در دنیای امروز، برنامهنویسی به عنوان یک مهارت ضروری در مسیر پیشرفت و نوآوری شناخته میشود. از ساخت وبسایتها و اپلیکیشنها گرفته تا تجزیه و تحلیل دادهها و هوش مصنوعی، برنامهنویسی در قلب بسیاری از پیشرفتهای فناورانه نهفته است؛ اما چگونه میتوان در این مسیر به یک برنامهنویس ماهر تبدیل شد؟ در این مقاله به شما نقشه راهی برای ارتقای مهارتهای کدنویسیتان ارائه خواهیم داد. فرقی نمیکند که یک مبتدی مشتاق هستید یا به دنبال ارتقای مهارتهایتان به عنوان یک برنامهنویس باتجربه، این مقاله نکات ارزشمندی را برای شما در نظر گرفته است.
برای یادگیری زبان های برنامه نویسی مختلف بصورت حرفه ای می توانید به دوره های آموزش برنامه نویسی سایت توسینسو مراجعه کنید
7 راهکار طلایی برای کدنویسی بهتر
آرزوی هر برنامه نویسی است که بتواند کدهای تمیز و مرتب بنویسید به طوری که هم خروجی کار را تحت تاثیر قرار دهد و هم برای تغییرات آینده راحت تر باشد. راه رسیدن به این هدف مستمر و پویاست که به تمرین، تعهد و تمایل به یادگیری نیاز دارد. با اتکا به اصول و قواعدی که در ادامه به آنها اشاره میشود، میتوانید گامهای بلندی در جهت ارتقای کیفیت کدهایتان بردارید.
1.انتخاب نام واضح برای متغیرها، کلاسها و توابع
در دنیای برنامهنویسی، متغیرها، کلاسها و توابع به مثابه بلوکهای بنیادی ساختار کد عمل میکنند؛ اما فراتر از آن، اینها ابزارهایی حیاتی برای برقراری ارتباط بین برنامهنویس و منطق درونی برنامه هستند. همانطور که Kent Beck، برنامهنویس برجسته، به زیبایی بیان میکند: ” انتخاب نامهای گویا و توصیفی برای این عناصر کلیدی، نقشی اساسی در شفافیت و خوانایی کد ایفا میکند”.
تصور کنید با متغیری به نام dxy روبرو میشوید. رمزگشایی معنای آن بدون بررسی عمیق و دقیق کل کد عملاً غیرممکن به نظر میرسد. در مقابل، نامی مانند distanceBetweenXY وضوح را به ارمغان میآورد و مقصود را به سرعت آشکار میکند. این امر در مورد نامگذاری کلاسها و توابع نیز صدق میکند. به جای استفاده از نامهای مبهم مانند ()CalcTan، عناوینی همچون ()CalculateTangent یا ()CalcTangentAngle اطلاعات دقیقتری را در مورد وظایف هر عنصر ارائه میکنند.
2.هر کلاس و تابع باید هدف خاصی داشته باشند
همانطور که Jazzwant، برنامهنویس باسابقه به درستی بیان میکند:” تمرکز روی وظایف مجزا کلید نوشتن کد تمیز و قابل نگهداری است”. تصور کنید با تابعی غولپیکر روبرو هستید که صدها یا حتی هزاران خط کد را در بر میگیرد. غوطهور شدن در چنین تابعی و درک یا ویرایش آن کاری طاقتفرسا خواهد بود. برنامهنویسی در ذات خود، هنر تجزیه یک مشکل بزرگ به وظایف کوچکتر و قابل حل است. هر کلاس باید با هدف نمایش یک مفهوم واحد و هر تابع با هدف انجام یک کار مشخص طراحی شود.
این رویکرد، رمز سادگی و وضوح است. هرگاه در انتخاب وظایف یک کلاس یا تابع دچار تردید شدید، به یاد داشته باشید که سادهتر بودن کد، به معنای تمیزتر بودن آن است. به عنوان مثال فرض کنید میخواهیم تابعی برای محاسبه امتیاز اعتباری ((GetCreditScore بنویسیم. به جای غرق شدن در یک تابع پیچیده، میتوانیم آن را به چند تابع با وظایف مجزا مانند دریافت گزارشهای اعتباری ((GetCreditReports، اعمال سابقه اعتباری (ApplyCreditHistoryAge ) و حذف نشانگرهای پراکنده (FilterOutstandingMarks ) تفکیک کنیم. با این تفکیک، هر تابع وظیفهای مشخص را بر عهده دارد و رابطه بین اجزای مختلف کد به وضوح آشکار میشود.
برای یادگیری حرفه ای طراحی وب و سایت می توانید به مجموعه دوره های آموزش طراحی سایت توسینسو مراجعه کنید
3.دور ریختن کدهای غیرضروری: گامی به سوی نظم و شفافیت
یکی از عادتهای ناپسند رایج در بین برخی برنامهنویسان، نگهداری کدهای غیرضروری است. به عنوان مثال تصور کنید در حال بهینهسازی بخشی از کد هستید. در این میان، کد را کامنت میکنید و درست در زیر آن، نسخه بهینهشده را بازنویسی میکنید. با وجود عملکرد صحیح کد جدید، نسخه قدیمی را به دلیل احتمال نیاز در آینده یا برای عیبیابی احتمالی، حفظ میکنید.راه حل این چالش، استفاده از سیستمهای کنترل نسخهای مانند Git یا Mercurial است. این ابزارها به شما امکان میدهند تا تاریخچه تغییرات کد را به طور کامل ذخیره و ردیابی کنید و در صورت نیاز، به نسخههای قبلی بازگردید. با استفاده از این سیستمها، دیگر نیازی به نگهداری انبوهی از کدهای غیرضروری نیست و میتوانید با اطمینان خاطر، کدهای قدیمی را حذف کنید.
4.خوانایی: کلیدی فراتر از هوشمندی در برنامهنویسی
در برنامهنویسی، تمایز ظریفی بین کد مرتب و کد هوشمند وجود دارد که متاسفانه توسط بسیاری از برنامهنویسان نادیده گرفته میشود. برخی تصور میکنند که فشردهسازی ده خط کد در یک خط، به معنای مرتبی و هوشمندی آن است. در حالی که این کار ممکن است به لحاظ اشغال فضای کمتر در صفحه نمایش، ظاهرا مرتبتر به نظر برسد؛ اما آیا خوانایی و فهم آن نیز به همان نسبت آسانتر میشود؟ پاسخ در اغلب موارد منفی است.
5.انتخاب معماری مناسب: گامی کلیدی در برنامهنویسی
برنامهنویسی مملو از پارادایمها و معماریهای گوناگون است که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. انتخاب معماری مناسب برای پروژه شما، نقشی اساسی در کیفیت، کارایی و پایداری آن ایفا میکند. درست است که بهترین معماری برای همه پروژهها وجود ندارد؛ اما با درک صحیح نیازها و الزامات پروژه خود، میتوانید معماری مناسب را برای کسب بهترین نتیجه انتخاب کنید.
به عنوان مثال الگوی MVC (مدل-چشمانداز-کنترلر) در حال حاضر به دلیل سازماندهی مؤثر کد و کاهش تلاشهای لازم برای نگهداری، در توسعه وب بسیار محبوب است. در مقابل الگوی ECS (نهاد-مولفه-سیستم) به دلیل ماژولسازی دادهها و منطق بازی به روشی قابل نگهداری و خوانا، در توسعه بازی کاربرد فراوانی دارد.انتخاب معماری مناسب، صرفاً به انتخاب یک الگو از میان الگوهای موجود محدود نمیشود. گاه لازم است با ترکیب الگوهای مختلف و یا ایجاد راهحلهای سفارشی، به نیازهای منحصر به فرد پروژه خود پاسخ دهید. به یاد داشته باشید که معماری، بنیان برنامه شما را تشکیل میدهد.
6.غرق شدن در دنیای اصطلاحات: کلیدی برای تسلط بر زبانهای برنامهنویسی
یکی از بزرگترین چالشهای یادگیری یک زبان برنامهنویسی جدید، درک تفاوتهای ظریف آن با سایر زبانها است. این تفاوتها، مرز میان کدی آشفته و پیچیده با کدی زیبا و قابل نگهداری را مشخص میکنند. برای مثال پایتون، جاوا و جاوا اسکریپت هر کدام زبانی منحصر به فرد با نحوه تفکر و نگارش خاص خود هستند. پایتون از کدنویسی فشرده و سیستم تایپ دهی اردکی ( (Duck Typing بهره میبرد، در حالی که جاوا به توضیحات مفصل و صریح تمایل دارد.
برای یادگیری زبان برنامه نویسی سی شارپ بصورت حرفه ای می توانید به دوره آموزش سی شارپ مهندس احمدی در این لینک مراجعه کنید
7.هنر نگارش توضیحات
نوشتن توضیحات مناسب، از دیرباز به عنوان یکی از اصول اساسی برنامهنویسی شناخته میشود. از همان ابتدای آموزش، برنامهنویسان مبتدی به استفاده حداکثری از توضیحات در کد خود تشویق میشوند؛ اما این تاکید افراطی، گاه نتیجهای معکوس به بار میآورد. برخی برنامهنویسان تازهکار، تمایل به توضیح بیش از حد مواردی دارند که نیازی به توضیح ندارند و مفهوم واقعی یک توضیح خوب را به درستی درک نکردهاند.