حالا که تصاویر، همه زندگی ما را در بسترهای اینترنتی همچون اینستاگرام احاطه کردهاند و حتی افراد عادی نیز تصاویر خود را به نمایش میگذارند، آیا این اتفاق برای هنر عکاسی زنگ خطر خواهد بود؟
با وجود بسترهای آنلاین، برخی از عکاسان از آینده هنر عکاسی میترسند؛ این در حالی است که مردم عادی از این امر خوشنودند. همانطور که تکنولوژی بسیار سریع آنچه را که میبینیم و روند به اشتراکگذاری از گذشته تاکنون را تغییر داده است، باید ببینیم که چه تاثیری بر روی هنر عکاسی خواهد داشت و نگرانی عکاسان تا چه میزان مورد اهمیت و حتی تهدید کننده است.
آنچه در این مقاله میخوانید:
عکاسی در دنیای شبکههای اجتماعی
در سال 2012، سون اوهِگان (Sean O’Hagan) از نویسندگان گاردین درباره ماهیت تغییرات هنر عکاسی در دنیای دیجیتال که بیش از حد تصور سریع پیش میرود، مقالهای را به نگارش درآورد. جالب است بدانید که در آن زمان تنها کاربران فیسبوک روزانه 3 میلیون عکس را در این شبکه اجتماعی آپلود میکردند. این در حالی بود که رقمها در سایتهایی همچون اینستاگرام و فلیکر 11 میلیارد عکس را نشان میداد که در واقع نسبت به فیسبوک برتری بیشتری در این زمینه داشتهاند. در آن مقاله نقل قولی از کریس ویلی هنرمند و نویسنده آمریکایی آمده بود که به «عمق تمرکز» اشاره میکرد. درواقع متن کامل نوشته وی در مجله فریز (Frieze) چاپ شده که در آن به نگرانی بسیاری از هنرمندان دنیای عکاسی اشاره شده بود. در بخشی از متن مقاله وی چنین آمده است:
دنیای کنونی دنیایی است که به طور کامل به وسیله تصاویر ثبت شده رسانهای شده است و با تصاویر دیجیتال به نمایش گذاشته میشود.
ویلی در همان نوشتار چنین نتیجهگیری میکند:
امکان ثبت یک عکس توسط کاربران مختلف میتواند یک ادعا را به اصالت و یا حتی اثرگذاری اشتباه سوق دهد که این موضوع در دنیای امروز به صورت یک سوال مطرح شده است؛ این در حالی است به طرز عجیبی بخش بزرگی از عکاسی در دنیای کنونی به سمت تصاویر خستهکننده سوق داده میشود.
با این حال و از آن زمان تاکنون رقم آپلود تصاویر در شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام رو به افزایش بوده است؛ به طوری که شاهد آپلود روازنه 350 میلیون تصویر در فیسبوک و همچنین 95 میلیون تصویر در اینستاگرام بودهایم. این در حالی است که اکنون این رقم در هر دو پلتفرم یاد شده به میزان 290 میلیارد تصویر رسیده است. با این حساب هنوز آمار سایر سیستمها را بیان نکردیم و باید این را نیز در نظر بگیریم که اسنپ چت نیز به تنهایی روزانه 188 میلیون کاربر دارد.
فراتر از نگرانیهایی که برای معنی هنر عکاسی در عصر رسانههای اجتماعی و دیجیتال وجود دارد، فرهنگ نوین ارتباطی با تصاویر دیجیتال موضوعی قابل بحث است. حتی در یک دهه گذشته هیچ کس نمیتوانست چنین انقلاب ارتباطی را با کمک عکسهای ثبت شده توسط افراد عادی پیشبینی کند. این در حالی است که اگر به سال 2012 برگردیم مشاهده میکنیم که عکاسان نگران موضوعات دیگری نیز هستند و عمده آن شامل مواردی است که در ادامه بیان میکنیم. یکی از نگرانیها و سوالات این قشر از هنرمندان در آن سالها این بود که: آیا تکنولوژی دیجیتال، عکاسی آنالوگ را از بین میبرد؟ که البته نگرانی بیشتر در این زمینه مربوط به از بین رفتن اصالت تصاویر ثبت شده در سایه فناوریهای دیجیتال عصر مدرنیته بود و همینطور آیا دست نامرئی فتوشاپ علاوه بر تسریع و بهبود فرایند عکاسی در اصالت تصاویر ثبت شده با دوربین میتواند تغییراتی ایجاد کند؟
تصاویر دیجیتال مربوط به دنیای دیجیتال هستند
با ورود دوربین گوشیهای هوشمند اندکی این نگرانیها تعدیل یافت و درواقع تصاویر دیجیتال نیز به دنیای دیجیتال تعلق یافتند. درواقع از آن پس کاربران تصاویر آمارتور ثبت شده با دوربین گوشیهای هوشمند را میتوانند از طریق بسترهایی چون اینستاگرام به اشتراک بگذارند. این در حالی است که امکانات دیگری نیز در سایه فناوریهای دیجیتال مانند ویرایش تصاویر ثبت شده با دوربین گوشی، به اشتراک گذاری تصاویر و کامنت گذاشتن زیر تصاویر در چنین بسترهایی فراهم است. امروزه گستردگی تصاویر ثبت شده و به اشتراک گذاری آنها به اندازهای است که میتوانند زندگی ما را به صورت آنلاین به نمایش بگذارند. با این حساب آیا شما هم تصور میکنید که تعداد این تصاویر بسیار زیاد بوده و دنیای دیجیتال با این حجم تصاویر خستهکننده است؟
باید بگوییم که شواهد سطحی این پرسش را نفی میکنند و به نوعی مخالف آن خواهد بود. با این حال در طی دهه گذشته گرایشها به سمت آنچه که آن را فرهنگ عکاسی سنتی مینامیم افزایش یافته است؛ اگرچه نهادهای عکاسی هنری بریتانیایی در تایید این موضوع تردید دارند. نگارخانه تیت (Tate) که کار خود را از سال 2009 در بریتانیا و دقیقا 70 سال بعد از موزه هنرهای مدرن نیویورک آغاز کرده، دقیقا اولین گامها را در این زمینه برداشته است. از طرفی گالریهای دیگری نیز در نقاط مختلف جهان وجود دارند که به نمایش تصاویر عکاسی معاصر میپردازند.
در چند سال اخیر، نمایشگاهها و رویدادهای متنوعی با دیدگاه رو به جلو نیز در زمینه عکاسی در جهان برگزار شده است که نمایشگاههای تجاری بزرگی همچون نمایشگاه عکس پاریس را به چالش میکشد. این در حالی است که تنها در ماه سپتامبر نمایشگاههایی مانند Unseen Amsterdam و BredaPhoto were تنها در کرواسی و همچنین نمایشگاه mages Vevey در سوئیس برگزار شد. البته این تنها بخشی از نمایشگاههای برگزار شده در جهان است.
آیا دوربین گوشیهای هوشمند میتوانند جایگزین دوربینهای دیجیتال شوند؟
اما درباره ماهیت عکاسی چه فکر میکنید؟ درواقع در مواجهه با جریان بی سابقه تصاویر دیجیتال باید این سوال را طرح کنید که چه میشود اگر شرایط عکاسی سنتی برای ثبت تصاویر به طور غیرقابل بازگشتی تغییر کند؟ یا حالا چه میشود که تصاویر پرتره سنتی جای خود را به تصاویر سلفی و ثبت شده با دوربین گوشی هوشمند دادهاند. در عصر حاضر گزارشگران و ژورنالیستها در دورهای که هر فردی میتواند تصاویری را ثبت کرده و آنها را منتشر کند حتی به دور از اینکه فعال این حوزه باشد، چه نقشی خواهند داشت.و حالا سوال اصلی اینجاست که در عصر دیجیتال وقتی همه افراد میتواند خبرها را در اطراف خود منتشر کنند، گزارشگران سنتی چه جایگاهی دارند؟
نگرانیهایی که ویلی در مقاله خود به آن اشاره کرده بود نه تنها به تغییر شرایط اشاره میکرد بلکه به تغییر معنای عکاسی در عصر دیجیتال نیز اشاره داشت. البته باید این را هم به یاد داشته باشید که هیچ میزان از تکنولوژی بکاررفته در گوشی هوشمند، کاربر را به عکاسی بزرگ و یا دوربین را به اندازه دوربین دیجیتال باکیفیت تبدیل نخواهد کرد. از نظر مفهومی نیز باید بگوییم جایگزینی دوربین گوشی هوشمند با دوربین عکاسی ایده بدی است اما به نظر میرسد با رشد روز افزون تکنولوژی چنین تغییری جذاب و دیدنی باشد.
با این حال عکاسی معاصر به طور فزایندهای در حال حرکت به این سمت است که در حوزه آکادمیک و همچنین موزهها به آن پرداخته شود. این بدین معنی است که این هنر در حال مستقل شدن از دسته هنرهای مفهومی همچون نقاشی انتزاعی، مجسمه سازی، نمایش و فیلم خواهد بود. عمر 100 ساله هنر عکاسی و هنرهای انتزاعی کاری که میکند این است که اکنون در یک سطح، بازتابی پویا از هنر معاصر را در عصری که با تصاویر زیاد مواجهیم به نمایش میگذارد. از طرفی یوکاتانا، عکاس خوش قریحه ژاپنی ایدههای جدیدی را برای عکاسی مطرح میکند و دیگران را نیز به این سمت و سو و داشتن نگرشی جدید در عکاسی تشویق مینماید. درواقع ایدههای وی خواستار بازنگری در فرایند عکاسی، پردازش و چاپ نیز است. نتایج این دیدگاه تصاویری هستند که بیشتر در دسته هنرهای انتزاعی قرار میگیرند و ایده عکاسی را به عنوان رسانهای که به سادگی جهان اطراف ما را با مهارتی عجیب ثبت میکند، به رخ همگان میکشد.
نگاهی به طیف وسیعی از فرایندهایی که عکاسی معاصر را پیریزی میکنند، نشان میدهند که این رسانه در حال حاضر نه تنها به عنوان هنری مستقل شناخته میشود بلکه استفادههای دیگری برای افراد آماتور دارد.
خوب است به این نکته اشاره داشته باشیم که عکاسی در عصر معاصر به عنوان رسانهای برای مستندسازی و بازتاب آثار هنری جدید در حوزههای مختلف هنر و از جمله هنرهای مفهومی آغاز شد. از این منظر که قالب آثار خلق شده در مدلهای جدید هنر گذرا بوده و نیازمند رسانهای برای ثبت و نمایش بودهاند. این در حالی است که در ادامه مسیر رویکردهای جدید عکاسی و وارد شدن آنها در هنر معاصر باعث شد تا با دیدی دیگر به این هنر نگریسته شود. شاید امروزه عکاسی به سمتی پیش رفته است که توسط افرادی انجام میشود که لزوما عکاس نیستند و از یک سری قوانین آن نیز آگاهی لازم را ندارند که البته برای این دست از عکاسان دانستن این نکات چندان ضروری نخواهد بود. درواقع این دسته از کاربران از عکاسی با ایجاد ایدههای بصری، انتقادی و یا مفهومی سود میبرند.
تقریبا از اوایل دهه 1960 میلادی بود که مردم عادی نیز میتوانستند تصاویری را با دوربینهایی که عکس فوری میگرفتند، ثبت کنند
لازم به ذکر است که اگرچه فرهنگ تصویری ما بدون هیچ مقدمهای و بدون پایان آغاز شده بود اما در عین حال مدرنیته و تکنولوژیهای نوین موج خروشانی از ثبت تصاویر را به راه انداخته است. درواقع شاید بتوان آغاز این راه را اوایل دهه 1960 میلادی دانست؛ در آن زمان پیشرفتهایی در زمینه عکاسی آنالوگ باعث شد تا بسیاری از مردم عادی نیز بتوانند با استفاده از دوربین تصاویری را از خود ثبت نمایند. در سال 1960 تصاویر ثبت شده تقریبا به یک میلیون دوربین در جهان میرسید که این میزان در سالهای آتی رشد یافت؛ به طوری که در سال 1964 تعداد 5 میلیون دوربین پولاروید برای عکاسی تولید شده بود. در آن زمان بود که احتمالا اولین نگرانیها درباره آینده این هنر جرقه زد و هنرمندان پیشینی چون Arbus و Garry Winogrand نسبت به این موضوع نگران بودند.
آنچه که دوربینهای پولاروید در آن زمان انجام دادند این بود که نویدی از نسل بعد دوربینهای عکاسی را به نمایش میگذاشتند. در این میان میتوان هنرمندانی چون استیون شور و ویلیام اگلستن (پدر عکاسی رنگی) را از هنرمندان معروف عکاسی آن زمان نام برد. دیگر هنرمند این دوره یعنی اندی وارهول نیز از دوربینهای جدید آن زمان استقبال میکرد بهطوری که میتوان نشانه این علاقهمندی را در تصاویر پرتره وی مشاهده نمود. برای او و همنسلانش چنین دستاوردی بسیار ارزشمند بود به طوری که پولاروید به عنوان وسیلهای فراتر از ثبت تصاویر جشنها و چنین مسائلی محسوب میشد. این در حالی است که هماکنون با جریان دوربین گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی مواجهیم و باید ببینیم که این ابزارهای جدید چگونه بر روی تصاویر امروزی تاثیرگذار خواهند بود؟
در این زمینه جالب است بدانید ویلیام اگلستن در زمان خود توانسته بود عکاسی سیاه و سفید را با عکاسی رنگی جایگزین کند. درواقع اوج شهرت وی نیز به دهه 70 میلادی باز میگردد. وی در آن زمان با مخالفتهای بسیاری از سوی منتقدین در عرصه عکاسی و همینطور همکاران عکاس خود مواجه شد اما از چاپ رنگی در تصاویر خود استفاده کرد.
نظر هنرمندان درباره شبکه اجتماعی اینستاگرام
حال اگرچه عکاسانی چون استیون شور و ویلیام اگلستن همیشه براساس ماهیت اصل دموکراتیک در عکاسی خود اصرار داشتند، دوربین گوشیهای هوشمند نیز عکاسی دموکراتیک را به سمتی سوق دادهاند که کسی نمیتوانست جریان آن را پیش بینی کند. درواقع این دستگاههای خیلی پیشرفته امروزی در اختیار افراد زیادی قرار دارند و آن چیزی که باعث ایجاد انقلابی بزرگ در این زمینه شده است مربوط به جریان به اشتراک گذاری این تصاویر خواهد بود که جهان اطراف ما را احاطه کرده است.
اینستاگرام در بین هنرمندان عکاس نیز موافقان و مخالفانی دارد
استیون شور در حال حاضر یکی از طرفداران و کاربران محبوب اینستاگرام محسوب میشود. وی اینستاگرام را به عنوان ابزار و یا وسیلهای ارتباطی جدید توصیف میکند. به مانند بسیاری از هنرمندان و عکاسان او رغبت زیادی نسبت به پستهای اینستاگرام نشان میدهند؛ وی در این زمینه معتقد است که به راحتی میتوان ایدههای مربوط به یک روز را ثبت کرد و آن را انتشار داد. او همچنین در این راستا و در سال 2015 به مجله تیت گفته بود «اینستاگرام مانند پلتفرمی است که به صورت روزانه میتوان تصاویر را در آن ثبت کرد. این تصاویر نگاهی به اختصار به اتفاقات روزمره دارد که میتواند با نوشتهای همراه شوند و روز نوشتهای را تکمیل کنند.» با این حال اینستاگرام ویژگیهایی دارد که مورد پسند استیون شور واقع شده است؛ به طوری که او در این زمینه معتقد است که مردم با استفاده از چنین ابزارهایی میتوانند به راحتی آثار افراد مختلف را در سراسر جهان مشاهده کنند.
ماهیت روزانه بودن و اینکه این امکان را به کاربران میدهد تا تصاویر روزمره خود را به اشتراک بگذارند، پدیده بسیار جالبی است و به عکاسان نیز این اجازه را خواهد داد تا از نظر مردم به راحتی آگاه شوند و اطلاعات نمایشگاههایی که برگزار میکنند را در اختیار کاربران قرار دهند. همچنین از این رسانه میتوانند تصاویر منتشر شده و آثار چاپ شده خود را نیز به اطلاع مردم برسانند.
این در حالی است که عکاسانی همچون Alec Soth فعال در زمینه عکاسی مستند، علاقه زیادی به استفاده از اینستاگرام ندارد. او میکند که من یکی از مخالفان اینستاگرام در ابتدای شروع به کار آن بودم. یکی دیگر از مواردی که در این مورد علاقه چندانی به آن نداشتم فیلترهای اینستاگرام بوده است. اما بعد از گذشت مدتی، دستیار وی، اینستاگرام را برای اینکه ممکن است جهت تبلیغ شرکت انتشاراتی کتاب Little Brown Mushroom مفید باشد به او پیشنهاد داد و Alec Soth تصمیم بر راهاندازی صفحه اینستاگرام خود کرد. وی باز هم در این زمینه میگوید: «من تنها تسلیم جریانی که در اینستاگرام برقرار است شدم و اخیرا نیز علاقهام را به این پلتفرم از دست دادهام.»
البته او تایید میکند که اینستاگرام در راستای هدف خود ممکن است ایده خلاقانهای باشد اما بیشتر به عنوان ابزاری مناسب برندسازی مطرح شده است. این بستر همچنین نمیتواند درک و مفهوم عکاسی را به مخاطبین خود القا کند. در این راستا باید بگویم که من به یاد نمیآورم کتاب یا فیلم محبوبی را ندیده باشم و یا لذتی از آن نبردم اما آنچه که اینستاگرام به من داد لذت اندکی بود که کیفیت آن بیشتر جنبه اعتیاد آور برای کاربرانش دارد و به ندرت بخی از قسمتهایش میتواند احساس رضایتمندی من را جلب کند. اما با همه اینها صفحاتی در اینستاگرام وجود دارد که به آنها علاقهمندم. یکی از این صفحات، صفحه simonewhitemusic@ است که تصاویری زیبا که در نور طبیعی ثبت شدهاند را به نمایش میگذارد. البته دیگر صفحات فعال در زمینه عکاسی مانند صفحه billyparrott@ و solitudeofravens@ و spacearchives@ صفحات جالب و دیدنی در اینستاگرام از نظر من هستند.
یک تصویر میتواند ارزش هزاران کلمه را داشته باشد
در این میان سیدنی شرمن نیز از هنرمندانی است که طرفداران زیادی در اینستاگرام دارد که به واقع چنین بستری باعث پیشرفت کار وی نیز شده است. جوان دیدیون نیز یک بار اشاره کرد که «ما هر کدام داستانهایی برای پرداختن به آن داریم» که البته اینستاگرام نیز جایی برای روایت داستانهای زندگیهای روزمره خودمان است. و خیلی خوب هم میتوانیم رابطه جالبی بین داستان سرایی بصری و عکاسی معاصر نیز پیدا کنیم. درواقع داستانها را نمیتوان از فرهنگهای مختلف جدا کرد و این داستان سرایی است که میتواند فرهنگ و یا حتی هنری را ماندگار کند. در عکاسی هم پرداختن به داستانسرایی بصری کمک میکند که عکسها بتوانند تمام داستان را در قاب تصویر خود بیان کنند.
علاوه بر چنین تاثیراتی آملیا اولمن از هنرمندان دیگری بود که از موهبت اینستاگرام برخوردار شد. این هنرمند آرژانتینی هرچند چندان شناخته شده نبوده اما ممکن است کاربران علاقهمند به عکاسی در اینتساگرام وی را بشناسند. اولمن در صفحه اینستاگرام خود تصاویر سلفی را منتشر کرد و توانست بدین وسیله یکی از مشهورترین کاربران اینستاگرام باشد. در این راستا او که تحصیل کرده رشته زبانشناسی است اکنون با مطالعاتی که داشته به کارشناسی مشهور در حوزه شبکههای اجتماعی نیز تبدیل شده است به طوری که مرکز تحقیقات ABI براساس قراردادی که با وی بسته از او در پروژههای تحقیقاتیاش بهره میگیرد. با این حساب میتوانیم بگوییم اینستاگرام بستر رشد وی را فراهم کرده است.
حضور عکاسی در صنعت
با این حال عکاسی علاوه بر موارد بیان شده در صنعت تبلیغات هم خوب ظاهر شده است و به هیچ عنوان به عنوان یک ابزار فریبنده محسوب نمیشود. حالا صاحبان کسب و کارها نیز با استفاده از این هنر میتوانند رقابت خود را با همتایان خود بیشتر کنند و هر چه در این زمینه حرفهایتر عمل کنند که نتایج بهتری را نیز دریافت خواهند کرد.
جالب است بدانید ماه آینده گالری عکاسان لندن میزبان نمایشگاهی با عنوان «تمام چیزهایی که میدانم همان چیزهایی است که در اینترنت جای دارد» برگزار خواهد شد. درواقع این نمایشگاه فرصت خوبی برای مشاهده آنچه که در قرن 21 ام بر عکاسی میگذرد خواهد بود. در عصر جدید نقش عکاسان در اجتماع و بیان مسائل فرهنگی نیز امری ضروری است به طوری که این قشر از هنرمندان در برههای از زمان قرار دارند که مرزهای بین حقیقت و داستان و همچنین از طرف دیگر ماشین و انسان بسیار مورد توجه است.
حضور هوش مصنوعی در عکاسی
در ماه فوریه امسال محققان شرکت DeepMind آلفابت تصاویری که افراد به صورت روزانه ثبت میکنند را به دستههای مختلفی مانند سگ، پروانه، همبرگر و نمای اقیانوس تقسیم کردند و اعضای تیم تحقیقی آن توانستند تصاویری درخور را با استفاده از الگوریتم BiGAN با موضوعات بیان شده تولید کنند. این روند آنقدر سریع رو به پیشرفت است که حتی ما فرصت فکر کردن درباره امکان تشخیص تفاوت بین تصاویر واقعی ثبت شده و تصاویر تولید شده با هوش مصنوعی را نداشتیم. بله آینده همین امروز است و عکاسی نیز به عنوان رسانهای در حال شکل دادن به این آینده نقش موثری ایفا میکند. و نگرانیهای ما درباره آینده عکاسی با حضور شبکههای اجتماعی تقریبا بیاهمیت خواهد بود و از دیدی دیگر نیز میتوان اینگونه بیان کرد که در مقابل تصاویر و اخبار جعلی، در حال حاضر حقایق جایگزین و دستاوردهای آن و همچنین حضور رو به جلوی هوش مصنوعی در حوزه عکاسی بیش از هر موضوع دیگری قابل توجه است.
مرسی از نظرتون، هیچ بلایی نمیاد و همه چی با تکنولوژی پیش می ره حضور عکاسی در صنعت: این یکی از پیشرفت های خوبی هستش که در سایه فناوری هم برای عکاسی و هم صنعت فرصت های جدید ایجاد کرده