اسکایریم (The Elder Scrolls V: Skyrim) یکی از عظیمترین و بهترین بازیهای نقشآفرینی است که از سال 2011 تا امروز، عده زیادی را به خود مشغول کرده است. اما در دنیای بزرگ بازی Skyrim موارد غیرمنطقی زیادی به چشم میخورند که در این مقاله به 25 تا از آنها خواهیم پرداخت.
همه ما بازی اسکایریم را دوست داریم و حتی بعضیها بیش از حد آن را دوست دارند! بسیاری از افراد صدها ساعت را در این بازی با شخصیتها و نژادهای مختلف سپری کردهاند که همه اینها را مدیون بتسدا هستیم که یک دنیای عمیق و خارقالعاده را خلق کرده است؛ اما باوجود این جزئیات، گاهی هم با برخی اشتباهها و مواجه میشویم. البته میدانیم که با یک بازی ویدیویی طرف هستیم و اولویت اول، سرگرم کنندکی و گیم پلی آن است، اما احتمالا با خواندن مقاله با ما هم عقیده میشوید که برخی از این موارد واقعا خندهدار هستند.
البته در مسیر ماموریت این اژدهازاده، آنقدر ماموریتهای فرعی وجود دارند که وقتی بازیکنان از این ماموریتهای فرعی دست میکشند و تصمیم میگیرند تا خط اصلی داستان بازی را پیش ببرند و دنیا را از دست الدویین (Alduin، همان اژدهای باستانی قدرتمند) نجات دهند، متوجه میشوند که او قبلا یک بار دنیا را نابود کرده و حالا میخواهد دوباره این کار را انجام دهد.
الدویین قصد دارد نژادی باستانی از اژدهایان که هزاران سال است در خواب بهسر میبرند را بیدار کند و آنها را ترغیب کند تا سرزمین اسکایریم را در آتش کام خود بسوزانند و دوباره دوران اوج قدرت خود را بازگردانند. تنها کسی که میتواند جلوی این اتفاق و این اژدهای قدرتمند و باستانی را بگیرد، فردی است که خون اژدهایان در رگهایش جریان دارد و به اصطلاح اژدهازاده است. البته آنطور که در بازی اسکایریم مشخص است، این اژدهایان تا زمانی که اژدهازاده از ماموریتهای فرعی دست بکشد و تصمیم بگیرد با آنها بجنگد، نقشه خود را عملی نمیکنند و منتظر او میمانند!
وجود هیچکدام از این موارد به هیچوجه بازی Skyrim را به یک عنوان بد یا حتی متوسط تبدیل نمیکند. این بازی بدون شک یک شاهکار است. در ادامه قصد داریم 25 موردی که در اسکایریم وجود دارند، ولی با عقل جور در نمیآیند را با هم مرور کنیم تا هم خاطراتمان را با بازی تازه کنیم و هم لبخندی روی لبان شما گیمرها بنشانیم.
25 مورد خنده دار و غیر منطقی بازی Skyrim
۱- پیشرفت در مهارت آهنگری (Smithing)
سیستم مهارتهای بازی Skyrim با دیگر بازیهای نقشآفرینی متفاوت است. در این بازی مهارت شما در یک زمینه (بعنوان مثال در زمینه جیببری، آهنگری یا تیراندازی)، زمانی ارتقا مییابد که در آن زمینه تلاش کنید و هرچقدر بیشتر آن مهارت خود را بکار بگیرید، در آن زمینه ماهرتر میشوید. این سیستم بسیار جالب و منطقی بنظر میرسد. برای مثال شما برای اینکه در زمینه جادوهای تخریبی قویتر شوید، باید از این جادوها استفاده کنید و اگر بخواهید در زمینه سلاحهای سنگین قویتر شوید، باید سلاحهای سنگین را بکار بگیرید. این سیستم هوشمندانه است، اما همیشه منطقی بنظر نمیرسد.
شما برای اینکه در مهارت آهنگری پیشرفت کنید، باید سلاحها و زرههایی را در کورههای آهنگری بسازید و زمانی که مهارتتان در این زمینه به سطح بالایی برسد، میتوانید بهترین نوع زرهها و سلاحهای بازی را برای خود بسازید. اما نکته غیرمنطقی در این زمینه، این است که اهمیتی ندارد شما در کورههای آهنگری چه چیزی بسازید؛ شما با ساختن هر چیزی در کورهها میتوانید مهارت آهنگریتان را ارتقا دهید؛ میتوانید ارزانترین و بهصرفهترین چیزی که میشود آهنگری کرد (که خنجر آهنی یا Iron Dagger است)، را هزاران بار بسازید تا در آهنگری پیشرفت کنید. اکثر بازیکنان از جمله خودم نیز از این روش برای ارتقا مهارت آهنگری خود استفاده میکنند، اما این موضوع چندان منطقی بنظر نمیرسد؛ چون وقتی که شما هزاران خنجر آهنی میسازید، تنها در ساختن خنجر آهنی مهارت پیدا میکنید و اینطور نیست که ناگهان بعد از آن، مهارت ساخت زره اژدها را بدست آورید.
۲- گویا تمام نگهبانان زمانی مانند شما ماجراجو بودهاند
معروفترین دیالوگ Skyrim، دیالوگی که حتی از «فاس رو داه» (یکی از فریادهای اژدهازاده که در اکثر تریلرهای این بازی وجود دارد) هم معروفتر است، همان دیالوگیست که شما تقریبا از تکتک نگهبانان میشنوید. بله منظورمان همان دیالوگی است که سوژه اکثر جکهای مربوط به اسکایریم است.
«من هم زمانی مانند تو یک ماجراجو بودم، اما پس از مدتی یک تیر به زانویم اصابت کرد و ماجراجویی را کنار گذاشتم». این همان دیالوگیست که تقریبا از تمام نگهبانان دنیای اسکایریم میشنوید. سازندگان بازی Skyrim قصد داشتهاند با قرار دادن این دیالوگ در زبان نگهبانان، بازی را کمی عمیقتر کنند، اما آنقدر در این موضوع افراط کردهاند که هر نگهبانی که راهش به شما میخورد میگوید که زمانی مثل شما ماجراجو بوده است؛ همچنین این موضوع که کسی مانند اژدهازاده ماجراجو بوده باشد، بسیار بعید به نظر میرسد.
حالا از این موضوع که بگذریم این سوال پیش میآید که چطور میشود کسی که تیری به زانویش اصابت کرده و شدت جراحت او آنقدر زیاد بوده که او را از ماجراجویی بازنشست کرده، صلاحیت نگهبان شهر شدن و مراقبت از جان و مال مردم را دارد؟!
۳- واکنش نگهبانان به جرمهای شما
ما نمیخواهیم در این مطلب از هیچگونه دزدیای دفاع کنیم، اما سیستم قانونی دنیای بازی Skyrim کمی مشکل دارد. نگهبانان دنیای اسکایریم نسبت به هر جرمی که شما مرتکب شوید – چه دزدیدن یک تخممرغ باشد چه کشتن ده آدم بیگناه – به صورتی مشابه واکنش نشان میدهند و تنها تفاوت این واکنشها این است که جریمه جرمهای مختلف متفاوت است.
در واقع زمانی که شما در دنیای اسکایریم هر جرمی (چه فلان و چه فلان) مرتکب شوید، بلافاصله تحت تعقیبترین فرد منطقه میشوید و تا زمانی که مقاومت کنید، نگهبانان به قصد کشت به شما حمله میکنند. همانهایی که تا چند دقیقه پیش از تیری که در زانو خورده بودند، صحبت و از درد زانویشان ناله میکردند، ناگهان با چنان سرعتی دنبال شما میدوند و چنان به شما حمله میکنند که انگار آمریکایی هستند و قاتل جان اف کندی را پیدا کردهاند! حالا فرقی هم ندارد که شما یک تکه کاغذ سفید دزدیدهاید یا بیست نفر را کشتهاید.
۴- اژدهایان در حین مبارزه با انسانها روی زمین فرود میآیند
همه ما ارزش موضع بالاتر در یک مبارزه را میدانیم و اگر کسی در مبارزهای موضع بالاتری نسبت به ما داشته باشد، سعی میکنیم از مواجهه با او خودداری کنیم. اما گویا اژدهایان بازی Skyrim از این نکته آگاه نیستند.
این سیستم برای گیمپلی یک بازی خوب است، اما یک تاکتیک بسیار بد برای اژدهاست. اگر ما در نقش اژدها بودیم و میدیدیم که طرف مقابل دارد به سمت ما تیراندازی میکند و بالهایمان خسته میشد، روی زمین در مقابل دشمنمان فرود نمیآمدیم؛ فوق فوقاش میرفتیم و خستگی در میکردیم و بعدا سراغ این دشمن بازمیگشتیم.
۵- حمل کردن حجم زیادی از آیتمهای مختلف
من به شخصه اصلا نمیتوانم حجم Inventory شخصیتهای اصلی در بازیها – مخصوصا بازیهای اکشن – را درک کنم. قهرمانان این بازیها، میتوانند بدون هیچ مشکلی تعداد زیادی سلاح، آیتم و مهمات با خود حمل کنند؛ در این مورد بحث من بر سر وزن این وسایل نیست، بلکه بر سر حجم آنهاست؛ این افراد چگونه این همه وسایل را در جیبها یا کولههای خود جای میدهند، بدون اینکه به هیچکدام از آنها آسیبی برسد؟ چگونه این همه وسایل همواره در دسترس هستند و در کسری از ثانیه در دستان قهرمان بازی ظاهر میشوند؟
در بازی Skyrim شما میتوانید بدون هیچگونه پیامدی هر تعداد که میخواهید آیتم حمل کنید، مادامی که مجموع وزن این آیتمها از آستانه وزنی که کاراکتر شما میتواند حمل کند، کمتر باشد. با این حال ما حتی نمیدانیم که اژدهازاده داستان ما، این همه آیتم را کجایش نگه میدارد.
صدها آیتم اعم از سلاحهای مختلف، زرهها و پوشیدنیهای مختلف، مواد غذایی مختلف، گاها صدها معجون مختلف و بسیاری وسایل دیگر همواره همراه اژدهازاده هستند؛ همچنین این آیتمها همیشه در دسترساند و ثانیهای طول نمیکشد که اژدهازاده آنها را از جیب خود بیرون آورد و استفادهشان کند. در بازی Skyrim چون وزن آیتمهای غذایی بسیار کم است، اژدهازاده میتواند صدها آیتم غذایی را با خود حمل کند. ما نمیدانیم که جیب اژدهازاده به کدام انبار عظیمی متصل است، جدای از اینکه او میتواند صدها کیلو آیتم حمل کند، همچنین میتواند حجمهای بسیار زیادی از آیتمها را نیز حمل کند.
نکته جالبتری که در مورد سیستم وزن بازی اسکایریم وجود دارد، ایناست که وقتی شما وزن آیتمهایی که حمل میکنید، بیش از حد مجاز میشود، شما میتوانید برای کاهش وزن خود آیتمهای غذایی را بخورید! وقتی شما آنها را میخورید انگار آنها نابود میشوند، در واقع شما برای وزن کم کردن غذا میخورید، آن هم نه یک تکه نان، بلکه صدها شیرینی و پنیر و کوفت و زهرمار؛ هرچه بیشتر بخورید وزنتان کمتر میشود، کاش در دنیای واقعی هم اینطور بود مگر نه؟ البته آن موقع هم افراد پرخور بیش از حد لاغر میشدند و باز هم کمی بیریخت میشدند؛ بگذریم.
۶- غذا خوردن وسط مبارزه
در بازی Skyrim اگر در مبارزهای در حال شکست خوردن باشید و میزان جانتان کم باشد، بهترین راه این است که از معجونهای سلامتی استفاده کنید تا میزان جانتان افزایش پیدا کند. گاهی در ماجراجوییها، معجونهای سلامتیتان تمام میشوند و آن موقع است که شما برای پر کردن جان خود به مواد غذایی پناه میبرید، تنها مشکل اینجاست که مواد غذایی خیلی کمتر از معجونها سلامتی شما را برمیگردانند، خیلی کمتر.
یک سیبزمینی تنها یک عدد از میزان سلامتیتان را برمیگرداند (میزان سلامتی شما در اول بازی صد عدد است)، اما اگر شما مثلا 20 30 تا سیبزمینی بخورید کارتان راه میافتد، عجیب است که خوردن هیچ محدودیتی ندارد و اژدهازاده هیچوقت چاق نمیشود. نکته جالبتر این است که شما میتوانید هر وقت که دلتان میخواهد این آیتمهای غذایی را مصرف کنید تا سلامتیتان کمی بازگردد؛ در واقع در بازی اسکایریم زمانی که شما فهرست وسایل یا به عبارتی Inventory خود را باز میکنید، زمان متوقف میشود و هیچ فعالیتی در دنیا رخ نمیدهد؛ در همین حین شما میتوانید ده بیستتا شیرینی یا گوجه و اینجور غذاها را بخورید.
راستی اگر یک انسان شیرینی و گوجه را باهم بخورد، چه میشود؟
۷- صندوقچههای کوچک با حجم بینهایت
بسیاری از آیتمهایی که شما در بازی Skyrim بدست میآورید از صندوقچهها و جعبههای جواهرات بدست میآیند، این صندوقچهها در اندازههای مختلفی در دنیای Skyrim وجود دارند. صندوقچههای کوچک مخصوص جواهرات یا اشیای کوچک با ارزش هستند و بیشتر در خانهها یافت میشوند.
گاهی زمانی که شما جعبه جواهراتی را باز میکنید، آن را خالی مییابید و کلی توی ذوقتان میخورد؛ اما گاهی هم این صندوقچهها آنقدر پر از آیتمهای مختلفاند که نمیتوان درک کرد که این وسایل چگونه در صندوقچهای به این کوچکی جا شدهاند؛ برای مثال یکبار من جعبه جواهراتی را باز کردم و درون آن یک شمشیر! چند سیبزمینی و دو سه تکه جواهر پیدا کردم؛ بنظر میآید همان کسی که جیبهای اژدهازاده را آنقدر زیبا، جادار و مطمئن ساخته است، طراحی این جعبههای جواهرات را برعهده داشته است.
آدم با دیدن چنین مواردی در اسکایریم، یاد آن کلاههایی میافتد که شعبدهبازان چندین کبوتر و عصا و … از دروناش بیرون میکشند. نکته جالب و احمقانه دیگری که بسیاری از بازیکنان اسکایریم با آن برخورد داشتهاند، یافتن مشعل روشن در یک صندوقچه زیر آب است. اسکایریم است دیگر!
۸- چیزهایی که میسازید از مواد تشکیلدهندهشان سنگینتر هستند
زمانی که شما دارید صدها خنجر آهنی میسازید تا مهارت آهنگری خود را افزایش دهید، ممکن است به نکته عجیبی در مورد آن پی برده باشید؛ مثلا اینکه مواد سازنده آن از محصول نهایی سبکتر هستند. بعنوان مثال شما برای ساختن یک خنجر آهنی (Iron Dagger) ، به یک شمش آهن (Iron ingot) و بند چرمی (Leather Strip) نیاز دارید. در دنیای اسکایریم، شمش آهن یک کیلوگرم (البته در دنیای اسکایریم، برای وزن واحد رایجی درنظر گرفته نشده و ما در اینجا برای روانی متن از واحد کیلوگرم استفاده کردیم؛ هیچکدام از این اعداد به کیلوگرم نیستند و فقط یک عدد خالیاند و وزن اشیا نسبت به یکدیگر را تعیین میکنند.) و بند چرمی 0.1 کیلوگرم وزن دارند که مجموعا میشود 1.1 کیلوگرم؛ اما در کمال تعجب، محصول این مواد که همان خنجر آهنی باشد، دو کیلوگرم وزن دارد؛ حال بگذریم از این که مقداری از مواد در حین ساختن این خنجر دور ریخته میشوند و هدر میروند.
یکی دیگر از مثالهای بارز و فاحش این موضوع، ساخت شمشیر ددریک یا Deadric Sword است. این شمشیر قویترین و سنگینترین شمشیریست که در دنیای اسکایریم میتوان ساخت. وزن این شمشیر در بازی 16 کیلوگرم تعریف شده، در حالی که مجموع وزن مواد سازنده آن 2.6 کیلوگرم است!! نکته جالب توجه دیگر در مورد این شمشیر و دیگر سلاحها و زرههای Deadric، این است که یکی از مواد ضروری برای ساخت آنها که نادرترین ماده سازنده آنها نیز هست، یک قلب (Deadric Heart) است؛ همین موضوع، کلی سوال دیگر بوجود میآورد که نپرسیدناش بهتر است!
۹- عواقب حمل تنها یک کیلوگرم وزن بیشتر
معمولا بازیکنان تازهکار در بازی Skyrim هر آیتمی که به دستشان میرسد را برمیدارند؛ عواقب این موضوع این است که آنها بیش از حد سنگین میشوند و اصطلاحا Overburdened میشوند. وقتی که اژدهازاده در این وضعیت قرار میگیرد، نمیتواند بدود و نمیتواند از قابلیت Fast Travel استفاده کند. دلیل وجود چنین سیستمی در اسکایریم و اکثر دیگر بازیهای نقش آفرینی این است، که بازیکنان نتوانند هرچیزی که دلشان میخواهد را بردارند و برای فروش به شهر بیاورند و از همان ابتدا پولدار شوند؛ همچنین این سیستم منطقیست و از برخی دیگر از سواستفادهها جلوگیری میکند، نکته دیگر در مورد این سیستم در بازی اسکایریم این است که بسیار مطلق و صفرویک-گونه عمل میکند.
یعنی درواقع سرعت حرکات و چابکی اژدهازاده از صفر کیلوگرم تا 300 کیلوگرم هیچ فرقی نمیکند، اما به محض اینکه وزن وسایل او 301 کیلوگرم شود، او شروع به خزیدن میکند!
۱۰- اژدهازاده در وضعیت Overburdened میتواند بپرد
همانطور که در بالا گفتیم، زمانی که اژدهازاده بیش از حد مجاز وسایل حمل کند و اصطلاحا در وضعیت Overburdened قرار بگیرد، نمیتواند بدود و یا از قابلیت Fast Travel استفاده کند؛ در واقع در این حالت او حتی بهزور میتواند راه برود، اما با این وجود، این وضعیت اصلا بر حرکت عمودیاش تاثیری نمیگذارد.
در بازی Skyrim اگر شما دارید صدها کیلو وسایل و سیبزمینی حمل میکنید و بهزور راه میروید، میتوانید به همان اندازهی زمانی که هیچچیز در جیبهایتان ندارید، بالا بپرید. پریدن در حین Overburdened بودن بخشیست که سازندگان بازی فراموشاش کردهاند، اما در واقع این موضوع تاثیر خاصی هم ندارد. اژدهازاده نمیتواند با پریدن به مقصد خود برسد، زیرا که حرکت رو به جلوی او در هنگام پریدن تقریبا هیچ است.
با این حال اینکه با وجود آن همه وسایل میتوانید به راحتی بپرید، اما نمیتوانید به راحتی راه بروید، کمی عجیب بنظر میرسد.
۱۱- درهای چوبی غیرقابل شکستن
یکی از ویژگیهای بازیهایی مانند Skyrim، این است که آنها بازیکنان را وارد دنیایی فانتزی میکنند و به قهرمان داستان توااناییهای خارقالعاده و قابلیتهای شگفتانگیز اعطا میکنند و به بازیکن اجازه میدهند تا این قهرمان را کنترل کند. با این وجود، سازندگان همواره برای قهرمان داستان محدودیتها و موانعی ایجاد میکنند تا همه چیز بیش از حد برایش آسان نباشد و بازی برای بازیکن چالش برانگیز باشد؛ همین موضوع، علت این است که بسیاری در قفل در بازی اسکایریم وجود دارد، شما برای بازکردن قفل این درها یا نیاز به کلیدی خاص دارید، یا هم که نیاز است که قفل را با استفاده از ابزارها و مهارت خود در باز کردن قفلها (مهارت Lockpicking) باز کنید و به پشت آن در دسترسی پیدا کنید. حتی اگر این درها چوبی و سست باشند نیز شما چارهای جز این دو روش ندارید.
در واقع همانطور که میدانید، اژدهازاده یک انسان همه فن حریف است؛ او فریادهایی میزند که اژدهایان را از زمینگیر میکند و تمام اشیا اطراف را به صدها متر آنطرفتر پرت میکند، او میتواند با مهارت های خود در شمشیر زنی یا جادوگری یک غول را بکشد و با چندین سرباز همزمان مبارزه کند و پیروز از میدان بیرون بیاید؛ او همچنین میتواند تبرهای سنگینی را بعنوان سلاح خود حمل کند، با این اوصاف درهای چوبی نباید مانع غیرقابل برداشتنی سر راه اژدهازاده باشند.
۱۲- شمعهای روشن در خرابههای باستانی
جدای از اینکه معماری خرابههای باستانیای که در دنیای Skyrim به آنها سرک میکشیم و درنظر داشته باشید که این خرابهها مکانهایی مخفی یا غیرقابل دسترس هستند که هیچ انسانی قرنهاست درون آنها پا نگذاشته و اگر گذاشته کشته شده است؛ موضوع ترسناکی که در این خرابههای باستانی به چشم میخورد این است که زمانی که ما وارد آنجا میشویم میبینیم که شمعهای روشنی در جایجای این مکان متروک وجود دارند.
توجه داشته باشید که هیچ موجود هوشمندی درون این خرابهها زندگی نمیکند، اما با این وجود هروقت به این خرابههای باستانی دنیای Skyrim سرک بکشید میبینید که شمعها و مشعلهای روشنی در آنجا وجود دارند؛ انگار کسی برای شما راه را روشن کرده تا به راحتی به مقصد برسید و این کمی دلهره آور است، اینطور نیست ؟
تازه Skyrim اولین بازیای نیست که چنین موضوعی در آن به چشم میخورد؛ مشعلها و شمعهای روشن در خرابههای باستنی در بسیاری از دیگر بازیها و فیلمهای ماجراجویانه به چشم میخورند. ما دلیل این موضوع را درک میکنیم، سازندگان میخواهند کمی از جنبه ترسناک خرابهها و دخمهها کم کنند و آنها را از تاریکی مطلق در بیاورند و همچنین میخواهند نمایش خوبی را برای مخاطبان به نمایش بگذارند؛ اما بهرحال این موضوع با عقل جور در نمیآید.