بازی My Friend Pedro یک بازی اکشن دو بعدی است که در 20 جون سال 2019 (30 خرداد 98) عرضه شد و بازخوردهای بسیار خوبی را از سمت بازیکنان دریافت کرد.
بازی My Friend Pedro عجیب بود. حال که مشغول نوشتن این متن هستم، 5 ساعت از اتمام بازی گذشته است. درست پس از تمام شدن بازی و مشاهده کات سین پایانی، احساس پر بودن میکردم. احساس میکردم باید چند ساعتی به خواب عمیق بروم و آرامش بگیرم. بازی مای فرند پدرو بر پایه هیجان و افزایش میزان آدرنالین خون بدن ساخته شده و هدف سازندگان چنین چیزی بوده است.
نسل هشتم، نسل قدرت نمایی بازیهای مستقل بود. هالو نایتی که با فضاسازی و چالش برانگیزی و طراحی مراحل فوقالعاده، سلستی که با معماها و پلتفرمینگ و داستان سرایی عجیب، Dead Cells که با روند و موسیقی متن دوست داشتنی، گریسی که با داستان پردازی و اتمسفر غمگین و شاعرانه، کاتانا زیرویی که با نوآوریها و طراحی مرحله فوقالعاده و… روح ما را از تنمان جدا و وارد دنیایی دیگر کردند. آن قدر بازی مستقل با کیفیت بالا و ایدههای جالب و فضا سازی منحصر به فرد انتشار یافتند که فکر میکنم تقریباً همه بازی کنندگان و طرفداران متوجه اهمیت چنین عناوینی در صنعت بازیهای کامپیوتری شدهاند. در این مقاله از پلازا با بررسی بازی My Friend Pedro همراه شما خواهیم بود.
تریلر بازی My Friend Pedro
در ویدیوی زیر میتوانید تریلر «بازی My Friend Pedro» را تماشا کنید.
بررسی بازی My Friend Pedro
عناوین با ارزشی که رنگ و بوی خاص دارند و به دور از هر گونه بودجه میلیونی و یا تبلیغات گسترده انتشار مییابند. اتفاقاً نکته دوست داشتنی بازیهای مستقل همین موضوع است، بی پولی! اما گاهی اوقات کمبود بودجه و پول سبب شکوفا شدن استعدادها میشود. با فاکتور از این مسئله که بسیاری از هنرمندان فعال در این ژانر بدون نیاز مالی و تنها به خاطره عشق و علاقه دست به توسعه میزنند. شرایط سخت دو نتیجه آشکار دارد: 1. نابودی و 2 .شکوفا شدن استعداد و رسیدن به اهداف.
بازی My Friend Pedro توسط استودیوی DeadToast Entertainment توسعه یافته و به جرات میتوان گفت که گزینه دوم را انتخاب کرده است. تا به اینجای کار درباره مسائل پیرامون و حاشیه صحبت کردیم. زمان آن رسیده تا نگاهی به بازی دوست من پدرو بیاندازیم. اگر موافق هستید، در ادامه با پلازا همراه باشید. البته باید بگوییم که داستان بازی My Friend Pedro فلسفه پیچیدهای ندارد که در ابتدا بخواهیم به موشکافی آن بپردازیم.
گیم پلی بازی My Friend Pedro
بدون شک بزرگترین نقطه قوت بازی My Friend Pedro گیم پلی آن است. سازندگان همواره بر روی این بخش مانور دادهاند. سینماتیک بودن اکشن بازی، زیباترین عنصر گیم پلی بازی مای فرند پدرو است. شخصیت اول از قابلیتهای مختلفی برخوردار است. این اکشن سینماتیک به وسیله چند عنصر مهم ساخته شده است:
- توانایی آهسته کردن زمان: پدروی عزیز در طول بازی همراه شماست تا انواع و اقسام قابلیتهای مختلف را به شما آموزش دهد. یکی از مهمترین مکانیکهای بازی قابلیت آهسته کردن زمان است. بدین ترتیب میتوانید با دقت بیشتری تصمیم بگیرید و گاهاً کارهای خارقالعادهای انجام دهید.
- توانایی جاخالی دادن تیرها: با چرخش به دور خود، میتوانید از تمام تیرهایی که به سمت شما شلیک شدهاند، عبور کنید. همچنین میتوانید شلیک کورکورانهای هم در زمان جاخالی داشته باشید که به شدت کارآمد طراحی شده است.
- قابلیت تیر اندازی در هوا: سیستم تیر اندازی به گونهای توسعه یافته که بازی کننده در اکثر حالات، قادر به شلیک باشد. حال میخواهید از روی سکوها بپرید و یا روی اسکیت برد باشید و یا روی بشکهای غلت بخورید! هیچ فرقی ندارد. همه را بکشید!
- قابلیت هدف گیری هرکدام از اسلحهها به صورت جداگانه: با فشار و نگه داشتن دکمه مخصوص، میتوانید یکی از سلاحهایتان را به صورت جداگانه هدف بگیرید. بدین ترتیب میتوانید به طرفین و یا دو هدف جداگانه شلیک کنید. نکته حائز اهمیت درباره این مکانیک، Auto Lock بودن نشانه گر اسلحه ثانویه است که حسابی به کارتان میآید و شوتینگ بازی را به شدت بهبود میبخشد.
موارد مذکور عناصری بودند که نقش بسیار پر رنگی در روند سینماتیک بازی داشتند. حال باید دید که سازندگان به چه شکل این عناصر را به کار گرفتهاند و از همه مهمتر طراحی این عناصر در چه سطحی قرار دارد. پس از اتمام هر مرحله، رتبهای به نحوه بازی کردنتان اختصاص داده میشود. چالش لذت بخشی برای گرفتن بالاترین رتبه یعنی s وجود دارد.
هر ایرادی هم که به پیکره گیم پلی بازی My Friend Pedro وارد شود، باز هم نمیتوان از یک موضوع چشم پوشی کرد. لذت لحظهای، به چه معنی؟ یعنی در طول گیم پلی چنان صحنههای سینماتیک و فوقالعادهای خلق میکنید که ممکن است مات و مبهوت بمانید. 20 دقیقهای نیاز دارید تا حسابی با مکانیکهای بازی دوست من پدرو آشنا شوید و تمپوی مغز خود را با تمپوی بازی وفق دهید. خیلی جالب است! بازی شما را به خوب بازی کردن تشویق میکند. «اگر خوب بازی کنی و سریع فکر کنی، یک سری صحنههای سینماتیک و آدرنالین را به وجود میآورم که تا کنون در هیچ بازی دیگری دیده نشده» و به نظرم این بهترین و درخشانترین نکته درباره گیم پلی بازی بود.
مکانیک آهسته کردن زمان جای کار بیشتری داشت. مشکلش هم این است که خیلی بیش از حد میتوان از آن استفاده کرد. نمیدانم چرا، ولی در هفتاد و پنج درصد اول بازی خیلی کم از این مکانیک استفاده کردم. اولاً که واقعاً از سرعت اکشن بازی میکاهد و دوم این که در برخی موارد، بازی را بیش از حد آسان میکند. شما با کشتن دشمنان مقداری از خط سلامتی خود را بدست میآورید. حال فرض کنید که با کشتن هر دشمن مدت زمان بیشتری را آهسته سپری کنید! با در نظر گرفتن این که در اکثر حالات میتوان تیر اندازی کرد، برخی اوقات استفاده از مکانیک آهسته کردن زمان بدجوری حوصله بازی کننده را سر میبرد.
اگر محدودیتهای بیشتری برای سرعت تمام شدن نوار مخصوص در نظر گرفته میشد، خیلی بهتر بود. موضوع دیگر میزان کند شدن زمان است. ناگهان با فشردن دکمه مخصوص به آهسته کردن زمان، بازی متوقف میشود! و یک احساس جا خوردگی برای مخاطب ایجاد میشود؛ زیرا که تا چند ثانیه قبل در حال پیشروی با بالاترین سرعت ممکن بوده است. لحظات فوقالعاده سینماتیک و دوست داشتنی بازی که توسط قابلیتهای شخصیت اول بازی ایجاد میشود.
نکته حائز اهمیت دیگر، قابلیت شلیک هر اسلحه به صورت جداگانه است. میتوانید همزمان از دو سلاح دستی (مانند کلت و یوزی) استفاده کنید. نشانهگر اسلحه دوم به صورت خودکار بر روی هدف قفل میشود تا مشکلی برای تیر اندازی به وجود نیاید و این فوقالعاده است. واقعاً سازندگان این مکانیک را به خوبی در بازی گنجاندهاند و نکته طلایی دیگر، نحوه جای گذاری دشمنان برای مانور دهی بر روی این مکانیک است.
این قابلیت وقتی به کارتان میآید که دشمنان نه تنها از رو به رو، بلکه از جهات مختلف شما را محاصره کنند. حال جاخالی دهید و با تصمیم گیری سریع و موثر، بهترین نتیجه را بگیرید. بازی همواره شما را به کمبو زدن تشویق میکند و پایه و اساس امتیازی که در پایان مرحله به شما داده میشود، بر روی کشت و کشتار زنجیرهای خواهد بود. این موضوع مثل خوره به جانتان خواهد افتاد و بعضاً مجبورتان میکند تا مرحله را برای کسب امتیاز بهتر تکرار کنید. هر بار هم که مراحل را تکرار میکنید، با روشهای سینماتیکتر و جالبتری دشمنان را خواهید کشت و این روند تا انتهای کار ادامه خواهد داشت.
آن قدر سناریوهای متفاوت برای هر مرحله چیده شده که فقط و فقط مخاطب را به تحسین وا میدارد. راستش را بخواهید، باس فایتهای بازی بد نیستند. سکانسهای جالبی برای شکست دادن آنها طراحی شده، ولی سازندگانی با این حد از خلاقیت و مهارت، میتوانستد باس فایتهای بهتری طراحی کنند. به هر حال مقوله باس فایت آن چنان اذیتتان نخواهد کرد. بیایید به یک نکته دیگر به نام «طراحی مراحل و استفاده از المانهای مختلف برای ساخت سناریوهای جذاب و جلوگیری از یکنواخت شدن بازی» توجه کنیم! گیم پلی بازی مای فرند پدرو از چند عنصر مهم تشکیل شده است: 1. معماهای محیطی سبک و جالب 2. پلتفرمینگ مختصر 3. تیر اندازی.
حال در این بین سناریوهایی هم برای برخی از مراحل طراحی شده است. برای مثال در یکی از چپترهای بازی My Friend Pedro سوار موتور میشوید (فقط و فقط باید این مرحله را تجربه کنید تا متوجه لذت آن شوید). اما طراحی مرحله در سناریوهای این شکلی خلاصه نمیشود. گاهی سوار اسکیت برد میشوید و یا بر روی بشکه خالی نفت غلت میخورید و یا مدلهای مختلف دیگر که توصیف آن تنها کش دادن مطلب است. طراحی مراحل بینقص نیست، اما واقعاً قابل قبول است. یعنی با کمال میل سه و نیم الی چهار ساعت پشت نینتندو سوییچ و یا کامپیوتر شخصی خود مینشینید و بازی را کامل میکنید.
تا به اینجای کار درباره خوبیها و بدیهای گیم پلی صحبت کردیم. موضوعی که همواره در طول بازی آزارتان میدهد، رنگ آمیزی نه چندان خوب محیطها است. همچنین تنوع لوکیشنها به اندازه کافی نیست. بازی زیباست، ولی احتیاج به تنوع بیشتر دارد. درست است که بازی مستقل است، اما طراحی محیط بیشتر به خلاقیت و سلیقه و زمان توسعه ربط دارد تا بودجه. هالو نایت توسط سه یا چهار نفر توسعه یافت، ولی آن قدر از محیطهای مختلف برخوردار بود که زبان از توصیف آن قاصر است.
مورد بعدی، مدت زمان کوتاه بازی است. بین سه تا چهار ساعت میتوانید بازی را به اتمام برسانید. این مدت زمان نسبت به قیمت بازی بسیار کم است. حال که صحبت از کوتاه و بلندی شده، جا دارد به کوتاهی مراحل اشاره کنیم که خیلی خیلی خوب و به جاست. همانطور که گفتیم ارزش تکرار بازی My Friend Pedro بالاست. این مراحل کوتاه به جلوگیری از خستگی ناشی از کشت و کشتار کمک بسیار ویژهای خواهند کرد.
پس از اتمام هر مرحله، رتبهای به شما (بر اساس میزان کیفیت بازی کردنتان و زنجیرههای کشت و کشتار) تعلق خواهد گرفت. همچنین پس از اتمام مراحل میتوانید درجههای سختی بالاتر را تجربه کنید و مهارتهای خود را به چالش بکشید. همه این موارد دست به دست هم میدهند تا بارها و بارها به تجربه بازی بپردازید و با تمام وجودتان از این کار لذت ببرید.
اما داستان بازی My Friend Pedro چیست؟ شما در نقش یک قاتل از خواب بیدار میشوید. در ابتدا بدون هدف شروع به کشت و کشتار میکنید تا این که کم کم داستان شکل میگیرد. البته داستان خاصی در انتظارتان نیست!!! اما یک نکته قابل توجه این است که آیا داستان انگیزهای برای ادامه دادن کمپین است؟ آیا یکی از المانهای مهم هر کمپینی خط داستانی آن است و باید به زیر ذره بین رود و موشکافی شود؟ فکر نکنم درباره بازی دوست من پدرو بتوان چنین حرفی زد. شاید بهتر باشد مثالی بزنیم تا بهتر متوجه شوید. بازی مای فرند پدرو مانند جکهای بی مزهای میماند که سبب میشوند تا ساعتها بخندید. اصلاً اهمیتی ندارد که خط داستانی چگونه پرداخت شده است. چگونه میتوان به پلات چنین عنوانی که در یک بستر متفاوت ظاهر شده ایراد گرفت؟
موسیقی بازی دوست من پدرو
موسیقی متن بازی فوق العاده است. آن قدر که لذت بازی با هدست چندین برابر میشود. فقط کافیست که کمی چاشنی موسیقی به مراحل و مکانیکهای My Friend Pedro اضافه کنید، آن وقت است که در دنیای بازی غرق خواهید شد و تمام روزمرگی و خستگی از تنتان خواهد رفت.
از بحث انگیزه بگذریم و به یک مقوله مهمتر بپردازیم: داستان پدرو حالت کمدی بودن خود را حفظ میکند. با مشاهده کاور بازی و حتی منوی آن، فاز خنده دارِ مای فرند پدرو را درک میکنید. اما پدرو کیست؟ شخصیت اول؟ خیر. پدرو این موز خندان داستان است. دوست شما، یک موز است. کسی که همیشه در طول بازی شما را همراهی و راهنمایی میکند و گاهاً تیکههای بامزهای میاندازد تا لبخندی کج بر روی لبان شما ظاهر شود. هنر طراحی پلات My Friend Pedro در طعنهها و کنایههای بازی مشخص میشود.
تضاد عجیبی را در بازی مشاهده میکنیم. تناقضی هنرمندانه که با واقعیتهای تلخی ما را رو به رو میکند. نمیدانم چگونه این واقعیتهای تلخ را بیان کنم که بازی اسپویل نشود. برای مثال در قسمتی از بازی وارد فاضلاب میشوید و در ابتدا یکی از دشمنان را مشاهده میکنید که با چوب بیسبال، یک دستگاه آرکید را خورد میکند و میرود. در این مراحل باید با هاردکور گیمرها رو به رو شوید! واقعاً ایده جالبی بود. پدرو در ادامه توضیحاتش ذکر میکند که: این گیمرها آن قدر بازیهای خشن تجربه کردهاند که هر کسی را که ببینند، میکشند.
اکثر مراحل مای فرند پدرو خاص است و مکانیکهای منحصر به فرد خود را دارد. بنده سعی کردم خیلی ریز بینانه به پلات بازی توجه کنم و تمام نکاتی که به ذهنم میرسد را از آن استخراج سازم. شاید شما با به اتمام رساندن خط داستانی، کوچکترین اهمیتی هم به داستان و یا این که چه اتفاقی افتاد و از این قبیل سوالات ندهید. هیچ اشکالی هم ندارد. مقصود اصلی بازی My Friend Pedro مورد دیگریست.
بازی بیشتر بر روی مکانیکهای گیم پلی مانور داده و اصلاً قصد ارائه یک داستان غنی و پر پیچ و خم را به شما ندارد. ما هم چنین توقعی نداریم. تنها شخصیت حقیقی پدرو (موز) است. استفاده از کمدی سیاه (یا همان طنز تلخ) برای ساخت اتمسفر و کنایههای گوناگون توانسته تا حد زیادی کمک به پلات عنوان مذکور کند. روایت حول محور توصیف چند رویداد خاص شکل میگیرد. یک پدرو هم در کنار خود دارید که تمام بار قصه گویی بر روی دوش اوست. عنصر مهم دیگری که در روایت دیده میشود، استایل خاص کاراکتر است؛ استایلی با طرح موز!
قبل از سخن پایانی، پیشنهاد ما به شما برای تجربه بهتر بازیها، تهیه ستهای گیمینگ مانند دسته بازی، هدفون گیمینگ، کیبورد گیمینگ، موس گیمینگ، موس پد گیمینگ، پایه شارژ دسته PS4، برچسب PS4، کاور دسته PS4، کیف پلی استیشن 4، برچسب Xbox و … از فروشگاه اینترنتی پلازا است.
نتیجه گیری
درست است که بازی My Friend Pedro داستان خیلی پیچیدهای ندارد، اما تمام تلاش من در متون بالا این بود که ثابت کنم بازی نیازی به چنین موضوعی ندارد. بازی مای فرند پدرو روش دیگری را برای قصه گویی انتخاب کرده است؛ روشی بسیار سبک و در عین حال جالب و سرگرم کننده. پیش از انتشار هم توقع خاصی از داستان نداشتم و حال، پس از به اتمام رساندن بازی، نیز توقعی ندارم. همین که مواردی مانند کنایههای جالب، طنز تلخ، استفاده از تضاد برای طعنه زدن به مخاطب و… در روایت سطحی داستان استفاده شده است، برای من کافی بود.
وقتی میبینم که عناوین مستقل به این میزان پیشرفت کردهاند و روز به روز به روند صعودی خود ادامه میدهند، از ته دل خوشحال میشوم و بازی My Friend Pedro را به تمام دوست داران هیجان و لحظات سینماتیک توصیه میکنم. به هیچ وجه بازی را از دست ندهید و حتما برای دانلود بازی My Friend Pedro برای کامپیوتر اقدام کنید. در ادامه اگر شما هم تجربهای در خصوص این بازی دارید با پلازا به اشتراک بگذارید.