کتاب هفت عادت مردمان موفق نوشته استفان کاوی اثری در زمینه توسعه فردی است. در این مقاله میتوانید با کتاب The 7 Habits of Highly Effective People بیشتر آشنا شوید.
کتاب هفت عادت مردمان موفق نوشته استفان کاوی، کتابی با هدف خویشتنپروری است. این کتاب بر اساس این اعتقاد کاوی که «طوری که ما جهان را میبینیم کاملاً بر اساس ادراک خودمان است» نوشته شده است. او میگوید برای تغییر یک وضعیت معین، باید خودمان را تغییر دهیم و برای اینکه خودمان را تغییر دهیم، باید بتوانیم ادراک خود را تغییر دهیم. همه ما میخواهیم موفق شویم و یکی از مسیرهایی که به موفقیت منتهی میشود، شناسایی عادتهایی است که میتواند در این ماجراجویی به ما کمک کند. توصیه میشود با خواندن کتاب پرفروش استفان کاوی، یعنی کتاب 7 عادت مردمان موفق، این مسیر را شروع کنید. اگر وقت ندارید که تمام 432 صفحه را بخوانید، با پلازا همراه باشید تا خلاصه این هفت عادت مردمان موفق را با هم بخوانیم.
آنچه در ادامه میخوانید:
- معرفی کتاب هفت عادت مردمان موفق
- معرفی نویسنده کتاب 7 عادت مردمان موفق
- هفت عادت مردمان موفق چه هستند؟
- ترجمه های فارسی کتاب هفت عادت مردمان مؤثر
معرفی کتاب هفت عادت مردمان موفق
کتاب هفت عادت مردمان مؤثر با توضیح اینکه چند نفر از افرادی که به درجه بالایی از موفقیت رسیدهاند همچنان خود را با یک نیاز درونی برای توسعه اثربخشی شخصی و رشد روابط سالم با افراد دیگر درگیر میبینند، شروع میشود.
کاوی با مطالعه بیش از 200 سال ادبیات در مورد مفهوم «موفقیت»، تغییر بسیار مهمی را در شیوه تعریف موفقیت انسانها در طول زمان نشان داد. در اوایل این دوره دویست ساله، پایه و اساس موفقیت به «منش» (چیزهایی مانند صداقت، فروتنی، وفاداری، خویشتن داری، شجاعت، عدالت، صبر، صنعت، سادگی، فروتنی و قانون طلایی) متکی بود. اما از حدود دهه 1920، نحوه مشاهده موفقیت افراد به آنچه كاوی «شخصیت» مینامید تغییر یافته است.
شخصیت از دید وی به این مفهوم است که موفقیت به خاطر آن تصویری که شخص از خود ارائه میدهد مانند حالات و رفتارش به دست میآید. این روزها مردم به دنبال حل مسائل به شکلی سریع هستند. آنها فرد، تیم یا سازمان موفقی را میبینند و میپرسند «چگونه این کار را میکنی؟ تکنیکهای خود را به من بیاموز!».
اما این میانبرهایی که به امید صرفهجویی در وقت و تلاش حین رسیدن به نتیجه مطلوب به دنبالشان هستیم، فقط چسبزخمهایی هستند که راهحلهای کوتاه مدت را ارائه میدهند. آنها به اصول اساسی رسیدگی نمیکنند.
کاوی مینویسد: «مشکل آن چیزی است که ما به شکل مشکل میبینیم». وی بر این عقیده است که ما باید به خودمان اجازه دهیم که از جنبه درست نگاه کنیم تا اساساً خودمان را تغییر دهیم. نه اینکه فقط نگرش و رفتار خود را به شکلی سطحی عوض کنیم تا به تحقق واقعی اهدافمان دست یابیم. این جایی است که هفت عادت افراد بسیار مؤثر به وجود میآید:
- عادات 1، 2 و 3 بر روی تسلط بر خود و انتقال از وابستگی به استقلال متمرکز شدهاند.
- عادتهای 4، 5 و 6 بر توسعه کار تیمی، همکاری و مهارتهای ارتباطی و انتقال از استقلال به اتکای متقابل متمرکز هستند.
- عادت 7 بر رشد و پیشرفت مداوم متمرکز شده است و تمام عادات دیگر را در برمیگیرد.
معرفی نویسنده کتاب 7 عادت مردمان موفق
استفان ریچاردز کاوی، نویسنده برجسته ادبیات غیرداستانی آمریکایی بود. او شخصیتی بااستعداد داشت و به عنوان یک تاجر موفق، مدرس و سخنران تأثیرگذار عمومی به شمار میرفت. وی برای نوشتن یکی از تأثیرگذارترین کتابهای تجاری قرن بیستم با عنوان هفت عادت مردمان موفق نزد مردم بسیار شناخته شده است.
در سال 2004، کاوی در ادامه 7 عادت، «هشتمین عادت: از اثربخشی تا عظمت» را منتشر کرد. وی در این کتاب در مورد کیفیت اثربخشی تأکید کرد و باور داشت در عصر دانشورز (افرادی که کار آنها مبتنی بر اطلاعات است)، این اثربخشی مورد بیمهری واقع شده است. همچنین وی در این کتاب به «پنج رفتار سرطانی» که مانع رسیدن افراد به اهدافشان میشود نیز اشاره کرده است. این رفتارها شامل انتقاد، شکایت، مقایسه، رقابت و ستیز است.
در سال 2008، کتاب «رهبر درونی من» از کاوی به چاپ رسید. این کتاب روشهای اتخاذ شده توسط خانواده، مدارس و رهبران تجاری برای تربیت نسل بعدی و پیشبینی چالشهای قرن بیست و یکم را ارائه میدهد.
هفت عادت مردمان موفق چه هستند؟
در این قسمت به 7 عادتی که در کتاب The 7 Habits of Highly Effective People به آنها اشاره شده است میپردازیم.
عادت یک: عامل باشید
ما مسئول هستیم. ما نمایشنامهای را انتخاب میکنیم و آن را زندگی میکنیم. از این خودآگاهی برای عامل بودن استفاده کنید و مسئولیت انتخاب خود را بر عهده بگیرید.
اولین عادتی که کاوی درباره آن بحث میکند عامل بودن است. آنچه ما را به عنوان انسان از حیوانات متمایز میکند توانایی ذاتی ما در بررسی شخصیتمان، تصمیمگیری در مورد چگونگی مشاهده خود و موقعیتهایمان و کنترل اثر بخشیمان است. به بیان ساده، برای اثربخش بودن، باید عامل باشید.
افراد گاهی موضعی منفعلانه در برابر آنچه برایشان اتفاق میافتد میگیرند. آنها معتقدند که جهان و سرنوشت هر آنچه برایشان رقم بزند، اتفاق میافتد. آنها میگویند «من کاری نمیتوانم انجام دهم و من همین هستم که هستم». اینگونه افراد فکر میکنند مشکل از بیرون است، اما دقیقا مشکل همین طرز فکر است.
واکنشپذیری برای این افراد یک «پیشگویی خودمحققکننده» میشود و افراد «واکنشی» احساس میکنند که قربانی هستند و همه چیز از کنترلشان خارج است. افراد عامل اما، مسئولیت خود را تشخیص دادهاند و «توانایی پاسخگویی» دارند. کاوی این توانایی را قدرت انتخاب چگونگی پاسخگویی به محرک یا موقعیت مشخص تعریف میکند.
عادت دو: در ذهنتان از پایان آغاز کنید
با یک مقصد مشخص در ذهن خود شروع کنید. کاوی میگوید ما میتوانیم از تخیل خود استفاده کنیم تا تصوری از آنچه میخواهیم به دست آوریم و از وجدان خود استفاده کنیم تا تصمیم بگیریم که چه ارزشهایی ما را راهنمایی میکنند.
بیشتر ما فکر میکنیم راحتتر است اگر خودمان را مشغول نگه داریم. ما برای دستیابی به پیروزیها مانند ترفیع مقام، درآمد بالاتر و شهرت سخت تلاش میکنیم. اما غالبا به آنچه پشت این مشغلهها و پیروزیها قرار دارد فکر نمیکنیم و از خودمان نمیپرسیم که این مواردی که روی آنها تمرکز میکنیم، آیا واقعاً برای ما مهم هستند؟
عادت دوم کتاب هفت عادت مردمان موفق نشان میدهد در هر کاری که انجام میدهیم، باید ذهنا از پایان آغاز کنیم و با یک مقصد مشخص شروع کنیم. ما از این طریق میتوانیم مطمئن شویم قدمهایی که بر میداریم در جهت صحیح قرار گرفتهاند. کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موفق تأکید میکند که خودآگاهی به ما این امکان را میدهد تا به جای اینکه زندگیمان را بطور پیشفرض یا بر اساس معیارها یا ترجیحات دیگران زندگی کنیم، خودمان زندگی خود را شکل دهیم.
عادت سه: نخست به امور مهمتر بپردازید
برای اینکه خودمان را به طرزی موثر مدیریت کنیم، باید نخست به امور مهمتر بپردازیم و اولویتبندی صحیحی برای کارهایمان داشته باشیم. ما باید این نظم و انضباط را داشته باشیم که اقدامات روزانه خود را بر اساس آنچه مهمترین است، اولویتبندی کنیم، نه اورژانسیترین کار.
در عادت دوم از کتاب 7 عادت مردمان موفق، ما در مورد اهمیت تعیین ارزشهای خود و درک آنچه برای دستیابی به آن قرار داریم، بحث کردیم. عادت سه در واقع پیروی از این اهداف و اجرای اولویتهای ما به صورت روزانه و لحظه به لحظه به علاوه حفظ نظم و تمرکز برای پیگیری اهدافمان است. ما باید اراده داشته باشیم تا کاری را انجام دهیم که حوصلهاش را نداریم، ولی مهمتر است. ما باید در هر لحظه به جای خواستهها یا انگیزههای خود، بر اساس ارزشهایمان عمل کنیم.
عادت چهار: برنده/ برنده بیندیشید
برای برقراری ارتباط متقابل مؤثر، باید متعهد به ایجاد موقعیتهای برنده-برنده شویم که برای هر طرف سودمند و رضایت بخش باشد. کاوی توضیح میدهد که شش الگوی تعامل انسانی وجود دارد:
- برد-برد: هر دو نفر برنده میشوند. توافق نامه یا راه حل برای هر دو طرف سودمند و رضایت بخش است.
- برنده-بازنده: اینگونه افراد سعی میکنند با استفاده از موقعیت، قدرت و اعتبار راه را برای خودشان باز کنند.
- بازنده-برنده: اینگونه افراد به سرعت راضی و ناراضی میشوند و راز موفقیت را در محبوبیت و مقبولیت از طرف دیگران میبینند.
- بازنده-بازنده: هر دو نفر بازندهاند. هنگامی که دو فرد برنده-بازنده با هم باشند به علت کلهشقی و غرورشان این اتفاق میافتد.
- برد: افراد با ذهنیت پیروز لزوماً نمیخواهند شخص دیگری ببازد و مهم برایشان این است که آنها آنچه را که میخواهند دریافت کنند.
- برنده-برنده یا هیچچیز: اگر نمیتوانید به توافقی برسید که سود متقابل داشته باشد، هیچ معاملهای وجود ندارد.
بهترین نوع تفکر از نظر استفان کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موفق تفکر برنده-برنده است.
عادت پنج: نخست گوش فرا دهید، سپس بخواهید به شما گوش کنند
قبل از اینکه بتوانیم به اشخاص مشاوره بدهیم، راهحل پیشنهاد کنیم یا به هر طریق با فرد دیگری ارتباط برقرار کنیم، باید به دنبال درک عمیق این افراد و دیدگاه آنها از طریق گوش دادن و همدلی باشیم. متأسفانه ما در تعامل روزمره خود با دیگران قبل از تشخیص مشکل، راهحل برای دیگران تجویز میکنیم. عادت پنج میگوید ابتدا باید بشنوید و بعد به دنبال شنیده شدن باشید.
عادت شش: هم افزایی یا سینرژی
با درک و ارزیابی تفاوتها از دیدگاه شخص دیگر، ما فرصت ایجاد سینرژی را داریم که به ما امکان میدهد از طریق آزادی و خلاقیت، امکانات جدیدی را کشف کنیم. ترکیبی از همه عادتهای دیگر ما را برای عادت شش آماده میکند.
سینرژی به این معنیست که کل از جز بهتر است و یک به علاوه یک مساوی با سه یا بیشتر میشود. به عنوان مثال اگر دو گیاه را در کنار هم بکارید، ریشه آنها به هم میپیوندد و کیفیت خاک را بهبود میبخشد؛ به طوری که هر دو گیاه به خودی خود بهتر رشد میکنند.
عادت هفت: اره را تیز کنید
برای مؤثر بودن، باید وقتی برای تجدید قوای خود از نظر جسمی، معنوی، ذهنی و اجتماعی اختصاص دهیم. این تجدید انرژی مداوم به ما اجازه میدهد تا از لحاظ سینرژی، توانایی خود را برای تمرین هر عادت افزایش دهیم.
عادت هفتم در کتاب هفت عادت مردمان موفق بر نوسازی و یا گرفتن زمان برای «تیز کردن اره» متمرکز است. این عادت همه عادات دیگر را احاطه کرده و با حفظ و تقویت بزرگترین دارایی خود، یعنی شخص خودتان، رسیدن به هر یک از عادات دیگر را ممکن میسازد.
ترجمه های فارسی کتاب هفت عادت مردمان مؤثر
نسخه کامل کتاب هفت عادت مردمان موفق در 520 صفحه توسط الهام خرسندی ترجمه و توسط نشر هورمزد به چاپ رسیده است. نسخه خلاصه این کتاب نیز با ترجمه گیتی خوشدل و چاپ نشر پیکان به بازار عرضه شده است. در صورتی که طرفدار کتابهای صوتی هستید، میتوانید کتابچه هفت عادت مردمان موثر با ترجمه مینا خلج و گویندگی مهیار ستاری را انتخاب کنید.
آیا شما کتاب هفت عادت مردمان موفق را خواندهاید؟ این کتاب تا چه حد بر زندگی شما تاثیرگذار بوده است؟ به نظر شما چگونه میتوان این قوانین را در زندگی نهادینه کرد و به موفقیت دست یافت؟