نوآوری در کار یکی از فاکتورهای مهم در توسعه کسب و کار است. ایدههای خلاقانه میتوانند تجارت را گسترش دهند. در ادامه این مقاله خلاقیت و نوآوری در کار را مورد بررسی قرار میدهیم.
نوآوری در کار یکی از شاخصهای اصلی موفقیت در کسب و کار محسوب میشود. با ارائه و اجرای ایدههای خلاقانه میتوانید تجارت خود را گسترش دهید و اقدامات مثبتی را در جهت پیشرفت و ترقی کار خود انجام دهید. نوآوری در کار، موفقیت و پیشرفت شما را تضمین میکند و با تکیه بر ایدهها و طرحهای جدید میتوانید بر مشکلات و موانع موجود در کسب و کار غلبه کنید. یکی از رازهای اصلی هر کسب و کار موفق این است که بتوانید ایدههای جدیدی را برای به روز نگه داشتن تجارت، محصولات و خدمات خود ارائه دهید. به فرآیند تحقق آن ایدهها، نوآوری گفته میشود.
در حالی که فکر کردن و عملی ساختن ایدههای جدید یک مرحله از روند کار است، اما کسب و کارها وظیفه دارند تا آن ایدهها را به سمت و سویی هدایت کنند که در نهایت منجر به تولید محصولات و خدماتی شوند که به نفع مشتریان است و میتوانند نیازها و خواستههای آنان را به بهترین شکل ممکن برآورده سازند.
شرکتهایی که نوآوری در کار را به بهترین شکل انجام میدهند، شرکتهایی هستند که در نهایت به موفقیت پایدار و همیشگی دست پیدا خواهند کرد. مشاغلی که به صورت تیمی کار میکنند، شانس بیشتری را برای ارائه و اجرای ایدههای جدید دارند؛ زیرا افراد مختلف در تیم دارای تفکرات خلاق گوناگونی هستند که میتوانند ایدههای ناب و کارآمدی را ارائه دهند که در نهایت موجب پیشرفت و موفقیت شرکت میشوند.
فقط ارائه ایده نمیتواند موفقیت شما را تضمین کند، بلکه اجرای موفق آن نیز بخش مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. یک ایده خلاقانه زمانی منجر به موفقیت میشود که به بهترین شکل اجرا شود. بنابراین به خاطر داشته باشید که خلق ایده و اجرای آن به یک اندازه اهمیت دارند و باید مورد بررسی قرار گیرند. در ادامه این مقاله همه چیز را درباره نوآوری در کار، انواع مختلف و تکنیکهای آن به شما آموزش خواهیم داد. پس اگر به دنبال توسعه کسب و کار خود هستید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
خلاقیت و نوآوری چیست؟
نوآوری در مفهوم مدرن خود به معنای ایده جدید، افکار خلاق، تصورات جدید در قالب یک دستگاه یا یک روش است. نوآوری نیز اغلب به عنوان ارائه راهحلهای بهتری در نظر گرفته میشود که نیازهای جدید یا نیازهای موجود در بازار را برآورده میسازد. چنین نوآوریهایی با ارائه محصولات، فرآیندها، خدمات، فناوریها یا مدلهای تجاری مؤثرتری که در دسترس بازارها، دولتها و جامعه قرار میگیرد، همراه خواهند بود. نوآوری به اختراع مربوط میشود، اما به همان شکل نیست؛ زیرا نوآوری بیشتر مستلزم اجرای عملی یک اختراع است (یعنی توانایی جدید/ بهبود یافته) تا بتواند تأثیر معناداری در بازار یا جامعه داشته باشد؛ اما همه نوآوریها نیازی به اختراع ندارند.
در حالی که توسعه یک وسیله جدید اغلب به عنوان یک نوآوری توصیف میشود، اما در علم اقتصاد، علوم مدیریت و سایر زمینههای عملی و تجزیه و تحلیل، نوآوری به طور کلی نتیجه فرآیندی تلقی میشود که ایدههای مختلف و جدیدی را ارائه میدهد که بر جامعه و کسب و کارها تأثیر مثبتی بگذارد. در اقتصاد صنعتی، نوآوریها از طریق خدمات برای تأمین تقاضای روزافزون مصرفکنندگان ایجاد میشوند.
نوآوری همچنین دارای یک معنای تاریخی قدیمی است که با معنای امروزی آن کاملا تفاوت دارد. از دهه 1400 تا دهه 1600، مفهوم «نوآوری» معنای خوبی نداشت. نوآوری در آن زمان، مترادف کلماتی مانند شورش، طغیان و آشوبگری بود.
نوآوری در تجارت و اقتصاد، عاملی مؤثر و مهم در رشد کسب و کارها محسوب میشود و در کار موجب پیشرفت و رونق مشاغل میگردد. اغلب کارفرمایان به دنبال افرادی میگردند که بتوانند ایدههای خلاق و منحصربهفردی را برای توسعه کسب و کار به آنان ارائه دهند و همچنین بتوانند در اجرا و پیادهسازی آن ایدهها نیز همکاری کنند. طرح یک ایده خلاقانه و نوآورانه به تنهایی کافی نیست؛ اجرای آن ایده در تجارت و حصول نتیجه مثبت و کارآمد نیز به اندازه طرح اولیه اهمیت دارد.
انواع نوآوری
در هنگام تلاش برای خلق ایدههای نوآورانه، اغلب کسب و کارها میتوانند راهبردهای مختلفی را اتخاذ کنند که هر یک از آنها دارای مزایا و معایبی هستند. در این بخش انواع مختلف نوآوری در کار را به شما معرفی خواهیم کرد.
نوآوری باز (Open innovation)
نوآوری باز مربوط به زمانی است که شرکتها از ایدههای داخلی و خارجی برای بهبود عملکرد خود استفاده میکنند. نوآوری باز به معنای استفاده از جریانهای هدفمند و دانش برای سرعت بخشیدن به نوآوری داخلی و همچنین گسترش بازارها برای استفاده خارجی از آن نوآوری است. پایه و اساس نوآوری باز بر این است که شرکتها باید از ایدههای خارجی همانند ایدههای داخلی و مسیرهای داخلی و خارجی برای توسعه بازار استفاده کنند؛ زیرا آنها به دنبال پیشرفت فناوری خود هستند.
دانشمندی آمریکایی به نام چزبرو (Chesbrough) معتقد است که «نوآوری باز» روش سودآورتری برای نوآوری است؛ زیرا هنگامی که به درستی انجام شود، پتانسیل آن را دارد که هزینهها را کاهش دهد، بازار را گسترش دهد، تمایز را در بازار افزایش دهد و جریانهای درآمدی جدیدی را نیز به وجود آورد.
نوآوری تحول آفرین (Disruptive innovation)
نوآوری تحول آفرین مربوط به زمانی است که محصولات یا خدمات جدید در سطح پایینی از بازار شروع به فعالیت میکنند، اما در نهایت به سطوح بالاتری دست پیدا میکنند و رقبای خود را مغلوب میسازند. در تئوری کسب و کار، نوآوری تحول آفرین، نوآوری است که یک بازار و شبکه ارزش جدید را ایجاد میکند که سرانجام موجب اختلال در بازارهای موجود میشود و شرکتها، محصولات و پیشروهای اصلی و کلیدی در بازار را برکنار میکند.
تمام نوآوریها، تحول آفرین محسوب نمیشوند، حتی اگر باعث تغییرات گستردهای شوند. به عنوان مثال، تولید اولین خودروها در اواخر قرن نوزدهم نوآوری تحول آفرین نبودند؛ زیرا آن اتومبیلها بسیار لوکس و گران قیمت بودند و بازار وسایل حمل و نقل ابتدایی و سنتی مانند گاری، کالسکه و درشکه را مختل نمیکردند. بنابراین، نوآوری تحول آفرین به نوآوری گفته میشود که بتواند پس از مدتی تمام رقبای خود را کنار بزند و در بازار یکه تاز شود.
نوآوری معکوس (Reverse innovation)
نوآوری معکوس به معنای آن است که یک محصول یا خدمات پیش از معرفی و گسترش در دنیای صنعتی و کشورهای توسعه یافته، برای اولین بار در کشورهای در حال توسعه رونمایی میشوند. نوآوری معکوس فرآیندی است که به موجب آن کالاهایی که به عنوان مدلهای ارزان قیمت برای پاسخگویی به نیازهای کشورهای در حال توسعه، مانند ابزارهای پزشکی در کشورهایی با زیرساخت محدود تولید شدهاند، بعداً به عنوان کالاهای نوآورانه با هزینه کم در دسترس خریداران غربی قرار میگیرند.
روند نوآوری معکوس با تمرکز بر نیازهای مصرفکنندگان برای ارائه محصولات کم هزینه در کشورهایی مانند هند آغاز میشود. پس از تولید محصولات برای این بازارها، آنها سپس در مناطقی دیگر حتی در غرب، با قیمتهای پایین فروخته میشوند که این امر باعث ایجاد بازارهای جدید و استفاده بیشتر از این نوآوریها میشود. به طور معمول، شرکتها فعالیتهای جهانیسازی خود را با از بین بردن ویژگیهای گران قیمت از محصول تولید شده خود شروع میکنند و سپس سعی میکنند این محصولات را در کشورهای در حال توسعه به فروش برسانند. متأسفانه این رویکرد، چندان رقابتی محسوب نمیشود و تنها کاری که انجام میدهد این است که مؤثرترین اقشار جامعه را در کشورهای در حال توسعه هدف قرار میدهد.
نوآوری تدریجی (Incremental innovation)
نوآوری تدریجی مربوط به زمانی است که شرکتها برای اطمینان از حفظ جایگاه فعلی خود در بازار، تغییرات کوچکی را در محصولات و خدمات خود ایجاد میکنند. در واقع شرکتها با استفاده از نوآوری تدریجی، به جای آن که محصولات یا خدمات را به طور کامل تغییر دهند، صرفا آنچه را که در حال حاضر وجود دارد کمی تغییر میدهند و ویژگیهای آن را کم و زیاد میکنند. نوآوری تدریجی در اصل، فرآیند پیشرفتهای جزئی در محصولات، خدمات، فرآیندها، روشها یا حتی خود سازمان موجود است.
تا زمانی که یک تغییر، موجب ایجاد ارزش شود و عنصر جدیدی را به وجود آورد، میتواند به عنوان نوآوری تدریجی طبقهبندی شود. بنابراین میتوانیم بگوییم که تقریبا هر سازمانی، نوآوری تدریجی را انجام میدهد. نوآوری تدریجی در مقایسه با نوآوری تحول آفرین، نیازی به جهشهای بزرگ در فناوری ندارد و معمولا تأثیر زیادی در پویایی بازار نخواهد داشت.
نوآوری رادیکال (Radical innovation)
نوآوری رادیکال از زیرساختهای موجود، داراییها و قابلیتهای اصلی شرکت شما برای ایجاد محصولات یا خدماتی استفاده میکند که در صنعت شما تغییرات اساسی ایجاد میکند و باعث پیشرفت آن میشود. نوآوری رادیکال بستگی به همکاری و خلاقیت کارکنان یک شرکت در جهت دستیابی به اهداف مشترک دارد. نوآوری رادیکال اغلب توسط تیمهای تحقیق و توسعه انجام میشود و از فناوریهای جدید به عنوان راهی برای صعود سریع به صدر بازارهای جدید استفاده میکنند.
این نوع از نوآوری درگیر اکتشاف، اختراعات و فناوریهای جدید است و اساساً با نوآوری تدریجی که مربوط به بهرهبرداری از فناوری موجود است، تفاوت بسیاری دارد. نوآوری رادیکال به یک شرکت کمک میکند تا از رقبای خود پیشی بگیرد و به سرعت رشد کند. این نوآوری، چنان تغییرات چشمگیری در فرآیندها، محصولات یا خدمات ایجاد میکند که بازارها یا صنایع موجود را دگرگون میسازد و یا محصولات جدیدی را ابداع میکند.
تکنیک هایی برای خلق نوآوری در کار
حال که با انواع مختلف نوآوری آشنا شدید، اکنون زمان آن است تا شما را با چندین تکنیک موثر برای خلق نوآوری در کار آشنا کنیم. برای نوآوری در کار شیوههای بسیار زیادی وجود دارد که هر کدام با توجه به نوع صنعت و فعالیت شما میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. در این بخش چندین تکنیک کلیدی را برای ایجاد نوآوری در کار به شما معرفی میکنیم.
کنجکاو باشید و اطلاعات بیشتری جمع آوری کنید
رهبران بازار در صورتی میتوانند رهبر بازار باقی بمانند که برای یادگیری، جمعآوری اطلاعات بیشتر و شناسایی روند بازار کنجکاو و فعال باشند و سعی کنند با در نظر گرفتن رقابت در بازار بتوانند فرصتهای جدیدی را برای پیشرفت و توسعه کسب و کار خود کشف کنند. برای انجام این کار باید یک روش منظم برای جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و کاربرد آنها در تجارت داشته باشید. داشتن منابع اطلاعاتی موثق، تعامل با همکاران در کارگاهها و کنفرانسها، شرکت در جلسات تجاری، سمینارها و تعامل با رهبران فکری به شما کمک میکنند تا بتوانید به ایدههای خلاقانهتری برای اجرا در کسب و کار خود برسید و جایگاه خود را در بازار ثابت نگه دارید.
شناسایی فرصت های نوآوری
نقاط ضعف محصولات و خدمات خود و رقبایتان را بررسی کنید و دریابید که مشتریان از کدامیک از محصولات شما یا رقیبتان رضایت کافی را ندارند. اگر مشتریان از پیشنهادهای موجود در بازار راضی نباشند، همین امر یک فرصت نوآوری عالی برای یک صنعت محسوب میشود. بنابراین هر مشکل یا بحرانی که یک محصول در بازار با آن روبرو است، فرصتی برای یک نوآوری و موفقیت به شمار میرود. شما نیز به عنوان یک رهبر فکری باید این نقاط ضعف را شناسایی کرده و در صدد رفع آنها برآیید. برطرف کردن این نقاط ضعف، نیازمند نوآوریهای خلاقانه است و تیم شما باید از این فرصت استثنایی استفاده کند و ایدههای جدیدی را برای رفع مشکلات و نارضایتیهای موجود در بازار ارائه دهد.
فراتر از کسب و کار خود قدم بردارید
غالباً بهترین ایدههای نوآوری تنها از صنعت خودتان به وجود نمیآیند، بلکه در سایر صنایع نیز میتوانید به دنبال ایدههای ناب و کارآمد باشید. سعی کنید خود را به حوزه فعالیت و صنعت خود محدود نکنید و از صنایع و کسب و کارهای مشابه برای خلق و یا توسعه ایدههای جدید استفاده کنید. برخی شرکتها، خود را فقط به تیم مشاورهای درون سازمانیشان محدود میکنند و هیچگاه فراتر از شرکت خود قدم برنمیدارند. اما راه درست این است که با الهام گرفتن از صنایع مختلف و ترکیب ایدههای گوناگون بتوانید نوآوریهای جدیدی را در کسب و کار خود به وجود آورید.
نوآوری به محل کار نیز مربوط می شود
اکثر مردم گمان میکنند که نوآوری تنها مربوط به توسعه یک محصول جدید است، اما نمیدانند که تعاملات و سازوکارهای بهتر در سازمان میتوانند میزان بهرهوری و سود را در شرکتها افزایش دهند. جو نامناسب محیط کاری میتواند منجر به پایین آمدن سطح انگیزه کارکنان شود. شرکت گوگل نیز دریافته است که محیط کاری نباید تنها یک محیط رسمی مختص به کار باشد، بلکه باید به جز تمرکز بر بخش کاری بر جنبههای انگیزشی محیط کار نیز توجه داشت.
دفاتر گوگل به جز بخش کاری و اداری دارای اتاق بازی، کافیشاپ، آشپزخانه، سالنهای کنفرانس، کتابخانه و چندین بخش جذاب دیگر است که با هدف فراهم کردن محیطی شاد برای تقویت روحیه کارکنان و افزایش بازدهی کاری ایجاد شدهاند. زمانی که کارمندان در محیطی شاد و مثبت کار کنند، مطمئنا میتوانند در کنار یکدیگر همکاری موثرتری داشته باشند و ایدههای خلاقانهتری را نیز ارائه دهند.
مدیریت شرایط دشوار در هنگام خلق نوآوری در کار
بسیاری از سازمانها با چالش ارائه و توسعه کالاهای جدید روبرو هستند که تفاوت چشمگیری با نسخه فعلی آن دارد، اما نمیتوانند از ارائه و معرفی آن صرف نظر کنند. تمرکز اصلی شرکت IBM، تولید رایانههای بزرگ بود و حتی وقتی بخش رایانههای شخصی را راهاندازی کرد، قدرت خود را در تولید رایانههای بزرگ حفظ کرد و توجه خود را فقط به محصول جدیدش معطوف نکرد. بنابراین در هنگام اجرای طرحهای نوآورانه جدید در کسب و کار خود سعی کنید از مدلهای پیشین خود نیز پشتیبانی کرده و در تمام حوزهها قدرت خود را حفظ کنید و همچنین بر مشکلاتی که ممکن است در حین روند اجرای ایدهها با آنها مواجه شوید نیز غلبه کنید.
ایده های خوب می تواند از طرف مشتریان حاصل شود
با برقراری ارتباط آزاد با مشتریان، میتوانید نقاط ضعف کسب و کار خود و یا نارضایتی مشتریانتان را دریابید و این امر میتواند در توسعه خدمات یا ارائه ایدههای بهتر، کمک شایانی به شما کند. برای شروع، باید این اطمینان وجود داشته باشد که آیا مشتریان واقعاً خواهان تغییر در محصول یا خدمات هستند یا خیر. فقط به خاطر ایجاد یک نوآوری، دست به ارائه و ایجاد هر نوآوری نزنید. نظرسنجیهای مشتری، رسانههای اجتماعی مختلف و تحقیقات بازار، کمک میکند تا دریابید که مشتریان خواستار ایجاد چه نوع تغییراتی در محصولات و خدمات شما هستند. پس برقراری ارتباط موثر با مشتریان نیز میتواند موجب نوآوری در کار شود.
سخن آخر
ما در این مقاله نوآوری در کار را به طور کامل مورد بررسی قرار دادیم. همانطور که خواندید، نوآوری در کار یکی از فاکتورهای بسیار مهم در توسعه یک کسب و کار است. اما باور غلطی که وجود دارد این است که نوآوری برای شروع یک کسب و کار ضروری است، اما رهبران بازار به ایجاد نوآوری در کار نیازی ندارند که این باور با حقیقت بسیار فاصله دارد و توسط محققان رد شده است.
نوآوری میتواند در هر سازمانی در جهت توسعه و بهبود عملکرد آن اتفاق بیفتد. بنابراین رهبران بازار برای حفظ جایگاه خود حتما باید به فکر ارائه ایدههای جدید و نوآوری در کار خود باشند تا بتوانند رهبر بازار باقی بمانند. شرکتهای نوپا نیز باید از ایدهها و نوآوریهای خلاقانه استفاده کنند تا بتوانند نام تجاری خود را در بازار مطرح سازند. بنابراین نوآوری در کار برای سازمانها و یا شرکتها، موضوع حائز اهمیتی محسوب میشود. آیا شما تاکنون تجربه ارائه ایدههای نوآورانه در کار خود را داشتهاید؟ لطفا تجارب و نظرات خود را در بخش ارسال دیدگاه با ما در میان بگذارید.