بیشک یکی از بزرگترین، پیچیدهترین و جذابترین بازیهای موجود در دنیای گیم، مجموعه بازی های متال گیر سالید (Metal Gear Solid)، ساخته استاد کوجیما است. اگر از عظمت بازی Metal Gear بیخبر هستید، پیشنهاد میکنیم که تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
سری بازی Metal Gear عناوینی در سبک اکشن ماجراجویانه و مخفی کاری است که توسط استاد هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) ساخت و توسط کمپانی کونامی (Konami) منتشر شده است. اولین نسخه از مجموعه بازی های Metal Gear در سال 1987 برای کامپیوترهای خانگی MSX ساخته شد که دو بعدی بود. در این بازی، بازیکن گاهاً کنترل یک شخصیت از نیروی ویژه (مثلا سالید اسنیک یا بیگ باس) را برعهده میگرفت و ماموریت او این بود که ابَر سلاح «متال گیر» را پیدا و نابود کند. متال گیر به رباتهای دو پایی گفته میشود که قادر به حمل و شلیک موشک اتمی هستند.
فهرست مطالب
پیدایش سری بازی های Metal Gear
بازیهای زیادی به عنوان دنباله برای این سری ساخته شدند که باعث شد شخصیتهای زیادی به سری متال گیر سالید اضافه شوند. یک سری از بازیها نیز به گذشته برمیگشتند و پایههای داستان را قویتر میکردند. سومین نسخه از این مجموعه یعنی متال گیر سالید که برای پلی استیشن منتشر شد، یک شروع بزرگ را برای آینده این عنوان در سبک 3D رقم زد. تا پایان سپتامبر 2019، طبق آمار بیش از 55 میلیون نسخه از این مجموعه در سراسر جهان فروخته شد. هرکدام از عناوین این مجموعه نیز در دیدگاه منتقدین نظرات مثبت دریافت کرد و برنده جوایز بسیار زیادی نیز شد.
سری بازی Metal Gear ، پیشگام و پایهگذار بسیاری از ویژگیهای محبوب در سبک مخفی کاری شد. از ویژگیهای قابل توجه این مجموعه میتوان به مکانیکهای مخفیکاری، ویدئوهای (Cutscene) سینمایی جذاب و طلانی، شوخیهای خندهدار در سبک «دیوار چهارم» (دیوار چهارم در هنر اصطلاحاً به دیوار نامرئی گفته میشود که بین هنرپیشگان و تماشاگران وجود دارد.)، اکتشاف و توضیح بخشهای جدید مانند سایبر پانک، دیستوپیا (جایی که هیچ چیز بر وفق مراد نیست؛ نقطه مقابل یوتوپیا) و حتی مباحث سیاسی و فلسفی اشاره کرد. از این بازی اقتباسهای زیادی نیز گرفته شد که میتوان نمونه آن را در کمیکها، رمانها و نمایشهای تئاتر رادیویی نیز مشاهده کرد. کاراکتر «سالید اسنیک» نیز به عنوان شخصیت مهمان در بازیهای «سوپر اسمش بروز. براول» (Super Smash Bros. Brawl) و «سوپر اسمش بروز. التیمیت» (Super Smash Bros. Ultimate) نیز حضور داشت.
معرفی شخصیت های بازی Metal Gear
به علت پیچیدگی داستان متال گیر، ابتدا به معرفی شخصیتهای اصلی این مجموعه و رابطهای که با یکدیگر دارند میپردازیم. همین اول لازم است اشاره کنیم که داستان سری Metal Gear با محوریت شخصیت «جک» با اسم رمز «نیکِد اِسنیک» (Naked Snake) و رابطهاش با استادش «باس» (The Boss) شکل میگیرد. بطور کلی اطلاعات زیادی از گذشته شخصیتها به دلیل شرایط امنیتی که هر کدام از کاراکترها دارند، در دسترس نیست. ضمنا توجه داشته باشید که این بخش از مقاله حتما حاوی اسپویل داستان خواهد بود.
در خصوص راهنمای بازی متال گیر بدنیست بدانید که سبک بکارگیری شده در این بازی سبب شده است تا نسل جدیدی از گیم های داستان محور بوجود بیاید که در این میان میتوانید با یک گیم پلی عالی و کاملا هیجان انگیز مواجه شوید. وجود چالش های متعدد در کنار شخصت های محبوب در هر نسخه از بازی به شما این امکان را میدهد تا بتوانید با یک خط داستانی عالی و گیم پلی طولانی سروکار داشته باشید که در ادامه به اطلاعات بیشتری در این خصوص اشاره خواهیم داشت.
معرفی نیکد اسنیک
اسنیک متولد سال 1935 است که در سالهای نخست زندگیاش بیشتر با اسم جک شناخته میشد. حرفه نظامی او به دهه 1950 باز میگردد که به عنوان یک نوجوان در جنگ کره شرکت کرده و بعدها به نیروهای ویژه ایالات متحده موسوم به «کلاه سبزها» میپیوندد. در سن پانزده سالگی با باس آشنا شده و به شاگرد او تبدیل میشود. او تحت نظارت باس روشهای مبارزه، تخریب و جمعآوری اطلاعات را فرا میگیرد و بعد تک تیراندازی در مناطق شهری و دریایی و همونطور مهارتهای بقا را آموزش میبیند.
در سال 1961، اسنیک به همراه یکی از یارانش به اسمرمز «پیتون» در ماموریتی فوق محرمانه به جنگ ویتنام فرستاده میشود. در اواخر 1964، اسنیک مدالهای افتخار زیادی را از ارتش دریافت میکند. در برههای از زمان بین سالهای 1962 تا 1964، اسنیک به «یگان فاکس» (FOX Unit) که تحت نظارت سازمان سیا و رهبری شخصی به نام «زیرو» (Zero) بود، میپیوندد.
اسنیک در اصل به محل ملاقات با آدام میرود اما در آنجا بجای آسلات، با دختر موتورسواری رو به رو میشود که خود را ایوا معرفی میکند اما او در اصل مامور مخفی از طرف جناح چینی فلاسفه بود. در این رویارویی با وجود اینکه ایوا ادعا میکند که به جای آدام برای همکاری با اسنیک فرستاده شده، نمیتواند کلمه عبور “La Li Lu Le Lo” را به اسنیک بگوید. در این لحظه، هردو آنها توسط سرباز گرو (GRU) که در کمین بودند محاصره میشوند و ایوا با واکنش سریعش آنها را به قتل میرساند. در نتیجه این اقدام اسنیک بدون اینکه مجددا کلمه عبور را بپرسد به او اعتما میکند و همکاریاش را میپذیرد. ایوا از همان ابتدا برای استفاده از اسنیک و رسیدن به هدفش سعی دارد رابطه عاشقانهای را با او ایجاد کند و تا حد زیادی هم موفق میشود.
معرفی باس
باس (The Boss) یکی از پیچیدهترین و کاریزماتیکترین شخصیتهای این بازیست که برای درک او باید داستان کامل آن را بدانید. باس در سال 1922 به عنوان دختر یکی از مقامات عالی رتبه «هیئت متفکران» چشم به جهان گشود و تحت مراقبت اعضای همان هیئت بزرگ شد. پدرش محرمانهترین رازهای فلاسفه را به او میگوید و زمان زیادی نمیگذرد که همین قضیه باعث میشود اعضای فلاسفه پدرش را به قتل برسانند. او کمی بعد به یکی از معلمهای مدارس فلاسفه بدل میشود. در این مدارس دخترانه، علاوه بر دروس معمولی، به آنان آداب زندگی، معاشرت و خانهداری میآموزند.
باس در سال 1941 طی جنگ جهانی دوم به عنوان مشاور ویژه به نیروی هوایی ویژه ارتش بریتانیا دعوت میشود. او در آنجا با شخصی به نام دیوید اُ (همان زیرو) آشنا میشود و آنها با یکدیگر بیست و دومین هنگ نیروی هوایی ویژه را تشکیل میدهند. باس به تعدادی ماموریت «آدم ربایی» فرستاده میشود که برای انجام آنها مجبور میشود نیروهای دشمن را بدون اینکه به قتل برساند دستگیر کند؛ این ماموریتها زمینهای میشود تا باس بعدها نوعی مبارزه تن به تن به کمک اسنیک ابداع کند که برای خلع سلاح کردن دشمن و مبارزه نزدیک بسیار کاربردی بود.
باس در سال 1942 یگانی را به نام «کبرا» تاسیس میکند که جدا از خودش، افراد دیگری با نامهای «سارو» (Sorrow)، «اِند» (End)، «پین» (Pain)، «فیر» (Fear) و «فیوری» (Fury) در آن حضور داشتند که علاوه بر داشتن قدرتهای ماورایی، هرکدام در تخصصشان در میدان جنگ نیز مهارتهای زیادی داشتند. یگان کبرا در طول جنگ جهانی دوم در چندین عملیات ویژه شرکت میکند و بشدت در پیروزی نیروهای متفقین تاثیر گذار ظاهر میشوند. به همین ترتیب، باس توسط اِند که تک تیرانداز قهار و کهنهکار یگان کبرا بود، تک تیراندازی را به خوبی آموزش میبیند. همه اعضای کبرا، باس را مانند مادر و رهبر خودشان میدانستند. باس با یکی از اعضای یگانش یعنی «سارو» رابطه نزدیک و عاشقانهای برقرار میکند. باس به سربازی افسانهای تبدیل میشود؛ بطوری که خیلیها او را “مادر” نیروهای ویژه آمریکا مینامند.
در سال 1943 به باس دستور داده میشود تا به آزمایشگاه لس آلاموس نفوذ کند و یکی از اعضای پروژه منهتن را که بر این باور بودند یکی از جاسوسهای نازی است ترور کند و به شکلی این کار را انجام دهد که مرگش کاملا تصادفی جلوه کند. اما درست قبل از انجام ماموریت باس پی میبرد که توسط سارو باردار است. با این وجود او به ماموریت فرستاده میشود اما در حین انجام آن بخاطر وضعیت نامناسبش در اثر حاملگی لو میرود و همین باعث میشود در نتیجه اتفاقاتی که برایش پیش میآید و صدماتی که میبیند سه ماه به کما برود. بعد از شش ماه سلامتیاش را به طور کامل بدست میآورد اما بابت اینکه نتوانست ماموریت را به پایان برساند خود را سرزنش میکرد.
باس به همراه یگان کبرا در آغاز عملیات پیاده شدن در نرمانی طی ماموریتی محرمانه برای تخریب تاسیسات موشکی V-2 نازیها به نزدیکی ساحل جونو فرستاده میشود. در آنجاست که باس مجبور میشود خودش در آن هرج و مرج میدان جنگ پسرش را از طریق سزارین به دنیا بیاورد و همین دلیلی میشود تا اثر سزارین مانند ماری بر روی بالا تنهاش به جا بماند. اما پس از مدتی اعضای فلاسفه فرزندش را از او میگیرند.
در سال 1962، طی دسیسهای که اعضای فلاسفه چیده بودند، باس را به ماموریتی فرستادند که در آن باید معشوقهاش یعنی سارو را به قتل میرساند. در اصل هدف ماموریت این بود که تنها یکی از این دو زنده بمانند. فلاسفه باس و سارو را تهدید کرده بودند که اگر این کار را نکنند، فرزندشان را به قتل میرسانند. بنابراین باس و سارو برای تصمیمگیری با یکدیگر گفتگو میکنند و سرانجام سارو داوطلب میشود برای نجات فرزندشان جان خودش را فدا کند. پس از اینکه آنها تصمیم نهاییشان را میگیرند، باس گلولهای را به چشم سارو شلیک میکند و بدین شکل ماموریت به اتمام میرسد.
در سال 1964، سازمان سیا که نسبت به جاذبه و کاریزمای بسیار زیاد شخصیت باس دچار ترس شده بود، تصمیم میگیرد به نحوی از شر او خلاص شود. در ماه جولای به باس که همچنان به عنوان جاسوس در خاک شوری با کشور ایالات متحده در ارتباط بود دستور داده میشود که در ماموریتی بزرگ با اسم رمز «ماموریت فضیلت» برای بدست آوردن «میراث فلاسفه» (یکصد میلیارد دلار پول نقد که اطلاعات آن در یک میکروفیلم مخفی شده بود) که در اختیار یکی از سرهنگهای «گرو» (یا GRU که به سرویس اطلاعات نظامی شوروی گفته میشد) به اسم یوگنی برسویچ ولگین بود مشارکت کند. باس برای بدست آوردن میراث مجبور میشود به جناح ولگین و مقامات نفوذ کند. یک ماه پس از این، باس در ماموریت فضیلت شرکت میکند و در آنجاست که مجددا پس از سالها با اسنیک همراه میشود.
معرفی زیرو
قبل از تاسیس یگان فاکس، دیوید اُو همراه با باس در نیروی هوایی ویژه ارتش بریتانیا خدمت میکند. بعدها با فعالیت در سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا، از او با اسم اُو با همان حریف لاتین “O” یاد میشد. دیوید سرانجام به سازمان سیا میپیوندد و در آنجا اسمرمز زیرو به معنی صفر که با حرف لاتین “O” شباهت داشت به او نسبت داده میشود. در سال 1962 زیرو به دانشمند اهل شوروی به نام نیکولای ساکلاو و خانوادهاش کمک میکند تا در ایالات متحده پناهنده شوند. گرچه بعدها بخاطر پیمانی محرمانه که بین شوروی و ایالات متحده طی بحران موشکی کوبا بسته میشود، او مجددا به کشورش پس فرستاده میشود.در همان سال 1962 زیرو بعد از اینکه مجددا با باس دیدار میکند، با یکدیگر یگانی ویژه به نام فاکس تحت نظر سیا تاسیس میکنند، گرچه رئیس سیا تمایلی نداشت که این یگان شکل بگیرد. هدفی که زیرو از تشکیل یگان فاکس داشت آمادگی برای بازگرداندن دوباره ساکلاو به ایالات متحده بود. او همینطور دکتر کلارک و دونالد اندرسون که تواناییهای برجستهای را در آنها دیده بود را وارد یگان فاکس میکند.
معرفی آسلات
آدامسکا یا آدام ملقب به آسلات (Ocelot)، پسر باس و سارو است که در 6 جوئن 1944 در نرماندی فرانسه به دنیا آمد. آدامسکا به محض متولد شدنش توسط فلاسفه از مادرش جدا میشود و به دور از چشمان او پرورش مییابد. او بعدها با اسمرمز آدام به عنوان رمزشکن به آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا میپیوندد و مدت کوتاهی در آنجا به فعالیت میپردازد؛ اما مدتی بعد به همراه دیگر همکارش که با اسمرمز «ایوا» شناخته میشد هردو در سال 1960 به شوروی ملحق میشوند.
او بخاطر مهارت عجیبی که در سن جوانی داشت سریعا بعد از جنگ جهانی دوم توسط نیروهای ویژه گرو و تحت نظر سرهنگ ولگین به خدمت گرفته شد. او در عین حال که برای سرهنگ ولگین و گرو فعالیت میکرد، به عنوان جاسوس سه جانبه هم برای سازمان سیا و هم برای KGB نیز خدمت میکند. آسلات از آنجایی که فرزند باس افسانهای بود، با گرفتن ترفیعی از سازمان موفق میشود در همان سنین جوانی درجه سرگردی را کسب و گروه ویژه خودش را با نام «یگان آسلات» تاسیس کند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، جهان به دو قسمت تقسیم شد: شرق و غرب. این لحظه، آغازگر دوره جدیدی بود که «جنگ سرد» نامیده میشد. با وجود این اطلاعات شما میتوانید بطور کامل مجموعه بازی متال گیر را بشناسید. در این زمینه و جهت تهیه این مقاله زحمات بسیاری کشیده شده است که شما عزیزان با نظرات خود میتوانید مارا در ادامه تولید و بررسی مجموعه بازی های بیشتر همراهی کنید. ناگفته نماند که در ادامه توضیحات میتوانید با خط داستانی و گیم پلی بازی های متال گیرا آشنا شوید.
توضیح داستان بازی Metal Gear
پس از دریافت اطلاعات اولیه و پایهای از شخصیتهای بازی، اکنون داستان سری بازی های متال گیر را به ترتیب شرح میدهیم. این بخش را میتوان کاملترین تاریخچه مجوعه بازی های Metal Gear محسوب کرد.
داستان سری بازی های Metal Gear به نسبت زمان ساخت از ویژگی های بیشتری برخوردار بوده اند که در این خصوص میتوانید با یک خط داستانی رو به رشد و سرگرم کننده مواجه شوید. شرایط و لحظات دشوار بسیاری را در این سری از بازی های متال گیرا تجربه خواهید کرد زیرا شرکت سازنده همیشه بدنبال ارائه ویژگی های نوین در این سبک از بازی بوده است. خط داستانی عالی بازی سبب خواهد شد تا گیمر با گیم پلی خوب و جذابی سروکار داشته است که براین اساس میتوانید برای مدت زمان طولانی در بازی حضور داشته باشید و سرگرم آن شوید.
از نظر روایت و خط زمانی، بازی «متال گیر سالید: مار خور» (Metal Gear Solid 3: Snake Eater) اولین نسخه از این مجموعه محسوب میشود که در آن کاراکتر نیکد اسنیک (یا بطور کوتاهتر اسنیک) معرفی میشود. این بازی نحوه رشد اسنیک از یک کارآموز تا یک اسطوره به همراه سقوط و انحطاط مربی و الگوی او یعنی باس را به نمایش میکشد. پس از اینکه باس آلوده به سیاستهای شوروی میشود و از ماموریت خود تخطی میکند، اسنیک را به روسیه میفرستند تا هم باس و هم کلنل ولگین را بکشد. اسنیک در پایان بازی بخاطر اعمال قهرمانانهای که انجام داد لقب «رئیس بزرگ» (Big Boss) را بدست آورد. پس از این ماجرا، سازمانی به نام «میهن پرستان» (The Patriots) توسط زیرو تاسیس میشود.
البته نکته حائز اهمیت این است که باس هرگز خیانت نکرد؛ بلکه او برای بدست آوردن اطلاعات، مجبور شد طوری به جبهه دشمن نفوذ کند که حتی نیروهای خودی نیز ایمانشان را نسبت به او از دست بدهند زیرا جاسوسهای زیادی در اطراف او وجود داشت. از طرف دیگر، ایالات متحده در تلاش بود تا به نوعی هرطور که شده باس را از صحنه روزگار حذف کند چون از قدرت او میترسیدند. نیکد اسنیک نیز این قضیه را میدانست اما باس انتخاب خودش بود که در انتها به دست نیکد اسنیک کشته شود؛ زیرا میخواست جلوی فاجعه دیگری را بگیرد.
بازی بعدی، «متال گیر: سفیر صلح» (Metal Gear Solid: Peace Walker) است که وقایع آن، ده سال پس از عملیات Snake Eater را روایت میکند. حالا او رئیس «ارتش بدون مرز» (Militaires Sans Frontières) شده و باخبر میشود که کلاهکهای هستهای درحال انتقال یافتن به آمریکای لاتین است؛ پس او تصمیم میگیرد تا این عملیات را متوقف کند. در این بازی شخصیتهای جدیدی اضافه میشوند تا یار و یاور بیگ باس باشند. یکی از این شخصیتها، «کازوهیرا میلر» (Kazuhira Miller) نام دارد که در ابتدا دشمن سرسخت اسنیک بود اما بعدها مجذوب شخصیت او شد. او در بازی «کاز» خطاب میشود.
اکنون نوبت به معرفی بازی «متال گیر: فانتوم پین» (Metal Gear Solid V: The Phantom Pain) رسیده است که از دو قسمت تشکیل شده؛ بازی اصلی و پیشگفتار. پیش گفتار بازی یعنی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes وقایع چند هفته پس از آخرین ماموریت Peace Walker را بازگو میکند که در آن بیگ باس باید دو نفر از افراد مهم خود را از پایگاه ارتش ایالات متحده واقع در سواحل کوبا خارج کند.
بدنیست بدانید که امروزه بهترین بازی های metal gear در سایت های بسیاری به عنوان یک مجموعه ویدیویی عالی برای سرگرمی شناخته شده اند که با این اوصاف میتوان گفت که شرکت سازنده این بازی ها سود بسیار خوبی را از فروش آنها داشته است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص باما در ادامه این مطلب همراه باشید.
پس از وقایع سفیر صلح که «پاز» بعد از مبارزه با بیگ باس از روی پایگاه به داخل دریا سقوط میکند، ناپدید شده و انتظار میرود که جانش را از دست داده باشد. مدتی بعد ارتش بدون مرز تحت هدایت کازوهیرا میلر و هیوئی در میان سوظنهایی که علیهشان مبنی بر داشتن سلاح هستهای به راه افتاده متوجه میشوند آژانس بین المللی هستهای به زودی برای بازرسی پایگاه اقدام خواهد کرد. آژانس در نامهای به آنها اعلام کرده بود گزارشات حاکی از آن است که ارتش بدون مرز اخیرا از کشور ازبکستان سوخت هستهای خریداری کرده و منتظر پاسخ آنها برای اجازه بازرسی هستند. آژانس تنها اجازه بازرسی از کشورهایی را داشت که جزو NTP (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) بودند و از آنجایی که ارتش بدون مرز انتیپی را امضا نکرده و عضو این پیماننامه نبود، بیگ باس و کاز تمایلی نداشتند تا اجازه بازرسی را صادر کنند.
اما هیوئی آن را فرصتی طلایی میداند تا به جهان ثابت کنند ارتش بدون مرز دارای سلاح اتمی نیست. در نتیجه اجازه بازرسی از پایگاه را صادر میکند و همینطور رسانههای مهم را هم برای پوشش خبری این رویداد دعوت میکند. از طرف دیگر، زمانی که بررسیهای ماموران ارتش بدون مرز در کوبا نشان میدهد که پاز همچنان زنده است و داخل پایگاهی به نام اُمگا نگهداری میشود، آمادگی آنها را برای این بازرسی مختل میکند. به همین دلیل کاز دقیقا به این شک میافتد که به احتمال زیاد پاز اطلاعاتی را در مورد ماهیت ارتش بدون مرز فاش کرده و این بازرسی اقدامی است تا آنها را سرکوب کنند. زمانی که آنها متوجه میشوند چیکو برای نجات پاز به پایگاه امگا رفته و او هم دستگیر شده، شرایط دشوارتر میشود.
امروزه در میان مجموعه بازی های ویدیویی گزینه های بسیاری برای سرگرمی بوجود آمده است اما بدنیست بدانید که سری بازی های Metal Gear یک گزینه عالی و اکشن برای سرگرمی بوده که به شما این امکان را میدهد تا بتوانید در میان طیف وسیعی از ویژگی های کلیدی بدنبال سرگرمی و شکست دشمنان باشید. طراحی عالی در کنار صداگذاری جذاب از دیگر مزایای برجسته این سری بازی بوده است که پیشنهاد میشود در ادامه این مقاله باما همراه باشید.
در نیمه شب 16 مارس 1975 بیگ باس به دلیل امنیتی بودن ماموریت به تنهایی به پایگاه امگا نفوذ میکند، درحالی که یگان نظامی عجیبی به نام XOF به رهبری شخصی با نام مستعار «اسکال فیس» (Skull Face) توسط بالگردهایشان درحال ترک کردن پایگاه هستند. این یگان نظامی که نشان روی یونیفرمهایشان دقیقا برعکس نشان یگان فاکس بود با آغاز عملیاتی به نام اسب تروآ پایگاه امگا را ترک میکنند.بیگ باس با نفوذ به پایگاه، محل نگهداری چیکو را پیدا میکند و او را از قفسی که در آن زندانی شده بود نجات میدهد. چیکو که تصور میکند پاز مرده، نوار کاستی مربوط به شکنجه شدن پاز توسط اسکال فیس را به بیگ باس میدهد. بیگ باس و کاز پس از گوش دادن به نوار پی میبرند که پاز هنوز زنده است. بیگ باس به عمق پایگاه نفوذ میکند و موفق میشود پاز را هم که در شوفاژخانه پایگاه در حالی که از شدت شکنجه بیهوش شده بود نجات دهد. پس از آن همه آنها توسط بالگردی که از طرف پایگاه مادر فرستاده شده بود از پایگاه امگا فرار میکنند.
با این حال در راه بازگشت به پایگاه مادر در حالی که پاز بیهوش است چیکو متوجه میشود که بر روی شکم پاز جراحی صورت گرفته و بخیهای V مانند بر روی شکمش وجود دارد. او فورا بیگ باس را صدا میزند و بخیه را به او نشان میدهد. بیگ باس نیز با دیدن بخیه سریعا پی میبرد که حقه خوردهاند و از پزشک داخل بالگرد درخواست میکند بخیه را باز کند. بعد از باز کردن بخیه، پزشک متوجه بمبی داخل بدن پاز میشود. آنها به طرز دلخراشی با دست بمب را از داخل بدن پاز در میآورند و بیگ باس آن را به بیرون از بالگرد پرتاب میکند.
زمانی که آنها به پایگاه مادر نزدیک میشوند، بیگ باس متوجه میشود که پایگاهشان به آتش کشیده شده و یگان XOF درحال حمله به آنها هستند. بالگرد به عرشه پایگاه نزدیک شده و بیگ باس میرود تا کاز را نجات دهد. او کاز را از مهلکه نجات داده و وارد بالگرد میکند. کاز که در یک چشم به هم زدن کل پایگاه مادر جلوی چشمانش نابود شده بود از اینکه فریب حقه دشمن را خورده بودند خشم سراسر وجودش را فرا گرفته بود. کاز از شدت خشم به سمت پاز که بیهوش بود میرود تا از او بازخواست کند.
اگر بدنبال دانلود بهترین بازی های metal gear هستید باید این مورد را براساس سلیقه خود تعیین نمایید. وسعت بالای بازی در کنار گیم پلی جذاب و متنوع سبب خواهد شد تا گیمرهای مختلفی برای تجربه یک بازی جدید به سمت نسخه های مختلف این بازی روی آورند که امروزه ویژگی های این بازی برکسی پوشیده نیست. با این اوصاف پیشنهاد میشود نظر خود را در خصوص بهترین بازی متال گیرا باما به اشتراک بگذارید و اگر احساس میکند که به نکته و یا اطلاعات خوبی اشاره نشده است باما در بخش نظرات همراه باشید.
پاز ناگهان هوشیاری خودش را به دست میآورد و سریعا با بیان اینکه بمب داخل بدنش است سراسیمه به سمت خروجی بالگرد میرود. بیگ باس به او میگوید که بمب را از داخل بدنش در آوردهاند، اما پاز اشاره میکند بمب دیگری نیز داخل بدنش جاسازی شده است. برای لحظاتی همگی مات و مبهوت میشوند. پاز برای اینکه جان افراد داخل بالگرد را به خطر نیندازد خود را به بیرون از بالگرد پرتاب میکند اما بمب در همان نزدیکی بالگرد منفجر میشود. انفجار باعث میشود که بالگرد از کنترل خار شده و در کمال بدشانسی با یکی از بالگردهای یگان XOF که در تعقیب آنها بود برخورد کند. طبق گزارشات، تلفات ناشی از حادثه مشخص نبود و هیچ بازماندهای شناسایی نشد.تا اینجا فقط پیشگفتار بازی فانتوم پین را بیان کردیم. در بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain ، شما در بیمارستان بههوش میآیید؛ جایی که صورتتان آسیب شدیدی دیده و با جراحی پلاستیک مجبور به تغییر آن هستید. البته در بازی ما کماکان چهره اصلی و تغییر نکرده بیگ باس را میبینیم اما در بیمارستان به شما گفته میشود که صورتتان طی انفجار آسیب دیده و با جراحی پلاستیک مجبور به تغییر آن هستید و حتی میتوانید خودتان چهرهای که میخواهید را از بین گزینههای موجود انتخاب کنید. این بخش از بازی دارای یک Plot Twist بزرگ است که تا پایان بازی برایتان برملا نخواهد شد! البته اگر زرنگ باشید میتوانید قبل از پایان بازی شواهد آن را پیدا کرده و قطعات پازل را کنار هم قرار دهید.
همانطور که در مقدمه نیز اشاره کردیم، اولین نسخه از بازی متال گیر در سال 1987 برای MSX منتشر شد. در این نسخه شما کنترل شخصی به نام سالید اسنیک (Solid Snake) را برعهده دارید؛ شخصی که به دستور ناظر خود یعنی بیگ باس برای شناسایی محلی به نام «بهشت بیرونی» (Outer Heaven) به آفریقای جنوبی سفر کند تا در آنجا یکی از اعضای سابق گروه خود یعنی «روباه خاکستری» (Gray Fox) را پیدا و به جمعآوری اطلاعات درمورد سلاحی به نام Metal Gear بپردازد. او در آنجا متوجه میشود که بیگ باس رئیس «بهشت بیرونی» است! جایی که سربازها میتوانند بدون قرار گرفتن تحت سلطه هیچ ایدئولوژیای به زندگی خود ادامه دهند. این دو با یکدیگر مبارزه کرده و بیگ باس در پایان کشته میشود؛ اما پی میبرند که او در واقع بدل بیگ باس بوده است، یعنی همان شخصی که در فانتوم پین حضور داشت.
سپس ما در بازی Metal Gear 2: Solid Snake میبینیم که بیگ باس اصلی خودش را نشان داده و ارتش زانزیبار (Zanzibar) را ساخته است. او و سالید اسنیک دوباره با یکدیگر رو به رو شده و این بار سالید اسنیک برای همیشه بیگ باس را از بین میبرد.
همیشه آخرین نسخه بازی های متال گیر با پایان خوش همراه نبوده است زیرا در این خصوص گیمر با بکارگیری تمام توان خود احساس میکند که باید برنده بازی باشد اما کوچک ترین اشتباه در گیم پلی بازی متیواند شمارا با مشکلات بسیاری مواجه کند. در این خصوص بدنیست بدانید که بازی Metal Gear 2: Solid Snake آخرین نسخه از سری بازی های Metal Gear نبوده است و در ادامه به سایر نسخه ها و اطلاعات تکمیلی آنها اشاره خواهد شد که پیشنهاد میشود در این خصوص باما همراه باشید.
در بازی Metal Gear Solid که در سال 1998 منتشر شده، بازی تمرکز بیشتری بر روی ناگفتههای این ماجرا دارد. در این بازی متوجه میشویم که سالید اسنیک کلون بیگ باس است و او طی یک پروژه محرمانه از روی سلولها و DNA بیگ باس ساخته شده. همچنین در این بازی با یک شخصیت منفی جدید و تاثیرگذار به نام لیکوئید اسنیک (Liquid Snake) آشنا میشویم که او نیز کلون بیگ باس و برادر دوقلوی سالید اسنیک است. پس از بازنشستگی سالید اسنیک از سازمان فاکس هاوند (FOXHOUND)، لیکوئید اسنیک کنترل سازمان را برعهده گرفته و اکنون مجهز به سلاحهای اتمی است و سعی دارد تا نسل جدید رباتهای متال گیر را تولید کند. او دولت را تهدید میکند که اگر جسد بیگ باس را تحویل ندهند، موشک را پرتاب میکند. سالید اسنیک نهتنها متال گیر را نابود میکند، بلکه لیکوئید و سایر اعضای باقی مانده از سازمان فاکس هاوند را نیز از بین میبرد بجز یک نفر: ریوالور آسلات (Revolver Ocelot).
در بازی «متال گیر: فرزندان آزادی» (Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty) ما شاهد ورود برادر سوم هستیم که سالیدوس اسنیک (Solidus Snake) نام دارد و رئیس جمهور آمریکا است. در طی دوران ریاست جمهوری خود، سالیدوس متوجه میشود که گروهی به نام «میهنپرستان» (The Patriots) قصد دسیسه علیه او را دارند. پس از تمام شدن دوران ریاست، او کنترل تاسیساتی در نزدیکی ساحل به نام «محافظ بزرگ» (Big Shell) را بر عهده میگیرد؛ جایی که او درحال تولید و ساخت زیردریایی Arsenal Gear است که توانایی دفاع و حمله با ساختار اتمی را دارد.وقایع بازی متال گیر: فرزندان آزادی، 4 سال پس از مرگ لیکوئید اتفاق میافتد. شما اکنون کنترل شخصی با اسمرمز «رایدن» (Raiden) را دارید که قرار است علیه سالیدوس مبارزه کند؛ کسی که در ادامه متوجه میشود در زمانی که به عنوان یک کودکسرباز خدمت میکرد، سالیدوس فرمانده او بوده. رایدن به اسنیک میپیوندد (اسنیک هویت خود را تا اواخر بازی فاش نمیکند) و در ادامه متوجه میشود که ریوالور آسلات که عضو سازمان میهنپرستان است، پشت تمام این قضایا قرار دارد. در پایان بازی متوجه میشویم که آسلات کنترل ذهن خود را از دست داده، زیرا در Metal Gear Solid ، گری فاکس دست آسلات را قطع کرد و آسلات در پایان دست لیکوئید اسنیک را به دست خود پیوند زد. نانوماشینهایی که در دست لیکوئید بود، کنترل ذهن آسلات را بدست گرفت و درواقع لیکوئید پشت این قضایا قرار داشت.
در بازی «متال گیر: سلاحهای میهنپرستان» (Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots) متوجه میشویم که سالید اسنیک به سرعت درحال پیر شدن است و اکنون به او لقب «اولد اسنیک» (Old Snake) دادهاند. دلیل پیر شدن ناگهانی سالید اسنیک این است که پروژه کلونسازی از بدن بیگ باس یک پروژه امنیتی بوده و از قبل اینطور برنامهریزی شده بود که اگر روزی کلون به دست دشمن بیوفتد، دشمن نتواند از او استفاده کرده و زودتر از چیزی که سایرین فکر میکنند پیر و از کار افتاده شود. او اکنون در ماموریتی است که باید در آن ریوالور آسلات را پیدا و نابود کند. در این بازی آسلات را با اسم لیکوئید آسلات میشناسیم.
سازمان میهنپرستان سعی دارد تا با ساختن هوش مصنوعی، کنترل انسانها و درواقع کل دنیا را بدست بگیرد. پس از اینکه اولد اسنیک از این قضیه باخبر میشود، ماموریت خود را تغییر داده و ابتدا سیستمی که میهنپرستان ساختهاند را نابود میکند. در پایان نیز یک مبارزه تن به تن با لیکوئید آسلات خواهد داشت که طی آن مبارزه، لیکوئید شکست میخورد. اما نکته جالب قضیه اینجاست؛ جایی که آسلات دوباره کنترل ذهن خود را بدست میگیرد. او به سالید اسنیک میگوید که از قصد اجازه داده تا لیکوئید ذهن او را تسخیر کند؛ زیرا پس از آنکه از نقشه میهنپرستان باخبر شده، فهمید که خودش توانایی مقابله با این سازمان را ندارد و سالید اسنیک تنها کسی است که میتواند جلوی این فاجعه را بگیرد. به همین دلیل اجازه داد تا لیکوئید ذهن او را تسخیر کرده و به نقشه خود ادامه دهد تا خودش باعث سقوط خودش و سازمان میهنپرستان شود.
پس از تمام شدن این واقعه و ختم به خیر شدن همهچیز، سالید اسنیک متوجه میشود که چندماه بیشتر زنده نیست و با گذر زمان، درد غیر قابل تحملی را در بدن خودش حس میکند. بنابراین برای آخرین بار به قبر باس مراجعه میکند و همانجا تصمیم به خودکشی میگیرد. ناگهان در این صحنه بیگ باس به همراه زیرو که اکنون روی ویلچر نشسته و اکثر تواناییهای جسمی خودش را از دست داده وارد محل میشوند.
وقتی در قبرستان، سالید اسنیک با بیگ باس رو به رو میشود، پس از مکالمهای کوتاه، بیگ باس، زیرو را میکشد؛ زیرا دیوید اُو یا همان زیرو مصوب تمامی این اتفاقات است. حتی کلون سازی از روی بیگ باس نیز نقشه مخفیانه او بود؛ زیرا بیگ باس در اواسط کار با طرز فکر زیرو به مشکل برخورد کرد و از گروه جدا شد. زیرو که میترسید بیگ باس را از دست بدهد، برای ادامه دادن نقشه خود مجبور به گرفتن نمونه از او و تولید کلون شد. این کلون در رحم ایوا کار گذاشته شد و او در اصل مادر سالیدوس، لیکوئید و سالید اسنیک است.
پس از گذشت چند دقیقه، ناگهان بیگ باس مورد حمله قلبی قرار میگیرد؛ در همان لحظه متوجه میشوند که او نیز یکی از اهداف ویروس FOX Die بوده و دیگر زمان زیادی ندارد. او و سالید اسنیک آخرین حرفهای خود را میزنند و سپس بیگ باس در کنار قبر باس، جان خود را از دست میدهد. تمامی این اتفاقات پایانی در ویدئویی به مدت 1 ساعت و 20 دقیقه به نمایش در میآید. به جرات میتوان گفت این یک ساعت، کوبندهترین و احساسیترین نمایش در تاریخ دنیای گیم است.
اما گیم پلی سری بازی های Metal Gear که اصلی ترین ویژگی و وسعت بازی را در خود جای داده اند به شما این امکان را میدهند تا بتوانید در یک بازی ایده آل که به نسبت نسخه قبلی خود از ویژگی های بیشتری برخوردار است حضور داشته باشید. وجود ویژگی های نوین در ساخت هر نسخه جدید از این بازی سبب خواهد شد تا گیمر با مشکلات و دشمنان جدیدی سروکار داشته باشد که در این خصوص با یکی از اعتیادآور ترین بازی های جهان سروکار خواهید داشت که نباید آنرا ساده از دست داد.
معرفی سری بازی های Metal Gear به ترتیب
همانطور که در توضیحات فوق به آن اشاره شد این مجموعه بازی از شخصیت های محبوب بسیاری برخوردار بوده است که شناخت تمامی آنها کار دشواری بوده اما اگر از دوست داران این بازی هستید پیشنهاد میشود در ادامه این مقاله که مختص شخصیت های بازی متال گیر بوده است باما همراه باشید. ارائه اطلاعات تکمیلی و جذاب مربوط به هر شخصیت میتواند شمارا با نقاط ضعف و قوت آنها اشنا کند. باما در ادامه توضیحات همراه باشید. پس از معرفی شخصیتهای اصلی و تشریح داستان بازی متال گیر، اکنون به معرفی سری بازی های Metal Gear میپردازیم. لیست بازی های Metal Gear به ترتیب از این قرار است:
نام بازی | سال انتشار | پلتفرمها | امتیاز |
---|---|---|---|
بازی Metal Gear | 1987 | MSX2, PC, PS2, PS3, Xbox 360, Wii, Mobile | – |
بازی Snake’s Revenge | 1990 | Nintendo | – |
بازی Metal Gear 2: Solid Snake | 1990 | MSX, PS3, Wii, PS2, Xbox 360, PS Vita | – |
بازی Metal Gear Solid | 1998 | PS1, PC | 94 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: VR Missions | 1999 | PS1, PC | – |
بازی Metal Gear: Ghost Babel | 2000 | Game Boy Color | – |
بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty | 2001 | PS2, PS3, PS Vita, PC, Xbox 360 | 96 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: The Twin Snakes | 2004 | GameCube | 85 از 100 |
بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater | 2004 | PS2, 3DS, PS3, PS Vita, Xbox 360 | 91 از 100 |
بازی Metal Gear Acid | 2004 | PSP, Moblie | 75 از 100 |
بازی Metal Gear Acid 2 | 2005 | PSP, Moblie | 80 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: Portable Ops | 2006 | PSP, PS Vita | 87 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: Portable Ops Plus | 2007 | PSP | 65 از 100 |
بازی Metal Gear Solid Mobile | 2008 | N-Gage | – |
بازی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots | 2008 | PS3 | 94 از 100 |
بازی Metal Gear Online | 2008 | PS3 | 81 از 100 |
بازی Metal Gear Solid Touch | 2009 | iOS | 73 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: Peace Walker | 2010 | PSP, PS3, Xbox 360 | 89 از 100 |
بازی Metal Gear Solid: Social Ops | 2012 | iOS | – |
بازی Metal Gear Rising: Revengeance | 2013 | PS3, Xbox 360, PC | 80 از 100 |
بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes | 2014 | PS4, Xbox One, PS3, PC, Xbox 360 | 75 از 100 |
بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain | 2015 | PS4, Xbox One, PS3, PC, Xbox 360 | 95 از 100 |
بازی Metal Gear Survive | 2018 | PS4, Xbox One, PC | 60 از 100 |
سخن پایانی
بطور کلی در این مطلب سعی کردیم تا تاریخچه مجوعه بازی های Metal Gear را به همراه لیست این بازی ارائه دهیم. همانطور که مشاهده کردید، مجموعه بازی های متال گیر دارای داستانی غنی و پیچیده است و استاد کوجیما نهایت هنر خود را توانسته در سری بازی های Metal Gear به رخ همگان بکشد. متاسفانه اخراج عجیب کوجیما از کمپانی کونامی موجی از نارضایتی و ناراحتی را به سمت طرفداران منتقل کرد؛ مخصوصا اینکه این کار وسط ساخت بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain صورت گرفت و باعث شد بازی آنطور که شایسته است به پایان نرسد. همچنین طرفداران منتظر شنیدن خبر بازسازی نسخههای قدیمی بودند که با اخراج کوجیما، این قضیه نیز بطور کلی منتفی شد.
نظر شما درمورد بازی Metal Gear چیست؟ آیا موفق به تجربه و اتمام تمام نسخههای آن شدهاید؟ تجربیات و نظرات خود را میتوانید در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.