چه از طرفداران زامبی ها باشید و چه آنها را به چشم آفتی بر هنر مدرن ببینید، نمیتوانید تاثیر این مردگان متحرک را بر فرهنگ سرگرمی دنیای مدرن انکار کنید. در این مقاله نگاهی به تاریخچه شکلگیری این موجودات خواهیم داشت و احتمال وجود زامبی در واقعیت را بررسی میکنیم.
زامبی در واقعیت موجودی نامیرا است. همانطور که میدانید زامبیها اجساد مردگان بوده که از راههای مختلفی چون ویروسها (در فیلمهای علمی تخیلی) یا جادو (در داستانهای فانتزی) به زندگی بازمیگردند. در سالهای گذشته آثار هنری فراوانی در دنیای سینما، تلویزیون، ادبیات و بازیهای ویدیویی این موجودات را دستمایه روایت داستانهای خود قرار دادهاند. از مشهورترین این عناوین میتوان به فیلم World War Z، سریال The Walking Dead، کتاب The Reapers Are Angels و بازی Dying Light اشاره کرد. آیا وجود زامبی حقیقت دارد؟ آیا دنیا میزبان زامبیهای واقعی است؟ در این مطلب از پلازا سعی میکنیم در کنار ارائه تاریخچهای از حضور زامبی ها در فرهنگ سنتی و مدرن ملل مختلف، به این سوالات جذاب پاسخ دهیم.
فهرست مطالب:
زامبی ها در فرهنگ سنتی جهان
ریشههای مردگان متحرک نه به آثار سینمایی جورج رومرو بزرگ، بلکه به باورهای قدیمی برخی از ملل دنیا برمیگردد. در این قسمت سعی میکنیم با تاریخچه این موجودات ترسناک آشنا شویم.
باورهای سنتی اهالی هائیتی
زامبی ها به شکلی گسترده در داستانهای محلی کشور هائیتی حضور دارند. آنها معمولا اجساد افراد مرده هستند که از طریق جادو به زندگی بازمیگردند. در این داستانها جادوگران عموما افرادی شیطانی و شرور به حساب میآیند. در نقطه مقابل این جادوگران، کشیشهای مکتب وودو قرار دارند. زامبیها بردههای شخصی جادوگران بوده و از کوچکترین اراده و اختیاری بهره نمیبرند. در فرهنگ کشور هائیتی نوع مخصوصی از این موجودات به نام زامبیهای آسمانی نیز وجود دارند. زامبیهای آسمانی قسمتی از روح انسان هستند. جادوگران میتوانند با استفاده از این ارواح، قدرت خود را افزایش دهند. اهالی هائیتی باور دارند که نگهداری زامبیهای آسمانی منجر به افزایش شانس و موفقیت خواهد شد.
این دو نوع از زامبی در واقعیت نماینده ابعاد مختلف روح در مکاتب این کشور به حساب میآیند. به نظر میرسد که ریشههای این باور به بردگان آفریقایی بازگردد. آنها نمک را ابزار نجات زامبیها میدانند. بردهداران غربی از این تفکرات برای کنترل اذهان افراد استفاده میکردند. با این حال به نظر میرسد که این باور تا حدی ریشه در واقعیت داشته باشد. در اوایل قرن بیستم مقامات آمریکایی حاضر در هائیتی موارد مختلفی از زامبیها را گزارش دادند. نخستین کتابی که بر اساس این اتفاقات نگاشته شد، جزیره جادویی نام داشت.
افسانه های محلی آفریقایی
کلمه زامبی در نزد بسیاری از اهالی غرب و مرکز آفریقا به دو معنی خدا و بت به کار میرود. اسامی بسیاری از خدایان آفریقایی بر اساس این کلمه انتخاب شده است. باور آفریقاییها از این موجودات را میتوان مشابه با زامبیهای آسمانی اهالی هائیتی دانست. اهالی انگلیسیزبان جزایر کاراییب زامبیها را شیاطین گریخته از جهنم میدانند. مفهوم کنونی زامبی حاصل آموزههای فرهنگ آفریقای جنوبی است.
مردم این نواحی برای توصیف این موجودات از لغات متفاوتی چون زیداچان و مادوزوان استفاده میکنند. برخی از جوامع باور دارند که مردگان به شکل زامبیهای کودک به زندگی بازمیگردند. آنها راه شکستن این نفرین را یاری درمانگران محلی میدانند. علاوه بر این برخی از ساکنان قسمتهای جنوبی آفریقا، زامبیها را بردههای جادوگران توصیف میکنند. با ورود راهآهن به این قاره، مردم شروع به گسترش حکایتهایی ترسناک از قطارهای مخصوص جادوگران کردند.
زامبی چیست
شاید بهتر باشد برای اینکه بگوییم آیا زامبی وجود دارد یا نه، نگاهی به تحقیقات صورت گرفته در این زمینه بیندازیم. در ادامه در دو حیطه شیمی و اجتماعی را بررسی میکنیم و به شما میگوییم که از نظر این علوم، ایا زامبی ها وجود دارند یا خیر.
آیا زامبی ها حقیقت دارند ؛ پاسخ علم شیمی
در دهه 1980، یک متخصص مردمگیاهشناسی دانشگاه هاروارد به نام وید دیویس (Wade Davis) سعی کرد با انتشار چندین کتاب و مقاله، وجود زامبی از لحاظ شیمی و داروشناختی را ثابت کند. او در ادامه تحقیقاتش برای کشف اینکه آیا زامبی ها وجود دارند، به هایتی رفت و سرانجام اعلام کرد میتوان یک انسان زنده را با افزودن دو پودر خاص به جریان خون، به یک زامبی تبدیل کرد. دیویس معتقد بود برای ساخت زامبی واقعی، یکی از این دو پودر را میتوان از گوشت نوعی ماهی استخراج کرد و دیگری نیز ترکیبی از برخی داروها و مواد مخدر است. او معتقد بود این دو پودر نوعی حالت نزدیک به مرگ ایجاد میکنند و سبب میشوند قربانی کاملا تحت اختیار فردی که پودر را وارد سیستم گردش خون او کرده، قرار بگیرد.
دیویس همچنین داستانی درباره مردی از هایتی که قربانی این پروسه شده بود را با دیگران به اشتراک گذاشت. این پروسه در ابتدا حالتی شبیه به مرگ دارد. طوری که قربانی بین مرگ و زندگی معلق میماند. معمولا پس از اینکه قربانی به خاک سپرده میشود، با حالتی آمیخته به جنون بیدار میشود. دیویس معتقد بود که جنون ناشی از استفاده از آن پودر و داروها و فشار و آسیب روانیای که فرد متحمل میشود، باورهای فرهنگیاش را تقویت میکنند و این سبب میشود او هویت جدیدی برای خود بسازد و خود را یک زامبی بداند. چراکه فرد قربانی میداند مرده است و اکنون تنها نقشی که در جامعهی هایتی دارد، زامبی بودن است. دیویس همچنین باور داشت، جامعه هایتی در تقویت این باور در این قربانیها نقش داشته. در نهایت این موجودات زامبی واقعی در قبرستانها سرگردان میشدند و رفتارهای بیتفاوت و وحشیانهای از خود نشان میدادند.
بسیاری از این ادعای دیویس درباره اینکه آیا زامبی ها واقعیت دارند و به خصوص اینکه میتوان قربانی را برای مدتی طولانی در میان مرگ و زندگی معلق نگه داشت، انتقاد کردند. و گفتند عوارض مسمومیت توسط این داروها ممکن است بین بیحسی و حالت تهوع و یا حتی فلجی، بیهوشی و مرگ متغیر باشد اما استفاده از این داروها هرگز باعث ایجاد حالتی «شبیه به مرگ» نمیشود. بر اساس نظرات روانشناسی به نام ترنس هاینز (Terence Hines) ادعای دیویس درباره اینکه آیا زامبی ها واقعی هستند کاملا ساده لوحانه است.
ایا زامبی ها وجود دارند ؛ پاسخ اجتماعی
یک روانپزشک اسکاتلندی به نام آر. دی. لینگ به ارتباط بین انتظارات اجتماعی و فرهنگی و اجبار در زمینه بیماریهای ذهنی چون اسکیزوفرنی اشاره میکند. به باور لینگ، ارتباطی بین بیماریهای ذهنی و زامبی در واقعیت وجود دارد.
رولاند لیتلوود استاد درس مردمشناسی و روانپزشکی، در سال 1997 در مقالهای علت وجود زامبی در واقعیت را از لحاظ اجتماعی توضیح داد. این پاسخ با بررسی شرایط افرادی که خود را زامبی میدانستند شکل گرفته و مسئله وجود زامبی واقعی را یک سندرم فرهنگی خوانده. اتفاقی که به خصوص در جامعه هایتی رخ میداد، این بود که خانوادههایی که عزیزی را از دست داده بودند، باور داشتند زامبیها (که در واقعیت افراد بیخانمان و بیمار ذهنی بودند) همان عزیزانشان هستند که به زندگی بازگشتهاند.
لیتلوود در پاسخ به این سوال که آیا زامبی وجود دارد، به این مسئله اشاره میکند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیبهای مغزی و ناتوانیهای یادگیری در هایتی کم نیستند. خانوادههایی که عزیزی از دست دادهاند نیز تحت تأثیر غم و شوکی که بهشان وارد شده، این افراد بیمار را «به اشتباه» همان عزیز از دست رفتهي خود میدانند که حالا به زندگی بازگشته و به یک زامبی تبدیل شده.
بلوغ زامبی ها در هنر و ادبیات؛ آیا زامبی وجود دارد؟
بر اساس اظهارات صاحبنظرانی چون پولیم، فونسکا و والز، زامبیها نخستین بار در بین اهالی بینالنهرین پدیدار شدند. آنها باور داشتند که خدای عشق و محبت سومریها، ایشتر، قدرت زنده کردن مردگان به عنوان موجوداتی آدمخوار را دارد. این مفاهیم در کتاب سقوط ایشتر و حماسه گیلگمش مطرح میشوند. مری شلی در کتاب مشهور خود، فرانکنشتاین، از بسیاری از باورهای قرن بیستم در مورد زامبی ها و بازگرداندن مردگان به زندگی بهره برد. او نخستین فردی بود که این پروسه را به صورت علمی مطرح کرد. ریشههای این داستان را میتوان در حکایتهای سنتی اروپایی جستجو کرد؛ حکایتهایی که زمینه خلق مردگان متحرک امروزی را نیز فراهم کردند.
در ادامه نویسندگان مشهور دیگری چون امبروز بیرس، ادگار الن پو و اچ پی لاوکرفت داستانهایی با محوریت زامبیها نگاشتند. شاید بتوان داستان کوتاه هربرت وست به قلم لاوکرفت را تاثیرگذارترین نوشته با محوریت زامبی ها دانست. رد پای این حکایت را در بسیاری از آثار مدرنی که از این موجودات ساخته میشوند میتوان دید. در دهه 50 میلادی سری کتابهای مصور Tales from the Crypt روایتی متفاوت از این موجودات ارائه دادند. رومرو این مجموعه کتاب را از منابع الهام خود در ساخت فیلم Night of the Living Dead عنوان کرده است. این فیلم زامبی ها را به موجوداتی که امروزه در عناوین مختلف میبینیم تبدیل کرد. با ورود به دنیای مدرن و ظهور بازیهای ویدیویی، شاهد ساخت آثار موفقی با الهام از این فیلم بودیم. از مشهورترین این بازیها میتوان به Resident Evil و The House of the Dead اشاره کرد.
زامبی ها در فرهنگ عامیانه
در این قسمت ابتدا به ژانر رستاخیر زامبیها اشاره میکنیم و سپس به الهام گیری هنرمندان و مولفان عرصه سینما، ادبیات، تلویزیون و بازیهای ویدیویی از افسانه محلی زامبیها میپردازیم.
داستان زامبی ها ؛ زامبیها در ژانر آخرالزمانی
یکی از مسائلی که حین صحبت درباره زامبیها باید به آن اشاره کنیم، شکلگیری ژانر جدیدی در ادبیات و سینما به واسطه حضور زامبیها است. ژانر رستاخیز زامبیها یا آخرالزمانی زامبی در واقع به نابودی جوامع و تمدن انسانی به خاطر حمله زامبیها اشاره میکند. این الگو یک زیرژانر جدید در ژانر آخرالزمانی بهوجود آورده است.
در آثاری که در ژانر رستاخیز زامبی ساخته میشوند، شاهد شکلگیری زامبیهایی هستیم که به انسانها و تمدن بشری لطمه وارد میکنند. برای زامبیها چیزی به نام ارتش و قانون معنی ندارد و با حملهی زامبیها، ترس و وحشت بر جوامعه انسانی سایه میاندازد.
همانطور که در فیلمها و سریالهای متعددی نیز دیدهایم، وقتی زامبیها حمله میکنند، دنیای متمدن انسانها عقبگرد میکند و به جای دغدغههای مدرن زندگی امروزی، همه به فکر نیازهای اولیهای چون فراهم کردن آب و غذا و یافتن جایی امن برای خواب شب هستند. به طور کلی، مهم نیست زامبی ها در کجا هستند و از کجا پیدا میشوند، آنها همانند ویروس تکثیر میشوند و طولی نمیکشد که انسانها خود را در مقابل ارتشهای بزرگی از این موجودات میبینند. در این میان تنها شانسی که انسانها در مواجهه با ارتش زامبی ها دارند نیز، احمق بودن زامبیهاست. این نقطه ضعف زامبی ها بسیاری مواقع به کمک انسانها می آید و باعث میشود آنها بتوانند از دست این موجودات خطرناک بگریزند.
زامبی ها در سینما و تلویزیون
نخستین فیلمهای زامبی-محور در دهه 30 میلادی ساخته شدند. از برجستهترین این آثار میتوان به فیلم White Zombie به کارگردانی ویکتور هلپرین اشاره کرد. این موجودات با فیلم Night of the Living Dead ساخته جورج رومرو به یکی از مباحث داغ دنیای هنر تبدیل شدند. شاید برایتان سوال باشد که اینجا «زامبی نماد چیست» باید بگوییم که رومرو از زامبیها به عنوان نمادی از انسانهای مصرفگرا بهره برده بود. امروزه شاهد عرضه فیلمها و سریالهای زیادی با محوریت مردگان متحرک هستیم. اکنون زامبیها صاحب ژانر اختصاصی خود در دنیای سرگرمی بوده و در بسیاری از آثار برجسته حضور دارند. پس از موفقیت فیلمهای رومرو، فیلمسازان شرقی نیز شروع به ساخت آثاری با حضور مردگان متحرک کردند. منبع الهام اصلی این فیلمها افسانههای قرن هجدهمی چینی بود. از معروفترین این عناوین میتوان به فیلم Mr. Vampire اشاره کرد. مولفان ژاپنی نیز با مشاهده محبوبیت روزافزون سری بازیهای Resident Evil، به خلق آثاری مشابه روی آوردند.
از فیلمهای قابل توجه این دوره میتوان به Bio Zombie و Junk اشاره کرد. این موجودات با فیلم خوشساخت 28Days Later به کارگردانی دنی بویل بازگشتی موفقیتآمیز به سینمای غرب داشتند. این اثر با بازی کیلین مورفی روایتگر آخرالزمانی زامبیزده بود. در ادامه قرن بیست و یکم شاهد ساخت فیلمهای متنوع و متفاوتی چون Shaun of the Dead بودیم. این الگو در دهه گذشته با سریال محبوب The Walking Dead ادامه یافت. این اثر با الهام از مجموعه کتابهای مصوری به همین نام نوشته رابرت کرکمن ساخته شده بود. موفقیت این سریال و فیلم World War Z جایگاه زامبیها به عنوان یکی از پدیدههای فرهنگ عامیانه را تثبیت کرد. برای آشنایی با بهترین سریال ها و فیلم های زامبی در جهان، میتوانید به این مقاله مراجعه کنید.
زامبی ها در ادبیات
در دهه 90 میلادی، به لطف انتشار کتابهای جذابی چون Book of the Dead، زامبیها جایگاه خود در دنیای ادبیات مدرن را پیدا کردند. استیون کینگ، یکی از بزرگترین مولفان ژانر وحشت، داستانهای کوتاه سرگرمکنندهای چون Home Delivery و Cell را با محوریت این موجودات به رشته تحریر درآورده است. با این وجود شاید بتوان محبوبترین کتاب با موضوع زامبیها را World War Z اثر مکس بروکس دانست.
بروکس علت محبوبیت این موجودات را گستردگی وحشت ناشی از حمله آنها عنوان میکند. داستانهای زامبی-محور عموما ابعادی جهانی دارند. با نزدیک شدن به دهه گذشته شاهد انتشار آثار متفاوت و جذابی چون Pride and Prejudice and Zombies بودیم. این کتاب به قلم سث گراهام اسمیت روایتی هجوآمیز از رمان ماندگار جین آستن است. در سالهای گذشته شاهد تحولی در این ژانر بودهایم. نویسندگان شروع به نگارش داستانهایی عاشقانه با محوریت زامبیها کرده و با تزریق احساسات انسانی به آنها روایات خلاقانهای پدید آوردهاند. از موفقترین این کتابها میتوان به Generation Dead نوشته دنیل واترز اشاره کرد.
زامبی ها در دنیای بازی و انیمه
جهانهای زامبیزده بستر روایی بسیار خوب و جالبی برای بازیهای ویدیویی و انیمهها ایجاد میکنند. در دهه گذشته شاهد انتشار مانگاها و انیمههای جذابی چون I Am a Hero و Living Corpse با محوریت این موجودات بودهایم. در دنیای بازیها نیز محبوبیت روزافزون آثاری چون Resident Evil زمینه را برای گسترش حضور زامبیها در این حوزه فراهم کرد. بازیهای داستان-محور و محبوبی چون The Last of Us با استفاده موفق از المانهای سنتی داستانهای زامبی و ترکیب آنها با روایتهایی خلاقانه، به آثار هنری ماندگار و شایسته توجهی تبدیل شدهاند.
خون آشام ها در مقابل زامبی ها
تفاوتهای فراوانی بین خونآشامهای خوشپوش و کاخنشین و زامبیهای بیمغز وجود دارد. تنها وجه اشتراک این دو هیولا را میتوان نامیرایی آنها دانست. حتی روند بازگشت به زندگی در این دو موجود متفاوت است. در فرهنگ عامیانه مدرن خونآشامها بیشتر حالتی انسانی و رمانتیک داشته و فاصله زیادی با اجساد متحرک دارند. با این حال هر دوی اینها بخشی مهم از داستانهای عامیانه نقاط مختلف جهان به حساب میآیند. ریشه خونآشامها را میتوان در اساطیر اسلاو جستجو کرد. این موجودات شبگرد معمولا از هوش و قدرت بدنی بسیار بالایی برخوردار بوده و دانشمندان یا جادوگران برجستهای هستند. بزرگترین دشمن خونآشامها نور خورشید است. آنها معمولا در طول روز به استراحت پرداخته و شبانگاه از محل زندگی خود خارج میشوند.
در ادبیات کهن یکی از راههای شکست خونآشامها شکافتن قلب آنها با استفاده از نیزههای چوبی بود. در طول تاریخ داستانهای مختلفی با الهام از این موجودات شبگرد خلق شدهاند. از مشهورترین عناوین ساخته شده بر اساس خونآشامها میتوان به کتابهای دراکولا و آثار اقتباسی از آن، سری فیلمهای Twilight، سریال The Vampire Diaries و سری بازیها و انیمیشن سریالی Castlevania اشاره کرد. هر کدام از این آثار به نحوی متفاوت از خونآشامها برای خلق بستر روایی خود بهره میبرند. گستردگی آثار ساخته شده با الهام از این موجودات بسیار زیاد بوده و از فانتزیهای حماسی تا عاشقانههای نوجوانانه را در بر میگیرد.
زامبی ها در دنیای واقعی
شاید باورش سخت باشد، اما در طول تاریخ شاهد گزارشهای قابل اعتماد مشکوکی بودهایم که به صورتی هراسانگیز نشانههای زامبیها را در بر داشتهاند. بر اساس مقالهای در مجله پزشکی The Lancet در قرن گذشته سه مورد مشکوک به زامبی رویت شدهاند. مورد نخست زامبی در واقعیت زنی اهل کشور هائیتی بوده که سه سال پس از مرگ خود به نزد خانوادهاش بازگشته است. مورد دوم مردی اهل همین کشور بود که پس از 18 سال به زندگی بازگشت. بر اساس شواهد، او پس از خروج از قبر خود به کار در یک مزرعه نیشکر مشغول شده بود.
کلام آخر
در این مطلب به این سوال پاسخ دادیم که آیا زامبی واقعی وجود دارد و همچنین به تاریخچه حضور آنها و شواهد مشکوک دال بر حضور آنها در جهان پیرامون پرداختیم. حالا به نظر شما آیا زامبی وجود دارد؟ آیا مردگان متحرک واقعی هستند؟ به نظرتان کدام فیلم، سریال یا داستان تصویر بهتر و کاملتری از این موجودات عجیب ارائه داده؟ نظراتتان را در بخش دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید.
البته آخر الزمان که هست. ولی چیزی به اسم زامبی نداریم. درواقع در آخر الزمان بیشتر مردم شرور و گناه کار و آلوده و بی ایمان و فاسد و گمراه هستند که خیلی شبیه دوران الان هستش
تو چرا ازشون میترسی این فقط یه فیلم و سریاله این همه جبهه یعنی تو اون زمان بدجور ترسشو داشتی