لئونارد کوهن نویسنده، شاعر، ترانه سرا و خواننده کانادایی بود. هرچند تم آوازهایش غمگین است، اما معمولا مضامینی امیدوارکننده دارند. برای آشنایی بیشتر با وی در ادامه همراه ما باشید.
لئونارد کوهن (Leonard Cohen) را همه به عنوان یک خواننده میشناسند. اما نباید جایگاه و هنرش را در نویسندگی و سرودن شعر که آغازگر راهش بوده نادیده گرفت؛ چراکه او بیشتر از اینکه خواننده باشد، یک نویسنده بود. وی شخصیتی خاکستری در نوشتههایش داشت و همانی بود که نشان میداد. درواقع لئونارد کوهن هرگز حس تعلق را در خود نمیدید و برده زمانه نبود و همانطور که خودش میخواست زندگیاش را سپری میکرد. در این مقاله از پلازا با زندگینامه لئونارد کوهن همراه شما هستیم.
آنچه در ادامه میخوانید:
- زندگینامه لئونارد کوهن
- نویسندگی
- آغاز خوانندگی
- معرفی چند آهنگ لئونارد کوهن
- تا انتهای عشق مرا برقصان (Dance Me to the End of Love)
- آهنگ سوزان (Suzanne)
- لئونارد کوهن Everybody Knows
- لئونارد کوهن In My Secret Life
- هلهلویا (Hallelujah)
- لئونارد کوهن بارانی معروف آبی رنگ (Famous Blue Raincoat)
- معرفی کتاب زندگینامه کوهن: پوچی همراه من است
- سخن پایانی
زندگینامه لئونارد کوهن
لئونارد نورمن کوهن در سال 1934 در خانوادهای یهودی، لهستانی-لیتوانیایی و به شدت مذهبی در شهر مونترال کانادا، دیده به جهان گشود. پدرش در کار پوشاک بود و یک فروشگاه بزرگ پوشاک داشت. اما زمانی که کوهن کودکی 9 ساله بود، از دنیا رفت و لئونارد و خواهر کوچکترش را تنها گذاشت.
نویسندگی
وی در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه مک گیل تحصیل کرد و از همان سالها به دلیل نوشتههای خلاقانهاش برنده جوایز ادبی شد. کوهن در سال 1995 اولین کتاب اشعارش را با عنوان «بیا اساطیر را مقایسه کنیم» منتشر کرد که توانست نظر منتقدین بسیاری را جلب کند. وی بعدها دو رمان «بازی محبوب» و «پاکباختگان زیبا» را در دهه 60 منتشر کرد و با این کار توانست شهرتش را در حوزه ادبیات تثبیت کند. اما این همه ماجرا نبود. او قرار بود خواننده آزادی باشد و آنچه که هست را هم روی صحنه ببرد.
آغاز خوانندگی
کوهن در دهه سوم زندگیش وارد حرفه موسیقی شد و خلاقیت شاعرانه خود را در نوشتن نوشتهها و ترانههایی ناب با موسیقی همراه کرد. به طوری که در این زمینه هم مورد تحسین منتقدین بسیاری قرار گرفت. وی پیش از آنکه وارد حرفه موسیقی شود در سال 1970 در نشویل زندگی میکرد؛ اما چون از شهرت فراری بود، بعد از اینکه نامش بر سر زبانها افتاد محل زندگیش را تغییر داد.
اما در مورد خوانندگی، برایش مهم نبود در چه ژانری اجرا میکند؛ او گاهی نواهای ارکسترال اجرا میکرد یا ترکیبی از هاوس با راک را به نمایش میگذاشت یا اینکه نواهای شرقی را با موسیقیاش تلفیق میکرد و گاهی هم سری از پاپ، راک و موسیقی بلوز در میآورد. هر چه که بود، میخواست با آثار موسیقیاییاش افکار پشت شعرهایش را به مردمان بیشتری بشناساند.
با همه اینها خودش معتقد بود که صدایش حاصل سیگار و دود است که به درد آواز نمیخورد. او در این باره میگفت:
من همیشه میدانستم خواننده خوش صدایی نیستم و به قول یک دوست اگر بخواهیم آواز بشنویم باید به اپرای متروپولیتن برویم.
شاید رمز و راز او همانطور که در زندگینامهاش آمده است، عشق باشد. همه چیز با عشق شروع شد و با عشق هم پایان یافت. بله او هم راهش را با عشق آغاز کرد و از همان ابتدا که وارد حوزه ادبیات شد تلاش کرد تا ادبیات کانادا را نجات دهد. برای این کار نیاز بود که بیشتر بداند. در این راستا هم زندگی برایش راه دانستن را هر چند با سختی و بی عدالتی باز کرد، اما این مسیر برایش فراهم شد تا بتواند سیاهیها را به خوبی نمایش دهد. متاسفانه این هنرمند در تاریخ 7 نوامبر 2016 (17 آبان 1395) و در سن 72 سالگی از دنیا رفت.
جوایز
از جمله جوایز با ارزش لئونارد کوهن میتوان به جایزه ادبی Mc. Naughton و جایزه ادبی مک ناتون اشاره کرد. کوهن در سال 2008 عضو تالار مشاهیر راک اند رول شد و در مراسم گرمی سال 2010 موفق شد جایزه یک عمر دستاورد هنری را کسب کند. در اینجا میتوانید با اسامی برندگان جایزه گرمی سال 2020 آشنا شوید. همچنین در سال 2011 برای مجموعه آثارش که در سراسر جهان طی سه نسل اثرگذار بوده است، جایزه شاهدخت آستوریاس که معتبرترین جایزه ادبی اسپانیا است را دریافت کرد. هیئت داوران جایزه شاهدخت آستوریاس نیز دربارهاش گفته بودند که کوهن تصویری تلفیقی از شعر و موسیقی است که به ترکیبی گرانبها تبدیل شده است.
معرفی چند آهنگ لئونارد کوهن
در میانه دهه 1960 بود که کوهن وارد دنیای خوانندگی شد. وی بارها عاشق شده و در این میان عشقش به افرادی همچون ماریان و سوزان به خوبی در اشعارش پیداست. کوهن رابطهای صمیمی و عمیق با ماریان داشت، اما بعد از هشت سال رابطه میانشان به هم خورد و به تعبیر خود کوهن اوضاعش اینگونه توصیف شد: «مثل فروریختن خاکستر». درواقع این ماریان بود که منجر به خلق آثاری همچون پرنده روی سیم، راهی جز خداحافظی نیست و مهمتر از همه بدرود شد.
تا انتهای عشق مرا برقصان (Dance Me to the End of Love)
لئونارد کوهن Dance Me یا به عبارتی Dance Me To the end of Love به معنی «تا انتهای عشق مرا برقصان» را در سال 1984 منتشر ساخت. آهنگ Dance Me درون مایهای عمیق، رازآلود و پر از اندوه در عین حال با بارقههایی از عشق و رهایی دارد که همه جا به عنوان یک آهنگ عاشقانه از آن یاد میشود. شما در اینجا میتوانید با تعدادی از آهنگ های عاشقانه نیز آشنا شوید. اما از این گذشته خود کوهن در این باره گفته است:
هرچند همه ترانهها از دانهای فکری، یا چیزی نشئت میگیرند، آهنگ تا انتهای عشق مرا برقصان نیز وقتی شکل گرفت که من شنیده بودم یا جایی خوانده بودم یا به نوعی میدانستم که در اردوگاههای مرگ کورههای آدم سوزی، در برخی از آنها، یک کوارتت زهی، مجبور به اجرا میشدند، در حالی که این جنایت در حال رخ دادن بود؛ جایی که همه مردم سرنوشتی محتوم به مرگ داشتند، گروهی مجبور به اجرای موسیقی کلاسیک بودند.
بنابراین جایی که گفته میشود، با ویولنی آتشین مرا به سوی زیباییات برقصان، به معنی درجهای از زیبایی است که با یافتن کمال در زندگی به آن دست مییابیم. به معنای پایان این وجود و پروراندن سودای دستیابی به کمال. به هر حال زبان گفتگو در این شعر به گونهای است که ما برای کسانی که دوستشان داریم به کار میبریم. اینگونه است که حتی اگر کسی دلیل شکلگیری این ترانه را هم نداند، برایش بسیار دلنشین خواهد بود.
آهنگ سوزان (Suzanne)
لئونارد کوهن Suzanne (سوزان) را در سال 1966 در قالب شعر نوشت و در سال 1967 نیز آن را اجرا کرد و با اولین آلبومش منتشر شد. این آهنگ لئونارد کوهن که دورنمایهای عاشقانه دارد با الهام از عشقش به سوزان وردال خلق شد. خوب است بدانید سایت Pitchfork در سال 2006 آهنگ سوزان کوهن را در فهرست 41 آهنگ برتر دهه 60 میلادی معرفی کرد.
لئونارد کوهن Everybody Knows
آهنگ Everybody Knows یا درواقع آهنگ همه میدانند کوهن نیز مانند سایر آثار ارزشمندش، ژرفای اندیشهاش را نشان میدهد. او برای آهنگ مقدمهای بیان میکند و در بخشی از ترانه به اینجا میرسد که:
همه میدانند که جنگ از قبل تعیین شده بود
فقیرها فقیر میمانند و ثروتمندان ثروتمندتر میشوند
این است رسم زندگی
همه میدانند
لئونارد کوهن In My Secret Life
در زندگی نهانی من (In My Secret Life) از دیگر آثار ارزشمند کوهن است. کوهن آن را در سال 2001 در آلبوم 10 ترانه نو منتشر و روانه بازار کرد.
هله لویا (Hallelujah)
اثری دیگر از لئونارد کوهن Hallelujah (هلهلویا) است که در سال 1984 منتشر شد و باعث شد تا افتخاراتی دیگر برای وی رقم بخورد.
لئونارد کوهن بارانی معروف آبی رنگ (Famous Blue Raincoat)
لئونارد کوهن Famous Blue Raincoat را در سال 1971 منتشر ساخت. درواقع این آهنگ لئونارد کوهن ششمین ترانه از آلبوم ترانههایی از عشق و نفرت شناخته میشود. این آهنگ ترانهای دارد که محتوایش همانند یک نامه بیان میشود. محتوای نامه درباره مردی است که در یک مثلث عشقی گیر افتاده و زنی به نام جین و ارتباطش با یک شخص مذکر دیگر را توصیف میکند. از شخص مذکر نامه به عنوان صاحب «بارانی آبیرنگ» یاد شده و با عبارتهایی همچون «برادر من» و «قاتل من» نیز توصیف میشود.
معرفی کتاب زندگینامه کوهن: پوچی همراه من است
حالا که دانستیم اندوه اشعار کوهن از افکار و عقایدش در پی آزادی و عشق و تجربههایی که از سر گذرانده بود بر آمده است، خوب است بدانید کتاب پوچی همراه من است، کتاب بیوگرافی لئونارد کوهن بوده که در این اثر وی راز و نیازش را با خدا بیان میکند. همچنین به بیان نظریاتش درباره موسیقی، شهرت، عشق، رقص و ناملایمات زندگی میپردازد. هرچند زبان کوهن پیچیده است، اما نثری منحصربهفرد دارد. در ادامه بخشی از کتاب پوچی همراه من است را آوردهایم:
تنها زمانی که حامی هر انسان فقیر و درماندهای هستید شاد باشید؛ چراکه آنها شما را هرگز از یاد نمیبرند. شما نسبت به فاش نشدن نامها و رازهایشان راز دارید و متقابلا آنها هم از این موضوع خشنودند و این فراتر از کمک و پشتیبانی آنها است. تنها یاد و نام تو گذر زمان را برایم سهل میکند و با آن آرامش میگیرم و تنها زمانی که در حال کمک به افراد تهیدست و تنها هستم تو میتوانی من را از سمت گناه به سمت خیر و بخشش هدایت کنی.
این کتاب در ایران توسط فرزام کریمی و سوریا جمالی ترجمه شده که دارای دو فصل بوده و در انتهای کتاب میتوانید مجموعهای از تصاویر متعلق به کوهن را مشاهده کنید.
سخن پایانی
حالا که دانستیم لئونارد کوهن کیست، باید بگوییم که کمتر خوانندهای را میتوان مانند لئونارد کوهن پیدا کرد؛ چراکه او در سن هفتاد سالگی هنوز هم عاشق صحنه بود و با صدایی آرام بخش و همراه با اندوهی عمیق خواننده را به دنیایی متفاوت میبرد و برای دقایقی سالن را مسحور خود میکرد. با همه اینها زندگی پر از درد و درس کوهن در سال 2016 پایان یافت و آثار ماندگارش از وی باقی ماندند. شما کدامیک از آثار لئونارد کوهن را بیشتر دوست دارید؟