رده بندی 23 اپیزود سریال Black Mirror از بدترین به بهترین

سریال Black Mirror یک سریال علمی تخیلی بریتانیایی به کارگردانی چارلی‌بروکر (Charlie Brooker) است که نگاهی متفاوت بر جهان مدرن و روابط انسان‌ها با تکنولوژی دارد. در ادامه قسمت های سریال بلک میرور را رده بندی می‌کنیم.

در 4 دسامبر سال 2011 میلادی کانال 4 بریتانیا، سریال آینه سیاه (Black Mirror) را به کارگردانی چارلی بروکر به روی آنتن خود برد؛ سریالی تحسین برانگیز در ژانر علمی-تخیلی و در سبک آنتولوژی که به زودی توانست به یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های جهان تبدیل شود. این سریال شامل پنج فصل است که در طول 8 سال تولید و پخش شده است. سبک فضا سازی منحصر به‌فرد و خط داستانی جذاب سریال Black Mirror توانست آن را در زمره بهترین سریال‌های سبک علمی تخیلی قرار دهد. در هر اپیزود شما با داستان و بازیگرانی جدید روبرو خواهید شد. کارگردان به خوبی توانسته است در زمان محدود یک و نیم ساعته، داستان اپیزود را بازگو کند و آن را پرورش دهد و به پایان برساند. به باور بسیاری، این سریال دیدگاهی منفی نسبت به تکنولوژی و پیشرفت‌های علمی به تماشاگران می‌دهد و داستان‌های ترسناک و سیاهی درباره‌ آینده نه‌چندان دور انسان‌ها ترسیم می‌کند.

‌روایت‌هایی از تصمیم‌هایی دشوار و نمایش عواقب آن، پیوند عواطف و احساسات انسانی با پیچیدگی و بی احساسی تکنولوژی باعث می‌شود شما بار دیگر درباره ماهیت واقعی انسان عمیق‌تر بیاندیشید و از آینده‌ای بترسید که این انسان به فناوری‌های قدرتمندتر و پیچیده‌تر از آنچه اکنون در دست دارد برسد. در این مطلب قصد داری تمامی 23 قسمت این سریال را از بدترین به بهترین، رده بندی کنیم.

هشدار! این مقاله حاوی اسپویل بخشی‌های زیادی از سریال Black Mirror است.

---

رده بندی 23 اپیزود سریال Black Mirror به ترتیب از بدترین به بهترین

---

 

23. Rachel, Jack, and Ashley Too (فصل 5 – اپیزود 3)

Rachel, Jack, and Ashley Too نه تنها بدترین اپیزود این فصل نیست، بلکه بدترین اپیزود کل سریال Black Mirror است. مایلی سایرس نقش «اشلی او» (Ashley O) خواننده و سلبریتی مشهوری که در بیشتر طول اپیزود در کما به سرمی‌برد را ایفا کرده و البته هنگامی هم که به هوش می‌آید، نقش مهمی در فیلم ایفا نمی‌کند. هنگامی که Ashley O در کما است، عمه او که مدیر برنامه‌هایش هم محسوب می‌شود، سعی دارد آهنگ‌ها و اشعاری که در ذهن خواننده است را خارج کند؛ اتفاقی مهم که تا پایان قسمت متوجه آن نمیشویم! این قسمت بهتر بود بیشتر به سوالات اخلاقی، فلسفی و فرهنگی مربوط به زندگی سلبریتی‌ها می‌پرداخت.

 

22. Men Against Fire (فصل 3 – اپیزود 5)

بهترین قسمت‌های سریال Black Mirror زمانی هستند که سریال اجازه می‌دهد تماشاگر خودش در مورد داستان نتیجه بگیرد نه اینکه آموزه‌های اخلاقی و حقایق را به صورت پر رنگ و واضحی نمایش دهد. این قسمت درباره‌ی سربازی است که به او دستور داده شده تا موجوداتی زامبی مانند را نابود کند اما به یک‌باره متوجه می‌شود که آن موجودات انسان هستند. نحوه ارائه این اپیزود بیشتر از نوع دوم است و به جای اینکه اجازه دهد ببیننده نتیجه گیری کند، مواردی که می‌خواهد را در طول سریال و پایان آن بازگو می‌کند.

 

21. Arkangel (فصل 4 – اپیزود 2)

این قسمت از سریال آینه سیاه به کارگردانی Jodie Foster کاملا ابتدایی و سطحی ساخته شده است و فقط توانسته است یک قسمت کوچک از جهان عظیم حوادث و مسائل مربوط به فرزندآوری و فرزندپروری را نشان دهد. قصه در رابطه با مادری است که از دستگاهی برای کنترل دخترش استفاده می‌کند. دستگاهی که لوکیشن و آنچه دخترش می‌بیند را به مادر ش نشان ‌می‌دهد؛ وسیله‌ای که می‌تواند عواقب ترسناکی بر روابط مادر با فرزندش داشته باشد. پایان بندی قابل پیش‌بینی دارد و می‌توانست به جنبه‌های عمیق‌تر روابط والدین با فرزند بپردازد اما به بررسی عادی زندگی یک نوجوان بسنده کرده است.

 

20. Fifteen Million Merits (فصل1 – اپیزود 2)

قبل از فیلم‌های Get Out و Black Panther دنیل کالویا (Daniel Kaluuya) در اپیزودی ضعیف از سریال Black Mirror بازی کرد و عملکردی درخشان از خود نشان داد.
داستان درباره‌ی شهری است که مردم در ازای استفاده از دوچرخه‌هایی ثابت برای تولید برق، پاداش دریافت می‌کنند. شخصیت اصلی داستان عاشق زنی می‌شود که صدای بسیاز زیبایی دارد. پسر دختر را راضی می‌کند تا در مسابقه‌ی استعدادیابی شرکت کند و برای کسب بلیط حضور دختر در این مسابقه، همه پاداش‌های خود را استفاده می‌کند. این قسمت تفسیرهای خوبی از حرض و تجارت نشان می‌دهد اما از این حد بالاتر نمی‌رود.

 

19. Shut Up and Dance (فصل3 – اپیزود 3)

همانند بسیاری از قسمت های سریال بلک میرور در این قسمت نیز شخصیت اصلی فیلم با تمام وجود تحریک می‌شود تا با چیزهای وحشتناکی روبرو گردد و در آخر همه چیز به نابودی کامل برسد. چیزی که در The National Anthem و White Bear می‌بینیم. اما این قسمت از همه بدتر است زیرا برخلاف دو قسمتی که اشاره شد، انگیزه و چرایی کافی برای آنچه اتفاق می‌افتد نشان نمی‎‌دهد. The National Anthem نشان‌دهنده‌ی پیامدها و عواقب سیاسی و White Bear نشان دهنده و مفسری از مباحث مربوط به مجازات و کیفر است. Shut Up and Dance بیشتر شبیه مورد دومی است و البته نسخه‌ی ضعیف‌تر آن.

 

18. The Waldo Moment (فصل 2 – اپیزود 3)

قسمت «لحظه والدو» از سریال Black Mirror اولین بار در سال 2013 پخش شد، مدتها قبل از آنکه دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده باشد. مانند همه قسمت های آینه سیاه ، لحظه والدو حرف‌های زیادی در مورد فناوری در فرهنگ و سیاست می‌زند و مانند برخی از اپیزودها، پر از مفاهیم پیچیده است.

 

17. Smithereens (فصل 5 – اپیزود 2)

Smithereens یک اپیزود احساسی محسوب می‌شود، اما در کمال تعجب نسبت به آنچه در آینه سیاه به آن عادت کرده‌ایم، محتاط است. در این قسمت داستان مردی روایت می‌شود که‌ در هنگام رانندگی مشغول چک کردن شبکه اجتماعی خود بوده و این کار باعث می‌شود تصادف کند و نامزدش کشته شود. او خود را مقصر این حادثه می‌داند و سعی می‌کند رئیس این شبکه‎‌ی اجتماعی را گروگان بگیرد. البته مانند هر قسمت آینه سیاه که پر از پیچ و تاب است، در Smithereens به نظر می‌رسد که سازندگان در فصل 5 سریال Black Mirror دیگر حرفی برای گفتن ندارند.

 

16. Metalhead (فصل 4 – اپیزود 5)

 

15. The National Anthem (فصل 1 – اپیزود 1)

به نظر شما چگونه می‌توان یک سریال علمی تخیلی آنتولوژی را آغاز کرد؟ یک سیاستمدار را در وضعیتی قرار بدهید که مجبور شود با یک خوک رابطه جنسی داشته باشد. این موضوع ایده اولین قسمت از سریال آینه سیاه است در حالی که سریال بعد از این قسمت به تدریج به تکامل خود ادامه می‌دهد، «سرود ملی» پیش زمینه‌ای برای اتفاقات عجیب و ایده‌های بزرگ در قسمت‌های بعدی سریال است.

 

14. Striking Vipers (فصل 5 – اپیزود 1)

Striking Vipers بهترین قسمت از فصل پنج است اما برخلاف فصل‌های گذشته این قسمت از بهترین قسمت‌های کل سریال آینه سیاه به شمار نمی‌رود (مانند Junipero در فصل سودم یا USS Callister در فصل چهارم). Striking Vipers داستان دو دوست قدیمی (آنتونی مکی و یحیی عبدالمتین دوم) را نقل می‌کند که در یک بازی مبارزه‌ای واقعیت مجازی با هم مبارزه می‌کنند، ولی بازی به حدی واقع‌گرایانه است آن‌ها در بازی روابط جنسی با یکدیگر دارند؛ اتفاقای که در زندگی واقعی آنها نیز تاثیر گذار می‌شود. این ایده که چقدر دنیای واقعی و مجازی می‌توانند بهم نزدیک باشد و بر یکدیگر اثرگذار باشند یک ایده‌ی تکراری است، اما درنهایت آنچه مانده است بازی‌های عالی مکی و عبدالمتین در این اپیزود است.

 

13. Playtest (فصل 3 – اپیزود 2)

 

12. Hang the DJ (فصل 4 – اپیزود 4)

 

11. Bandersnatch

Bandersnatch بخاطر خلاقیت و شکستن محدودیت‌های فنی تماشای تلوزیون حائز اهمیت است. این قسمت از جمله قسمت‌های بلندپرواز و جاه‌طلب در سریال است و به بیننده این امکان را می‌دهد که در طول تماشا تصمیم‌های متخلف را انتخاب کند که منجر به پایان های مختلف می‌شود.

 

10. White Bear (فصل 2 – اپیزود 1)

9. Black Museum (فصل 4 – اپیزود 6)

داستان در مورد دختری است که در مسیر خود در خارج از شهر از یک موزه بازدید می‌کند. موزه‌ای که پر از اشیاء و عتیقه‌های مربوط به تکنولوژی و فناوری است. به خصوص اشیائی که در قسمت‌های قبلی سریال آینه سیاه نمایش داده شده‌اند. این قسمت متشکل از سه داستان فرعی است که در پایان بهم می‌رسند و می‌توان آن را یکی از قسمت‌های وحشتناک سریال به حساب آورد.

7. White Christmas (قسمت ویژه)

نه به خاطر اینکه اسم این اپیزود کریسمس است و نه بخاطر بازیگری جان هم (Jon Hamm) هیچ‌کدام باعث نمی‌شود که شما با یک اپیزود شاد و مفرح روبرو شوید. فراموش نکنید که شما Black Mirror را تماشا می‌کنید. جایی‌که در آن مردم تا آخرین لحظات فیلم تحت فشار و مجازات و شکنجه قرار دارند. این داستان نیز متشکل از چند داستان فرعی است ولی در آخر تقریبا به پایانی رضایت بخش و قابل پیش‌بینی می‌رسند.

 

6. Hated in the Nation (فصل 3 – اپیزود 6)

در طول 90 دقیقه از این قسمت سریال شما هم یک داستان جنایی مرموز، هم یک فیلم هیچهاکی و هم یک فیلم هولناک را با هم خواهید دید. نفرت میان ملت به بهترین شکل ممکن در این اپیزود به تصویر درآمده است. قتل‌هایی زنجیره‌ای و مرموز که پای دو افسر جوان را به میان می‌کشد و آنان متوجه وجود زنبورهای الکترونیکی فوق پیشرفته در میان می‌شوند. زنبورهایی مرگبار برای کشتن اشخاص معروف.

 

5. Nosedive (فصل 3 – اپیزود 1)

 

4. The Entire History of You (فصل 1 – اپیزود 3)

The Entire History of You تفسیری از پارانویا است. دقیقا تنها باری که شخصیت اصلی بی‌دلیل نمی‌ترسد. با اینکه ما ممکن است زیاد از شخصیت اصلی فیلم خوشمان نیاید  اما در آخر درمی‌یابیم ترس‌های او همگی واقعی بودند و حق با او بود. همسرش به او خیانت کرده‌ است و کودکش واقعا از او نیست. در دنیایی که می‌توانید با تکنولوژی خاطرات را مثل یک فیلم عقب و جلو بکشید، ماه هیچ وقت پشت ابر نمی‌ماند.

 

3. San Junipero (فصل 3 – اپیزود 4)

San Junipero از پربارترین قسمت‌های سریال Black Mirror است. از قسمت‌هایی که هدف آن سرگرمی و امید بخشی است. در جهانی که تکنولوژی در آن به قدری پیشرفت کرده است که مرگ و نیستی معنا ندارد و شما تا ابد می‌توانید در یک واقعیت مجازی زندگی کنید؛ حتی بعد از مرگ‌تان.

 

2. Be Right Back (فصل 2 – اپیزود 1)

این قسمت از سریال بلک میرور روایت‌گر داستان شخصی است که عزیزی را از دست می‌دهد ولی دیگر نمی‌تواند به حالت عادی خود برگردد. اینجاست که یک شرکت فوق مدرن این ادعا را می‌کند که می‌تواند نسخه‌ای بازسازی شده از شخص را بسازد. نسخه‌ای که هیچ اثری از رنج و اندوه در آن وجود ندارد و این سرآغاز ماجراهایی تازه می‌شود. این قسمت از جمله‌ بهترین اپیزودهای سریال است که به خاطر بازی‌های بازیگران، تحسین شده است.

 

1. USS Callister (فصل 4 – اپیزود 1)

USS Callister اپیزودی از سریال Black Mirror است که برنده چهار جایزه امی شده و بهترین قسمت این سریال است. یک برنامه نویس که مرتبا در محیط کار خود تحقیر می‌شود و کسی او را جدی نمی‌گیرد. اما او به‌ کمک تکنولوژی و دانش خود جهانی را خلق می‌کند که یگانه قهرمان آن خودش است و همکارانی که او را مسخره می‌کردند در خدمت او هستند. این قسمت دارای حجم زیادی از جلوه‌های بصری است و تمی کمدی دارد.