احتمالا تغییر شغل، یکی از استرسزاترین موقعیتها در زندگی کاری شما است. ما در این مقاله چندین دلیل قانع کننده برای تغییر شغل را به شما معرفی خواهیم کرد.
تغییر شغل یکی از مهمترین تصمیماتی است که یک فرد شاغل در زندگی کاری خود میگیرد. شما ممکن است سالها به عنوان بخش مهمی از یک سازمان، مشغول به کار بوده باشید و تبدیل به یکی از اعضای برجسته آن کسب و کار شده باشید. اما گاهی اوقات بنا به دلایل مختلف و به ناچار مجبور به ترک شغل فعلی خود هستید. تغییر شغل، تصمیم سادهای نیست و باید با آگاهی انجام شود. یکی از مشکلات تغییر شغل این است که شما دیگر نمیتوانید عادات قبلی و روزانه خود مانند زمان استراحت، چای خوردن، گپ و گفت با همکاران و غیره را که در شغل قبلی خود داشتهاید، به محل کار جدید ببرید و باید با روال و قوانین محل کار جدید انس بگیرید. مسلما ترک عادت در ابتدا ممکن است کمی دشوار به نظر برسد.
ارتباطات شخصی شما نیز بُعد دیگر تصمیم به تغییر شغل است. با ترک شغلتان ارتباط شما با همکارانی که سالها با آنها کار کردهاید نیز ممکن است قطع یا حداقل بسیار کمرنگ شود. تغییر شغل به معنای خداحافظی با همکارانی است که با آنها احساس صمیمیت و راحتی میکردید. با این حال تصمیم به تغییر شغل، تصمیم سخت و جدی است و شما گاهی اوقات با توجه به برخی شرایط خاص مجبور به ترک شغل خود هستید. تغییر دشوار است، اما تغییر شغل برای رشد شخصی و حرفهای شما ضروری است. ممکن است شغل فعلی شما برایتان مناسب نباشد و یا حقوق مناسبی از آن دریافت نکنید و این امر از رشد و پیشرفت شما جلوگیری میکند.
در ادامه این مقاله چندین دلیل قانعکننده را برای تغییر شغل به شما معرفی خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
10 دلیل قانع کننده برای تغییر شغل
در این قسمت به 10 دلیل محکم و قانعکننده برای تغییر شغل اشاره خواهیم کرد.
1. کسب دانش و اطلاعات بیشتر
به منحنی یادگیری خود که درهنگام شروع کار فعلیتان فکر کنید، احتمالاً دورهای را برای خو گرفتن با کار جدید و پس از آن دوره طولانیتری را برای یادگیری جزئیات دقیق کار گذراندهاید. در حالت ایدهآل، شما این مراحل را با رسیدن به سطح تسلط کافی بر وظایف روزانه خود به اتمام رسانده و در بخشی از سازمان مربوطه به عنوان متخصص شروع به کار کردهاید. اما آیا شما توانایی انجام کارهای بیشتری را دارید؟ آیا میتوانید با تکرار این روند در یک موقعیت جدید، پایه دانش شغلی خود را در یک موقعیت شغلی جدید ارتقا دهید؟ قطعا پاسخ این سوالات «بله» است.
برخی محققان به این نتیجه رسیدهاند که یک کارگر معمولی در طی سه سال میتواند در شغل خود متخصص و حرفهای شود. پس از رسیدن به این مرحله روند یادگیری و تجربه وی کاهش پیدا میکند. به همین دلیل محققان اذعان دارند که تغییر شغل پس از طی این سه سال، روند یادگیری کاریتان را مجددا احیا میکند و این امکان را برای شما فراهم میکند تا بتوانید سریعا برای شروع سه سال دیگر در یک شغل جدید اقدام کنید و تجارب جدیدی بدست آورید.
2. افزایش قدرت کسب درآمد
همه شرکتها با شرایط کاری یکسانی کار نمیکنند. به همین ترتیب، شما با انجام دادن کار فعلی و مهارت خاص خود در صنایع مختلف دیگر، میتوانید درآمد بیشتری کسب کنید. دانستن چنین تفاوتهایی در نحوه و میزان پرداخت حقوق ماهیانهتان، دلیل محکمی برای تغییر شغل شما محسوب میشود. برخی از صنایع، ترکیبی از شرکتهای بزرگ و کوچک را دارند که برای انجام کار مشابه از آنها استفاده میکنند.
ممکن است شرکتی که شما در آن مشغول به کار هستید، نسبت به شرکت زیر مجموعه دیگر درآمد کمتری داشته باشد و یا ممکن است مهارتهای شغلی شما در یک صنعت نسبت به صنعتی دیگر بسیار با ارزشتر و کارآمدتر باشد. به عنوان مثال، یک مدیر بازاریابی برای یک شرکت غیرانتفاعی کوچک مسلما درآمد کمتری نسبت به یک مدیر بازاریابی در یک تولیدکننده صنعتی بزرگ دارد. آگاهی از این که همکارانتان در صنایع مشابه در حوزه تخصصی شما درآمد بیشتری کسب میکنند، دلیل خوب و محکمی برای تغییر شغل محسوب میشود.
3. شغل فعلی تان شما را به چالش نمی کشد
حتما تاکنون از دوستان و آشنایان خود شنیدهاید که به دنبال یک شغل بیدردسر (Cushy job) میگردند. یعنی شغلی که کار در آن آسان باشد، با سرعت انجام شود و اصلاً چالشبرانگیز نباشد. داشتن شغل ساده و بیدردسر هیچ تجربه جدید و یا مهارت خاصی را به شما نمیآموزد و از پیشرفت و رشدتان جلوگیری میکند. شغل باید پرهیجان و چالشبرانگیز باشد و شما را درگیر خود کند. محققان نیز اذعان دارند که یک شغل خوب، شغلی است که شما را وادار به فعالیت میکند و بسیار چالشبرانگیز است، البته بدون آنکه شما را خسته کند و یا دچار افسردگی شغلی شوید.
داشتن شغل ساده ممکن است عادتهای بدی را در شما به وجود آورد و ناچار شوید برای گذراندن ساعت رسمی کاری خود مشغول به بازیهای آنلاین و یا وبگردی شوید. مسلما داشتن چنین شغلی هیچ دستاورد مثبتی برای شما به همراه نخواهد داشت. بنابراین در این موقعیت باید به تغییر شغل خود فکر کنید.
4. دیگر نتوانید رئیس خود را تحمل کنید
حتما گاهی اوقات موقعیتهایی پیش میآید که با رئیس خود دچار چالش میشوید که این امری طبیعی است. اما اگر این «گاهی اوقات» تبدیل به «همیشه» شود، دیگر وقت آن است که به فکر تغییر شغل خود باشید. شاید احساس کنید که رئیس شما وظایف خود را به نحو احسن انجام نمیدهد و یا شاید سیاستهای کاری او را نپسندید و یا حتی ممکن است با رئیس خود یک مشکل اساسی داشته باشید که هر گفتکو و تعاملی میان شما را تنشزا میکند و باعث آزردگی شما میشود. مطمئنا ماندن در چنین محیط کاری اصلا به صلاح شما نیست. اگر با این وضعیت روبرو هستید، به این فکر کنید که واقعا چه چیزی باعث رنجش شما از رئیستان میشود. اگر مشکلتان عمقی و جدی بود، حتما شغلتان را تغییر داده و از آن محیط تنشآور دوری کنید.
5. ورشکستگی کارفرما
اگر فکر میکنید که شرکتی که در آن کار میکنید در حال ورشکستی است، حتما به فکر تغییر شغل خود باشید. یک شرکت ورشکسته مطمئنا نمیتواند به تعهدات کاری خود نسبت به پرداخت حقوق کارمندانش عمل کند. دلایل زیادی برای ورشکستگی یک شرکت وجود دارد. برخی شرکتها ممکن است به دلیل ضعف مدیریتی و یا کمبود بودجه با شکست مواجه شوند و کسب و کارشان سقوط کند. اگر متوجه شدید که در محیط کار شما اتفاقات عجیبی میافتد و کارفرمای شما اقدام به تعدیل نیرو کره است، بدانید که باید شغل خود را تغییر دهید. مطمئنا کار در یک شرکت ورشکسته و شکست خورده، هیچ موفقیتی برای شما به همراه نخواهد داشت.
6. تغییر شرایط زندگی
فرض کنید با شخصی که در یک شهر دیگر کار میکند ازدواج کردهاید و یا همسرتان یک پیشنهاد شغلی فوقالعاده برای کار در شهر دیگری دریافت میکند و شما نیز مجبور هستید همراه وی به آن شهر نقل مکان کنید. یا شاید بچهدار شوید و یا والدین مسنی داشته باشید که احتیاج به مراقبت دارند. در این صورت شما باید زمان بیشتری را با خانواده خود بگذرانید و وضعیت شغلی فعلیتان ممکن است اجازه این نوع تغییر در اولویتها را به شما ندهد.
یک کارمند هوشمند و عاقل، این تغییرات را در وقت مناسب به رئیس خود اطلاع میدهد. با این کار نه تنها به رئیس خود احترام میگذارید، بلکه باعث میشود او نیز در این شرایط انعطاف بیشتری نسبت به تغییر موقعیت و شرایط شما نشان دهد و سعی کند شما را حتی با آن شرایط ویژه نیز در کسب و کار خود نگه دارد. شاید کارفرمای شما زمان کافی برای هماهنگ شدن با نیازهای شغلی و شرایط جدیدتان را داشته باشد و یا به شما در پیدا کردن شغل جدید در شرکتی که پاسخگوی نیازهای زندگیتان باشد کمک کند. با این حال، اگر کارفرمای شما برای ادامه همکاری با شرایط جدید شما موافقت نکرد، دیگر وقت آن است که شغلی جدید و متناسب با زندگی فعلیتان پیدا کنید.
7. اختلاف با کارمندان دیگر
هر شرکت، اداره و تیم شغلی باید فرهنگ کاری خود را توسعه دهد. تصور کنید کارمندان یک اداره، موضوعات مشترک بسیاری برای صحبت و گفتگو دارند و همین امر سبب میشود تا رابطه دوستانهای میان آنان شکل بگیرد. چنین ارتباطات دوستانهای میتوانند منجر به روابط کاری صمیمانهتر و باکیفیتتری گردند و محیط رسمی کار را به محیطی آرام تبدیل کنند. اما اگر در محیط کار با همکاران خود رابطه دوستانهای ندارید و در محیط کار مرتبا با چالشهای جدی روبهرو میشوید، باید به فکر تغییر شغل خود باشید؛ زیرا هیچ چیز از آرامش خاطر شما و همچنین احساس امنیت خاطر در محیط کار مهمتر نیست. پس اگر با همکارانتان دارای اختلافات جدی هستید و به هیچ وجه نمیتوانید ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار کنید، حتما از آن محیط کاری دور شوید.
8. شغل شما بر روی نقاط ضعف شما متمرکز است
شاید شما کار فعلی خود را با این تصور آغاز کرده باشید که به شما امکان میدهد از نقاط قوت منحصربهفرد خود برای انجام کارها استفاده کنید. زمانی که کار را شروع کردید و شروع به یادگیری قوانین و ضوابط آن کردید، متوجه میشوید که این کار به جای آنکه استعدادهای شما را شکوفا کند، در حال سرکوب کردن تواناییها و نقاط قوت شماست و هیج ارتباطی با تخصص شما ندارد. اگر در موقعیتی قرار دارید که بیشتر بر نقاط ضعف شما تمرکز میشود، آیا راهی برای ایجاد تعادل وجود دارد؟
شاید شما از این طریق بتوانید مهارتهای جدیدی یاد بگیرید که باعث میشوند در کار خود پیشرفت کنید. شاید در آن شرکت کار دیگری وجود داشته باشد که با تواناییهای شما مطابقت بیشتری دارد. اگر تفاوت میان کارهایی که باید انجام دهید و کاری که دوست دارید انجام دهید خیلی زیاد باشد، آنگاه میتوانید این موضوع را با کارفرمای خود در میان بگذارید. با رئیس خود صادق باشید؛ توضیح دهید که کار فعلیتان با استعدادها و تواناییهای شما مطابقت ندارد و شاید در موقعیتی دیگر بتوانید عملکرد بهتری نسبت به الان داشته باشید.
اگر شرایط خود را به خوبی توضیح دهید، رئیس شما ممکن است مایل به همکاری با شما باشد و موقعیت شغلیتان را متناسب با علایق و توانمندیهای شما تغییر دهد تا بتوانید از نقاط قوت خود بهره کافی را ببرید. تحقق این امر در برخی موارد شاید امکانپذیر نباشد، اما صحبت با رئیستان و فرصت دادن به وی برای کمک کردن به شما، پیش از ترک شغلتان نشاندهنده اخلاق حرفهای شما در کار است. اگر رئیستان با جابجایی موقعیت شغلی شما در شرکت موافقت نکرد، در این صورت باید شغل خود را تغییر دهید و به دنبال شغلی باشید که بتوانید در آن از نقاط قوت خود استفاده کرده و استعدادهای خود را نیز شکوفا کنید.
9. پیشنهاد موقعیت شغلی بهتر
افراد حرفهای که در شغل خود بهترین هستند، مورد توجه قرار میگیرند. شرکتها برای انجام کارهای خود به دنبال افراد حرفهای و باتجربه میگردند. اگر در حوزه کاری خود بهترین هستید و میتوانید وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهید، مورد توجه رقبا و یا سازمانهای بزرگتر قرار میگیرید و در نتیجه پیشنهادات شغلی بهتری دریافت خواهید کرد. ممکن است یک شرکت، پیشنهاد شغلی بهتری را با حقوق و مزایای بالاتر نسبت به شغل فعلیتان به شما پیشنهاد دهد. اگر چنین موقعیتی برایتان پیش آمد، حتما از این فرصت شغلی فوقالعاده استفاده کنید.
10. آمادگی برای یک حرفه جدید
دقیقاً مانند یک تغییر عمده زندگی، تغییر در اهداف شغلی یا خواستههایتان نیز ممکن است مستلزم تغییر شغل شما باشد. شاید با اتمام دانشگاهتان فرصتهای کاری جدید و بهتری برای شما پیش بیایند و یا ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که بخواهید شغل و حرفه جدیدی را امتحان کنید.
این نوع انتقال و تغییر شغل اغلب پس از یک دوره طولانی فکر و بررسی، مشورت با دیگران و یا حتی گذراندن دروههای آموزشی سرانجام به وقوع میپیوندد و یا ممکن است برای عملی کردن این تصمیم، سالها برنامهریزی کرده باشید. به هرحال این جابجاییها اغلب با موفقیت همراه خواهند بود. اگر از شغل فعلی خود رضایت دارید، میتوانید حرفه جدیدی که آموختهاید را در کنار شغل خود دنبال کنید؛ اما اگر شغل کنونی شما مانع پیشرفتتان در حوزهای که به تازگی آموختهاید و در آن امکان موفقیت بیشتری دارید میشود، با خیال راحت میتوانید به تغییر شغل خود فکر کنید.
ما در این مقاله 10 دلیل قانعکننده را برای تغییر شغل به شما معرفی کردیم. گاهی اوقات مجبورید از شغل فعلی خود استعفا دهید و شغل دیگری پیدا کنید. با توجه به دلایل ذکر شده، تغییر شغل میتواند علل مختلفی داشته باشد. هر فرد با توجه به شرایط زندگی شخصی و کاری خود باید تصمیم بگیرد که در شغل کنونی خود به فعالیت ادامه دهد و یا به مشاغل جدید فکر کند. همه چیز به شما و شرایطتان بازمیگردد. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که هرگز برای تغییر شغل عجولانه تصمیم نگیرید. سعی کنید تمام جوانب را به دقت بسنجید و سپس نسبت به ادامه همکاری و یا ترک شغل فعلی خود اقدام کنید.