گاه یک سکانس به اندازه چند فیلم در خود نکته میگنجاند و چنان تاثیرگذار میشود که هرگز فراموش نخواهد شد. در این مقاله به معرفی سکانس های برتر هالیوود خواهیم پرداخت.
اساساً فیلم که خوب باشد، گویش و لهجه خودش را خواهد داشت و چون دارای شخصیت است، میتواند تکیه کلام هم داشته باشد. سکانسهای به یادماندنی فیلمها مثل تکیه کلام برایشان هستند. وقتی شخص خاصی را به یاد میآوریم یا پشت سرش غیبت میکنیم، اغلب مواقع این تکیه کلامهای طرف هستند که در گوشمان تکرار میشوند. در مورد فیلم هم به همین منوال است؛ هر فیلم بزرگی یک سکانس معروف دارد که با میان آوردن اسمش دیالوگ یا حرکت خاصی از آن را تقلید میکنیم.
سکانسها گاهی آنقدر عمیق و ماندگار میشوند که مخاطب سالها آنها را فراموش نمیکند و حتی این جملات ممکن است الهام بخش زندگی او نیز باشند. در ادامه این مقاله پلازا سری به سینمای هالیوود میزنیم و بهترین سکانس فیلم های امریکایی را به شما معرفی خواهیم.
فهرست مطالب
سکانس های برتر هالیوود
در ادامه 12 سکانس برتر از فیلمهای سینمای هالیوود را به شما معرفی میکنیم.
12. ملاقات کلاریس و هانیبال لکتر (Silence of the Lambs)
در سال 1991 اقتباس جاناتان دیم از رمان توماس هریس، باعث به وجود آمدن فیلم سکوت بره ها شد. این فیلم که شامل سکانسها فوقالعاده فراوانی بود، یکی از بهترین سکانس فیلم های امریکایی را بوجود آورد. در این اثر شاهد اولین ملاقات کلاریس استارلینگ و دکتر هانیبال لکتر هستیم. هانیبال لکتر خونسردانه در زیرزمین بیمارستانی روانی ایستاده است، خونسردی که هر لحظه تپش قلب انسان را بالا میبرد. کلاریس با بازی جودی فاستر اجرای بسیار قویای از خود ارائه میدهد. از طرفی دیگر هاپکینز در نقش هانیبال چنان استادانه کار خود را پیش میبرد که انگشت حیرت بر دهان میگزد. تقابل این هنرمندان بزرگ باعث به وجود آمدن یکی از بهترین سکانس های تاریخ سینما هالیوود میشود.
- آنتونی هاپکینز برای بازی در نقش دکتر هانیبال لکتر بارها به دادگاههای مختلف رفته بود و پروندههای جنایی زیادی را دنبال کرده بود.
- در جریان ملاقات استارلینگ و لکتر برای نخستین بار، هاپکینز اصرار داشت برخی دیالوگها را با نگاه به دوربین بگوید و در واقع در نقش یک دانای کل عمل کند.
- جودی فاستر برای بازی در نقش خود مدتی نزد یک مامور اف بی آی به نام مری آن کراوس ماند تا حس و حال درستی ارائه دهد.
11. اشک در باران (Blade Runner) | سکانس های برتر هالیوود
روتخر هاور فقید (Rutger Hauer) یکی از جذابترین و خلاقترین بازیگرانی بود که سینمای هالیوود به خود دید. این بازیگر هلندی که از سوی این کشور بزرگترین بازیگر قرن هلند نام گرفت، در فیلم بلید رانر خوش درخشید. فیلم بلید رانر یکی از بهترین فیلم های سینمای جهان است که تاثیر به سزایی در سینمای جهان گذاشت. روتخر هاور نیز در این فیلم نقش روی باتی را داشت. تک گویی پایانی هاور در این فیلم یکی از تکاندهندهترین و ماندگارترین سکانسهای تاریخ سینما را به وجود آورد. او در این اثر نقش یک رپلیکانت یا آدم مصنوعی با عواطفی انسانی داشت. در صحنه آخر و هنگام مرگ دیالوگی جذاب با این مضمون میگوید: «همه آن لحظات در زمان گم خواهند شد، مثل اشک در باران.»
این جمله که از شعری برگرفته شده است و قسمت اشک در باران آن حاصل خلاقیت خود هاور بود این صحنه را تبدیل به یکی از بهترین سکانس فیلم های امریکایی کرد.
- فیلم بلید رانر موردعلاقهترین فیلم روتخر هاور بود.
- این بازیگر ایدههای زیادی برای فیلم بلید رانر از جمله رنگ چشمان آبی رنگ و استفاده شخصیت گاف از لنز را داد.
- سکانس آخر بین او و هریسون فورد قرار بود، مبارزه کنگ فو باشد اما هاور این سکانس را رد کرد و آن را بیش از حد شبیه به فیلمهای بروس لی دانست.
10. شست و شو در زیر باران (The Shawshank Redemption)
دیدید گفتم سلیقهها فرق میکند، مطمئناً انتظارش را نداشتید که The Shawshank Redemption را در شماره 10 ببینید، فهرست بهترین سکانس فیلم های امریکایی انصافاً دیدن دارد. وقتی آزادی «اندی دوفرین» بیگناه را پس از 20 سال میبینیم، ما هم همراهش از خوشحالی پر در میآوریم، در چنین شرایطی حتی لولههای فاضلاب بوگندو هم عین راهروی گلستان میشوند.
رستگاری در شاوشنگ فیلم فوقالعاده (و البته کمی طولانی) است، اندی در مدت حبسش چندین بار کتک میخورد، مورد تجاوز قرار میگیرد، حق آزادی مسلمش را از دست میدهد، اما هرگز نمیشکند. بنابراین وقتی او را زیر باران رستگاری زیر نور رعد و برق میبینیم، سکانس برایمان به تولد جسمی پاک از دل سیاهی شباهت دارد.
ظاهراً پس از این که یک شیمیدان آب را مورد آزمایش قرار داد و آن را خطرناک اعلام کرد، تیم رابینز از خزیدن درونش سرباز زد. اما خوشبختانه Shawshank در فهرست صد سکانس برتر تاریخ سینما ما قرار گرفته و چنین چیزی به این معنا است که این بازیگر در نهایت پذیرفت که دهانش را ببندد و در لوله سمی شیرجه بزند.
- در رمان، شخصیت «رد» ایرلندی است و رابرت ردفورد، کلینت ایستوود و پاول نیومن برای نقش در نظر گرفته شده بودند.
- فیلم در باکس آفیس خیلی خوب ظاهر نشد، اما در نهایت یکی از پرفروشترین فیلمهای انشار خانگی لقب گرفت.
- در اصل نقش اندی دوفرین به تام هنکس پیشنهاد شده بود، اما او این نقش را نپذیرفت و در Forrest Gump ظاهر شد.
9. جاخالی دادن تیر (The Matrix) | سکانس های برتر هالیوود
پس از سالها انفجار (پشت کردن و نگاه نکردن به آن) و جلوههای ویژه کلاسیک، طرفداران کمکم از اکشنهای «جان سختی» خسته شدند. در عین حال که اسلوموشن پدیده جدیدی در فیلمها نبود، برادران واچوفسکی (اکنون خواهران واچوفسکی) و یون وو پینگ این مکانیک را برای اثر فلسفی و علمی-تخیلی خودشان به کار بردند.
«نئو» که مسیحای دنیای سایبری است پس از آموزش مختصری در دنیای 101 متوجه میشود که محیط اطرافش چیزی جز برنامههای کامپیوتری نیستند. نئو و تیم انقلابیش با دستکاری قوانین فیزیک صحنههای اکشن بینظیری پشت هم ردیف میکنند اما از سکانس لابی و آسانسور به بعد باید حواسمان باشد که از فرط هیجان چانهمان به زمین اصابت نکند.
سکانس پشت بام، با برداشت یکپارچه و مناسب، سینمای اکشن شرق و غرب را قبضه کرد و استاندارهای جدیدی را برای این ژانر معرفی نمود (مثلاً لحظهای که نئو در بین هوا ثابت میماند و دوربین در اطرافش میچرخد) که همچنان در سینما استفاده میشوند. سری Matrix خودش میتواند بهترین سکانس فیلم امریکایی را در خود داشته باشد.
- کیانو ریوز بازیگر نقش نئو برای سکانسی که از پاد ماتریکس رها میشود 7 کیلو وزن کم کرد.
- نئو کپی دیسکهای غیرمجازش را درون شبیه سازی پنهان میکند که باید توسط تمام بازیگران خوانده میشد.
- گری اولدمن و ساموئل ال جکسون نیز برای نقش مورفیوس در نظر گرفته شده بودند.
8. چه چیزی درون جعبه است؟ (Se7en)
4 دقیقه پایانی Se7en را میتوان سمفونی غیرقابل تحملی از تعلیق و جز سکانس های برتر هالیوود دانست. «سامرست» (مورگان فریمن) یک جعبه خونآلود را باز میکند، اما نمیدانیم که درون جعبه چه چیزی نهفته است و فقط عکسالعمل وحشتناکش را شاهد هستیم. مخاطب همزمان با «مایلز» (برد پیت) متوجه میشود که در جعبه سر قطع شده همسرش یعنی «تریسی» (گوئینت پالترو) قرار دارد.
شوک داستان به همینجا ختم نمیشود. «جان دو» (کوین اسپیسی) مایلز را ترغیب به انتقام میکند تا به گناه «خشم» مرتکب شود و با کشتن جان چرخه کشتار هفت گناه را کامل کند هنگامی که «دو» خبر بارداری همسر دیوید را به او میگوید، دیگر میدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. متعاقباً استودیو خیلی با این پایانبندی موافق نبود، اما فیلم نامه با وجود چندین بار بازنگری هرگز تغییر نکرد. یک پایان دیگر برای فیلم نگاشته شده بود که سامرست، خودش دو را بکشد تا مانع پیروزی وی شود. فینچر در نهایت برای راضی نگاه داشتن استودیو جملهای نه چندان ضروری از ارنست همینگوی را به پایان فیلم اضافه کرد، اما معمای درون جعبه است که این سکانس را به یادماندنی کرده و آن را در فهرست صد سکانس برتر تاریخ سینما داده است.
- به دنزل واشینگتون برای بازی در نقش کارآگاه مایلز پیشنهاد داده شده بود که بعدها خودش از قبول نکردن نقش ابراز پشیمانی کرد.
- تقریباً حدود 15 هزار دلار و 2 ماه زمان برد تا آپارتمان جان دو ساخته شود.
- به بازیگری که نقش افسر SWAT را برعهده داشت، گفته نشده بود که قربانی گناه «سستی» یک بازیگر زنده است تا عکسالعمل وحشت بهتر خلق شود.
7. سکانس حمام (Psycho) | سکانس های برتر هالیوود
دیدن فیلم آرواره (Jaws) باعث شده بود ملت تا مدتها برای آب تنی به دریا نروند. پس از هالووین (Haloween) کسی جرأت نمیکرد از بچه همسایه مراقبت کند و آلفرد هیچکاک کاری کرد مردم به خاطر ترس از حمام بوی عرق بگیرند.
بازی آنتونی پرکینز در نقش شخصیت مرموز «نورمن بیتس»، آهنگسازی فراموش نشدنی برنارد هرمان (همان قطعهای که هنگام سکانس قتل در زیر دوش پخش میشود و از قضا «قاتل» نام دارد) و بدون شک جیغهای عاجزانه و توأم با وحشت ژانت لی، Psycho را به سمبل ژانر وحشت تبدیل کرد. کشتن شخصیت اصلی در میانه داستان جزو استانداردهای فیلم در آن زمان محسوب نمیشد، اما کدام کار هیچکاک شبیه به بقیه بوده تا این یکی باشد. این سکانس یکی از بهترین سکانس فیلم های امریکایی بوده است که میتوان تماشا کرد.
- آلفرد هیچکاک به قدری سر لو نرفتن اسرار فیلم حساس بود که اکثر کپیهای کتاب را خودش خریداری کرد.
- Psycho اولین فیلم آمریکایی بود که توالت فرنگی را نمایش داد.
- هیچکاک از لنز 50 میلیمتری برای دوربین 35 میلیمتریش استفاده کرد تا خشونت بیشتری را منتقل کند.
6. به دوست کوچولوی من سلام کنین! (Scarface)
«تونی مونتانا» (با بازی درخشان آل پاچینو در دوران اوجش) در بازسازی برایان دی پالما از یک اثر گانگستری کلاسیک حرفهای گفتی و سکانسهای جذاب زیاد دارد، اما هیچ کدام اندازه آخرین ایستادگی تونی به یادماندنی نیستند. این صحنه از بهترین سکانس فیلم های خارجی به معانی واقعی کلمه در را از جایش میکند.
تونی در آخرین تلاشش تعدادی از دشمنان را همراه خودش به جهنم میکشد، شاید اگر باز هم از این دوستهای کوچولو داشت و حواسش کمی به پشتت میبود، بیشتر دوام میآورد. خشم خونین و فروپاشی حماسی تونی مونتانا نه تنها به یکی از بزرگترین پایانبندیها در تاریخ فیلمهای گنگستری مبدل شده، بلکه از بهترین سکانس فیلم های امریکایی محسوب میشود.
- کمپانی یونیورسال تلاش زیادی کرد تا دی پالما را برای آپدیت موسیقی متن فیلم برای بازنشر متقاعد کند، اما او زیر بار نرفت.
- آل پاچینو در طول فیلم از شیرخشک به جای کوکائین استفاده میکرد که باعث بروز مشکلاتی در مجاری تنفسی برایش شد.
- میرام کولان با این که فقط 4 سال از آل پاچینو بزرگتر بود در فیلم به جای مادر تونی مونتانا بازی میکند.
5. ساحل طوفانی نورمندی (Saving Private Ryan) | سکانس های برتر هالیوود
درحالی که کلی فیلم با موضوع جنگ جهانی قبل و بعد از 1998 ساخته شده، سکانس آغازین Saving Private Ryan با اتمسفر سیاه، طوفانی، تعلیقی و ترسیم وحشتناکش از ساحل اوماها، دیگر فیلمهای این ژانر را زیر سایه خودش فرو میبرد. پس از باز شدن درهای قایقهای نفربر، سربازان توسط رگبار مسلسل و خمپاره یکی پس از دیگری تکه پاره و کشته میشوند.
تماشای محیط مرگبار و چندش آور ساحل از نگاهی سروان «جان اچ میلر» (تام هنکس) ترکیبی بینظیر از المان احساس و خشونت است. اسپیلبرگ با به تصویر کشیدن چهره دردناک و مضطرب سربازانی که به شکلی وحشیانه قلع و قم میشوند، وجههای از جنگ که بارها نمایش داده شده بود را به چیزی ملموستر تبدیل کرد. انفجارها و تیراندازیهای این صحنه و اشارهاش به کشتار بیدلیل و بیامان ماهیت جنگ، از تأثیرگذارترین سکانسهای سینمایی محسوب میشود و آن را در فهرست بهترین سکانسهای تاریخ هالیوود ما قرار میدهد.
- سکانس ساحل اوماها به 1000 لشکر سیاهی نیاز داشت و بعضی از آنها از ارتش ذخیره ایرلند آورده شده بودند.
- با وجود این که اسپیلبرگ فکر نمیکرد فیلم از لحاظ تجاری موفق باشد، Saving Private Ryan به پرفروشترین فیلم 1998 تبدیل شد.
- در سال 2006 نام تام هنکس در تالار افتخارات هنگ تکاوران آمریکا ثبت شد.
4. یعنی چی بامزم؟ (Goodfellas)
کمتر بازیگری وجود دارند که یک موقعیت بامزه را مثل شخصیت «تامی دویتوی» (جو پشی) به سکانسی ترسناک و دلهرهآور تغییر کند. این گانگستر خطرناک و بزلهگو در یک دورهمی حس میکند توسط رفیق شفیقش «هنری هیل» (ری لیوتا) مورد تمسخر واقع شده و ناگهان از یک دوست شوخ به یک مافیای روانی تبدیل میشود. داستان موقعی خطرناکتر میشود که او به کسانی که سعی در آرام کردنش دارند، هیچ توجهی نمیکند تا این که در نهایت میفهمیم کل قضیه یک شوخی ترسناک است. اگر تامی چنین چیزی را شوخی میداند، اصلاً دلمان نمیخواهد روی جدیش را ببینیم. این صحنه نیز از سکانس های برتر هالیوود محسوب میشود.
- نویسنده فیلم نیکلاس پیلگی بعدها اعلام کرد که در Goodfellas سه عضو واقعی مافیا نیز حضور داشتند.
- آل پاچینو به خاطر این که نمیخواست به کلیشههای نقش مافیا تبدیل شود، بازی به جای شخصیت «جیمی کانوی» را رد کرد.
- ری لیوتا برای بازی در Goodfellas مجبور شد تقش «هاروی دنت» در Batman را رد کند.
3. نقل قول انجیل (Pulp Fiction) | سکانس های برتر هالیوود
مهم نیست مسیحی باشید یا خیر، اگر با فیلم و هالیوود رابطه دارید، به لطف این صحنه از بهترین سکانس فیلم های آمریکایی، یک آیه از انجیل را همیشه به خاطر خواهید داشت. شاید بتوان گفت معروفترین آیه در دنیا توسط کوئینتین تارانتینو ترویج داده شده است. آیه 25:17 در انجیل وجود دارد، البته به جز بخش پایانیش که میگوید: «و اکنون که خشمم را بر تو فرود میآورم، خواهی فهمید که نامم پادشاه است…».
چه کسی فکرش را میکرد که یک آیه میتواند، این قدر جذاب باشد؟ احتمالاً تلفیق جالب خشم و تقوا بوده که این سکانس را این قدر به یادماندی کرد و ساموئل ال جکسون (نامزد اسکار) با هنرنمایی تمام آن را به ما ارائه داد. انصافاً ساموئل جکسون خودش یک 10 سکانس برتر میخواهد.
- ماشین Chevelle Malibu 1964 مال خود تارانتینو بود که حین تولید دزده شد.
- فیلم با بودجه 8 میلیون دلاری به فروش 200 میلیون دلاری دست یافت.
- بخشی از آیهای که «جولز» در فیلم بارها تکرار میکند مربوط به انجیل بوده و بقیه از Karate Kiba برگرفته شده است.
2. جانی اومده! (The Shining)
این یکی از معروفترین دیالوگها و بهترین سکانس فیلم های امریکایی است. شیطان درون جک تورنس (یکی از به یادماندنیترین نقشهای جک نیکلسون) بالاخره در این سکانس هیجانانگیز The Shining از استنلی کوبریک فوران میکند. ترکیب انزوا، مشروبات الکلی و کمی هم شبح نتایج وحشتناکی دارد.
بنابراین جک یک تبر بر میدارد و دری که همسر بیچارهاش پنهان شده را میشکند و با ادای آن جمله موذیانه، بیمارگونه و به یادماندی، نامش را در فهرست سکانس های برتر هالیوود ثبت میکند. جگ انصافاً خوب بلد است چطور وارد جایی شود.
- منشی استنلی کوبریک هفتهها وقت صرف کرد تا در تمام صفحات یک کتاب این جمله را بنویسد: «این همه کار، بدون تفریح جک رو به یک پسر کودن تبدیل کرده»
- سالن کلورادو در فیلم به دلیل حرارت چراغهای استودیوی آتش گرفت.
- دنی لیود نمیدانست که در یک فیلم ترسناک بازی میکند و تا سن 17 سالگی هیچ نسخه ویرایش نشدهای از The Shining را ندید.
1. با من بودی؟ (Taxi Driver) | سکانس های برتر هالیوود
مارتین اسکورسیزی و فیلم نامه نویس پال شریدر با شخصیت «تراویس بیکل» (رابرت دنیرو) یکی از غمانگیزترین، ترسناکترین و در عین حال بامزهترین دیوانههای تاریخ سینما را خلق کردند. او که در ابتدای فیلم تا حدودی نورمال (البته تا تعریفتان از نورمال چه باشد) جلوه میکند، رفته رفته به یک روانی آدمکش تبدیل میشود. کشتار خونینش را میتوان نقطه اوج، دردسرساز و خشن داستان دانست، اما در Taxi Driver جایی بین دیوانگی و عاقلی وجود دارد که به یادماندنیترین سکانس Taxi Driver و شماره اول سکانس های برتر هالیوود ما را شکل میهد.
عبارت «با من بودی؟» به بخشی از فرهنگ عامیانه تبدیل شد. بیکل با کاپشن ارتشی جلوی آینه سرپا ایستاده و برای دشمن فرضی با اسلحه درون آستینش شاخ و شانه میکشد میگوید «اگه با من نبودی پس با کی بودی؟»
- فیلم با اقتباس از ترور نافرجام رونالد ریگان توسط جان هینکلی ساخته شده است.
- Taxi Driver حین اعتصاب رفتگران نیویورک فیلم برداری شده و از همین رو کثیف و آلوده است.
- رابرت دنیرو یک ماه تمام در یک تاکسی رانندگی کرد تا برای این نقش آماده شود.
سخن پایانی
در این مقاله با 12 صحنه از بهترین سکانس فیلم های امریکایی همراه شما بودیم. امیدواریم از این سکانس های برتر هالیوود لذت برده باشید. طبق معمول لازم به ذکر است که این فهرست براساس سلیقه و تجربه شخصی گردآوری شده و اگر سکانسی مد نظر دارید که جای آن در 12 سکانس برتر خالی است، نظر خود را با ما در میان بگذارید. از همراهی شما متشکریم.