اگر قصد راه اندازی یک کسب و کار موفق را دارید، ابتدا باید تمرکز کنید که اشتباهات خود را به حداقل برسانید. در ادامه در مورد 6 اشتباه رایج در کسب و کارها سخن میگوییم که باید از آنها دوری کنید.
انواع و اقسام راه وجود دارد که میتواند منجر به شکست کسب و کار شما شود. اما اشتباهاتی هستند که حتی رهبران بازار و شرکتهای بزرگ نیز در معرض آنها قرار دارند. این مشکلات را باید شناخت و کسب و کار خود را در برابر آنها بیمه کرد. تمام جنبههای زندگی، حتی چیزهایی مثل سلامت بدنی، سلامت ذهنی، نحوه رفتار با دیگران و موارد دیگر، اگر به صورت مداوم بازنگری نشوند در جایگاه خود به یک خطر بالقوه تبدیل میشوند. در حقیقت میتوان گفت که یک رهبر خوب، یک سطح قابل قبولی از خودشناسی را هم طلب میکند. در ادامه به 6 مورد از اشتباهاتی که در کسب و کارهای مختلف وجود دارد اشاره میکنیم. این اشتباهات ابتدایی ترین و یا پیشرفته ترین نیستند اما مهم است که همواره آنها را در رادار خود داشته باشیم!
آنچه در این مقاله میخوانید:
6 اشتباه رایج در کسب و کار
۱. در چرخه پذیرش شکست قرار میگیرید
پذیرش شکست در همان ابتدای راه اندازی یک کسب و کار، چیزی مثل دوست شدن با یک فرد نامناسب است. اگر شما با این فرد ادامه دهید ممکن است شما را با مشکلات زیادی مواجه کند. اما اگر به دوستی خاتمه دهید ممکن است شانس یک ازدواج را از دست بدهید. کسب و کار نیز همین طور است؛ از همان ابتدا ساز شکست را کوک نکنید. پذیرش اولین شکستهای خود و ترک کردن کار، ممکن است شانس بالقوه تبدیل کسب و کار شما به یک کسب و کار بزرگ را از شما بگیرد.
۲. مهرههای خود را به خوبی انتخاب نمیکنید
به عنوان یک انسان قطعا کمی و کاستیهایی داریم. هر چقدر هم که پیشرفت کنیم در بعضی زمینهها مهارت نداریم. انتخاب یک فرد شبیه خود برای راه اندازی کسب و کار اصلا مناسب نیست؛ باید به دنبال کسی بگردید که بخشهای ضعیف شما را به صورت موثری بپوشاند. به طور مثال اگر در شطرنج مهره اسب را حرکت میدهید، بهتر است یک سرباز نیز در جلوی آن حرکت دهید، چرا که باعث میشود مهره اسب شما در اثر ضعف خود در حذف مهرههای رو به رو، به بیرون از مسابقه پرتاب نشود! همواره به دنبال چیدن مهرههای خود به این صورت باشید، اگر خود شما در زمینه ای ضعف دارید، به دنبال پوشش آن توسط فرد دیگری باشید.
۳. به مهرههای اصلی اهمیت نمیدهید
در یک محیط کاری شما با افراد و چیزهای بسیار زیادی مواجه هستید. فرصتها و تهدیدهای زیادی وجود دارند. صادقانه بگوییم، بهتر است کسانی را که ارزشمند هستند و به درد شما میخورند را بهتر از بقیه ببینید! شما باید توجه ویژهای به کسانی داشته باشید که به نوعی ارزش افزودهای برای کسب و کار شما هستند. کسب و کارهای بسیار زیادی وجود دارند که به خاطر شایستگیهای شخصی یک یا چند نفر به موفقیت رسیده اند. شما باید تمام کارمندان خود را به خوبی بشناسید و از چیزی که به آنها انگیزه میدهد به خوبی مراقبت کنید. اگر بتوانید رضایت کارکنان شایسته خود را جذب کنید، میتوانید روی همکاری بلند مدت آنها حساب کنید. انتخاب شما در قبال کارمندان شایسته تان، نگه داشتن و انگیزش آنها و یا از دست دادن آنها است.
۴. تنها به بازدهی کوتاه مدت میاندیشید و بلند مدت را فراموش کردهاید
کمپانیهای زیادی وجود دارند که روی برند خود سرمایه گذاری نمیکنند. آنها تنها به سرمایهگذاریهای زود بازده خود میاندیشند و هیچ وقت روی بلند مدت فکر نمیکنند. به همین دلیل کمپانیها با فروش محصولات خود به مقدار کم و به میزان کم اقدام به اضافه کردن یک خدمت و یا محصول جدید به سبد فروش خود میکنند. این کار باعث میشوند در هیچ خدمت و یا محصولی به صورت متمرکز متخصص نشوند و برند آنها تاثیر گذاری خود را از دست بدهد.
۵. شما روابط بلند مدت را برای کسب سود کوتاه مدت قربانی میکنید
این مردم هستند که شرکتها را ایجاد میکنند و به بقای آنها کمک میکنند. برخی اوقات شرکتها سودهای مقطعی بدست آمده و روابط کوتاه مدت را مهم تر از روابط بلند مدت با مشتری میانگارند و همین باعث میشود که پس از یک دوره سودآوری، کسب و کار شما با فقدان مشتری روبهرو شود و تمام این کارها در نهایت منجر به سلب اعتماد مشتری از برند شما میشود.
۶. به پول بیشتر از خودتان اهمیت میدهید
استرس میتواند بر روی سلامت روانی شما یک بار سنگین باشد. کسب و کارهای بسیار زیادی وجود دارد که کارمندان آن همواره به پول و کسب درآمد فکر میکنند و بدون ایجاد تعادل بین سلامت روانی، جسمی و کار، به کار خود ادامه میدهند. این کار کسب و کار شما را در مسیری قرار میدهد که انتهای آن چیزی جز نابودی به دست خودتان نیست!