس ششمی دارند که تمام کارآگاهان تاریخ تلویزیون باید جلویشان لنگ بیاندازند و آن حس ششم این است که آنها بهسرعت متوجه میشوند که کدام آیتم در Inventoryتان دزدیست و آن را مصادره میکنند. یعنی آنها دقیقا میدانند که آن آیتمی که در جیب شماست یک دقیقه پیش در خانه کس دیگری بوده ؛ حتی اگر شما تنها یک سکه طلا دزدیده باشید، آنها آن سکه طلا را از میان صدها سکه طلا دیگری که در جیب شماست، تشخیص میدهند و از شما میستانند.در واقع برروی آیتمهایی که شما دزدیده باشید، برچسبی به نام «Stolen – دزدیده شده» زده میشود؛ تاجرهای معمولی این آیتمها را از شما نمیخرند و زمانی که دستگیر شوید نگهبانان سریعا آنها را از شما مصادره میکنند؛ وجود این برچسب اصلا منطقی بنظر نمیرسد.
۲۳- شهرت شما به عنوان اژدهازاده هیچ اهمیتی برای هیچکس ندارد

تا زمانی که شما خط داستانی اصلی بازی Skyrim را به پایان برسانید، هزاران راهزن را کشتهاید، نسل اژدهایان بدجنس را منقرض کردهاید و مشکلات کوچک دهها یا صدها شهروند را حل کردهاید.
پس از این همه مدت و انجام دادن این همه کار مهم و این همه خدمت به جوامع انسانی، شما باید معروف شده باشید و همه باید شما را دوست داشته باشند. منظور من این نیست که پس از این همه خدمتی که شما انجام دادهاید، نگهبانان نباید با اعمال خلاف شما کاری داشته باشند؛ اما حداقل خوب میشد اگر آنها بخاطر دزدیدن یک نان خامهای شما را نمیکشتند. مثلا محفلی در بازی Skyrim در نوک قله یکی از کوههای دنیای اسکایریم وجود دارد، افراد این محفل به شما یاد میدهند چگونه از قدرت فریاد (Shout) خود استفاده کنید؛ همچنین آنها شما را تنها امید نجات جهان میدانند و بعنوان اژدهازاده به شما بسیار احترام میگذارند، اما به محض اینکه شما از جیب آنها ده سکه طلا بدزدید، چنان بیدرنگ و تردید به شما حمله میکنند و در کسری از ثانیه با فریادشان پودرتان میکنند که فکر میکنید از یک شغال هم برایشان کمتر ارزش داشتهاید.
یا اینکه مثلا عدهای از راهزنان، پس از آنکه میبینند شما اژدهایی را کشتید و روحش را تصاحب کردید به شما حمله میکنند؛ واقعا به ذهنشان نمیرسد که به فردی که یکتنه اژدهایی را کشت و به اسکلت تبدیل کرد، حمله نکنند؟
۲۴- حمله کردن به مرغها، بدترین جنایتی است که میتوانید انجام دهید

این موجود همان مرغ خانگی یا Chicken است، همان مرغی که با پروتئینهایش خاص و عام را نمکگیر خود کرده و او را به مهمترین عضو جوامع Skyrim تبدیل کرده است، حداقل اینگونه بنظر میآید.
اگر شما به یکی از این موجودات نازنین صدمهای بزنید، نه تنها نگهبانان بلکه تکتک شهروندان آن جامعه بلافاصله سعی میکنند تا شما را از بین ببرند. مهم نیست که ضربه شما به این مرغ او را بکشد یا نه، در هر صورت شما بعنوان بزرگترین دشمن انسانیت شناخته میشوید؛ این قانونی در دنیای بازی Skyrim است که شما به هیچ وجه نباید آن را زیرپا بگذارید.
۲۵- اسبها میتوانند از هر سطح ناهمواری بالا بروند

احتمالا مشهورترین مورد غیرمنطقی در کل دنیای بازی Skyrim توانایی عجیب اسبها در بالارفتن از هر ناهمواریست؛ مهم نیست که زاویه شیب آن ناهمواری چقدر باشد، اسبهای اسکایریم کارشان را بلدند.
زمانی که شما با پای پیاده سعی کنید چنین سطوحی را بالا بروید، احتمال دارد در میان صخرهها گیر کنید، یا راهی برای بالا رفتن یا پایین آمدن نداشته باشید و یا هم که لیز بخورید و به پایین بیافتید. اما اسبها در این بازی چنین مشکلی را تجربه نمیکنند؛ اسبهای دنیای Skyrim ترکیبی از بز کوهی و عنکبوت هستند و بنظر من باید آنها را «اسب عنکبوتی» صدا زد.
عنکبوتی بودن این اسبها موضوعیست که بسیار بکار بازیکنان میآید، زیرا که در دنیای اسکایریم، معمولا سر راه بازیکنان به مقصدشان کوههایی وجود دارند. اگر مقصد بالای یک کوه باشد که دیگر مهم نیست مسیر آدمرو (!) کدام طرف است، زیرا با استفاده از یک اسب میتوان دیوار راست را هم بالا رفت، یک کوه و تعدادی صخره که چیزی نیست.
البته شایعاتی وجود دارند که میگویند راههایی برای رسیدن به نوک قلهها یا کلا بالای کوههای بازی Skyrim وجود دارند، اما ما این شایعات را در نظر نمیگیریم زیرا که با اسب عنکبوتی خود میتوانیم صاف به دل کوه بزنیم و از آن بالا برویم.
این مقاله ما هم به پایان رسید، امیدواریم از خواندن این مطلب لذت کافی را برده باشید؛ همچنین اگر موارد دیگری در بازی Skyrim وجود دارند که از نظر شما غیرمنطقی بنظر میرسند، در بخش نظرات آنها را با ما به اشتراک بگذارید؛ همچنین برای مقالاتی از این دست با پلازامگ همراه بمانید.
وقتی بدون بازی کردن متن م نویسی همین میشه
اشتباه گفتید توی مورد اول هرچی بسازی مهارت آهنگریت ارتقا پیدا میکنه ولی مقدار اکسپرینسی که یه زره یا شمشیر معمولی میده خیلی کمتر از یه زره یا شمشیر سطح بالاست
تیر به زانوم خورد یه اصطلاحه به معنی اینکه ازدواج کردم
من وقتی این مقاله رو خوندم مشتاق شدم اسکایریم رو بازی کنم
اون دیالوگ معروف سربازا که میگه ، به زانوم تیر خورد و از ماجراجویی دست کشیدم ، منظورش این نیست که مجروح شدم ، منظورش اینه که ازدواج کردم و از ماجراجویی دست کشیدم ، یه جملهی دو پهلوئست ، یه جورایی انگار ضرب المثله …
چند چیز جالب و غیر طبیعی و خنده دار از متنت اول ک چه حوصله ای داری و چقد بیکاری اومدی اینارو نوشتی دوما این اسمش بازی هست اونم یک بازی فانتزی ک همش غیر منطقی یک بازی تخیلی بعدشم قرار نیست دوست من ک بازی رو مثل زندگی انسان بسازن مثلا بری دستشویی بری بخوابی بری حمام بعد اگه تیر خوردی بری بیمارستان اگه مردی بازی پاک بشه.این اسمش بازی و باید اژدها حمله نکنه تا تو بری سمتش وگرنه ک بازی تموم میشه.حرفات خیلی غیر منطقی بود و کلام اخر ۶۰ سال دیگه ام بگذره حتی شبیه و مشابه این شاهکار رو نمیتونید و نمیتونن بسازن هموطنانمون نمیدونم چرا از کاری ک حتی برنامه نویسیش رو ببینید خطشو نمیتونید بخونید ایراد میگیرد. جون هر کی دوست داری این نظر رو بزار