در باکس آفیس این هفته Venom به احترام ورود دنباله پیشکسوت سینمای وحشت، از تخت سلطنت رتبه اول برخواست و جا را برای Halloween باز کرد. البته از آنجایی که A Star Is Born فعلاً قصد اسبابکشی ندارد، به طبقه سوم رضایت داد.
کمپانی Blumhouse که کارش را با ساخت فیلمهای پرفروش و کمهزینه مانند Paranormal Activity شروع کرد، سال 2018 روی چند فیلم پرسود دست گذاشت و با فیلمهای پرطرفداری چون Insidious: The Last Key ،Upgrade ،BlacKkKlansman پول خوبی به جیب زد. این کمپانی که تمایل زیادی برای ساخت فیلمهای ژانر وحشت دارد (Split و Get out را میتوان از نمونههای موفق آن دانست) در آخرین تولیدش، Halloween را روانه پردههای سینما کرد. این فیلم ترسناک سبک اسلشر، یازدهمین عنوان از فرنچایز Halloween است. Halloween در آستانه جشن هالووین و به مناسبت چهلمین سال ساخت این فرنچایز اکران شد و روایتگر ادامه داستان قسمت اول این مجموعه در سال 1978 خواهد بود. این فیلم با بودجه تقریبا 15 میلیون دلاری ساخته شد و توانست در یک هفته به فروش 77.5 میلیون دلاری در آمریکا برسد. Halloween نگاه تقریبا مثبت منتقدان را به همراه داشت و مردم هم با دیدن جدال این پیرمرد قاتل با شکار قدیمیاش لذتی نوستالژیک را تجربه کردند.
رابرت ردفورد ثابت کرد که در قرن 21 میلادی هم میتوان مردم را همانند چوپان دروغگو گول زد و به سینما کشاند. این پیرمرد 82 ساله که این روزها فیلم The Old Man And the Gun را روی پردههای نقرهای دارد، وقتی از فروش کم فیلم آگاه شد، توانست مردم را با گفتن این جمله که «این فیلم آخرین فیلم من است!» به سینما بکشاند اما احتمالا همانطور که دنیل دی لوییس را دوباره در سینما و سردار آزمون را در تیم ملی دیدیم، اگر اجل به آقای ردفور مهلت دهد، او را نیز در فیلمی دیگر هم خواهیم دید. فیلم the old man and the gun اثر تازه دیوید لاوری کارگردان فیلم A Ghost Story است. این فیلم داستان واقعی عشق یک مجرم پیر با معشوقه سالخوردهاش، زیر سایه تعقیب یک بازرس ژاور گونه را روایت میکند. The Old Man And the Gun که همانند داستان و بازیگرانش پیر و خسته است، 4 هفته بعد از اکرانش توانسته خود را به جدول باکس آفیس برساند و از آنجایی که حال بالا رفتن از پلهها را نداشت، روی همان پله دهم نشست. فروش یک ماه این فیلم به 2.4 میلیون دلار رسیده و به نظر میرسد فاصله چندانی از بودجه ساختش ندارد.
از میان تازه اکرانها فقط Halloween بود که توانست به جدول راه پیدا کند و باکس آفیس این هفته به جز دو فیلم مذکور مهمان تازهای نداشت. Mid90s اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند جونا هیل که تقریبا امتیازات بالایی از سایت ها و منقدان گرفت، با رتبه 18ام نزدیکترین فیلم به ده پرفروش باکس آفیس این هفته است. فیلمهای ?Can You Ever Forgive Me با بازی ملیسا مک کارتی و wildlife با بازی جیک جیلنهال و امتیاز متاکریتیک 82 از دیگر عناوین مورد توجه منتفدین اما ناکام در گیشههای آمریکا بودند. جدول باکس آفیس در پایان هفته نشان داد مردم هیجان ترسیدن، لذت خندیدن و سوار شدن بر امواج موسیقی را بیشتر از گریه کردن برای فیلمهای درام دوست دارند.
فیلمهای Suspiria با بازی داکوتا جانسون و تیلدا سوئینتن و Johnny English Strikes Again با بازی روان آتکینسون (مستر بین معروف) در هفته آینده اکران خواهند شد و شاید بتوانند در جدول تغییراتی ایجاد کنند. در ادامه نگاهی به دو فیلم عنوان شده خواهیم داشت:
Halloween
Halloween دیوید گوردون گرین نامهای عاشقانه به طرفداران ژانر وحشت است؛ یک دنباله ترسناک، خشن و گاهی بامزه که به این فرنچایز باسابقه، در حد لیاقتش ادای دین میکند. پس از 40 سال، بالاخره مایکل مایرز به خانه باز میگردد. گرین از میراثی که توسط جان کارپنتر و دبرا هیل برجای مانده استفاده کرده و به آن سر و شکلی نو داد. طرفداران ناامید نخواهند شد. کارگردان، فیلمی را ساخته که شدیداً خشن است (یک نمایش پرترس و لرز که لولوی معروف داستان، در شهر راه میافتد و هر کسی که سر راهش قرار میگیرد را به فجیعترین شکل ممکن میکشد). اما آیا این Halloween با اثر اصلی کارپنتر هم رقابت میکند؟ متأسفانه خیر. این فیلم هر چقدر هم که خشن و مرگبار باشد، اتمسفر مرموز و دلهرهآور کلاسیک کارپنتر را ندارد. آخرین شماره سری برای به جوش آوردن خون بیننده مثل شاهکار 1978، علاقه چندانی نشان نمیدهد. در عوض تنها یک هدف دارد: از وحشت شما را زهره ترک کند و مطمئن باشید این کار را به مفرحترین شکل ممکن هم انجام میدهد.
Halloween با نادیده گرفتن دنبالههای دیگر فیلم، حول «لوری» (جیمی لی کورتیس) جریان دارد، آخرین دختر از فیلم اصلی که اکنون زنی زخم خورده است. 40 سال پیش مایکل مایرز از بیمارستان روانی میگریزد و در شب هالووین تمام دوستان او را به قتل میرساند. همین هالووین، چون نفرینی سرنوشت لوری را تغییر میدهد. پس از دو ازدواج نافرجام، دخترش (جودی گریر) نیز از او فاصله میگیرد. ظاهراً تنها نوهاش «آلیسون» (اندی ماتیچاک) وضعیت لوری را درک میکند و برای گذشته تلخش تأسف میخورد. لوری تصور میکند مایکل مایرز که پس از دستگریش در انتهای فیلم اول بیجان در تیمارستان به سر میبرد، روزی فرار کرده و به سراغش خواهد آمد. البته حق هم دارد؛ هر چه باشد راجع به فیلم Halloween صحبت میکنیم. پس از این که سروکله دو خبرنگار بریتانیایی برای مصاحبه با شخص شخیص «شیپ» (Shape) پیدا میشود، مایکل بار دیگر جان گرفته و برای کشتار انگیزه پیدا میکند. از شانس بد خبرنگاران، این مصاحبه درست پس از انتقال مایکل به زندان جدید صورت میگیرد و او در کمال ناباوری (چقدر سورپرایز شدیم) فرار میکند، ماسکش را برمیدارد و به هادونفیلد بازمیگردد.
اینجاست که وحشت Halloween بار دیگر سراغتان میآید. آدمکش ماسکزده، ترسیمی کاملاً غیرانسانی دارد. او مردم را فقط نمیکشد، بلکه به معنای واقعی کلمه نابودشان میکند. در فیلم کلی کله با کوبیدن به دیوار میترکند، چندین چاقو حلقوم قربانیان را میبرد و جمجمههایی را شاهد هستید که مثل گوجه فرنگی زیر پا له میشوند. انصافاً ردهبندی سنی Halloween باید چیزی بیش از R (بزرگسال) باشد. دنبالههای قبلی Halloween بسیار خشن بودند، اما هیچ یک از آنها به گرد پای بیرحمی و هوشمندی این فیلم نمیرسند. تماشای صحنهها همانطور که «باید»، زجرآور و آزاردهنده هستند. اصلاً از آن قتلهای بیکله و احمقانه کلیشههای اسلشر را شاهد نیستیم. خشونت و وحشیگیری بعضی سکانسها به قدری بالاست که با اعصابتان بازی میکند.
هنرنمایی کورتیس فوقالعاده است؛ بار دیگر به نقش لوری استرود باز میگردد و حس خفقان و محدودیت شخصیت را به بیننده منتقل میکند. در ابتدای فیلم یک لیوان شراب را سر میکشد و تبدیل به یک گردن کلفت همه فن حریف میشود. او سالها برای چنین شبی تعلیم دیده، پس مایکل نمیتواند به راحتی او را غافلگیر کند. گرین با فلش فوروارد چهل ساله داستان، از شخصیتهای جدیدی برای بازترسیم بعضی از سکانسها استفاده میکند. صحنههای نوستالژیکی، مشابه فیلم اصلی را شاهد هستیم که شخصیتهای دیگری به جای لوری حضور دارند. یکی از آنها در اوایل فیلم و هنگامی است که «آلیسون» در کلاس درس نشسته و از پنجره به بیرون نگاه میکند، دقیقاً شبیه به کاری که لوری چند دهه پیش انجام داده بود. در نسخه اول لوری چشمش به مایکل میافتد، اما اینجا آلیسون لوری را مشاهده میکند. سکانس به شکل شگفتانگیزی در چهارچوب فیلم پیاده شده و تنها یک نمونه از مجموعه لحظاتی است که به شکلی هوشمندانه بازسازی شدهاند. بقیه را باید خودتان تکتک پیدا کنید و از حس نوستالژیکشان لذت ببرید. گرین با چنین سکانسهای به وضوع اذعان دارد که خود شکار تبدیل به شکارچی شده است.
پروسه حل و فصل مشکلات خانوادگی لوری با دخترش و این مضمون که سه زن از خانواده استرود به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر میشوند، میتوانست بیننده را جذب کند. اما متأسفانه فیلم این مضامین را دریغ کرده و تنها در چند دقیقه آخر به بیننده منتقل میکند. انزوای لوری و قضیه جدایی یا همبستگی با دخترش شتابزده به نظر میرسند. این مورد جای بسی افسوس دارد چون کمی درون مایه احساسی، Halloween را به فیلم بهتری تبدیل میکرد.
Halloween کارش را قدرتمند آغاز میکند و به تدریج قدرتمندتر میشود، تا این که ناگهان همه چیز به هم میریزد. ادامه مطلب را کمی محتاطانهتر مینویسم، چون قصد ندارم هیچ اطلاعاتی لو بدهم. مدتی است که روانکاو مایکل، «دکتر لومیس» مرده و او اکنون تحت نظر یک دکتر معالج جدید به اسم «دکتر سارتین» (هالوک بیلگینر) قرار دارد. اگر بخواهیم کمی واقعبین باشیم، نمایش این شخصیت فاجعه است و یک زیرسناریوی غیرضروری هم شامل میشود که بیننده را از مسیر اصلی داستان گمراه میکند. ایده چنین شخصیتی به کل اشتباه بوده و درک نمیکنم که چگونه راهش را به محصول نهایی باز کرده است. یک نفر، یک جایی باید فکرش را میکرد که این شخصیت به درد فیلم نمیخورد و نیاز به کار و پرداخت بیشتری دارد.
این بدترین ترفند Halloween است و خوشبختانه باقی چیزهای فیلم در مسیر درستشان قدم برمیدارند. فیلمنامه گرین، دنی مکبراید و جف فریدلی به شکل هوشمندانهای پیاده شدهاند. علاوه بر همه اینها، فیلم به شکل غافلگیرکننده بامزه است. گرین، مکبراد و جف فریدلی، همگی سابقه کار کمدی را دارند، اما در مصاحبهای سوگند خورده بودند که عناصر طنزشان را در Halloween دخیل نخواهند کرد. مشخص نیست که این اظهارات به منظور گمراهی مخاطب بوده یا یک دروغ محض، چون در Halloween چند سکانس به شدت خندهدار را شاهد هستیم. با این حال کمدی به هیچ وجه روی محتوای ترسناک فیلم تأثیر نمیگذارد؛ خیالتان راحت، Halloween یک کمدی نیست.
کارگردانی گرین حرفهای و خوشاستایل است (از اولین فیلم به بعد این بهترین کارگردانی کل فرنچایز است). گرین به موقع از نماهای کلوزآپ و پرتنش استفاده میکند و ریتم ملتهب فیلم را افزایش میدهد. البته برای این کار از مایکل سیمونز کمک میگیرد، فیلمبرداری که با تلفیق رنگ آبی تیره، قرمز جیغ و قهوهای روشن، در ترسیم دنیای متشنج Halloween بیشترین تأثیر را میگذارد. با این همه ستاره واقعی Halloween را میتوان موسیقی متن فیلم دانست. گرین برای ضبط موسیقی به جان کارپنتر رو آورد. از آنجایی که کارپنتر نمیتوانست آهنگهای فیلم اصلیش را به خورد گرین دهد و پولش را تمام و کمال نوش جان کند، به فکر خلق چیزی جدید و هیجانانگیز افتاد و با پسرش، کودی کارپنتر و دنیل دیویس همکاری کرد. بیت و ضرباهنگ کوبهای موسیقی مثل ضربان قلب عمل میکنند. آهنگ فیلم یکی از بهترین قطعات موسیقی در ژانر وحشت است و شکی نیست Halloween بدون آن، کوچکترین تأثیر را روی مخاطب نمیگذاشت.
نمیدانم که این آخرین فیلم Halloween است یا خیر، اما صادقانه امیدوارم که این طور باشد. پس از چند دنباله نصفه نیمه (و گاهی مزخرف)، Halloween سال 2018 برای مایکل مایرز و لوری استرود حسن ختامی زیبا و خونین در حد لیاقتشان بود. فیلم کاری کرد که این دو جلوهای واقعی داشته باشند و به شیوهای هیجانانگیز و رضایتبخش سفری 40 ساله را پایان داد.
The Old Man & the Gun
رابرت فورد گفته بود که The Old Man and the Gun آخرین فیلمی است که درونش بازی میکند. شاید این حرفش بلوف و بازارگرمی بوده باشد، اما اگر فیلم حقیقتاً آخرین بازی ردفورد است، باید گفت خوب راهی برای خداحافظی انتخاب کرد. ستاره 82 ساله سینما نقش یک خلافکار واقعی و سارق بانک به اسم فورست تاکر را بازی میکند که در 70 سالگی از زندان سن کوئینتین گریخت و شغل نه چندان شریف بانکزنیش را ادامه داد. او چندین بار دستگیر شد و دوباره به کارش ادامه داد، با این همه مردم دوستش داشتند. تاکر از آن دزدهای بیسروپا یا قلچماق نبود که ماسک بر چهره بزند و با خشونت راهش را به صندوق پول باز کند. او با روی خوش به بانک میرفت و خیلی خونسرد متصدی را با نشان دادن اسلحهاش تهدید میکرد که طرف متوجه شود: «این یک سرقت مسلحانه است». لهجه تمام آمریکایی گرم و آرام ردفورد بهترین گزینه برای دوست داشتنیترین بانکزن تاریخ است.
تاکر حین این که طبق معمول پولها را (با یک گروه از دوستانش که اخبار لقب «دارودسته بالای تپه» را برایشان نهادهاند) از بانک جارو میکند، در رستوران با کسی به اسم «جوول» (سیسی اسپیسک) آشنا میشود. جوول زنی پا به سن و مجرد است که تا حد زیادی از زبان چرب و نرم تاکر خوشش میآید. وقتی تاکر در مورد زندگی تبهکاریش میگوید، او صحبتهایش را در حد شوخی تلقی میکند و پس از کمی، برق عشق بین این دو جرقه زده و رابطهای رومانتیک آغاز میشود.
باید گفت در فیلم اندک نشانههایی از تناقض وجود دارد که بیش از همه توسط نقش کیسی افلک به عنوان کارآگاه «جان هارت»، تعقیبکننده تاکر، به بیننده منتقل میشود. هارت بیشتر از این که دشمن و موی دماغ تاکر باشد، نقش یک تماشاگر را بازی میکند. افلک مثل شریکی برای ردفورد است که گویا علاقه دارد عمداً از او شکست بخورد. اگر دنبال نقطه اوج یا تعلیق داستانی هستید، پیشنهاد میکنم سراغ The Old Man and The Gun نروید چون شاید آرامترین فیلمی باشد که تابحال در مورد یک خلافکار واقعی خواهید دید. برخلاف Catch Me if You Can که شخصیت هزار چهره داستان، فرانک ابگنیل جونیور چندین خلاف از قبیل دزدی، هویت جعلی و فرار از دست پلیس را مرتکب میشود، Old Man خیلی جذاب یا پرزرق و برق نیست. داستان مثل ماجراهایی که پدربزرگ پیرتان تعریف میکند، ساده و بی غل وغش است؛ حتی یک بار هم صدای بلند ردفورد را نمیشنوید.
دیوید لاوری که کارگردانی فیلم دوستداشتنی Pete’s Dragon در 2016 را بر عهده داشته، همان تیم صمیمی و فضای شهر کوچکش را به The Old Man and The Gun منتقل کرده است. حضور مجدد ردفورد نشان از اعتقاد بالای لاوری به هنرنمایی این بازیگر دارد. فیلم به جای ترسیم زندگی تاکر به شکل یک روایت تاریخی، به ذهنیت و تفکرات درونی این کهنه خلافکار میپردازد. پیرمردی را میبینیم که زندگی کوتاه و پرهیجان را به زندگی ابدی در زندان فلوریدا ترجیح داد. تاکر نمیدزدید تا زندگی کند، زندگی میکرد تا بدزدد!
با ورود دو فیلم جدید به باکس آفیس فیلمهای A Simple Favor و The House With A Clock In Its Walls از جدول خارج شدند و طبقات اول و آخر در اختیار تازه واردها قرار گرفت. در انتها جدول باکس آفیس پایان هفته و تغییرات آن را مشاهده خواهیم کرد:
فیلم | رتبه فعلی | رتبه هفته گذشته | مدت زمان اکران (هفته) | فروش آخر هفته (میلیون دلار) | مجموع فروش تاکنون (میلیون دلار) | |
---|---|---|---|---|---|---|
Halloween | 1 | — | 1 | 77.5 | 77.5 | |
A Star Is Born | 2 | 2 | 3 | 19.3 | 126.4 | |
Venom | 3↓ | 1 | 3 | 18.1 | 171.1 | |
Goosebumps 2: Haunted Halloween | 4 | 4 | 2 | 9.7 | 28.8 | |
First Man | 5↓ | 3 | 2 | 8.6 | 30.0 | |
The Hate U Give | 6↑ | 9 | 3 | 7.5 | 10.6 | |
Smallfoot | 7↓ | 5 | 4 | 6.6 | 66.4 | |
Night School | 8↓ | 6 | 4 | 5.0 | 66.9 | |
Bad Times at the El Royale | 9↓ | 7 | 2 | 3.3 | 13.3 | |
The Old Man & the Gun | 10↑ | 15 | 4 | 2.1 | 4.2 | |
منبع: IMDB |
کلام آخر
امیدواریم که از تریلرها و مطالب این هفته لذت برده باشید. شما دوستان میتوانید نظرات و پیشنهادات خود را جهت بهبود عملکرد این بخش با ما در میان بگذارید.