کارهای هنری که با موضوع فضا خلق می شوند همگی دارای نوعی حالت خوشایند هستند. چه یک رمان علمی تخیلی ساده لوحانه چه یک کارهنری پیشگام توسط ناسا، در همه ی آن ها این حالت وجود دارد. یکی از برجسته ترین کارهای هنری که اخیرا به مساله ی فضا و رابطه ی انسان با آن پرداخته، آثار یک نقاش لهستانی به نام ماسیه ربیژ (Maciej Rebisz) است.
ربیژ یک هنرمند مفهومی است و آثارش چنان عمق دارند که بی درنگ مخاطب را به درون خود می کشند. او در یکی از کارهای خود به نام « فضایی که هرگز نبود» مساله ی فضا را محور خلق یک مجموعه ی هنری ساخته است. « فضایی که هرگز نبود» شامل مجموعه ای از نقاشی های فوق العاده جذب کننده است. ربیژ در خلق آن به این مساله اندیشیده است که آینده ی بشر در منظومه ی خورشیدی چگونه خواهد بود.
ماسیه ربیژ برای یک استودیوی ساخت انیمیشن های کامپیوتری به نام Platige Image کار می کند که در شهر ورشو لهستان واقع شده است. او در این مرکز روی آثار متعددی با تم فضایی کار کرده است؛ آثاری از قبیل سایبر پانک 2077، فیلم کوتاه آژانس فضایی اروپا به نام « بلندپروازی».
ربیژ اما در دنیای فناوری هم فعالیت مستمری دارد. او بازی های صفحه های و کارتی مختلفی را طراحی کرده که از جمله ی آن ها می توان به Netrunner ، جنگ ستارگان LCG، جهان های مرکز و غیره اشاره کرد.
ماسیه ربیژ از 15 سالگی نقاشی را شروع کرد. در آغاز دوره ی جوانی ناگهان متوجه ی دنیای بزرگ کارهای هنری دیجیتال شد. ربیژ خیلی زود شیفته ی دنیاهای فتح نشده ی بی انتها در هنرهای دیجیتالی گشت تمام کوشش خود را در این زمینه متمرکز کرد.
به نقل از خود ربیژ، آثار علمی تخیلی هنرمندانی همچون کریس فاس، جان هریس و جان برکی به شدت روی وی تاثیر گذاشت اما آنچه که بیش از همه در زمینه ی تم فضایی الهام بخش او بود « نقاشان بی نام و نشان ناسا هستند که کار خود را از رقابت فضایی میانه ی قرن بیستم آغاز کرده اند ».
ربیژ در مورد کار « فضایی که هرگز نبود» می گوید ایده ی شکل گیری این اثر از تمی گرفته شده که از کودکی در او شوق و ذوق خاصی ایجاد می کرده است. وی می نویسد:
ایده ی خارج شدن از این دنیا، دیدن جهان های دیگر، دیدن مکان هایی که هرگز چشم هیچ موجود زنده ای آن ها را ندیده است و کشف ناشناخته ها؛ همه ی این ها همیشه برای من جادویی بوده است.
ربیژ به جای اینکه تنها سراغ کشیدن تصاویر سفینه های پر زرق و برق و تکنولوژی های عجیب و غریب برود، مدت های مدیدی در مورد حضور انسان در فضا تحقیق کرده است. او وقت و انرژی بسیاری صرف کرد تا بفهمد در آینده، انسان در فضا چه شکل و شمایلی خواهد داشت. او این آگاهی گرانبهای خود را صرف به وجود آوردن نمایی واقع گرایانه از دانش و مهنذسی کرده است. نمایی که رد پای آن را می توان در نقاشی های مجموعه ی « فضایی که هرگز نبود» مشاهده کرد.
در میانه ی راه خلق « فضایی که هرگز نبود» ربیژ سعی کرد به تصویری از اکتشاف انسان در آینده برسد. به این منظور ربیژ سعی کرد تصور کند اگر برنامه ی آپولو برای کشف سیاره ی زهره به کار گرفته می شد چه تصویری به وجود می آمد. او از این تغییر حالت رویدادهای گذشته در چند جای دیگر هم استفاده کرده، مثلا تصور کرده اگر اتحادیه جماهیر شوروی موفق می شد روی ماه فرود می آمد، چه رخ می داد.
خود او تغییر ذهنی تاریخ در « فضایی که هرگز نبود» را اینگونه بازگو می کند:
فرض کنید رقابت فضایی هرگز در جهان به اتمام نمی رسید. فرض کنید سازمان های فضایی بسیار بهتر از ارتش ها تامین مالی می شدند. دنیایی را در نظر بگیرید که در آن شرکت های فضایی خصوصی به وجود می آید و پیشرفت صنایع فضایی را به شدت سریع تر می کند. جایی که مردم هرگز انتخاب اهداف بلندپروازانه و رویاپردازی را رها نمی کنند.
وی در مورد آثار به دست آمده و تاثیرگذاری آن ها می گوید:
بسیاری از مردم هنگامی که آثار هنری از آن ها الهام می گیرند. این اتفاق برای هرکسی می تواند بیفتد، از مهندسان و سیاستمداران تا هر کس دیگری. به نظر من مهم است مردم مردم از اکتشافات فضایی الهام بگیرند و پدیده های بزرگی را که در این زمینه دنبال می کنیم بشناسند.