انیمه باکانو (آشوب) ممکن است در ابتدا یک انیمه مافیایی ساده به نظر برسد، اما این انیمه حرفهای بیشتری برای گفتن دارد. این اثر زیبا با ترکیب هنرمندانهای از اکشن، کمدی، ماجراجویی و درام، داستانی پر رمز و راز و پر پیچوخم را در دل فضای دهه ۳۰ میلادی آمریکا روایت میکند. روایتی که نه تنها با شخصیتهای فراموشنشدنی و سرنوشتهای درهم تنیدهشان شما را مسحور میکند، بلکه با روایت غیرخطی و بیهمتای خود، ذهن شما را به چالش میکشد. اگر به دنبال تجربهای تازه، پرهیجان و پر از شخصیتهای خاص و ماجراهای غیرمنتظره هستید، انیمه Baccano! همان انیمهای است که باید در لیست تماشاهای خود قرار دهید.
فهرست مطالب:
داستان انیمه باکانو
از مهمترین مواردی که بهطور معمول سازندگان آثار، تلویزیونی به چالش میکشد، خلق داستانهای چند لایه و بسیار شلوغ است. عموما چنین آثاری در انتها از جمعبندی قابل قبولی برخوردار نیستند. هم چنین ممکن است بهدلیل شلوغی داستان در مسیر قصهگویی به درستی شخصیتها برای مخاطبان معرفی نشوند. نام انیمه باکانو (Baccano) در دستور زبان ژاپن حرف C وجود ندارد، پس درواقع ما شاهد اثری هستیم که از کلمه ایتالیایی بهره برده است.
داستان انیمه BACCANO از آنجا شروع میشود که سال 1711، در کشتی Advenna Avis، گروهی از کیمیاگران یک دیو را به امید به دست آوردن زندگی ابدی احضار مینمایند. دیو، اکسیر جاودانگی را به آنها میدهد و فرمول اکسیر را به دست مایزا آوارو احضارکننده میافتد. مایزا و دیگر کیمیاگران تصمیم میگیرند که دیگر هیچ شخصی جاودانه نشود، که تنها با مخالفت یک شخص به نام زیلارد کواتز مواجه میشوند. در آن شب، کیمیاگران شروع به ناپدید شدن میکنند که درواقع توسط زیلارد بلعیده شده بودند. با درک تهدید ناشی از ماندن در کنار یکدیگر، آنها در سراسر جهان پراکنده میشوند.
نوامبر سال 1930 در شهر نیویورک، زیلارد دوباره موفق شد اکسیر جاودانگی را بسازد، اما خیلی زود اراذل و اوباش جوان دالاس جنوارد آن را به سرقت بردند. این اکسیر بهصورت اتفاقی، مدام در شهر دست به دست میشود. خیلی تصادفی عدهای اکسیر را به اشتباه جای الکل اشتباه در یک مهمانی برای فیرو مصرف میکنند. در ادامه واقیعی در پی این اتفاق رخ میدهد که مخاطبان را به تماشای انیمه آشوب ترغیب خواهد کرد.
شخصیت های انیمه باکانو
بازیگران این داستان، چهرههایی به ظاهر بیارتباط هستند که دستکم بیست شخصیت اصلی را شامل میشوند. اما آنها به نحوی به هم ارتباط پیدا میکنند. انیمه Baccano در معرفی شخصیتهایش درست همانند یک پازل 1000 تکه عمل مینماید؛ تمام آنها در کنار هم به خوبی یک داستان زیبا و جذاب را پدید میآورند. در ادامه این مقاله به معرفی کاراکترهای مهم در انیمه Baccano میپردازیم:
کاراکترهای مهم انیمه باکانو
در این انیمه شخصیت های زیادی وجود دارند که ما به ترتیب مهمترین آنها را خدمت شما مخاطبان محترم پلازا معرفی مینماییم.
نیکلاس وین (Nicholas Wayne)
او مسئول پذیرش روزانه دییز را بر عهده دارد. نیکلاس در ابتدا برای یک واحد اطلاعات نظامی کار میکرد و به کارمندان استفاده از اسلحه را آموزش میداد. شرکت به وی اجازه داد تا قدرت کافی برای رقابت با سازمانهای اطراف را به دست آورد. بهطور کلی نیکلاس اطلاعات فوق محرمانه را به هر کسی که مایل به پرداخت هزینه باشد، صرف نظر از اینکه چه کسی است یا چه هدفی ممکن داشته باشد، میفروشد.
لوک گاندور (Luck Gandor)
لوک حدود بیست سال سن دارد و کوچکترین برادر خانواده مافیایی گاندور محسوب میشود. با توجه به اینکه، او از مهارتهای اجتماعی و محاسباتی بلایی برخوردار است، در نتیجه تمام استراتژیها و برنامههای عملی گاندو را طراحی مینماید. لوک فقط به این دلیل به مافیا پیوست که پدر و برادرانش در این گروه بودند و او بر حسب وظیفه به آنها پیوست. لوک از بدی موضوع کارهای جنایی خود و خانواده آگاهی دارد و در تلاش برای متقاعد نمودن خودش است و چنانچه نتیجهای نگیرد، بسیار بی رحمانه عمل میکند.
دالاس جنوارد (Dallas Genoard)
دالاس یک اراذل و اوباش کوچک و برادر بزرگتر ایو است که او را بیش از هر چیز ارزشمند میداند. در واقع او مهمترین شخص در خانواده جنوارد است که بعد از اینکه آیزاک و میریا ثروت خانواده را میدزدند، او با دوستانش مجموعهای از سرقتها را آغاز میکند و سپس با نقشههای زیلارد درگیر میشود.
جاودانهها
جاودانهها (فوشیشا) در واقع گروهی از مردم هستند که پس از نوشیدن یک اکسیر جاودانگی، به جاودانگی رسیدهاند، پیریشان متوقف شده و همچنین در برابر آسیبها ایمن هستند.
زیلارد کواتز (Szilard Quates)
کیمیاگری است که در سال 1711 روی کشتی Advenna Avis به جاودانگی رسید و به عنوان شیطانیترین کیمیاگر در کشتی بهشمار میرفت. او با تصمیم اکثریت جهت نگه داشتن اکسیر جاودانگی برای خود مخالف بود و بسیاری از جاودانههای اصلی را کشت. زیلارد برادر مایزا آوارو، گرتو را به امید دریافت فرمول اکسیر جاودانگی اسیر و به هلاکت رساند. با توجه به اینکه مایزا تنها نیمی از فرمول را به برادرش داده بود، زیلارد فقط میتواند همین مقدار را داشته باشد. زیلارد از فرمول ناقص برای ایجاد اکسیری استفاده میکند که به او جاودانگی جزئی میبخشد. این بدان معناست که گیرنده اکسیر هنوز پیر در روند پیری قرار دارد.
المر آلباتروس (Elmer Albatross)
او یکی از جاودانه های اصلی محسوب میشود که بهطور غیر طبیعی به همه چیز بسیار خوشبین است و همیشه لبخند میزند. المر که در حدود سال 1700 به دنیا آمد و عضو یک فرقه عجبیب بهشمار میرفت که قرار بود قربانی شود. ولی چون همیشه شخصیتی محترم داشت که به عشق اعتقاد دارد، مورد تمسخر و اذیت دیگران قرار میگرفت.
از دیگر اعضای جاودانهها عبارتند از:
- بگ گاروت (Beg Garrott)
- سیلوی لومیر (Sylvie Lumiere)
- نیل (Nile)
- دنکورو توگو (Denkurō Tōgō)
- چسلاو مایر (Czeslaw Meyer)
گروه هیو
هیو یکی از کیمیاگران است که پیروانش برای او خدمت میکنند.
هیو لافورت (Huey Laforet)
او یکی از اعضای جاودانههای اصلی است و زمانی که گروه درباره مخفی نگه داشتن جاودانگی رای میدهند، هیو از رای دادن خودداری میکند. سیلوی هیو را ترسناکترین کیمیاگر در کشتی توصیف نموده است. او هر کاری را انجام میدهد تا زمانی که به نتیجه دلخواهش برسد. وی همه را به عنوان یک وسیله آزمایشی ممکن میداند و بیشتر آزمایشات مداومش روی افراد منجمله کودکان است. در دهه 1930، هیوی بهدلیل خیانت و توطئه دستگیر شد و در زندان نیوفاندلند زندانی گردید. سپس در سال 1931 او را به جزیره آلکاتراز تبعید کردند. هیو یاران و مریدان باوفایی به نامهای گروه لمورها و لامیا دارد که به او خدمت میکنند.
لامیا (Lamia)
لامیا عضو گروهی از هومونکولی محسوب میشود که توسط هوی لافورت ایجاد شده است. در واقع تمام گروه بهطور کامل به هیو اختصاص دارند و برای او خدمت میکنند. در نبود هیو گروه توسط تاک جفرسون رهبری میشود.
لمورس (Lemures)
گروه لمورها در واقع فرقهای است که از هیو پیروی دارند و رهبری آن بر عهده مردی به نام غاز است. اگرچه آنها ادعا دارند که کاملاً وقف هیو شدهاند، امّا در واقع به دنبال راز جاودانگی هستند. این فرقه از خود به عنوان “لمور” یا “ارواح” یاد میکند تا نمادی باشد، چراکه آنها دیگر خود را بخشی از دنیای زندهها نمیپندارند.
اعضای خانواده مارتیلو:
آنها یک خانواده بسیار کوچک کاموریستا بهشمار میروند که در ایتالیای کوچک، منهتن ساکن هستند. خانواده مارتیلو برای کسب درآمد به خدمات بانکداری غیررسمی، تجارت بازار و کازینو متکی اشتغال دارند.
مایزا آوارو (Maiza Avaro)
دفتردار خانواده مارتیلو کامورا و یکی از گروه اصلی جاودانهها است. با توجه به آنکه وی از کیمیاگرانی محسوب میشود که دیگران را در احضار دیو در کشتی Advenna Avis به سال 1711 رهبری میکرد، پس در نتیجه تنها فردی است که از فرمول اکسیر جاودانگی اطلاع دارد. او به برادر کوچکترش گرتو اطلاعاتی از فرمول اکسیر را میدهد. اندکی بعد زیلارد، کواتز گرتو را میکشد تا به فرمول دست یابد. اگرچه او عضوی از خانواده مارتیلو کامورا به حساب میآید، امّا مایزا از هرگز خشونت حمایت نمیکند.
فیرو پروچاینزو (Firo Prochainezo)
او یکی از جوانترین اعضای خانواده مارتیلو کامورا در منهتن بهشمار میرود و یک مبارز بسیار ماهر است. فیرو در ده سالگی یتیم شد و پس از تلاشش برای دزدی توسط رئیس خانواده به سرپرستی گرفته شد. او به همین دلیل خانواده مارتیلو متعلق به خود می داند. فیرو وظیفه نظارت بر کازینوها را برای جلوگیری از تقلب بر عهده دارد و بعداً پس از تبدیل شدن به یکی از اعضای اجرایی خانواده، آن کازینوها را مدیریت میکند. او در سال 1930 اکسیر جاودانگی را جای الکل بهصورت اشتباه مینوشد. علاوه بر این فیرو بعداً در یک مهمانی اکسیر را بین مهمانان توزیع میکند و خودش هم جاودانه میشود.
رونی شیاتو (Ronny Schiatto)
رونی یک مدیر عالی رتبه و منشی خانواده مارتیلو محسوب میشود. او علیرغم جوانی ظاهرش بعدها مشخص میگردد که تجسم شیطانی دارد. در واقع او در سال 1711 توسط کیمیاگران احضار شده تا از طریق آن جاودانگی به دست یابند. رونی به کیمیاگران یک اکسیر جاودانگی همراه با مجموعهای از دستورالعملها را میدهد. او همچنین به کیمیاگران میآموزد که چگونه میتوانند دانش جاودانههای دیگران را جذب نمایند.
انیس (Ennis)
او در واقع یک همنوعی بهشمار میرود که توسط زیلارد با استفاده از سلولهای خود و سلولهای یک ماده ربوده شده ایجاد شده است. او آخرین نفر و تنها زن از گروهی از انسانهاست که زیلارد ایجاد کرده است. اگرچه او در ابتدا بدون هیچ دانشی متولد گردید، امّا در نهایت شروع به تجربه احساسات و کشف محیط اطرافش نمود. شاید انیس از زیلارد تنفر داشته باشد، ولی از دستوراتش پیروی میکند، چراکه زندگیش در دستان اوست.
اعضای خانواده روسو:
آنها یک خانواده مافیایی مستقر در شیکاگو هستند. خانواده توسط پلاسیدو روسو (Placido Russo) رهبری می شود که کنترل برادرزادهاش لاد روسو (Ladd Russo)، قاتل خانواده کمی برایش سخت است. زمانی که لاد تصمیم میگیرد فلاینگ پاسیفوت را بهدلیل قتل و عامی که ایجاد کرد او برباید، پلاسیدو از خانواده کنارهگیری میکند.
لاد روسو (Ladd Russo)
او یک قاتل سادیستی است که از خانواده مافیایی شیکاگو روسو به شمار میرود. وی از فکر کردن خشونت هیجانزده میشود، بهطوری که وقتی در خون متحدان سقوط کرد، رقصید. لاد مهارت فوقالعادهای در سلاحهای گرم و مبارزات تن به تن، بهویژه بوکس دارد. لاد عمیقاً عاشق نامزدش لوا کلاین است و آن را از طریق وعده کشتن او به آرامی پس از کشتن دیگران ابراز مینماید.
لوا کلاین (Lua Klein)
لوا نامزد لاد زنی بسیار زیبا، ولی با چشمانی خالی از حیات و انرژی است. او کاملاً مطیع نامزدش است و به نظر میآید از قول لاد برای کشتن خودش هرگز ناراحت نمیشود. درواقع لوا به کشتن به عنوان چیزی شبیه به خیر و شر مینگرد که توسط نامزدش انجام میشود.
ریکاردو روسو (Ricardo Russo)
ریکاردو با نام نام اصلی او لیدیا عضو جوان یتیم خانواده مافیایی روسو است. او دختری است که با پسر اشتباه گرفتند و بههمین دلیل نامش را ریکاردو گذاشتند. وی در سال 1933 جان کریستوفر شالدرد را نجات داد و از همان تحت حمایت او بوده است. گراهام اسپکتر هم بعدها از حامیان ریکاردو میشود. این دختر درواقع وارث خانوادهای جنایتکار در پی کشته شدن پلاسیدو است. ریکاردو اکثر اوقات تیپ و ظاهری پسرانه دارد.
گراهام اسپکتر (Graham Specter)
گراهام اسپکتر یک مکانیک و یکی از فداییان وفادار لاد بهشمار میرود. علاقه گراهام به لاد تا حدی است که او را برادر بزرگتر خود یاد میکند. او شخصیتی بسیار پرحرف دارد و خیلی هم سریع صحبت میکند. گراهام همیشه یک آچار بزرگ با خودش حمل مینماید و از خراب کردن اشیاء لذت میبرد و اگر چیزی مانع از انجام این کارش شود بسیار عصبانی خواهد شد.
نقد انیمه باکانو
انیمه Baccano به کارگردانی تاکاهیرو اوموری و تهیهکنندگی استودیو Brain’s Base، در سال 2007 منتشر شد. این مجموعه که از رمانهای سبک لایت ناول نوشته ریوگو ناریتا اقتباس شده، شامل 16 قسمت میباشد که داستانی را بهصورت غیرخطی از وقایع دهه 1930 تا 1932 روایت میکند. زمان پخش میلادی آن از 26 ژوئیه 2007 آغاز شد و در نهایت 1 نوامبر همان سال به پایان رسید. بر اساس تقویم شمسی، پخش این انیمه از 4 مرداد 1386 تا 10 آبان 1386 صورت گرفت. با توجه به ساختار پیچیده و منحصر به فرد داستان، Baccano توانست در دنیای انیمه جایگاه خاصی پیدا کند و توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب نماید.
این انیمه از رمانهای ریوگو ناریتا که خود یکی از مهمترین نویسندگان مانگا و لایت ناول است، الهام گرفته شده است. ناریتا که علاقه شدیدی به داستانهای تاریخی و فانتزی دارد، در انیمه باکانو به خوبی توانسته این دو ژانر را با هم ترکیب کند. او داستان خود را در دوران ممنوعیت الکل در آمریکا قرار داد، دورهای که همواره با گروههای مافیایی و خشونتهای گنگستری شناخته میشود. اگرچه این داستان بهعنوان یک فانتزی تاریخی آغاز شد، اما عناصر فراطبیعی و طنز نیز در بطن آن بهخوبی جای گرفتهاند. ناریتا در مراحل ابتدایی خلق داستان، شخصیتهای متفاوتی مثل هیپنوتیست و ساکوبوسها را وارد قصه کرد، اما در نهایت به نتیجهای رسید که این شخصیتها به صورت مافیاها و گانگسترها در داستان حضور پیدا کنند. این تغییرات نشاندهنده قدرت خلاقیت نویسنده و توانایی او در تغییر مسیر داستان به سمتی جذابتر و خاصتر است.
داستان Baccano! حول محور چندین خط داستانی مختلف میچرخد که در هم تنیده شدهاند و هر یک بهنوبه خود جذابیتهای زیادی دارند. یکی از جالبترین مفاهیم داستان، جاودانگی و تلاش شخصیتها برای دستیابی به اکسیر جاودانگی است. هرچند که این اکسیر در نهایت باعث ایجاد خشونتها و درگیریهای بسیار میشود. داستان غیرخطی و پرشهای زمانی بهنوعی نشاندهندهی بیثباتی زمان و مفاهیم تاریخی است که در خود داستان نیز بازتاب پیدا کردهاند. این سبک روایت باعث شده تا بیننده مجبور باشد با دقت بیشتری به جزئیات توجه کند و همین امر به جذابیت انیمه افزوده است.
انیمه باکانو یکی از آن انیمههایی است که با به چالش کشیدن قواعد داستانگویی مرسوم، موفق میشود از همه نظر رضایت مخاطبان را جلب کند. برخلاف بسیاری از آثار مشابه که به خاطر تمایلات غیرمرسوم خود دچار ضعف در دیگر جنبههای اساسی میشوند، این انیمه توانسته در تمامی ابعاد، از جمله انیمیشن، صداگذاری، شخصیتها و داستان، استانداردهای بالایی را حفظ کند.
استودیو Brain’s Base با وجود اندازه کوچک خود توانسته کیفیت بالایی را در تمام طول انیمه حفظ کند. استفاده هوشمندانه از رنگها برای تأکید بر لحظات دراماتیک و همچنین کیفیت بالای انیمیشن در صحنههای اکشن، از نقاط قوت برجسته آن است.
موسیقی نیز بهخوبی با فضای دهه ۳۰ میلادی آمریکا همخوانی دارد. تم جاز که در قطعه افتتاحیه و بخشهای مختلف انیمه شنیده میشود، احساس اصالت و جذابیت بیشتری به داستان میبخشد. با اینکه پایانبندی موسیقی ممکن است کمی کلیشهای به نظر برسد، اما در مجموع موسیقی این انیمه یکی از نقاط قوت آن محسوب میشود.
شخصیتها، از زوج خندهدار و دوستداشتنی آیزاک و میریا تا شخصیتهای خطرناکی مانند لد روسو، بهخوبی طراحی شدهاند و هر یک دارای هویت و ویژگیهای منحصر به فردی هستند. اگرچه تعداد زیاد شخصیتها ممکن است باعث کاهش توسعه برخی از آنها شود، اما این امر در لذت کلی تماشای انیمه تاثیری نداشته و همه شخصیتها بهگونهای طراحی شدهاند که بیننده بهراحتی با آنها ارتباط برقرار کند.
داستان Baccano! با وجود پیچیدگی در شیوه روایت غیرخطی خود، بسیار جذاب و پرسرعت است. هر چند در ابتدا ممکن است روایت چندگانه و زمانبندی نامتوالی آن گیجکننده باشد، اما پس از آشنایی با سبک داستان، مخاطب خود را در دل روایتی هیجانانگیز و متفاوت غرق میکند که تمامی خطوط داستانی بهطور هنرمندانهای به هم مرتبط میشوند.
در مجموع، انیمه باکانو با ترکیب موفقی از کمدی، اکشن، تعلیق و حتی اندکی رمانس، یکی از بهترین آثار چند سال اخیر به شمار میرود. توانایی این انیمه در ایجاد لحظات طنزآمیز و در عین حال هیجانانگیز، آن را به تجربهای منحصر به فرد و تکرارنشدنی تبدیل کرده است که میتوان بارها به تماشای آن نشست و از هر بار لذت برد
در مقابل، برخی مخاطبان انتقادات جدی به ساختار پیچیده و روایت غیرخطی انیمه Baccano دارند. آنها معتقدند که این نوع روایت، نه تنها به درک بهتر داستان کمک نمیکند، بلکه بیشتر باعث سردرگمی بیننده میشود. داستان از دیدگاههای مختلف و زمانهای متفاوت روایت میشود، اما این تغییرات زمانی و مکانی بدون دلیل خاصی انجام میگیرند و بسیاری از سوالات اصلی داستان تا پایان بهطور کامل بیپاسخ میمانند. در نتیجه، برخی از منتقدان این روایت را تنها تلاشی بیهدف برای پیچیده نشان دادن داستان میدانند.
شخصیتهای انیمه نیز از دیگر نقاط ضعف آن بهشمار میآیند. بسیاری از شخصیتها بهطور یکبعدی و کلیشهای به تصویر کشیده شدهاند و هیچ عمق واقعی در شخصیتپردازی آنها وجود ندارد. بهویژه زوج دزدان، آیزاک و میریا که با وجود محبوبیت، بسیاری از مخاطبان را به خاطر تکرار الگوی گفتوگوهای خود و صدای ناخوشایند میریا خسته میکنند. برخی دیگر از شخصیتها مانند جاکوزی اسپلوت نیز به گونهای نادرست و غیرقابل باور به عنوان قهرمانانی “بدون پیشزمینه” معرفی میشوند.
خشونت نیز از دیگر مواردی است که بهشدت مورد انتقاد قرار گرفته است. برخلاف داستانهایی که خشونت به شکلی معنادار و تاثیرگذار نمایش داده میشود، انیمه Baccano خشونت را به شکلی بیمعنی و بدون تاثیر واقعی بر داستان ارائه میدهد. در واقع، استفاده بیشازحد از خشونت بدون پیامد خاصی در این انیمه، آن را به اثری سبک و بیمفهوم تبدیل کرده است. هر چند، باید بگوییم که خشونت زیاد و اکشن این انیمه از نظر بسیاری لازم و ضروری بوده است، چرا که باکانو در ژانر مافیایی ساخته شده پس اگر اکشن نداشته باشد، چه چیز دیگری برای آن باقی خواهد ماند!
امتیازات انیمه باکانو
با توجه به نقدهایی که درباره این انیمه شد، میتوانید حدس بزنید که انیمه باکانو در میان طرفداران بسیار محبوب است و اکثر اوتاکوها از دیدن آن لذت بردهاند. همین سبب شده تا در سایتهای نظرسنجی نیز نمرات بالایی به دست آورد. این انیمه در سایت مای انیمه لیست نمره 8.4 و در سایت imdb نمره 8.2 را از آن خود کرده است.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی انیمه Baccano و کارکترهای آن پرداختیم. این انیمه بسیار زیبا با پرداختن به شخصیتهای مختلف و جذاب به یکی از آثار ماندگار مبدل شده است. خلق صحنههای اکشن و جذاب این اثر لحظاتی مهیج را برای مخاطبان به ارمغان میآورد. چنانچه تا حالا این اثر را تماشا نکردهاید، پیشنهاد میکنیم همین حالا برای دانلود انیمه Baccano اقدام نمایید.
امید است مقاله معرفی انیمه BACCANO برای شما مخاطبین محترم مفید بوده باشد. لطفا پس از مطالعه کامل این مقاله نظرات شخصی خود را در مورد انیمه آشوب با ما در وبسایت پلازا به اشترک بگذارید.