داستان تسلا از هر نظر، داستانی هیجان انگیز است. گروهی از کارفرمایان سیلیکون ولی (Silicon Valley) گرد هم آمدند تا یک کارخانه خودروسازی تأسیس کنند. تا پیش از آن، طی چند دهه گذشته متخصصان حوزه تجارت چنین کاری را از نظر اقتصادی غیرممکن میدانستند ولی حالا تنها پس از چند سال آنها شرکتی را توسعه دادهاند که سه غول بزرگ این صنعت را به چالش میکشد و خودرویی را تولید میکنند که همه ویژگی های یک خودروی خوب را داراست. البته این کمپانی طی مسیر پر فراز و نشیباش چندین بار به ورطه نابودی کشیده شد ولی باز هم در مسیر درستی قرار گرفته است.
تاکنون داستان عجیب تسلا در چندین ویدئو و یک کتاب بلند بازگو شده و بخشهایی از این داستان در گوشه کنار اینترنت، بارها و بارها تکرار شده است. آن دسته از شما که دوست دارید این داستان را به صورت جمع و جور بخوانید بهتر است به اینفوگرافیک بزرگی که داستان تسلا را به صورت یکجا توضیح میدهد و توسط ویژوال کپیتالیست (Visual Capitalist) گرد هم آمده مراجعه کنید.
داستان تسلا با خودروی رودستر (Roadster) کم حجمش آغاز شد ولی این استارتاپ زمانی به یک کمپانی واقعی تبدیل شد که در سال 2010 سهامش را به صورت عرضه عمومی اولیه (IPO) به فروش گذاشت و 226 میلیون دلار جمعآوری کرد. پس از آن بود که رشد این کمپانی به شکل سرسامآوری رو به فزونی گذاشت. تسلا پس از سالها اولین خودروسازی بود که بعد از فورد که در سال 1956 سهامش را به صورت عمومی عرضه کرد دست به چنین کاری زد.
فورد در سال 2010 یک شرکت بزرگ و شناخته شده بود و سهام عرضه عمومی اولیهاش در تاریخ وال استریت (Wall Street) در نوع خود بزرگترین بود. در طرف مقابل تسلا در سال 2010 تنها یک شرکت خودروسازی کوچک بود که تعداد کمی از مردم در خارج از حیطه خودروسازی نامش را شنیده بودند.
تحلیلگران بازار سهام به پیشرفت این کمپانی شک داشتند و فروشندگان استقراضی (کسانی که انتظار دارند ارزش سهام یک شرکت سقوط کند) سهام این شرکت را به صورت عمده خریداری کردند (سود استقراضی حاصل از تسلا بسیار زیاد است با وجود اینکه فروشندگان استقراضی میلیاردها دلار ضرر کردند).
با این که تغییر ناگهانی ارزش سهام کمپانیهای تکنولوژی بلندپرواز طبیعی است ولی رشد سهام تسلا تاکنون حرکتی رو به رشد داشته و تغییر دیگری در آن دیده نشده است. تنها چند سال پس از عرضه اولیه عمومی، ارزش بازار تسلا از فورد پیشی گرفته است، با وجود آنکه میزان فروش فورد بسیار بیشتر از فروش تسلا است. تا پایان سال 2017، سرمایه فورد در بازار سهام 49.9 میلیارد دلار بود، در حالی که سرمایه تسلا به 52.3 میلیارد دلار رسید.
آنطور که پیداست در طی آن 7 سال اتفاقات زیادی رخ داده است. تسلا در معاملهای شیرین، کارخانه فرمونت (Fremont) را از تویوتا خریداری کرد. تولید مدل رودستر متوقف شد و تسلا به مرحله دوم نقشه بزرگ خود پا نهاد و دو خودروی الکتریکی ساخت؛ یکی مدل معروف اس و دیگری مدل ایکس. این دو وسیله نقلیه تمام عناوین برتر موجود در بازار خودرو را از آن خود کردند؛ عناوینی نظیر امنترین خودرو تست شده توسط NHTSA و بهترین خودروی تست شده از جانب مصرفکنندگان. بیش از 200000 دستگاه از این دو خودرو تا این تاریخ به فروش رسیده است.
تسلا و شریکش پاناسونیک کارخانه بزرگ گیگافکتوری (Gigafactory) را در ایالت نوادا با هدف کاهش هزینههای باتریهای لیتیوم یونی تا 30 درصد ساختند. تسلا، تکنولوژی پاوروال (Powerwall) را معرفی کرد که فاکتور کلیدی در وسایل نقلیه الکتریکی و تولید انرژی خورشیدی در خانههای مسکونی است. این کمپانی همچنین تکنولوژی آتوپایلوت (Autopilot) را معرفی کرد و شبکه جهانی سوپرشارژر را ساخت.
این کمپانی در سال 2016 اعلام کرد که برنامه اصلیاش به نتیجه رسیده است؛ تولید مدل 3 که یک خودروی الکتریکی به صرفه برای عموم مردم است. خودروی الکتریکی جدید فوراً به تعداد نیم میلیون دستگاه پیشخرید و به موفقترین محصولی تبدیل شد که در چنین تعدادی به فروش اولیه رسیده است.
ایلان ماسک با مدل 3 به هدف بزرگی دست یافته که یک دهه پیش به دنبالش بود. اگرچه داستان تسلا تازه شروع شده است. تسلا سمی (Tesla Semi) یک رودستر با پنلهای خورشیدی روی سقف و پروژههای عظیم ذخیره انرژی در استرالیا، پورتوریکو، و جاهای دیگر و سوپرشارژرهای جدید با قابلیتهای بیشتر تنها بخشی از نقشههای بزرگ تسلا را تشکیل میدهند. با این اوصاف آینده تسلا بسیار درخشان است.