با اتمام سریال Game of Thrones (بازی تاج و تخت)، سوالاتی به وجود آمده که در ابتدا به آنها پاسخ داده و سپس به 20 مورد غیر منطقی در سریال گیم اف ترونز میپردازیم که نادیده گرفته شدند. با ما همراه باشید.
سوالات قسمت آخر و تئوری های گیم اف ترونز
دروگون با جسد دنریس کجا رفت؟
بعد از اینکه جان خنجر خود را به دل دنریس فرو کرد، دروگون جسد او را برداشت و پرواز کرد و رفت. بعدا میفهمیم که دروگون به سمت شرق پرواز کرده اما مقصد او مشخص نیست. با این وجود احتمال میرود که دروگون به والیریای کهن (Old Valyria) که خواستگاه تارگریانها و اژدهاهای آنهاست میرود. همچنین برخی تئوری های فصل 8 حاکی از این هستند که هنوز هم کمی جادو در والیریای کهن باقی مانده که اژدهاها با آن ارتباط دارند. حتی شاید تعدادی تخم اژدها در آنجا منتظر دروگون باشند.
آیا جان اکنون با وایلدلینگ ها زندگی می کند؟
بله! با اینکه او به نایتس واچ تبعید شده بود، اما قطعا هیچ کس فکر نمیکرد که جان بقیه عمرش را در جایی که در سریال گیم اف ترونز آغاز کرده بود سپری کند. با توجه به اینکه او از وستروس تبعید شده، رفتن به سمت شمال با وایلدلینگها به نظر بهترین پایان برای او است. همچنین به نظر میرسد که زمستان به پایان رسیده و وایلدلینگها دیگر نیازی به سختی کشیدن برای زنده ماندن نخواهند داشت.
با کشته شدن نایت کینگ چه نیازی به نایتس واچ است؟
با توجه به اینکه پادشاه شب در سریال گیم اف ترونز کشته شد، نایتس واچ باید از جنوب در برابر چه چیزی محافظت کند؟ احتمالا جواب این سوال عنکبوتهای یخی و برخی دیگر از جانوران وحشتناک است، اما با توجه با کشته شدن نایت کینگ این احتمال وجود دارد که شدت زمستان کم کم کاهش پیدا کند و سرزمینهای شمالی هم قابل سکونت شده و نایتس واچ مسئول اداره این سرزمین شود؛ بوی یک اسپین آف میآید…
چرا آریا به غرب میرود؟ چه چیزی در غرب وستروس وجود دارد؟
به نظر نمیآید آریا قصد داشته باشد در یکجا بنشیند و رد کردن درخواست ازدواج گندری (Gendry) هم نشان از همین موضوع دارد و سفر او به غرب هم چندان تعجب برانگیز نیست؛ اما چه چیزی در اقیانوس غرب وستروس وجود دارد؟ با اینکه قسمت زیادی از نقشه کشف نشده است، اما میدانیم که قطعا سه جزیره که توسط یک زن اشرافی به نام الیسا فارمن (Elissa Farmen) کشف شدهاند، وجود دارد. نام این جزایر ویسنیا (Visenya)، آگون (Aegon) و رنیس (Rhaenys) است که آریا احتمالا از آنها و سواحل شرقی اسوس (Essos) عبور خواهد کرد. البته هیچ کس نمیداند چه چیزی میان این خشکیها وجود دارد؛ شاید قارهای مثل آمریکا با بومیان مخصوص به خود وجود داشته باشد. شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه یکی از اسپین آفهای سریال Game of Thrones مربوط به ماجراهای آریا خواهد بود.
آریا قرار بود چشمان سبز چه کسی را ببندد؟
بعد از مرگ سرسی در سریال گیم اف ترونز ، همه در اینترنت فکر میکردند که آریا قرار است دنریس را بکشد تا پیشگویی ملیساندرا به حقیقت بپیوندد. در این پیشگویی گفته شده بود که او چشمان قهوهای (والدر فری)، آبی (نایت کینگ) و سبز را خواهد بست. اما با توجه به پایان سریال گیم اف ترونز ، آریا قرار است چه کسی را که چشمان سبز دارد بکشد؟ با توجه به اینکه ماجراهای آریا با رفتن او به غرب ادامه دارد، احتمالا او در آینده با چنین شخصی روبهرو خواهد شد. شاید هم با توجه به تعداد زیادی از نفرات که آریا کشته، این پیشگویی به حقیقت پیوسته است. شاید هم ما هیچ گاه به جواب این سوال دست پیدا نکنیم.
چرا دروگون جان را نکشت؟
دروگون هم لحظه احساسی خود را موقع مشاهده جسد مادرش داشت و با اینکه به نظر میدانست جان مادرش را کشته، کاری به او نداشت. دلیل این امر احتمالا به این برمیگردد که او به نوعی میدانست که جان خون تارگرین در رگهای خود دارد و به نوعی آنها از این طریق با هم ارتباط دارند. شاید هم دروگون به نوعی میدانست که جان کار درست را انجام داده است. اگر به دنبال دلیل سادهتری میگردید، شاید خنجری که در بدن دنریس بود را دیده و با توجه به شباهت آن و آیرن ترون، احتمال داده که به هم مربوط هستند و آیرن ترون را به جای جان «کشت».
20 مورد غیر منطقی در سریال Game of Thrones
1- سم، دزد شمشیر
سم تارلی، به جان اسنو داستان اینکه چطور پدرش او را تهدید کرد را تعریف کرد و گفت که در صورتی که به نگهبانان شب نمی پیوست، پدرش ترتیب داده بود که یک حادثه مرگ بار برای او اتفاق بیفتد. لرد رندل تارلی، پدر سم تارلی، برای نخستین بار در فصل ششم سریال Game of Thrones حضور پیدا کرد و درست به همان اندازه که بینندگان این سریال تصور میکردند، ظالم و سنگدل بود. سم تارلی در مسیر مسافرتش به سیتادل، از خانه قدیمی خود دیدار کرد و تصمیم گرفت که قاتل قلب ها را بدزدد که نام یک شمشیر والریان متعلق به خاندان تارلی بود، البته تعلق این شمشیر به خاندان تارلی مربوط به قبل از این بود که سم این شمشیر را بدزدد و عازم ادامه سفرش به سیتادل شود.
سم به گونه ای توانست مالکیت شمشیر قاتل قلب ها را نزد خودش حفظ کند، اگرچه او چندین ماه را برای تمرین کردن در سرزمین ریچ باقی مانده بود و در نهایت نیز توانست بدون هیچ حادثه ای به وینترفل سفر کند.
«ما به نوعی سعی در باور این موضوع داریم که رندل تارلی، مردی که سعی در نابود کردن و کشتن پسر خودش برای بی ارزش نکردن نام خانوادگی خود، به خاطر حفظ افتخار خانوادگی و ارثیه اش داشت، هیچ مشکلی با دزدیده شدن این میراث ارزشمند خانوادگی خود، که منظور شمشیر قاتل قلب هاست، نداشت. »
لرد رندل تارلی می توانست به سادگی با فرستادن تعدادی از افرادش به دنبال سم تارلی، شمشیر قاتل قلب ها را از او پس بگیرد و سم نیز قادر به انجام هیچ کاری در برابر او نبود، اما با این حال لرد رندل تارلی هرگز این کار را انجام نداد.
2- جواب رد طولانی مدت
سریال Game of Thrones در نهایت این تئوری طرفداران خود را تایید کرد که جان اسنو فرزند ریگار تارگارین و لینا استارک است. با توجه به اینکه ریگار تارگارین و الیا مارتل پیش از این با هم ازدواج کرده بودند و دو بچه داشتند که هردو از جان اسنو بزرگتر بودند، این موضوع هیچ وقت مشخص نشد که رابطه ریگار تارگارین و لینا استارک تا چه حد دارای مشروعیت بوده است.
البته کاراکتر گیلی در این سریال، به دنبال کشف یک سند در سیتادل است تا این موضوع را اثبات کند که ازدواج الیا مارتل با ریگار تارگارین منسوخ شده و ازدواج او با لینا استارک رسمی بوده است. این موضوع بدان معناست که جان اسنو پسر مشروع ریگار تارگاریان است و ادعای او نسبت به دنریس برای تخت پادشاهی برتر است.
مشکل ایده منسوخ اعلام شدن ازدواج ریگار و الیا مارتل این است که در واقع چون ازدواج ریگار با لینا استارک در وضعیتی نبوده که به رسمیت شناخته شود، باید آن را منسوخ اعلام کرد نه ازدواج اولیه او را با الیا مارتل، همانطور که ازدواج سانسا با تایرون در این سریال یک ازدواج کوتاه مدت اعلام شد.
این حقیقت که ریگار تارگارین دو بچه از الیا مارتل دارد به این معناست که منسوخ اعلام شدن ازدواج بین این دو نفر غیر ممکن است.
3- همیشگی بودن عضویت در نگهبانان شب
« سریال Game of Thrones هرگز به این واقعیت اشاره نکرد که مردم شمال باید جان اسنو را به عنوان یکی از نگهبانان شب که فراری شده است در نظر بگیرند، که این موضوع چیزی است که تنبیهی مثل اعدام شدن را برای او به همراه دارد. »
زنده شدن مجدد جان اسنو، بهانه ای برای او فراهم کرد که او بتواند نگهبانان شب را رها کند، اما واقعا چطور بسیاری از مردم، با توجه به اینکه او هیچ مدرکی نداشت، این موضوع را باور کردند؟
4- سنگ اژدها در هنگام تصرف توسط دنریس خالی بود
قسمت «سنگ اژدها» از سریال Game of Thrones صحنه ای بود که دنریس تارگارین با همراهان خود به جزیره تایتولار رسید در واقع اولین باری را به تصویر کشید که دنریس در خاک سرزمین وستروس قدم برداشت. صحنه گسترده ای در این قسمت از سریال وجود داشت که دنریس در میان قلعه متروکه و خالی جزیره حرکت می کرد و می خواست که حق دوران بچگی اش را پس بگیرد.
اما نکته قابل توجه اینجاست که هیچگاه مشخص نشد که چرا قلعه سنگ اژدها خالی است. پادشاه قبلی قلعه سنگ اژدها، استانیس باراتئون بود که به نظر می رسد باید یک سری از افراد و پادگان خود را در آنجا قرار می داد. این احتمال وجود دارد که مردان استانیس قلعه سنگ اژدها را رها کرده باشند که خود سوال دیگری را مطرح می کند، مبنی بر اینکه چرا تامن و رژیم سرسی هرگز این جزیره را پس نگرفتند.
قلعه سنگ اژدها بسیار مکان مهمی است زیرا که صندلی وارث پادشاهی در آن قرار دارد، بنابراین بازپس گیری این قلعه می تواند به رژیم فعلی کمک کند و یک پایان قطعی را برای کمپین استانیس باراتئون فراهم کند، در حالی که تا رسیدن دنریس تارگارین دست نخورده و خالی باقی ماند.
5- مشکل سنی لنیسترها
یکی از تغییرات بزرگی که در سریال Game of Thrones برای هماهنگی با رمان A Song of Ice and Fire در نمایش سریال گیم اف ترونز ایجاد شد، بالا بردن سن تقریبا تمامی کاراکترهای موجود در سریال گیم اف ترونز بود. این موضوع بدان معناست که عملکرد بازیگران جوان تر عضو این فیلم، منطقی تر به نظر می رسد و تهیه کنندگان این فیلم به دلیل اینکه دنریس تارگارین در شب عروسی اش در این رمان 13 ساله بود، به زندان فرستاده نمی شوند.
بیشترین تغییر سنی در سریال Game of Thrones در مورد خانواده لنیسترها دیده می شود، تا جایی که در برخی از موقعیت ها عدم تطابق سنی آن ها در این سریال به وضوح مشاهده می شد. سرسی به دخترش مارجری می گفت که او شورش رین را به یاد می آورد، در حالی که این واقعه 6 سال قبل از به دنیا آمدن مارجری توسط سرسی اتفاق افتاده بود. در برخی از صحنه ها و موقعیت های این فیلم زمان دقیق به دنیا آمدن سرسی و جیمی نیز تغییر پیدا کرده است که با سالی که رابرت باراتئون به پادشاهی رسید نیز درگیری زمانی دارد و در این زمان واقعا مشخص نیست که سن آن ها دقیقا چقدر است.
این مشکلات مربوط به سنین بازیگران در مورد جافری نیز صدق می کند و با توجه به اضافه شدن یک کودک دیگر قبل از او، تقریبا زمانی که برای به دنیا آمدن جافری در سریال Game of Thrones در نظر گرفته شده است، غیر ممکن است.
6- منطقه ویل به آریا استارک و سندور کلیگین (ملقب به سگ شکاری) اهمیتی ندادند
سندور کلیگین برنامه ریزی کرده بود که آریا استارک را به یکی از اعضای خانواده اش بفروشد، اما قبل از اینکه او موفق به انجام این کار شود، خانواده آریا قتل عام و نابود شدند. آخرین شانس او برای بدست آوردن یک پول مناسب برای فروش آریا استارک، لیزا آرین، عمه آریا استارک بود. تنها امید سندور کلیگین نیز زمانی که به همراه آریا به دروازه خونین ویل رسید و متوجه شد که عمه آریا یعنی لیزا از دروازه ماه به پایین هل داده شده است، از بین رفت.
«نکته جالب اینجاست که افراد ویل به سندور کلیگین و آریا اجازه دادند که دروازه ویل را ترک کنند، در حالی که آریا یک گروگان بسیار ارزشمند به شمار می رفت و کلیگین که همراه او بود نیز به وسیله رژیم لنیسترها تحت تعقیب بود. این موضوع به این دلیل نبود که تعداد افرادی که آن ها را احاطه کرده بودند قادر به شکست دادن سندور کلیگین نبودند، زیرا دروازه ویل یکی از بهترین نقاط قابل دفاع در سرزمین ویل بود.»
بنابراین این موضوع خیلی جالب است که نگهبانان دروازه ویل به این راحتی اجازه دادند که این دو فرد بسیار مهم، به راحتی این منطقه را ترک کنند و به راه خودشان ادامه دهند.
7- پیشگویی نادرست مگی
در قسمت «جنگی که فرا خواهد رسید» این موضوع آشکار شد که سرسی در دوران جوانی اش با یک جادوگر جوان به نام مگی قورباغه، روبرو شد. مگی این موضوع را پیشگویی کرد که سرسی با یک پادشاه ازدواج خواهد کرد ولی توسط یک ملکه جوان و زیباتر شکست خواهد خورد. همچنین مگی پیشگویی کرد که سرسی سه بچه از خودش خواهد داشت که همگی تاج ها و پوشش های طلایی به تن خواهند داشت.
این پیشگویی مگی قورباغه، از رمان A Song of Ice and Fire نشات می گیرد، اما پیشگویی او با توجه به داستان سریال Game of Thrones زیاد منطقی به نظر نمیرسید، زیرا در نخستین فصل سریال Game of Thrones این موضوع آشکار شد که سرسی و رابرت باراتئون یک بچه به دنیا آوردند که در زمانی نوزادی اش فوت کرد و این بچه بی نام و نشان که توسط مجموعه تلویزیونی Game of Thrones طراحی شد، تمامی پیشگویی های مگی را خراب کرد، زیرا به دنیا آمدن این بچه به این معنا بود که سرسی چهار بچه به دنیا خواهد آورد.
8- موت کلین خالی بود
منطقه شمال به دلیل وجود یک گذرگاه به نام Neck که یک منطقه جنگلی وسیع بود و گذشتن از آن تقریبا غیر ممکن بود، از حمله جنوبی ها در امان قرار داشت. تنها راهی که وجود داشت تا از منطقه Neck عبور کنند، سه قلعه حفاظت شده موت کیلین بود که برای تعداد کمی از نیروها این موقعیت را فراهم می کرد تا در برابر یک ارتش مقاومت کنند.
پیتر بیلیش در قسمت «The Door» به این موضوع اشاره کرد که ارتش سرزمین ویل در قلعه موت کیلین منتظر می مانند و همچنین آن ها بعدا موفق به عبور از این منطقه شدند و سپاه رمزی را با یک سورپرایز، غافل گیر کردند و منجر به پیروزی و احیای لشکریان استارک در این نبرد شدند.
«در سریال Game of Thrones هرگز به این موضوع اشاره نشد که چگونه سپاهیان ویل توانستند از یکی از محافظت شده ترین نقاط دفاعی موجود در وستروس عبور کنند و همچنین این موضوع نیز پنهان ماند که چطور یک سپاه کامل، بدون اینکه شناسایی شوند توانستند از این منطقه به شمال راه پیدا کنند.»
بولتون ها نیز با توجه به اینکه هنوز می بایست در مورد متحدان لنیستری خود محتاط می بودند و همچنین با توجه به خیانتی که آن ها کردند و منجر به ازدواج رمزی و بانو سانسا استارک شدند، قطعا باید نیروهای نظامی خود را در موت کیلین نیز قرار می دادند.
9- کارث به گارد پادشاهی نیاز دارد
سیر داستانی مجموعه Game of Thrones شامل سفر دنریس تارگارین و همراهانش به سرزمین کارث می شد که در فصل دوم این سریال در نمایش های تلویزیونی این سریال به تصویر کشیده شد. این بخش از سریال گیم اف ترونز ، داستانی را شامل می شد که در آن کاراکتر زارو زوهان داکسوس برای از بین بردن سایر بازرگانان شهر کارث، با پیات پری همکاری می کند تا بتواند خود را به عنوان حکمران کارث معرفی کند.
آخرین باری که زارو زوهان داکسوس در مجموعه Game of Thrones مشاهده شد، مربوط به زمانی است که دنریس و افرادش می خواستند که به خانه او نفوذ کرده و او را در مکان خودش به دام بیندازند. این صحنه از فیلم فقط در نمایش های تلویزیونی سریال گیم اف ترونز پخش شد، در حالی که داکسوس هنوز هم در رمان های این مجموعه زنده است.
در این صحنه از سریال، افراد دنریس را تعدادی از سربازان دوتراکی، سه بچه اژدها و جورا مورمانت تشکیل می دادند، اما با این حال آن ها توانستند به راحتی به خانه یکی از حاکمان شهر کارث نفوذ کرده و داکسوس را بدون هیچ مشکلی در خانه اش به قتل برسانند. همچنین آن ها توانستند بدون هیچ آسیبی از شهر فرار کنند و تنها تلاش بی فایده ای که برای تلافی کار آن ها انجام شد، توسط ساحران شهر کارث صورت گرفت که بی نتیجه ماند.
داداش دنریس مثل پدرش بود درسته درسته که دو تا از اژدها او کشته شد یکیشون که کلا مال وایت واکر ها بود دو یکی هم بدست یورون یورنجگوی کشته شد سوم هم اینه که دنریس وحشی شد و صد هزار انسان بی گناه رو کشت و باید میکرد البته جلد آخر سریال هیچ زمانی نوشته نشد و ضاهرا باید یک اسپین آف یا باید یکی دو فصل دیگه از سریال ساخته شود که هیچکس نمیدونه جی آر آر ت مارتین چه تو سرشه والا سریال بخوبی تموم شد و دنریس اگه کشته نمیشد کل وستروس رو به آتش میکشید مثل پدر دیوانه اش که تقریبا چهار تا از مهم ترین استارک هارو کشت و یک بار مثل دنریس کل شهر تخت آهنین رو نابود کرد همه رو به معنای واقعی گاییدن مهم اینه که اگه بری نگاه کنی رسم تارگین ها اینه که برادر با خواهر ازدواج کنه و اگه دو تا برادرش نمیمردن به کال دروگو ازدواج نمیکرد و بعد شوهر و پسر خودش رو کشت فک کن آدم پسر خودشو بکشه شخصیت شروری بود اما هیچکس نمیدونه دنریس مرده چون دروگون اون رو به شهر کهن والریا برد همون جای خاندان تارگین بود و یه چیز دیگر جان اسنو که تو خود قبول هم گفتن اون یک تارگین بوده و خاندان تارگین نابود نشده و حتما با یکی ازدواج میکنه بچه دار میشه و تارگین های دیگری به وجود میان ok پس باید مثل بچه ها ب سریال نگاه نکنی پ زر نزن دیگ باو بابا بدترین شخصی که بدم ازش میومد سانسا استارک جنده بود که یه کاری کرد دنریس مثل پدرش بشه شخصیت اصلی جان رو میخواست نشون بده چون بهش حسودی میکرد باو اصلا بخاطر همین بود که دنریس اینطوری شد مگه ندیدی رفتار اخر سریال نشون بدن