در میان ساختههای سینمای ایران به ندرت پیدا میشود فیلمهایی که در آن رابطه عاشقانهای بین خواهر و برادر محور اصلی درام باشد. در این مطلب ماندگارترین خواهر برادرهای سینمای ایران را مرور کردهایم.
شاید با دیدن تیتر مطلب تصور کردهاید که در این پرونده میخواهیم خواهر برادرهای سینمای ایران را معرفی کنیم. اما اینگونه نیست و ما قصد داریم به ماندگارترین خواهر برادرهای سینمای ایران در فیلمهای ایرانی بپردازیم. چند وقتی میشود که فیلم تحسینشده «جاندار» وارد شبکه نمایش خانگی شده است. این فیلم از معدود فیلم های سینمای ایران است که در آن روابط عاطفی و عاشقانه بین خواهر و برادرها، شاکله اصلی درام را میسازد. پیش از این آثاری چون ابد و یک روز هم چنین خصوصیتی داشتند. به همین بهانه در پروندهای خواندنی، بهیادماندنیترین خواهر برادرهای سینمای ایران را با هم مرور کردهایم. با پلازا همراه باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
- مروری بر به یاد ماندنی ترین خواهر برادرهای سینمای ایران
- سعید و لیلا (علی دهکردی و هما روستا)
- علی و زهرا (میرفرخ هاشمیان و بهاره صدیقی)
- رضا و سمیره (پوریا پورسرخ و باران کوثری)
- و …
- کلام آخر
مروری بر به یاد ماندنی ترین خواهر برادرهای سینمای ایران
برای مرور فیلمهایی با ماندگارترین خواهر برادرهای سینمای ایران از علی و زهرا در بچههای آسمان شروع کرده و تا نوید و نازنین در سریال کرگدن پیش رفتهایم. با ما همراه باشید.
سعید و لیلا (علی دهکردی و هما روستا)
- فیلم: از کرخه تا راین
- محصول سال: 1371
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
یکی از متفاوتترین خواهر برادرهای سینمای ایران در فیلم ابراهیم حاتمی کیا خلق شده است. سعید جانبازی شیمیایی است که به واسطه استنشاق مواد شیمیایی نابینا شده و در کنار همرزمانش به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که توسط خانواده طرد شده، به همراه همسر و پسرش یونس در آلمان زندگی میکند. در جریان یک بازدید از آسایشگاه بیماران شیمیایی، بصورت اتفاقی لیلا سعید را میبیند، این در حالیست که سعید قادر به دیدن خواهرش نیست.
پزشکان و اطرافیان سعید تمام تلاش خود را میکنند تا او یک چشم خود را بازیابد. زمانیکه حسرت دیدن خواهر برای برادر تمام میشود، خبر میرسد که سعید به دلیل تنفس مواد شیمیایی به سرطان مبتلاست. سعید خیلی زود لیلا را تنها میگذارد و لیلا پس از مرگ جانسوز برادر، راهی ایران میشود. بازی مرحومه هما روستا در این فیلم، در نقش خواهری که سالها از برادر بیخبر بود و حالا تمام قلبش میتپد تا فاصله ایجاد شده بین خودش و او را کم کند، بینظیر است.
علی و زهرا (میرفرخ هاشمیان و بهاره صدیقی)
- فیلم: بچههای آسمان
- محصول سال: 1375
- کارگردان: مجید مجیدی
فیلم تحسین شده مجید مجیدی و یکی از برترین فیلمهای ایران در سینمای جهان، عاشقانهترین رابطه خواهر و برادری را در دل قصه خود دارد. به واسطه فقر خانواده و از آنجا که کفش زهرا پاره شده، او و برادرش علی از یک کفش مشترک برای رفتن به مدرسه استفاده میکنند. علی شیفت بعدازظهر است و زهرا برای اینکه علی بتواند به موقع به مدرسه برسد، هر روز تمام مسیر مدرسه تا خانه را میدود. با این حال علی اغلب دیر میرسد و توسط ناظم و معلم تنبیه میشود.
مدتی پس از این اتفاق، مسابقه دو توسط مدرسه و معلم ورزشی برگزار میشود که جایزه نفر سومش یک جفت کتانی زیبا و درست و حسابی است. همین کتانی، انگیزهای میشود برای علی تا در مسابقه شرکت کند و با کسب مقام سومی کفش را به خواهرش زهرا هدیه بدهد. روز مسابقه علی در رقابتی نابرابر با بچههایی که کفش بهتر و مناسبتری برای دویدن دارند، یک تنه میخواهد مقام سوم را به دست بیاورد. تمام لحظاتی که او جان ندارد و با کفش پاره میدود، فقط و فقط یک چیز جلوی چشمش است و آن خندههای خواهرش زهراست.
علی آنقدر برای سوم شدن تلاش میکند تا اینکه در مسابقه اول میشود. در حالیکه او به خاطر از دست دادن جایزه نفر سوم ناراحت است، همه او را تشویق میکنند و تصورشان این است که گریه علی، گریه پیروزی و موفقیت است. اما هیچکس نمیداند که او فقط و فقط کفش نو را برای خواهرش میخواست. شاعرانهترین صحنه فیلم، سکانس آخر فیلم و جایی است که خواهر و برادر قهرمان کنار هم نشستهاند و ماهیهای داخل حوض به دور پاهای برادر طواف میکنند.
رضا و سمیره (پوریا پورسرخ و باران کوثری)
- فیلم: روز سوم
- محصول سال: 1385
- کارگردان: محمدحسین لطیفی
سمیره و رضا یکی از عاشقانهترین خواهر برادرهای سینمای ایران در ژانر جنگ هستند. رضا پس از اینکه میبیند خرمشهر به دست عراقیها افتاده و خانهشان کامل محاصره شده، تلاش میکند خواهرش سمیره را به یک جای امن ببرد. اما پای مجروح سمیره، سبب میشود او در اتفاقی نمادین برای حفظ خواهرش او را در یک قبر استتار شده در باغچه حیاط مخفی کند. پس از چندین ساعت رضا به همراه دوستانش برمیگردد تا سمیره را نجات دهد. او و دوستانش سمیره را به نوبت در پشت خود سوار میکنند تا به پناهگاه برسانند، اما فواد افسر عراقی بیرحمانه به دنبال آنهاست. در نهایت رضا برای اینکه دست کسی به خواهرش نرسد، در راه محافظت از او جان خود را از دست میدهد و سمیره با اسلحهای که برادر شهیدش به او داده، فواد را به هلاکت میرساند.
سمیه و محسن (پریناز ایزدیار و نوید محمدزاده)
- فیلم: ابد و یک روز
- محصول سال: 1394
- کارگردان: سعید روستایی
سمیه و محسن در فیلم ابد و یک روز آنقدر معروف شدهاند که نیازی نیست جزئیات رابطه آنها توضیح داده شود. در اوایل فیلم به نظر میآید به غیر از محسن که معتاد است، بقیه خواهر و برادرها به فکر سمیه هستند، اما هرچه فیلم جلوتر میرود مشخص میشود که تنها دلسوز واقعی سمیه در خانه، همین محسن است. او به همه قول میدهد که اگر سمیه را به زور به عقد پسری افغانستانی که سمیه دوستش ندارد درنیاورند و اجاره بدهند سمیه در این خانه بماند و با کسی که دوستش دارد ازدواج کند، برای همیشه از خانه خواهد رفت تا اعضای خانواده از شرش راحت شوند.
پسر افغان بدهیهای مرتضی را در قبال ازدواج با خواهرش صاف کرده و حالا تنها کسی که مثل کوه پشت سمیه ایستاده، محسن است. سکانسی که محسن به سمیه التماس میکند از ماندگارترین سکانسهای تاریخ سینمای ایران است. در نهایت سمیه برمیگردد، اما مرتضی محسن را به پلیس لو میدهد تا دختر جوان خانواده، بیپناهتر از همیشه شود.
نوشین و نیما (زیبا کرمعلی و جواد عزتی)
- فیلم: لاتاری
- محصول سال: 1396
- کارگردان: محمدحسین مهدویان
داستان لاتاری را شاید نتوان قصه یک خواهر و برادر دانست، اما حضور کوتاه جواد عزتی در نقش برادر زندانی نوشین آنقدر گیرا و جذاب است که در همان چند سکانس کوتاه یکی از بهترین خواهر برادرهای سینمای ایران شکل میگیرد. نیما برای اینکه بتواند هزینههای خواهرش نوشین و برادر کوچکترشان را تامین کند، به دلیل بدهی پدر، به زندان افتاده است و وقتی میفهمد پسری با فریب دادن خواهرش او را به پادشاهان عرب فروخته است، از زندان مرخصی میگیرد و به همراه نامزد نوشین امیرعلی به دنبال او میافتد. سکانس حضور نیما و امیرعلی در دفتر پسرک تاجر، یکی از بهترین سکانسهای جواد عزتی در طول دوران بازیگریاش است. آخرین سکانسی که جواد عزتی بازی دارد، التماسش به امیرعلی برای پیدا کردن قاتل و متجاوز به خواهرش است. در لاتاری تنها خواهر و برادر جذاب سینمای ایران را میبینیم که بازی مشترکی ندارند و در طول فیلم اصلا با هم روبهرو نمیشوند.
فائزه و شهاب (الناز شاکردوست و پدرام شریفی)
- فیلم: شبی که ماه کامل شد
- محصول سال: 1397
- کارگردان: نرگس آبیار
فائزه به دلیل عشق بی حد عبدالرحیم ریگی عاشق او شده و به دلیل مشکلات موجود تصمیم میگیرد همراه همسر و فرزندش به خارج از کشور مهاجرت کند. اما پس از مدتی سر از پاکستان در میآورد. شهاب برای تنها نگذاشتن خواهرش او را از ایران تا پاکستان همراهی میکند، اما همانجا ماندگار میشود. او وقتی متوجه میشود جان خواهرش در خانه عبدالمالک ریگی در خطر است تلاش میکند خواهرش را نجات دهد، اما توسط گروهک ریگی ربوده و در بیابانی سرش بریده میشود. تروریستها فیلم بریدن سر شهاب را به مادرش نشان میدهند تا تمام غم و خشم جهان بر سر او خراب شود. فائزه وقتی متوجه قتل برادرش میشود، شوهرش عبدالرحیم را مسئول این فاجعه میداند، اما تا به خودش بجنبد او هم توسط شوهرش به قتل میرسد تا تراژیکترین سرنوشت برای خواهر و برادر فیلم نرگس آبیار رقم بخورد.
اسما و جمال (باران کوثری و محمد علی محمدی)
- فیلم: جان دار
- محصول سال: 1397
- کارگردان: حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری
جان دار پس از موفقیت در جشنواره فیلم فجر و اکران، چند وقتی میشود که وارد شبکه خانگی شده و در این مدیوم هم با استقبال خوب مخاطبان رو به رو است. شب عروسی اسما، برادر خواستگار قبلی او تلاش میکند عروسی را به هم بریزد. درگیری بالا میگیرد و جمال (برادر اسما)، برادر خواستگار قبلی اسما را به قتل میرساند. جمال که از کرده خود پشیمان است، در حضور قاضی و دادگاه مسئولیت قتل را میپذیرد. اسما و خانوادهاش تلاش میکنند از خانواده مقتول رضایت بگیرند، اما برادر مقتول میگوید به شرطی از جمال میگذرم که اسما زنش شود!
اسما به خاطر برادرش حاضر است این ننگ را بپذیرد، اما وقتی جمال در داخل زندان مطلع میشود، قبول نمیکند. او با خانوادهاش اتمام حجت میکند که اگر اسما زن برادر مقتول شود، در غیر اینصورت قبل از آزادی در زندان خودکشی خواهد کرد. او در نامهای عاشقانه در انتهای فیلم که یک روز قبل از قصاص برای خانوادهاش نوشته، اعلام میکند که با خیالی راحت و با آرامش جانش را تقدیم خواهرش کرده و از خانوادهاش انتظار دارد برای شادی روحش، مراقب خواهرش اسما باشند.
نازنین و نوید (ستاره پسیانی و مصطفی زمانی)
- سریال: کرگدن
- محصول سال: 1398
- کارگردان: کیارش اسدیزاده
آخرین مورد در میان خواهر برادرهای بهیادماندنی که این بار در یک سریال حضور دارند، نوید و نازنین در سریال کرگدن است. نوید با موتور تصادف کرده و در بیمارستان وضع وخیمی دارد. نازنین برای تامین هزینه درمان او و خرید پلاتین به پول نیاز دارد. نازنین به خاطر برادرش تن به خواسته رئیسش که پیرمردی فریبکار و هوسران است میدهد تا پول عمل نوید را مهیا کند. نوید پس از گذراندن عمل موفقیتآمیز و بهبودی، متوجه میشود که نازنین به خاطر بدهی بالا، چارهای جز پاسخ مثبت به خواستههای بیشرمانه رئیسش ندارد.
او به نازنین اطمینان میدهد که هر طور شده پول را جور میکند. نوید خودش را به آب و آتش میزند و در این بین با یک باند حرفهای قاچاق دارو آشنا میشود. در تمام مدتی که نوید به همراه دوستانش تلاش میکند باند مذکور را متلاشی کند، فقط به یک چیز فکر میکند؛ اینکه آب در دل خواهرش تکان نخورد و آسیبی به او نرسد. نوع شخصیتپردازی و بازیهای مصطفی زمانی و ستاره پسیانی آنقدر خوب و تماشایی از آب درآمده که رابطه عاشقانه خواهر برادری بین این دو در تمام مدت پخش سریال دیده میشود.
کلام آخر
در این مقاله، به پروندهای متفاوت در رابطه با عاشقانههای سینما پرداختیم و آن هم مرور خواهر برادرهای سینمای ایران بود؛ خواهر و برادرهایی که در میان درام قصه، رابطهای عاطفی با هم داشتند و برای هم از خودگذشتگی و ایثار کردند. قطعا فیلمها و سریالهای دیگری هم هستند که خواهر برادرهای جذاب و ماندگاری خلق کردهاند، اما فرصت معرفی همه آنها را در این مقاله نداشتیم. شما نیز نظرات خود را درباره این مطلب و درباره ماندگارترین خواهر برادرهای سینمای ایران با ما در میان بگذارید.