با وجود طیف وسیعی از شخصیتهای شرور در بازیهایی ویدیویی در این مطلب به آنهایی خواهیم پرداخت که در ابتدا به شکل یک قهرمان ظاهر میشوند. با ما همراه باشید.
یا به عنوان یک قهرمان میمیرید یا آنقدر زندگی میکنید که به مظهر سیاهی و انزجار تبدیل شوید. برای حس همزادپنداری و ملموس بودن بیشتر قهرمانمان باید آنها را در بین کشمکش شاهد باشیم، درست مثل زندگی واقعی و افرادی که در مقابل مشکلات وجهه واقعیشان را نشان میدهند. زندگی بدون چالش نیست و هیچ پیروزی بدون شکست میسر نمیشود. با این حال بعضی مواقع، پیروزی هم بهایی دارد و انگیزههای خیرخواهانه یک قهرمان به مسیری متفاوت منجر خواهد شد. فرشتگان هبوط کرده یا در بعضی مواقع شیاطین پنهان با آشکار کردن انگیزههای باطنیشان و مسیری که به آن میرسند، اغلب مخاطب را غافلگیر میکنند.
با توضیحات کوتاهی که دادیم و تیتر مطلب، احتمالاً خودتان میدانید محتوای این مطلب از چه قرار است. بله؛ قصد داریم 15 تن از قهرمانان دنیای بازی که در نهایت به شخصیتهایی شرور تبدیل شدند را با هم مرور کنیم. لازم به هشدار است که هواستان باید به اسپویلرهای شدید داستانی باشد.
آنچه در این مقاله میخوانید:
15 شخصیت قهرمانان دنیای بازی که به شخصیتهایی شرور تبدیل شدند
آرتاس – Warcraft 3
داستان پرنس «آرتاس منتیل»، شوالیه دست نقرهای و مرد عدالت و کسی که به شکل تأسفباری ندای وظیفه به مردمش را از دست میدهد یکی از تراژیکترین حماسههای دنیای بازی است. او به هر دری زد تا قلمرویش، «الدران» را از نابودی به وسیله ویروس مردگان متحرک، نجات دهد، اما در آخر چارهای جز استفاده از شمشیر نفرینی «فراست مورن» نیافت. مدافع مردم و مظلومین با فروش روحش به شیطان از یک قهرمان روشنایی به «لیچ کینگ» نفرینی تبدیل میشود.
کازویا – سری Tekken
«کازویا» را خیلی نمیتوان یک قهرمان دانست، حداقل براساس مفهومی که Tekken اخیراً برای بازیکنان تعریف کرده، اما به راحتی فراموش میکنیم که او در شمارههای اول سری Tekken یک قهرمان بود و از بسیاری جهات شخصیتی مثل «ریو» بازی Street Fighter محسوب میشود. میدانید از آن قهرمانها که در تمام عناوین مبارزهای نیازشان احساس میشد. پسر مظلوم و بیچاره به قدری توسط پدر بیرحمش یعنی «هیاچی میشیما» مورد آزار و اذیت قرار گرفت که شیطان درون تمام وجودش را فرا گرفت و اختلافی آغاز شد که آن را به جرأت میتوان دومین اختلاف خانوادگی خانمانسوز بعد از تیر و طایفه «اسکایواکر»ها دانست.
تالیون – Shadow of Mordor/War
«تالیون» یکی از مدافعین خوشنام مردم بود که رسیدن به اهداف نیکش او را به مسیر تاریکی سوق داد. این جنگجوی دلاور در یک مراسم جادوی سیاه برای «سائورون» کشته میشود و با کمک روح «کلبریمبور» این توانایای را به دست میآورد که بار دیگر به عنوان یک مرده متحرک روی زمین قدم بردارد تا از کسانی که همه چیزش را نابود کردند انتقام بگیرد. اگر با یک شمشیرزن زامبی شده که فقط به دنبال انتقام است، مجاب نشدید، بد نیست بدانید که کلبریمبور جسم تالیون را در حساسترین جای داستان بیرحمانه رها میکند تا از خونریزی بمیرد. تنها امید تالیون برای بقا و انتقام از روح بیمعرفتی که در گذشته به او کمک میکرده، این است که یکی از 9 حلقه قدرت را به دست بکند. حتی با وجود این که میداند در آخر به یک «نازگول» و برده سائورون تبدیل خواهد شد.
کانر – Detroit Become Human
سفر «کانر» (یکی از سه پروتاگونیست بازی) طی داستان احساسی Detroit: Become Human، فرایندی است که ستون اصلی بازی را شکل میدهد و حتی از دیدگاه خاص میتوانید او را شخصیت شرور داستان تلقی کنید. آیا این ربات پلیس باید از روی احساس تصمیم بگیرد یا به جای منطقهای سرد، برخلاف مأموریتش عمل کند؟ کانر در انتهای بازی شانس این را دارد که تمام برنامهریزیهایش را بر هم بریزد و به شورشی که بین رباتها و انسانها برای تصرف دیترویت شکل گرفته ملحق شود.
بیگ باس – سری Metal Gear
در شمارههای قبل به قهرمانانی پرداختیم که به خاطر شرایط مختلف یا به خاطر اختلاف خانوادگی اخلاقیات را فراموش میکنند و در مسیری شیطانی قدم میگذارند، البته تعدادی هم هستند که از درون فاسد بوده، اما مجال برای بروز شخصیت واقعیشان را نداشتهاند. با این حال داستان بیگ باس به شدت پیچیدهتر است: روایت مردی که به خاطر کشور و دنیای دروغین اطرافش، بیشتر و بیشتر در هم میشکند. داستان تکان دهنده و کشفیات نهایی داستان Snake Eater در مورد مربی و شخصیت مادر گونهای که مجبور به کشتنش میشود، اعتمادش به سیاست و دولت را نابود میکند، اتفاقات Portable Ops اعتقاد به نزدیکترین کسانش را از بین میبرد. با Peace Walker باورهایش از تجسمی مادر وار فرو میپاشد و در نهایت، بیداد حاکم در Major Zero و Patriots این کهنه سرباز وطنپرست را به رهبری گروهی نظامی به اسم «Outer Heaven» وا میدارد.
سوپر ماریو – .Donkey Kong Jr
تصورش سخت است که «آقای نینتندو» هم در فهرست شخصیتهای شرور قرار بگیرد، اما او هم مثل بسیاری از سلبرتیهای برجسته دهه هشتادی (مخصوصاً سیلوستر استالونه)، کارهایی در گذشته انجام داده که از یادآوریشان شرمنده میشود. ماریو نقش آنتاگونیست اصلی بازی .Donkey Kong Jr را به عهده دارد و این میمون بزرگ را زندانی میکند. درعین حال که گوریل جوان فقط میخواهد پدر پیرش را نجات دهد، لوله کش به ظاهر خوش قلب ما حیواناتش را میفرستد تا به او حمله کنند. ماریو جان، حیوان خانگیات را میفرستی که به بچه مردم حمله کند؟ کارت برعکس اسمت اصلاً سوپر نیست!
سارا کریگان – Star Craft / Star Craft 2
در عین حال که «کریگان» با توجه به شرایط روانی و آموزشهای نظامی در سنین کم، خیلی زندگی گل و بلبلی نداشته، در دوران بزرگسالیش براساس چیزی که طی اولین بخش Star Craft در Sons of Korhal میبینیم برای خودش کسی شده است. خیانت ناعادلانه رهبر ارتش زمینیها کریگان را تک و تنها بین گلهای از «زرگ» رها کرده و باعث خیزش موجودی به اسم «کویین آف بلیدز» میشود. سطح DNA بدن سارا دچار تغییر میشود و او را به قدرتهایی مجهز میکند که هیچ بیگانهای تا به حال نظیرش را ندیده است. خشم و شرارت کریگان، پرچم زرگ را بر فراز تپهای از جسد انسانها برافراشت.
جاشووا – The World Ends With You
برای دوام آوردن در یک بازی بیرحم باید به همکارتان اعتماد داشته باشید. اما اتکا به این قانون نانوشته بعد از گذشت دو سوم نقش آفرینی ژاپنی و کالت کلاسیک کنسول DS برای «نایکو»، پروتاگونیست بازی کمی سخت میشود، چون باید با «جاشووای» روی اعصاب و غیرقابل تحمل سر و کله بزند. موقعیتهای عجیب و غریب باعث میشوند، نایکو به ادا و اطوار این پسر جوان شک کند. در زمان مبارزه با باس نهایی بازی مشخص میشود که جاشووا سازنده شیبویا (منطقهای در توکیو) بوده و اتفاقات کل بازی به این منظور بوده که ارزش موجودیت یا نابودی دنیا را تخمین بزند!
سوپرمن – Injustice 2
چه چیزی یک مرد شکستناپذیر را میشکاند؟ خب براساس چیزی که بازی Injustice 2 اشاره دارد، نابودی و خدشهدار شدن اخلاقیاتی که سوپرمن عمیقاً به آنها پایند بوده و موجب شده رژیم خودکامه و ستمگر خودش را برپا کند. هسته شخصیتی سوپرمن با نقشه شرورانه جوکر برای مرگ همسر و فرزند متولد نشدهاش و ویرانی بخش بزرگی از «متروپلیس» نابود میشود. وقتی تمام چیزهایی که به خاطرشان میجنگید با دست خودش به خاکستر تبدیل شدند، اعتقاد راسخش به انسانیت جایش را به این باور داد که «بشریت باید از شر خودش خلاص شود!»
زیگما – Zero Escape Volume 2: Virtue’s Last Reward
بازی را میتوانید Saw (ارهای) در نظر بگیرید که توسط یک سری نویسنده انیمه دیوانه و عجیب و غریب نوشته شده است. Zero Escape: Virtue’s Last Reward جست و جویی عمیق است که نشان میدهد اعتماد و عواقبش چه معنایی خواهد داشت. سیستم اساسی بازی که رمان تعاملی و ماجراجویی خودتان را انتخاب کنید، نه تنها با جهش زمانی در داستان به درستی پیاده میشود، بلکه نقطه کلیدی کل سناریو است. 9 نفر که در یک انبار گرفتار شدهاند باید با همکاری یکدیگر از مرگ نجات یابند. در آخر کاشف به عمل میآید که «زیگما» شخصیت بازیکن، آن بچه محصلی که فکرش را میکنید نیست، بلکه دانشمندی دیوانه بوده که همه قربانیان را از ابتدا جمعآوری کرده است. شاید تمام ماجرا به نفع بشریت باشد، اما باید گفت بلاهای خونینی که بر سر بعضی از شخصیتها میآید، به هیچ وجه عملی انسانی نیست.
لیو کنگ – Mortal Kombat X
شانس یکی از قدرتمندترین و با استقامتترین مبارزان در چندین تورنومنت Mortal Kombat، محافظ قهار و پرافتخار قلمرو زمین بالاخره ته کشید. این قهرمان شبیه بروس لی پس از اختلافی که طی Mortal Kombat 9 و Mortal Kombat X با «رایدن» پیدا میکند، کشته شده و توسط «کوان چی» بار دیگر به شکل یک مرده بیروح و بردهای برای «نیدررلم» به زندگی باز میگردد و تمام کسانی که روزی از آنها دفاع میکرده را میکشد. یک شکست محض که مقصرش کسی نیست جز خدای رعد!
شی پاتریک کورمک – Assassin’s Creed Rogue
شاید Assassin’s Creed III عنوان درخشان و دلچسبی از سری پرطرفدار و طولانی یوبیسافت نباشد، اما سه گانه آمریکایی این فرنچایز یک مسأله را به خوبی روشن کرد؛ این که فرق چندانی بین اساسینها و تمپلارها وجود ندارد و تنها با مرز باریکی (که چه چیز به نفع بشریت است و چه چیز به ضررش است) از یکدیگر جدا میشوند. «شی کورمک» نمیتوانست لکههای سیاهی که در شیوه و منش اساسینزها وجود داشت را نادیده بگیرد، به این ترتیب جناحش را تغییر داد و همقطاران اسبقش را یکی پس از دیگری شکار کرد.
زیگما – سری Mega Man X
تعداد روشهایی که کپکام برای بازگرداندن «زیگما» به سری Mega Man X استفاده کرده شاید خندهدار باشد، چون هر بار احمقانهتر از دفعه قبل به نظر میرسد، اما بد نیست بدانید او همیشه یک رهبر آشوب طلب و بیرحم شورش «مارویک» نبوده است. البته این موضوع بسته به انتخابتان در روایتهای داستان متفاوت خواهد بود، اما چه به خاطر سرایت ویروس «وایلی» در مقابله با «زیروی» شرور بوده، چه جهت تست پتانسیل تکامل رباتها، این شکارچی اسبق ماوریک خیلی جنازه بیگناه از ربات و غیرربات، پشتش تلمبار کرده است.
رابرت بکستر – Time Crisis 5
غالباً شوترهای خطی آن قدری که به تیراندازی و نابود کردن محیط تمرکز دارند به داستان و پیچشهاش شخصیتی نمیپردازند. Time Crisis 2 با انتقال سرباز همه فن حریف (بازیکن دوم در حالت دو نفره) بازی Time Crisis II یعنی «رابرت بکستر» به عنوان افسر مافوق دو شخصیت جدید در Time Crisis 5 این قاعده را تغییر داد. جاسوس نفوذی بودن برای چندین سال باعث شد که بکستر اعتمادش به V.S.S.E را از دست بدهد و با وجود حضورش در سازمان با یک گروه تروریستی به اسم «وایلد داگز» همکاری کند. او حتی سعی داشت که برای همکار اسبقش که از کارهایش بو برده بود، پاپوش بدوزد. چقدر نفرتانگیز!
هندسام جک – Borderlands: The Handsome Collection
به قول بزرگی: «هر شخصیت شروری، قهرمان داستان خودش است». براساس چیزی که در Borderlands 2 میبینیم «هندسام جک» شاید خیلی شخصیت محجوبی نباشد، اما عمیقاً باور دارد که حضورش در سازمان «هایپریون» به امنیت بیشتر «پندورا» را فراهم آورده و زندگی را در آن ممکن کرده است. اگر دیدگاه ساکنین پندورا این گونه نبود که از آشوب در غرب وحشی راضی هستند، او هم راضی نبود. اما این دیدگاه شما است که او را شخصیتی شیطانی میپنداربد. شما هم اگر یک داغ از جادوگر فضایی روی صورت داشتید، خودتان را قهرمان میدانستید.
کلام آخر
آیا قهرمانی به خاطر دارید که طی چالشهای داستانی به شخصیتی شرور تبدیل شود. نظرتان را با ما در میان بگذارید.