در این مقاله قصد داریم انواع دنباله ها در بازی های ویدیویی را در 12 گروه مختلف، دستهبندی کنیم. با ما همراه باشید تا دنباله های بازی ها را بهتر بشناسید.
ما در عصر دنبالهها زندگی میکنیم، اما همه دنبالهها مشابه هم نیستند و هر کدام اسم و رسم و سبک خاص خود را دارند. آیا شما در حال تجربه یک دنباله واقعی هستید، یا در یک پیشدرآمد (Prequel یا دنبالهای که وقایع پیش از نسخه قبل را روایت میکند) دست و پا میزنید؟ آیا در حال تجربه یک ریبوت یا یک بسته الحاقی مستقل هستید؟ برای اینکه اینها را با یکدیگر اشتباه نگیرید، در این مقاله انواع دنباله ها در بازی های ویدیویی را برای شما برشمرده و شرح خواهیم داد.
آنچه در این مقاله میخوانید:
معرفی 12 دنباله در صنعت بازیهای ویدیویی
ضمنا در این مقاله هیچ ترتیب خاصی وجود ندارد؛ این شما و این 12 نوع دنباله در صنعت بازیهای ویدیویی.
1. یک دنباله معمولی
این گونه دنباله، سرراستترینِ انواع دنبالههاست. این دنباله قسمت دیگری است که از پایان قسمت قبلی، کار خود را آغاز میکند و داستان را از سر میگیرد. یک دنباله همواره لازم نیست که بازی دوم از یک سری باشد، همینکه بازی بعدی یک سری باشد، برای ما کافی است. اگر یک دنباله، بازی دوم یک سری باشد، احتمالا نویسندگان سری، زمانی که درحال نوشتن داستان بازی اول بودهاند به داستان بازی دوم فکر نکردهاند و این موضوع باعث میشود که داستان بازی دوم و همخوانی آن با داستان بازی اول، کمی عجیب و غریب از آب دربیاید. این نوع دنباله همواره یک شماره در عنوان خود دارد که نشاندهنده این است که شما محتوای بیشتری از چیزی که پیشتر دوست داشتید، دریافت خواهید کرد.
مثال: اساسا هر بازیای که در عنوان خود یک شماره داشته باشد در همین دسته قرار میگیرد.
2. دنباله بشدت تاخیر خورده
مثالها: Red Dead Redemption و Duke Nukem Forever و Max Payne 3 و Elite: Dangerous
3. پیشدرآمد یا Prequel
این نوع دنباله که در تاریخی پس از عرضه نسخه اول عرضه میشود (مشخصا!)، به گذشته سفر میکند و وقایع پیش از داستان بازی پیشین را روایت میکند. این نوع دنباله مثلا زمانی میتواند مفید باشد که بسیاری از کاراکترهای محبوب، در طول بازی پیشین مرده باشند، بنابراین یک پیشدرآمد برای اینگونه بازیها، میتواند زمان را به عقب ببرد تا بازیکنان بتوانند زمانی که این کاراکترهای محبوب، زنده و خوش و خرم بودند را تجربه کنند. همچنین در اینگونه دنبالهها، نویسندگان داستان میتوانند در وقایع زندگی کاراکترهایی آشنا، کند و کاو کنند، بدون اینکه نگران این باشند که ترتیب زمانی وقایعی که در بازی پیشین رخ داده را بهم بزنند.
مثالها: Metal Gear Solid III و Red Dead Redemption 2 و Metal Gear Solid V و Deus Ex: Human Revolution (این دنباله از نظر فنی یک پیشدرآمد بشدت تاخیر خورده است) و Assassin’s Creed Origins
4. نقطه وسط یک سهگانه
دنبالهای که در دسته «نقطه وسط یک سهگانه» یا همان شماره دوم یک سهگانه قرار میگیرد، بازیایست که برخلاف بازی پیشیناش، قسمتی از یک سهگانه به شمار میرود. با اینکه بازی پیشین این نوع دنباله، یک آغاز، یک میانه و یک پایان مشخص داشته است، نقطه وسط یک سهگانه معمولا در یک پیچش داستانی به اتمام میرسد، که مستقیما به داستان بازی سوم سهگانه ختم خواهد شد.
مثالها: Halo 2 و Gears of War 2 و Mass Effect 2
5. اولین دنبالهای که شمارهای در عنواناش ندارد
بسیاری از سری بازیهایی که مدت طولانیایست در عرصه بازیهای ویدیویی حضور دارند، نهایتا به نقطهای میرسند که جالب نیست از یک شماره دیگر در عنوان بازی بعدی استفاده کنند. در این نقطه، بازیها با همان تم پیشین ساخته و عرضه میشوند، اما در نهایت باعث میشوند که لزومی برای حضور یک عدد در عنوان بازیهای جدید این سری دیده نشود. در این نوع دنبالهها، شمارهها معمولا با یک زیرعنوان جایگزین میشوند.
مثالها: Assassin’s Creed Brotherhood (که اساسا میبایست Assassin’s Creed III بود) و Super Mario World (که میبایست Super Mario 4 بود، مگر اینکه بخواهید Super Mario Land را هم حساب کنید) و Zelda: A Link to the Past (میبایست Zelda III نامیده میشد.)
6. اسپین آف
این نوع دنباله که اسپین آفی از یک جهان تخیلی وسیع است، معمولا بازیایست که در «خط اصلی» داستان سری جای نمیگیرد. این نوع دنباله، معمولا برای یک پلتفرم دیگر یا در فرمی متفاوت از بازیهای پیشیناش عرضه میشود، و ممکن است داستان یک کاراکتر فرعی در بازیهای پیشین را روایت کند. این بازیها ممکن است همچنین براساس یک فیلم یا سریال تلویزیونی ساخته شوند و دنبالهای بر محصولی در این رسانهها باشند و نهایتا هم بطور «رسمی» داستانشان با داستان فیلم یا سریال تلویزیونی بهم بپیوندد.
مثالها: Tales from the Borderlands و The Amazing Adventures of Captain Spirit و بازی فیسبوکی Dragon Age و نسخههای فرعی سری Assassin’s Creed و Star Wars: The Force Unleashed و میلیونها بازی رسمی دیگر که برای پلتفرمهای موبایل عرضه شدهاند.
پ ن: همچنین اسپین آفها گاهی میتوانند شروع کننده سری خود باشند و برایشان دنبالههایی عرضه شود؛ مثل سری Forza Horizon
7. ریبوت
یک ریبوت نام یک سری هیجانانگیز را برای خود برمیگزیند و بجای آنکه همان داستانی را که در بازیهای آن سری روایت شده را ادامه دهد، از ابتدا شروع میکند. یک ریبوت ممکن است همان داستانی را که در بازیهای پیشین روایت شده را به شیوه جدیدی روایت کند، داستانی که ریمیکس و بازنویسی شده است. یک ریبوت همچنین ممکن است یک داستان کاملا متفاوت را به شیوه کاملا متفاوتی روایت کند. برخی مواقع ریبوتها همان نام بازی اول سری را بعنوان عنوان خود برمیگزینند که این موضوع باعث میشود که سردرگمیهای خاصی در بحثها و جستجوهای اینترنتی بوجود بیاید. این دسته همچنین شامل یک زیردسته با عنوان «ریبوت مورددار» میشود که در واقع یک ریبوت است ولی جدی تر و بزرگسالانهتر.
مثالها: Prey و DmC: Devil May Cry و Doom و Bionic Commando (محصول 2009)، Tomb Raider (محصول 2013)، Hitman (محصول 2016) و Star Wars: Battlefront (محصول 2017) و کنسول ایکس باکس وان (محصول 2013؛ البته مثال آخری یک شوخی بود ولی بهگونهای در این دستهبندی قرار میگیرد.)
8. بسته الحاقی مستقل
این دسته از دنبالهها، اخیرا پا به صنعت گذاشته و ضربالمثل «هر دم از این باغ بری میرسد» به گونهای در مورد این دسته جدید صدق میکند. یک بسته الحاقی مستقل در واقع یک بسته الحاقیست که از خط اصلی داستان جدا میشود و داستان دیگری را روایت میکند. شما میتوانید آن را بعنوان یک محصول جدا خریداری کنید، ولی اینگونه بستههای الحاقی همواره با یک عنوان بزرگتر که شامل بازی و بسته الحاقی مستقل آن است، عرضه میشوند.
مثالها: Dishonored: Death of the Outsider و Uncharted: The Lost Legacy و The Last of Us: Left Behind
9. یک ریبوت که ریبوت شناخته نمیشود
برخی موقعها، یک عنوان جدید در یک سری آنقدر با عناوین پیشین متفاوت است که مردم فکر میکنند این عنوان یک ریبوت است، در حالی که واقعا اینطور نیست. کاراکترها و دنیای اینگونه دنبالهها، نکات مشترک زیادی را با عنوان پیشین دارند، اما خود بازی آنقدر متفاوت است که بنظر میآید آغازکننده یک سری جدید باشد.
مثالها: God of War (محصول 2018) و Grand Theft Auto IV
10. عنوانی که تصویر دیگری را از سری ارائه میدهد و فرانچایز را دوقطبی میکند، اما هنوز از نظر فنی یک دنباله محسوب میشود
این دسته از دنبالهها (عنوان طولانیای دارند!) معمولا زمانی ساخته میشوند که یک کمپانی بازیسازی مدرنتر امتیاز یک فرانچایز قدیمی را خریداری میکند و تصمیم میگیرد که بازی جدیدی را در این سری قدیمی بسازد و جامعه هدف این بازی جدید را بازیکنان مدرن در نظر میگیرد. درست است که این دسته از دنبالهها فرانچایز را قطبیده میکنند، اما این بدین معنا نیست که آنها بد هستند، تنها متفاوتاند.
مثالها: Fallout 3 و Far Cry 2 و Resident Evil VII و Homeworld: Deserts of Kharak و Command & Conquer: Rivals
11. وارث معنوی
یک وارث معنوی، بازیای است که اگر نام، تیم سازندگان و دنیایی که در آن جریان دارد را در نظر نگیریم، با مشخصات یک دنباله کاملا همخوانی دارد. یک وارث معنوی ممکن است توسط همان سازنده بازی قبلی ساخته شود، یا ممکن است توسط کمپانی دیگری ساخته شود. سازندگان با ساختن چنین بازیهایی بصورت رمزی به طرفداران القا میکنند که «ما داریم یکی دیگر از آن بازیهایی که شما دوست دارید را میسازیم ولی بخاطر دلایل قضایی نمیتوانیم آن را با نام بازی قبلی بخوانیم.»
مثالها: Story of Seasons و Dark Souls (وارث معنوی Demon’s Souls، که خودش تبدیل به یک سهگانه شد و وارثهای معنویای مانند بازی BloodBorne برایش عرضه شدند) و Stardew Valley و Torchlight و Cities: Skylines و Dragon Age: Origins، Prey (علیرغم ریبوت بودن، وارث معنوی هم هست) و Pillars of Eternity و Bravely Default و Planet Coaster
12. دنباله طرفداران
بعضا هم اتفاق میافتد که استودیوهای بازیسازی نمیتوانند یا نمیخواهند یک دنباله برای بازی خوب و محبوبشان بسازند، بنابراین طرفداران دست به کار میشوند و این کار را بجای سازنده اصلی انجام میدهند. این دسته از دنبالهها، معمولا بندرت بطور کامل ساخته میشوند و دلیل اصلی این موضوع هم این است که ساختن یک بازی از سوی یک طرفدار، میتواند مشکلات قانونی بسیاری را به همراه داشته باشد. شما همواره تنها یک قدم یا یک نامه با تعطیل شدن کار و بارتان و از دست دادن کل پروژهتان فاصله دارید. البته همین موضوع نیز باعث میشود که زمانی که یکی از این بازیها خوب از آب درمیآید، ارزشمندتر و جالبتر جلوه کند.
مثالها: Black Mesa (بهگونه یک ریبوت از سوی طرفداران به حساب میآید) و همچنین تمام آن دنبالههایی که توسط طرفداران برای Half Life 2 و Pokemon Uranium ساخته شدند.
سخن پایانی
از این به بعد هر وقت در حال تجربه یک بازی بودید از خود سوال کنید که آیا این بازی نقطه وسط یک سهگانه است؟ یک وارث معنویست؟ یا در دستهبندیای قرار میگیرد که در این مقاله به آن اشارهای نشده است؟
برای اطلاع از جدیدترین مقالات و اخبار بازی های ویدیویی با پلازا همراه بمانید. همچنین میتوانید در بخش نظرات، دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.