با اینکه جام جهانی فوتبال یک رویداد ورزشی است، اما این مسابقات میتوانند یک دید مناسب را برای پیشرفت کسب و کار شما بدهند! اما این امر چگونه امکان پذیر است؟ در ادامه قصد داریم این موضوع را توضیح بدهیم.
به غیر از اینکه جام جهانی فوتبال یک رویداد ورزشی بوده و هیجانات زیادی را نیز به دنبال خود دارند. این رویداد برای کسانی که در حوزه کسب و کار فعال هستند، ایدهها و درسهای زیادی دارد. جام جهانی خود یک کسب و کار بزرگ است و باعث ایجاد درآمدهای چندین میلیارد دلاری میشود. اما کارآفرینان چه چیزی میتوانند از رویدادی که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، یاد بگیرند؟ در ادامه به پنج نکتهای که میتوان از جام جهانی یاد گرفت اشاره میشود.
آنچه در این مقاله میخوانید:
پنج درس مهمی که از جام جهانی گرفتیم
1. کار گروهی همه چیز است.
واضحترین درسی که جام جهانی به ما یاد میدهد این است که انجام دادن کار به صورت یک تیم، بسیار مهم است. شما میتوانید بهترین بازیکن جهان را در یک تیم نه چندان خوب قرار دهید و میبینید که این بازیکن خوب، عملکرد خوب خود را ندارد. اما، یک تیم خلاق و سخت کوش را برای آن بازیکن بسازید، خواهید دید که عملکرد تمام افراد تیم به اندازه قابل توجهی بالا میآید. این امر، اهمیت زیاد تلاشهای سازمان یافته را نشان میدهد.
در کسب و کارها، چیزی که به نتیجه رسیدن تلاشهای شما را معلوم میکند، استراتژیها و اهداف شما در مسیرتان است. برای انجام وظایف خود در سازمان، شما نیاز به افرادی با استعدادهای مختلف دارید. شما هم به یک مهاجم احتیاج دارید و هم به یک پزشک تیم خوب! توانایی به کارگیری این استعدادها در سطح یک تیم، موردی است که موفقیت را در یک سازمان تعیین میکند.
2. گاهی اوقات تیم ضعیف تر برنده خواهد بود.
هیچ کس تا زمانی که نتیجه را ندید باور نکرد! آلمان در مرحله گروهی از کره جنوبی باخت و حتی به دور حذفی هم صعود نکرد. آلمان بعد از انجام دو بازی سخت در مقابل تیمهایی مثل مکزیک و کره جنوبی، از گروه خود حذف شد. شکست آلمان توسط کره جنوبی، نمایانگر شرکتها و کسب و کار های کوچکی است که گاهی اوقات برای شرکتهای بزرگ و رهبران بازار دردسر ساز میشوند. گاهی اوقات خرابکاران مکزیکی هستند و شرکتهای بزرگ را ضعیف میکنند و گاهی اوقات هم خرابکاران کرهای هستند و باعث حذف شرکتهای بزرگ میشوند! این که موقعیت خود را بدانید که گرفتار کدام یک هستید، بسیار مهم است و به بهبود کسب و کار شما کمک شایانی میکند.
3. بازاریابی مهم است، اما عمل ضروری است.
بازاریابی و تبلیغات بخش مهمی از هر رویداد ورزشی بین المللی مثل جام جهانی و یا المپیک است. با چشمهای زیادی که قبل از هربازی به تلویزیون دوخته شدهاند، شرکتها فرصت بسیار خوبی برای دیده شدن توسط این چشمها دارند. در هر رویداد ورزشی در ابعاد جام جهانی و المپیک، تبلیغات، یک صنعت چند میلیارد دلاری است.
اما این فرصت تنها به دلیل آن چیزی است که در زمین اتفاق میافتد. اگر به خاطر تیمها و بازیکنان این تیمها نبود، تماشاگران هیچ گاه صندلیهای ورزشگاه را پر نمیکردند و این فضای تبلیغاتی چند میلیارد دلاری کاملا بیارزش بود. این یک درس مهم به ویژه برای تازهکارها است. این که بازاریابی را در راستای ایجاد یک مزیت و ارزش واقعی پیش ببریم. یعنی تبلیغات را تنها برای زمین بازی خالی نشان ندهیم!
4. طرفدار جمع کنید.
در طول مسابقاتی که انجام میشود، چه چیزی توجه زیادی جلب میکند! بله؛ تعصب طرفداران. کسانی که با به ثمر رسیدن هر گل از جای خود بالا و پایین میپرند و با هر شکست در لاک غم خود فرو میروند! آنها همگام با تیم مورد علاقه خود میخندند و میگریند. این تیمها از سالیان پیش با درخشش و جذب افراد به سوی خود، این طرفدارها را جمع کردهاند.
اگر دوست دارید در کسب و کار خود موفق باشید، همین کار را انجام دهید. برای خود طرفدار جمع کنید. هنگامی که مشتریان شما افزایش مییابند، باید شرایطی را فراهم کنید که نه تنها آنها حمایتهای همه جانبه از شما بکنند، بلکه به عنوان سفیری برای نام تجاری شما در بازار عمل کنند. کسب وفاداری مشتریان در هر کسب و کاری، رمز ماندگاری آن در بازار است.
5. رهبری خوب میتواند تفاوت ایجاد کند.
در جام جهانی، این بازیکنان هستند که بیشتر دیده میشوند، اما این مربی کنار زمین است که باعث میشود این تلاشها به ثمر بنشینند. آیا تا کنون دیده اید که مربی توپ بگیرد و یا گل بزند!؟ خیر، در حقیقت رهبری یا مربیگری یک کار حاشیهای ولی بسیار مهم است. استعدادهای نه چندان خوب و ناهماهنگ، میتوانند تحت یک رهبری توانمند قرار گرفته و بدرخشند. یک رهبری قوی با یک دیدگاه منسجم و تدوین یک برنامه مشخص برای رسیدن هدف، میتواند این استعدادهای نصفه و نیمه را در یک راستا حرکت داده و آنها را به پیروزی برساند.
همین مسئله برای کسب و کار شما نیز صادق است. شما میتوانید یک تیم بزرگ را دور خود جمع کنید و بدون توجه به این که این تیم شامل افراد با استعداد است یا بی استعداد، شما شکست خواهید خورد! شما باید بیشتر انرژی و استعداد و منابع مالی خود را صرف استخدام افراد و گماشتن آنها به کار مناسب برای آنها کنید. در یک کلام شما باید بیشتر تمرکز خود را بر روی رهبری و مربیگری تیم کارکنان خود بگذارید. ارتباطات منظم و بازخوردهای پیوسته از سمت کارکنان در مورد عملکرد مدیر و یا رهبر، کلید ایجاد انگیزهها و رشد شاخصهای عملکردی است.
اگر یک عضو تیم عملکرد مناسبی نداشته باشد، رهبر با مدیریت و درایت صحیح خود با آنها برای حل این مشکل همکاری میکند. رهبران به وضوح نقشها را در یک تیم تعریف میکنند و اعضای تیم را به هم متصل میکنند، به طوری که افراد نقاط قوت خود و دیگران را تقویت میکنند و نقاط ضعف خود و سایرین را پوشش میدهند.
در نهایت این نکته گفتنی است که بهترین رهبر، اجازه میدهد تا موفقیتهای درون زمین به نام بازیکنان ثبت شود و اجازه بدهد نتایج، میزان موفقیت تیم را نشان بدهند. در بخش نظرات، دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.