کتاب انسان در جستجوی معنا نوشته ویکتور فرانکل که در ادامه به معرفی آن میپردازیم، از آن کتابهایی است که در خواننده حس امید را در کنار پذیرش رنج و یافتن معنایی برای آن زنده میکند.
برای همه ما زمانهایی در زندگی پیش آمده است که در اوج ناامیدی بودهایم. این اتفاق احساسی درواقع طبیعی است و هر انسانی ممکن است با آن مواجه شود یا در جریان روزمرگیها دچار کسالت شده یا بر اثر مشکلات زیادی که دارد، آینده را تیره و تار ببینید. اما ویکتور فرانکل، روانشناس اتریشی در کتاب انسان در جستجوی معنا، راهکارهایی ژرف به سمت افزایش خودآگاهی انسانها نسبت به خودشان ارائه میدهد و با بیان خاطراتش در اردوگاه کار اجباری و بررسی و تحلیل رفتار افراد حاضر در زندان، علم لوگوتراپی را به خواننده معرفی میکند و راهی برای رهایی از احساسات ملالآور، ترس و اضطراب نیز در اختیار او قرار خواهد داد. ما در این مقاله از پلازا کتاب انسان در جستجوی معنا را به شما معرفی خواهیم کرد و بخشهایی از آن را با شما به اشتراک میگذاریم.
آنچه در ادامه میخوانید:
- معرفی کتاب انسان در جستجوی معنا
- بخش هایی از کتاب انسان در جستجوی معنا
- بخشی از فصل تجاربی از اردوگاه کار اجباری
- فصل جوهر وجود صفحه 147
- معنای وجود صفحه 153
- صفحه 165 در باب گذرایی و انتقال زندگی
- صفحه 189 کتاب درباره دکتر فرانکل
- سخن پایانی
معرفی کتاب انسان در جستجوی معنا
دکتر ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا در تلاش است تا با دست یافتن به معنای زندگی دلیل عدم خودکشی در شرایط وحشتناک زندانهای کار اجباری را بیان کند. در پی بررسی و تحلیلهایی که وی از خاطرات خود و هم بندانش از زندانهای کار اجباری نازیها داشته است، وی به این موضوع دست یافت که معنا درمانی نه تنها برای زندانیان در اردوگاههای کار اجباری، بلکه برای همه انسانهایی که در روزمرگی گرفتار هستند، میتواند راهگشا باشد.
برای روشنتر شدن موضوع به جملهای از نیچه اشاره کنیم: «اگر چرایی زندگی خویش را بدانیم، با هر چگونگیای خواهیم ساخت». با این حال اگر شما هم به دنبال چرایی در زندگی باشید، این کتاب برای شما است. البته باید صبوری کنید و خیلی عمیق به داستان اردوگاههای کار اجباری نویسنده در بخش اول گوش دهید؛ چراکه داستانی بسیار تلخ است.
با این حساب نویسنده در این راستا که نمیخواهد جزئیات ریز خاطرات زندان را برای خواننده بازگو کند، تلاش زیادی کرده است و تنها به مقدمهای اکتفا کرده که البته یک بخش کتاب را شامل میشود. اما در بخش دوم به موضوع اصلی بحثش میپردازد. این بخش با عنوان لوگوتراپی آغاز خواهد شد. او اشاره میکند که چه چیزهایی باعث شد تا برخی از افراد از اردوگاه کار اجباری نازیها جان سالم به در ببرند. خود او دلیل عدم خودکشیاش را در آن اردوگاه وحشتناک در سه هدف بیان میکند: زنده ماندن، استفاده از مهارت پزشکی در کمک به زندانیان و آموختن. درواقع او با بیان این اهداف تلاش میکند تا به خواننده بفهماند حتی در دشوارترین لحظات هم امید به آینده و دید مثبت داشتن میتواند راهگشا باشد؛ حالا هرچقدر il که روح و جسم در رنج و عذاب باشند.
بخش هایی از کتاب انسان در جستجوی معنا
تا الان حتما میدانید که با کتاب تلخی رو به رو خواهید بود یا حداقل در ابتدا شاهد داستان تلخی هستید. اما تلخی ماجرا با دریافتن حقیقت وجودی و امید و آرزویی که در دل زندانیان بوده است، اندکی رنگ میبازد. درواقع این کتاب برای کمک به خودآگاهی دقیق افراد میتواند بسیار مفید باشد. علاوه بر لوگوتراپی، بخش دوم کتاب شامل فصلهای دیگری با عناوین معناجویی، ناکامی وجودی، پویایی اندیشهای، خلا زندگی، معنای زندگی، جوهر وجود، معنای عشق و غیره است. در ادامه بخشهایی از کتاب را بیان خواهیم کرد.
بخشی از فصل تجاربی از اردوگاه کار اجباری
برای نخستین بار در زندگیام حقیقتی را که شعرای بسیاری به شکل ترانه سرودهاند؛ و اندیشمندان بسیار نیز آن را به عنوان حکمت نهایی بیان داشتهاند، دیدم. این حقیقت که عشق عالیترین و نهاییترین هدفی است که بشر در آرزوی آن است. و در اینجا بود که به معنای بزرگترین رازی که شعر بشر و اندیشه و باور او باید آشکار سازد، دست یافتم: رهایی بشر از راه عشق و در عشق است. اگر در آن زمان میدانستم همسرم مرده است باز هم اندیشههایم گسیخته نمیشد و همچنان به او میاندیشیدم و گفتگوی ذهنی من همچنان درخشنده و خشنودکننده میبود. مرا چون مُهری بر قلبت بزن. عشق همان اندازه نیرومند است که مرگ.
فصل جوهر وجود صفحه 147
معنای زندگی پیوسته در حال تغییر است. ولی هرگز محو نمیشود. بر اساس روش لوگو تراپی معنای زندگی را از سه شیوه میتوان کشف کرد که عبارتند از: با انجام کاری ارزشمند، با تجربه ارزش والا و با تحمل درد و رنج.
راه اول یعنی راه کار و فعالیت، آشکار و روشن است. ولی دومی و سومی نیاز به توضیح بیشتری دارد. راه دوم، یافتن معنای زندگی از راه تجربههای ارزشمند به معنای برخورد با شگفتیهای طبیعت، فرهنگ یا درک و شناخت فردی دیگر به وسیله عشق است.
دکتر فرانکل معتقد است:
عشق تنها شیوهای است که با آن میتوان به اعماق وجود انسانی دیگر دست یافت. درواقع هیچ کس توان این را ندارد جز از راه عشق از جوهر وجود انسانی دیگر شناخت کامل پیدا کند.
معنای رنج صفحه 153
دکتر فرانکل در این بخش از کتاب درد و رنج را نیز به خوبی به تصویر میکشد و اشاره میکند که حتی در شرایطی مملو از سختی و درد و رنج نیز انسان میتواند معنایی برای زندگی پیدا کند. در این شرایط است که درد و رنچ را میپذیرد و می تواند به رسیدن به ارزش والایی امیدوار باشد. درواقع وی در تلاش است بیان کند که زندگی پر از درد و اندوه است؛ اما قرار نیست در درد و اندوه باقی بمانیم. باید چکمههای آهنی خود را به پا کنیم و استوار به سوی جلو در حرکت باشیم.
یکی از اصول اساسی در لوگوتراپی این است که انگیزه اصلی و هدف زندگی گریز از درد و لذت بردن نیست، بلکه در جستجوی معنای زندگی بودن است که به زندگی عمق و معنا میبخشد. به همین دلیل اگر انسانها دلیل رنجی که به آن مبتلا هستند را دریابند، با کمال میل سختیهایش را میپذیرند.
وقتی انسان با وضعیتی اجتناب ناپذیر مواجه میشود یا با سرنوشتی تغییرناپذیر روبهرو باشد، مانند مرضی درمانناپذیر یا ابتلا به بعضی از انواع سرطانها، این فرصت را یافته است تا به عالیترین ارزشها و ژرفترین معنای زندگی یعنی رنج کشیدن دست یابد. درد و رنج بهترین جلوه گاه وجود انسان است و آنچه که اهمیت دارد، شیوه و نگرش فرد نسبت به رنج است.
صفحه 165 در باب گذرایی و انتقال زندگی
ویکتور فرانکل این بخش از کتاب را اینگونه آغاز میکند:
رنج و میرندگی، پریشانی و مرگ میتوانند معنی زندگی را بربایند. اما هنوز هم بر این موضوع تاکید دارم آنچه واقعا در زندگی از کف میرود، امکانات و تواناییها است. در گذشته چیزی گم نمیشود و همه چیز دست نخورده باقی میماند.
در ادامه آمده است:
از این رو گذرایی و انتقال زندگی از معنای آن نمیکاهد، بلکه در ما احساس وظیفه و مسئولیت را بیدار میکند. زیرا هر چیزی منوط به درک ما از گذرایی امکانات و چگونگی انتخاب ما است. انسان پیوسته در میان موج عظیمی از تواناییها و امکانات نهفته خود در حال انتخاب است که کدامین آنها باید شکوفا و بارور شود؟ کدام باید تحقق و واقعیت یابد، واقعیتی ابدی و جاودانه همچون «ردپایی در شن زار زمانه»؟ انسان باید در هر لحظه تصمیم بگیرد، تصمیم برای بهتر شدن یا سقوط. برای اینکه اثر ماندگار او در این زندگی گذرا چه خواهد بود.
صفحه 189 کتاب درباره دکتر فرانکل
انسان موجودی است آزاد که همیشه حق انتخاب دارد. انسان واکنش خود را در برابر رنجها و سختیهای ناخواسته و شرایط محیطی خود انتخاب میکند و هیچ کس را جز خود او یارای این نیست که این حق را از او باز ستاند.
زندگی مشقت بار فرانکل در زندان وی را بر این باور داشته است:
آنچه انسانها را از پا در میآورد، رنجها و سرنوشت نامطلوبشان نیست. بلکه بی معنا شدن زندگی است که مصیبت بار است و معنا تنها در لذت، شادمانی و خوشی نیست، بلکه در رنج و مرگ هم میتوان معنایی یافت.
سخن پایانی
ویکتور فرانکل در کتاب در جستجوی معنا تلاش کرده است تا به افراد کمک کند با استفاده از تواناییهای نهفته درونیشان، ذهن و ناخودآگاه خود را از پریشانیها و ترسها جدا کنند. یکی از جذابیتهای این کتاب این است که نویسنده از تجربههای خود میگوید و نتایج درد رنجهایی که بر سرش آمده است را در فصلهای کتاب بیان میکند. تجربههایی که خودش از نزدیک آنها را لمس کرده است. بنابراین بهانهای برای خواننده باقی نخواهد ماند که نویسنده برای توصیههایش در شرایط سخت به سر نبرده و تنها از دید علمی یا روانشناسانه به قضایا نگاه نمیکند.
درواقع داستان ویکتور فرانکل داستان آن دسته از افراد پیشرو است که در میان رنج و سختیها هم معنایی برای زندگی پیدا میکنند و در برابر مشکلات خم به ابرو نمیآورند و به سمت آینده در حرکت هستند. این دسته از افراد پذیرفتهاند که قرار نیست زندگی تنها در شادی و لذت معنی پیدا کند. اگر شما هم آینده را تیره و تار میبینید یا از دست مشکلات زیاد خسته شدهاید، پس هماکنون زمان خوبی برای مطالعه کتاب انسان در جستجوی معنا برایتان خواهد بود. اگر هم این کتاب را خواندهاید، خوشحال خواهیم شد نظرات خود را با ما در میان بگذارید.