واقعیت این است که همه مدیران ارشد بازاریابی مسئول ایجاد نوآوری نیستند. بر اساس تحقیقاتی که به تازگی انجام شده، تنها تعداد اندکی از مدیران ارشد بازاریابی هستند که باعث ایجاد نوآوری در حوزه کاری خود و به خصوص در صنایعی مرتبط با حوزه فناوری می شوند. اما، بازاریاب ها ویژگی های منحصربه فرد و توانایی هایی مربوط به شناخت مشتری دارند که لزوما باید منجر به ایجاد نوآوری گردد. به منظور آشنایی با روش هایی که بازاریاب ها می توانند مستقیما باعث ایجاد نوآوری شوند، می توان به گفته های امی رادین، نویسنده کتاب های این حوزه اشاره کرد. در ادامه به پنج مورد از نکاتی اشاره می کنیم که خانم رادین برای تاثیرگذاری هرچه بیشتر بازاریاب ها پیشنهاد می کند.
1) اهداف تجاری، راهبردها و مقاصد کسب و کار خود را به صورت واضح و مشخص درآورید. اطمینان را حاصل کنید که نتایج حاصل شده، اهداف تجاری شما را تامین می کند. این امر البته با آن چیزی که یک مشاور در ابتدا ترسیم کرده، تفاوت دارد و به معنای آن است که مسئولیت شما تا چه حد با درآمدهای مالی کسب و کار شما مرتبط است. در هر فرآیند اجرایی مناسب، یک طرح با پیش بینی های تجاری، اهداف و مقاصد فروش وجود دارد. اما مبانی و موارد ابتدایی برای این فرضیات چه مواردی هستند؟ آیا منطقی به نظر می رسند؟ اهرم های شما برای تاثیرگذاری بر آنها چه مواردی را در بر می گیرد؟ پاسخ ها به این سوالات مشخص می کند که در چه مواردی مارکتینگ و بازاریابی بر روی اهداف نزدیک و کوتاه مدت تاثیر می گذارد. اگر پاسخ هایی برای این سوالات وجود دارد، آیا فرصتی برای مبارزه خواهید داشت؟
2) انتظارات خود را مشخص نموده و مدیریت کنید. «بردهای سریع» عبارتی پرکاربرد و بسیار گمراه کننده است که از سوی بسیاری به عنوان نتایج مارکتینگ بیان می شود. هر قدر که راهبردهای مارکتینگ برای سازمان جدیدتر باشد، این انتظارات خطرناک تر می شود. اغلب اوقات، چیزی که از آن به عنوان برد سریع یاد می شود، اصلا این گونه نیست. با این وجود، بیشتر تلاش ها روی عملی کردن اهداف کوتاه مدت تجاری معطوف می شود. همچون هر بازاریاب موفق دیگر، یک مدیر ارشد بازاریابی موفق بایستی این موارد را به عنوان عناصر داخلی در نظر بگیرد و بداند که هنگام ارزش گذاری فرآیند مارکتینگ این درک او است که اهمیت می یابد. بسیاری از بازاریاب ها نمی توانند انتظارات را مدیریت کنند و یا نتایج را به صورت موثر تجاری سازی کنند تا همکاران مناسب را برای روندهای بهتر به کار بگیرند.
3) به صورتی خلاقانه روش های self-fund را انتخاب کنید و در مسیر آینده ای خلاقانه گام بردارید. اولین قدم آن است که از اقدامات کوچک شروع کنید، اما بزرگ بیندیشید. این امر بهتر از آن است که کارهای کوچکی انجام دهید که چندان ارزشی ندارند. برای انجام این کار، باید به خوبی از میزان بودجه خود آگاهی داشته باشید تا بتوانید برنامه های خود را اجرایی نمایید و هر زمان لازم شد ایده های برنده را بیشتر مورد اجرا قرار دهید. شاید این امر برایتان جالب باشد که بگوییم، بسیاری از شرکت های نوپا با سرمایه بسیار اندک و نبود امکانات، اما با باوری راسخ از سوی موسس خود شروع به کار کردند. فرضیات شرکتی درمورد میزان سرمایه مورد نیاز برای رسیدن به یک نسخه آزمایشی هر روزه بازنگری می شود و از سوی شرکت هایی که با تنها یک مفهوم کار خود را آغاز کردند، دوباره تعریف می گردد.
4) نظراتتان را به صورت کامل برای افراد مجسم کنید و با تاثیرگذاری روی همکاران پشتیبانی آنها را به دست آورید. بسیاری از افراد تنها می توانند نسبت به اتفاقات روی داده واکنش نشان دهند و از پیش بینی کردن آنها عاجزند. بنابراین، چیزی که شما در نمودارها، الگوهای اولیه و داده ها می خواهید نشان دهید، موثرتر از آن است که از افراد بخواهید تا در مورد آنها بیندیشند و برای خود مفهوم جدیدی بسازند. اندیشیدن به طرح های جدید برای بسیاری از افراد، امری دشوار است و ممکن است آنها روی شما برچسب رویاپرداز را بگذارند. با جستجویی سریع در اینترنت در مورد عبارت «روش های داستان پردازی»، راه های موثری را می یابید که بدین وسیله رویکرد خود را به جای بازاریابی همراه با اجبار به جلب اعتماد افراد تبدیل خواهید کرد.
5) تصمیمات حاصل از استعداد را با موارد مورد نیاز برای اجرای اهداف مارکتینگ مرتبط کنید. اجازه ندهید که تیم زیردست شما از روش های مارکتینگ تکراری استفاده کنند و یا بدتر از آن تبدیل به عروسک های بی اختیار شوند. آن دسته از توانایی های آنها را که برای ایجاد برنامه ها، آنالیزها، قابلیت ها و راهبردهای پیش برنده اهداف مناسب هستند، بیشتر مورد استفاده قرار دهید. افراد تاثیرگذار را به کار بگیرید: افرادی که ارتباطات، روابط و دیگر توانایی های تاثیرگذاری را دارند، می توان برای به دست آوردن بهترین نتیجه به کار گرفت تا بدین ترتیب، افراد دارای یک دیدگاه واحد با یکدیگر متحد شوند و در نهایت برند مورد نظر در بازار با موفقیت بیشتری همراه گردد.