در این مطلب تصاویر هنری از 20 شخصیت شرور دنیای کمیک، انیمیشن و سینما را در قالب والدینی مهربان و خانوادهدوست مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.
یکی از چیزهای جالب داستانهای خیالی و کمیک این است که بعضاً آدم بدها هم میتوانند والدینی مهربان و مسئولیتپذیر باشند، برای مثال «دارث ویدر»، «جک تورانس» و «گرین گابلین» را در نظر داشته باشید که جان خودشان چه والدین خوبی هستند!
والدین شرور یکی از پرطرفدارانترین داستانها را برای ماجراجویی قهرمانان رقم میزنند و هیچ چیزی برای یک پروتاگونیست کاملاً سفید، وحشتناکتر از این نیست که متوجه شود کسی که او را بزرگ کرده (در مورد لوک اسکای واکر کسی که قدرتش را از آن به ارث برده) یکی از شرورترین و بدذات موجودات دنیا است.
حتی اخیراً نیز دنیای سینمایی مارول با «تانوس»، پدر خوانده «گامورا» و «نبیولا» که برای سلطه بر دنیا مجبور به قربانی کردن آنها میشود، از سنت پدر شرور و فرزند ناخلف استفاده کرد. تانوس در صدر فهرست پدرهای بد مارول قرار میگیرد، فهرستی که نامردهایی مثل «اودین»، «هاوارد استارک» و «ایگو، سیاره زنده» را شامل میشود.
البته داشتن فرزند مسئولیتی بزرگ است و همان گونه که «نورمن آزبورن» همیشه میگوید، پدر شدن به این معنی نیست که زندگی خلافکاریتان را پشت سر بگذارید. هر چه باشد پس از این که فرزندان بزرگ شدند میتوانند شرکای ارزشمندی برای والدینشان شوند یا حتی میراث آنها را تصاحب کنند. حالا که هدف از این مطلب را متوجه شدید، این شما و این 20 شخصیت شرور در قالب والدینی مهربان!
در ادامه میخوانید:
20 شخصیت شرور دنیای کمیک که والدین خوبی هستند
۲۰- کایلو رن
«کایلو رن» آخرین ورثه خاندان اسکای واکر است؛ خانوادهای که سرنوشت کهکشان را رقم زدند. کایلو قبل از این که نامش را تغییر دهد به عنوان «بن سولو» شناخته میشد، پسر ناخلف «هان سولو» و ژنرال «لیا اورگانا». او یکی از خطرناک ترین لایت سیبرهای دنیای Star Wars را دارد و حتی دستان خودش از تیغههای لیزری دستهاش در امان نیستند. امکان ندارد هیچ بچهای تحت نظارت شاگرد رهبر اعظم کهکشانی «اسنوک» امنیت داشته باشد.
در این فن آرت، کایلو به عنوان یک پدر نمونه به تصویر کشیده شده که ظاهراً از «ری» کوچک (پروتاگونیست سه گانه جدید دیزنی) نگهداری میکند. ری به جای مطالعه دست نوشتههای مقدس جدای، بییخیال وظایف پاداوان (به شاگردان جدای که دوره آموزشی را سپری میکنند، پاداوان میگویند) شده و یک نقاشی دوست داشتنی و ساده از بن کشیده که لایت سیبر سبز یک استاد جدای را به دست دارد.
۱۹- کاپیتان هوک
یک کشتی دزد دریایی مطمئناً جای مناسبی برای بزرگ کردن بچه نیست. در واقع اصل قضیه با توجه به مرد بودن همه خدمهاش کلاً منتفی میشود. جواهر فراموش شده استیون اسپیلبرگ یعنی «هوک» به شکل کاپیتان هوکی مسنتر طراحی شده که فرزند «پیتر پن» را میرباید و زیر بال و پر خودش بزرگ میکند و همه ما هم میتوانیم حدس بزنیم، آخر و عاقبت ماجرا چطور ختم میشود.
به لطف نبوغ دیزنی، خیلی نیاز نیست به طراحی هنری طرفداران برای تصویرپردازی شخصیتهای شرور کارتونی در قالب آدمهای مهربان تکیه کنیم، فرنچایز Descendants این کار را برایمان انجام داد. این طراحی هنری، کاپیتان هوک، سی جی و هری را در کنار یکدیگر قرار داده است.
۱۸- دارث ویدر
بین همه پدرهای بد تاریخ «دارث ویدر» بدترین تصمیم پدرانه را اتخاذ کرد. اول دست پسرش لوک را قطع کرد و سپس به التماس افتاد که همراه با او بر دنیا سلطنت کند.
در Return of the Jedi مشخص میشود که این رهبر ستمگر بین کهکشانی پدر لیا ارگانا، خواهر دو قلوی لوک هم هست که در زمان تولد از یکدیگر جدا شدهاند. این سری فن آرت دوست داشتنی از جفری براون، ویدر را به عنوان پدری مهربان، با مسئولیت و مجرد به تصویر میکشد که سعی دارد در حین سلطنت بر کهکشان، دو فرزند کوچکش را نیز بزرگ کند.
۱۷- هیولاهای فرانکنشتاین
میتوان خود دکتر فرانکنشتاین را یک پدر شرور دانست؛ کسی که با سر هم کردن جسد انسانهای تازه مرده، یک هیولای تنها خلق میکند تا فقط پسر داشته باشد، مطمئناً خالی از خرده شیشه نیست.
تلاشهای زیادی صورت گرفته تا برای این هیولای خرگردن آستین بالا بزنند و برایش زن و زندگی تشکیل بدهند ولی «عروس فرانکنشتاین» مطمئناً مناسبترین گزینه خواهد بود، مخصوصاً با مش موی رعد مانندش که او را به یکی از به یاد ماندیترین شخصیتهای دنیای وحشت تبدیل کرده است. فقط این سوال شکل میگیرد که این دو نفر چطور قابلیت تولید مثل دارند؟
این طرح، فرانکنشتاین از نوع بوریس کارلوفش را به تصویر میکشد که اطرافش را خانوادهای چندشآور و بامزه احاطه کردهاند. از نکات جالب توجه عکس میتوان به استایل فشن باند پیچی دست دختر نوجوان خانواده اشاره کرد، در عین حال که باند دست مادربزرگ، زوار در رفته و شل و ول بسته شده است. وقتی کمی قوه تخیلتان قوی باشد، این جزئیات چندان هم بیربط به نظر نمیرسند و اگر فرانکنشتاین یک دختر جوان امروزی داشته باشد، مطمئناً باند دستش را اینگونه میبندد.
۱۶- جوکر و هارلی
در دومین قسمت از سری بازیهای پرطرفدار Batman یعنی Arkham City مشخص شد که احتمالاً «هارلی کوئین» معشوقه روانیتر «جوکر» حامله است. اگر چه هرگز متوجه نشدیم که قضیه حقیقت دارید یا خیر، اما تصور این که دیوانهای مثل جوکر و هارلی بچه داشته باشند عرق سرد روی پیشانی آدم مینشاند.
اگرچه برخی حدس میزدند که «آنارکی»، دیگر شخصیت شرور سری، پسر جوکر بوده و تلاش ناموفقش برای تبدیل شدن به «رابین» باعث شد تا به جوکری جوان تبدیل شود. به هر حال دلقک پادشاه خلافکاران هنوز وقت برای بچهدار شدن زیاد دارد.
با این فن آرت باید خوشحال باشیم که او فرزندی ندارد. دو تا روانی دلقک از سرمان هم زیادند، همین را کم داشتیم که سومیش هم به گاتهام اضافه شود.
۱۵- دراکولا
هنگامی که کمپانی یونیورسال سریهای وحشتناک دراکولا و فرانکنشتاین را در سال 1931 عرضه کرد، به قدری مورد توجه قرار گرفتند که استودیو بلافاصله به فکر ساخت دنبالههای فیلم افتاد. دراکولای بلا لگوسی در پایان فیلم اول ناپدید شده و پسر و دختر دراکولا به دنیا آمدند. این کنت ستمگر در ابتدا همراه با یک فرزند دختر به تصویر کشیده شد، اما به دلیل همهگیر شدن اسم کنت آلوکارد (کلمه دراکولا را برعکس کنید) از سال 1943 در فرهنگ عامیانه، کتابهای کمیک، فیلمهای سینمایی و سری بازیهای Castlevania، پسردار بودنش محتملتر به نظر میرسد.
در این تصویر هنرمندانه که توسط یکی از طرفدارن طراحی شده، دراکولا بالاخره با یکی از چندین و چند عروسش ازدواج کرده و ظاهراً سر و سامان گرفته است. شاید بچهها اکنون بامزه به نظر برسند، اما شک نکنید که وقتی بزرگتر شدند ابزار مخوف و مرگبار خودشان را خلق خواهند کرد.
۱۴- هلا
کیت بلانشت برای نقش «هلا» در Thor Ragnarok به عنوان خدای مرگ و خواهر بزرگتر «ثور» و «لوکی» انتخابی بس هوشمندانه و درست بود. مارول بلد است که چگونه اساطیر نورس را به تصویر بکشد، اما با این وجود، کمیک به شخصیت اساطیری اصلی وفادارتر است. در فیلم تایکا وایتیتی، هلا چندین میلیون سال قبل از لوکی و ثور به دنیا آمده و سنش آن قدری میشود که برایشان حکم مادر را داشته باشد.
اگر هلا این قدر شرور نبود و تصمیم نمیگرفت تخت سلطنت را از چنگال پدرش در آورد میتوانست یک مادر خوب، محکم و قابل اتکا برای این دو برادر کله شق باشد. این فن آرت هلای خسته و درمانده را نشان میدهد که با یک دست لوکی نقنقو و با دست دیگر ثور بازیگوش را بغل کرده است.
۱۳- هادس و مالیفیسنت
دیزنی اگر دو سمبل شیطانی داشته باشد یکی «هادس» و دیگری «مالیفیسنت» است، البته نه آن مالیفیسنتی که آنجلینا جولی نقشش را بازی کرد. این جادوگر شرور شاخدار و خدای کله آتشین، دو تا از قدرتمندترین دشمنهایی هستند که دیزنی تا بحال به تصویر کشیده و مطمئناً زوج خطرناکی را تشکیل خواهند داد.
گویا مالیفیسنت از دعوت نشدن به جشن تولد «پرنسس آرورا» ککش هم نگزیده و کلاً بیخیال تیر و طایفه پادشاه شده؛ هر چه باشد باید بچه شیطانی خودش را بزرگ کند که ظاهراً موهای آتشینش را از پدرش به ارث برده است.
درست است که هادس هرگز پدر نمونه سال نخواهد شد، اما در انیمیشن هنگام صحبتهایش با «مگ» درباره «هرکول» با جنبه مثبت شخصیتش آشنا شدیم؛ کسی چه میداند شاید همان فرمان را گرفته و سرش به سنگ خورده و قصد دارد از این پس خانواده تشکیل دهد و پدر خوبی باشد؛ چه عروسی هم بهتر مالیفیسنت خانم!
۱۲- کیل مانگر
در فیلمهای اکشن امسال اگر تنها یک چیز توجه همه را بیشتر از بازی مایکل بی جردن در نقش «اریک کیل مانگر» به خودش جلب کرده باشد، تغییر شکل فوقالعاده هیکل این بازیگر بوده است. پس از فیلم Creed عضلات سینه جردن نسبت به گذشته پهنتر شد و صحنههای بدون لباسش در Black Panther همه را شگفت زده کرد. تعجبی ندارد که «تچالا» او را از سلطنت عزل کند.
این فن آرت کیل مانگر را نشان میدهد که انگیزههای جاهطلبانه و کینهاش را کنار گذاشته و تبدیل به پدری مهربان شده که همراه با پسر عمویش، پادشاه تچالا، پسر شیرینش را بزرگ میکند. خوشبختانه هنوز سنی ندارد و به گولاخی مثل پدرش تبدیل نشده است. اگر پادشاه او را ببخشد، هیچ شکی نیست که ان جاداکا یکی از باحالترین پدرهای «واکاندا» خواهد بود.
۱۱- هارلی کوئین و ددپول
یک همهپرسی راه بیاندازید که بدترین پدر شخصیتهای کمیک چه کسی خواهد بود و مطمئن باشید که 99 درصد طرفداران، ددپول را به عنوان کاندیدای اولشان انتخاب میکنند. این مزدور نامیرا یکی از بیادبترین شخصیتهای دنیای مارول است و هر جا که میرود کلی اسلحه مرگبار از خودش بر جای میگذارد. البته در فیلم این میزان بیادبی توسط رایان رینولدز که نقش «وید ویلسون» را بازی میکند ذرهای کاهش نیافته و حتی تصور اینکه ددپول یک پدر نمونه باشد، آدم را به خنده میاندازد. شاید ددپول برای خودش نامزدی داشته باشد، اما «ونسا» گزینه مناسبی برای دیوانگی احمقانه او به نظر نمیرسد.
حالا برای لحظهای تصور کنید که اگر هارلی کوئین، ژوکر را ترک کند و با ددپول جور شود، چه داستانی عجیب و غریبی شکل خواهد گرفت. دو دیوانه زنجیری از دنیای کمیک… مگر چه اتفاق بدی میافتد؟
۱۰- ترمیناتور
وقتی شخصیت T-800 آرنولد شوارتزنگر کارش را با Terminator جیمز کامرون آغاز کرد، احتمالاً بسیاری از بینندگان جوان را یاد پدر خودشان میانداخت؛ سرد، خشک و کمی هم خشن. علاقهاش به کاپشن چرم و موتور سیکلت به T2: Judgement Day هم منتقل شد. حفاظت از «جان کانر» و مادرش این شخصیت را رفته رفته به یک پدر محکم برای جان مبدل کرد. فیلم ناامیدکننده Terminator: Genisys شخصیت پدرگونه دوستداشتنی و در عین حال عجیب ترمیناتور را از قسمت دوم سری گرتهبرداری کرده است، با این تفاوت که اینبار T-800 را به سالها عقبتر و زمانی باز میگرداند که باید از سارا کانر جوانتر حفاظت و او را به عنوان یک جنگجو تربیت کند.
هرگز فرصتش نشد که اولین روزهای روابط پدر و دختری این دو را شاهد باشیم، اما این فن آرت ما را تا حدودی با شرح و حال قضیه آشنا میکند.
۹- گودزیلا
طرفداران دو آتیشه گودزیلا مصرانه اعتقاد دارند که جنسیت این «کایجوی» غولپیکر و ویرانگر مذکر است، اما بازسازی نسخه کلاسیک 1954 یک گودزیلای ماده با کلی بچه سوسمار قد و نیم قد به ما معرفی کرد که در شهر نیویورک لانه کردند.
این تصویر بامزه از همین ایده استفاده کرده و یک مامان گودزیلا را نمایش میدهد که سر از دریا درآورده و به بچههای ریزهمیزهای که از سر و کولش بالا میروند راه و رسم شهر خراب کنی را میآموزد. گودزیلا با قدرت زیاد و تخریبگری که دارد، مطمئناً الگوی محکمی برای فرزندانش خواهد بود.
ماهیت بخشنده این هیولا را میتوان نشان از غریزههای مادر گونهاش دانست، البته تا زمانی که خودش بچههای کوچکش را لگد نکند.
۸- شکارچی (Predator)
شکارچیان هم درست مثل Xenomorphها گونههای بیگانهای هستند که فقط برای نبرد و مبارزه ساخته شدهاند. به عنوان یک نژاد بیگانه، گونههای دیگر را شکار کرده و کلکسیونی از شکارهایشان جمعآوری میکنند. از زمانی که یکی از آنها در آمریکای مرکزی فرود آمد و یک موش و گربه بازی مرگبار با آرنولد شوارتزنگر راه انداخت به عنوان سمبل این عنوان علمی-تخیلی پرطرفدار باقی ماند و از قرار معلوم اواخر امسال در The Predator شان بلک هم باز خواهد گشت.
این موجودات به جای سیستم وحشتناک و پیچیده Alienها برای تولید مثل، از روش معمول و انسانیتر استفاده میکنند، اما بیشتر دغدغه پیدا کردن شکار را دارند تا بزرگ کردن فرزند! شکارچیان غالباً کریسمس را جشن نمیگیرند، اما به عقیده طراح این تصویر اگر این کار را بکنند، به فرزندشان چیزی بیش از یک اسباب بازی کادو خواهند داد.
۷- مالیفیسنت
با هم دیدیم که ازدواج مالیفیسنت و هادس چه ثمرهای خواهد داشت، اما با توجه به این که ملکه بدیها دل خوشی از مردها ندارد، منطقیتر این است که این جادوگر شیطانی بیخیال جنس مخالف شود و با استفاده از جادوی سیاه و کیمیاگری برای خودش یک بچه احضار کند.
با لبخندی که مالیفیسنت هنگام بالا رفتن بچه از شاخهایش دارد، شاید دست از اعمال شیطانیش برداشته و مسیر زندگیش را تغییر داده است، اما آویزان شدن دختر کوچک مالیفیسنت از شاخهای شیطانی مادرش، بیشتر به این فرضیه نزدیک است که او هم همانند مادرش شرور و بدذات رشد خواهد کرد.
احتمالاً مالیفیسنت به این امید دخترک شاخدارش را تربیت میکند که روزی دشمن بزرگتری برای پرنسس آرورا شود و مادرش را رو سفید کند. امیدواریم نویسنده Maleficent 2 از حرفهای ما نتبرداری کرده باشد.
۶- نوسفراتو
قبل از این که فیلم اقتباسی Dracula در سال 1931 روی پرده برود، اف. دبلیو. مورناو فیلمساز آلمانی تمامی تلاشش را کرد که رمان دراکولای برام استاکر را به تصویر بکشد، اما نتوانست به حقوق قانونی این اثر دسترسی داشته باشد.
این کارگردان به جای تسلیم شدن، کاری را انجام داد که هر هنرمند حرفه دیگری انجام میدهد: ایده را دزدید و اسمش را تغییر داد. اگرچه نهایتاً از این فیلمساز دغلباز شکایت شد و کلی از کپیهای فیلمش را نابود کردند، اما Nosferatu روی پرده رفت.
فیلم حول شخصیت وحشتناک و شرور «کنت اورلاک» جریان دارد؛ یک کلون واضح از کنت دراکولا و یکی از اولین و زشتترین خونآشامهایی که تا به حال به روایت تصویر درآمده است. اگر بر اساس تصویری که از او طراحی شده، اورلاک یک دختر نوجوان میداشت، با دندان خرگوشی و گوشهایی دراز، واقعاً مایه شرمندگی فرزندش بود.
۵- سائورون
«ملکور» اولین لرد سیاه در حماسه عظیم تالکین، که بعدها «مورگوث» نام گرفت، خیلی قبلتر از «سائورون» وجود داشت. با این که در سه گانه پیتر جکسون هرگز سعادت دیدارش را نداشتیم، تأثیراتش در همه جا حس میشد و نامش غالباً ورد زبان بود. اگر طرفدار سری باشید، با بالراگ مورگوث و دردسرهایی که برای گندالف به وجود آورد آشنا هستید. برجستهترین حضورش در کتاب The Silmarillion، مجموعهای از داستانهای کوتاه تالکین بوده که هنوز اقتباسی از آن نشده و امیدواریم یک فیلم درست و حسابی از رویش ساخته شود.
شکی نیست که این نویسنده بزرگ داستانهای فانتزی، هرگز قصد نداشته دو سمبل شرارت را در قالب والدینی پر مشغله قرار دهد، اما باز هم تصویرپردازی آنها به عنوان دو پدر با مسئولیت که درگیر بزرگ کردن پنج بچه گوگولی مگولی هستند، خالی از لطف نیست.
۴- دراکو مالفوی
برای یک بار هم که شده نیازی به تخیلپردازی نداریم تا جفت و جور شدن یک خانواده شرور را در کنار یکدیگر تصور کنیم؛ خانم جی کی رولینگ عزیز زحمتش را برایمان کشیده است. بچه لوس و قلدر توخالی «هاگوارتز»، «دراکو مالفوی»، تمام سعیش را میکرد تا زندگی را برای «هری پاتر» جهنم کند؛ البته با ممانعت از اجرای ورد «آوا دا کداورا » (وردی جادویی که در سری هری پاتر به منظور کشتن استفاده میشود) روی پروفسور «آلبوس دامبلدور» نشان داد که متوجه مسیر اشتباهش شده است.
19 سال پس از نبرد هاگوارتز دراکو را میبینیم که پسرش «اسکورپیوس» را تا قطار سریعالسیر هاگوارتز همراهی میکند. اگرچه با توجه به کتاب «هری پاتر و بچه نفرین شده» که داستانی از فرزندان شخصیتهای کتاب است، تصور این که دراکو در نهایت به رستگاری رسیده و پسرش همراه با والدینی مهربان به خوبی و خوشی زندگی میکند به مراتب راحتتر از این فن آرت از طرفدار سری است.
۳- مگنیتو
داشتن والدین شرور مطمئناً ساده نخواهد بود، مخصوصاً وقتی پدرتان «مگنیتو» باشد؛ جهش یافتهای بیرحم با قدرت آهنربایی که بیشتر سالهای عمرش را یا پشت دیوارهای زندان گذرانده یا درگیر نبردی شطرنجگونه با پروفسور ایکس (خدا بیامرز) بوده است.
نزدیکترین شخصیت پدرانه مگنیتو در فیلمهای «ایکس من» را میتوانید در X-Men: Apocalypse برایان سینگر پیدا کنید که یک سکانس احساسی پدر-پسری بین مایکل فاسبندر و ایوان پیترز (کوییک سیلور) نمایش میدهد، اما متأسفانه آن را به سرانجام نمیرساند؛ البته از سکانسی که مگنیتو دختر کوچکش را از دست میدهد هم نمیتوان گذشت. شاید این پدر و پسر در Dark Pheonix به یکدیگر برسند.
بر اساس کمیک، مگنیتو علاوه بر کوییک سیلور، پدر «اسکارلت ویچ» و «پولاریس» هم است و این طرح هنری زیبا دنیایی را به تصویر کشیده که نشان میدهد حتی مشکلات بزرگ هم یک خانواده جهشیافته صمیمی را از هم نمیپاشاند.
۲- تانوس
شاید بتوان تانوس را بدترین پدر تاریخ مارول دانست؛ حداقل براساس چیزی که در فیلم سینمایی دیدیم این گونه به نظر میرسد. تانوس ناپدری گامورا است، دختری که هر روز تحت تمرینها و آزمایشهای بیحمانهاش قرار گرفت تا به یک اسلحه بیولوژیکی تبدیل شد. تازه این را مد نظر داشته باشید که گامورا سوگولی بابایش است.
این تایتان دیوانه، نبیولا را هم زیر بال و پرش گرفت و هر بار که در نبرد با خواهر چابکترش شکست میخورد بخشی از بدنش را با قطعات فلزی ارتقا میداد، تا حدی که اکنون بیشتر بدنش را به جای ماهیچه قطعات مکانیکی تشکیل داده است.
این فن آرت خلاقانه، تانوس را به عنوان پدری مهربانتر به تصویر کشیده که دو فرزندش را با عشق بزرگ میکند تا در تصاحب دنیا در کنارش باشند. اگر تانوس هر شب قبل از خواب برای گامورا قصه میگفت مطمئناً دختر سرکشش سرنوشتی متفاوت داشت.
۱- لوفی
«لوکی» نه در غربت دلش شاد بود و نه جایی در وطن داشت. پدر غولپیکر و یخیاش «لوفی»، او را پس زد و توسط یک خدای بیاحساس به نام «اودین» بزرگ شد که همیشه پسر همخونش «ثور» را به او ترجیح میداد.
پس از این که نقشهاش برای تصاحب آزگارد توسط ثور به شکست تبدیل شد، به زمین چشم طمع دوخت و پس از شکست مجددش توسط انتقام جویان در زندان آزگارد آب خنک خورد. حتی سیاره درب و داغانی مثل ساکار که توسط یک روانی سرخوش به نام «گرند مستر» اداره میشد هم او را به بیرون تف کرد.
لوکی یکی از ریاکارترین و در عین حال قابل ترحمترین نقش منفیهای مارول است. این فن آرت چیزی را نمایش میدهد که لوکی بیشتر از هر چیزی در کودکیش نیاز داشت: آغوش مهربانانه یک پدر و شانهای که بتوان رویش گریست.
نظر شما در مورد این والدین شرور و خانوادهدوست چیست؟ آیا تصویر دیگری از شخصیتهای شرور وجود دارد که ما از آن بیخبریم؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.