جایزه نوبل فیزیک برای اولین بار در 55 سال گذشته به یک زن اعطا شد. دونا استریکلند (Strickland) از کانادا، سومین زن برنده جایزه نوبل فیزیک است، پیش از او ماری کوری در سال 1903 و ماريا ژئوپرت ماير در سال 1963 تنها زنان ديگر تاريخ بودند که نوبل فيزيک را دريافت کرده بودند. دکتر استریکلند جایزه امسال نوبل فیزیک را بهطور مشترک با آرتور اشکین (Arthur Ashkin) از آمریکا و جرارد مورو (Mourou) از فرانسه دریافت کرده است. جایزه امسال به خاطر اکتشافات این فیزیکدانان در زمینه فیزیک لیزر به آنان تعلق گرفت. در سال 1986، دکتر اشکین یک تکنیک لیزری را که به نام optical tweezers شهرت دارد برای مطالعه سیستم های بیولوژیکی مورد استفاده قرار داد و به این ترتیب بود که انبرکهای نوری یا دام نوری به دنیای علم وارد شدند.
کمیته نوبل همچنین اعلام کرد که نیم دیگر جایزه نوبل امسال به جرارد مورو و دونا استریکلند تعلق میگیرد. دکتر مورو و دکتر استریکلند راه را برای ایجاد کوتاهترین و شدیدترین پالسهای لیزری هموار کردند. آنها تکنیکی به نام تقویت پالس (CPA) را توسعه دادند. از این تکنیک در لیزر درمانی سرطان و در میلیونها جراحی اصلاحی لیزری چشم که هر ساله انجام میشود، استفاده میگردد.
دکتر استریکلند در مصاحبهای با خبرگزاری بی بی سی گفت که دریافت این جایزه پس از 55 سال، توسط یک زن برای خود او هم شگفتانگیز بوده است. با این حال، او به این نکته تأکید کرد که در پروژه CPA، نقش خودش و همکارانش را برابر میداند و در واقع همکارانش اگر بیشتر از او شایسته دریافت این جایزه نباشند، قطعا به اندازه او سزاوار هستد.
این جایزه درست چند روز پس از یک سخنرانی بسیار اعتراضی در سرن (CERN) یا سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای، اعطا شد. سرن، بزرگترین آزمایشگاه فیزیک ذرهای جهان است که در ژنو قرار دارد و طی یک کارگاه آموزشی که توسط این مرکز سازماندهی شده بود، پروفسور الساندرو استرومیا (Alessandro Strumia) از دانشگاه پیزا در سخنرانی جنجالیاش گفت:
فیزیک توسط مردان اختراع و پایهگزاری شده است و دانشمندان مرد مورد تبعیض قرار گرفتهاند.
دکتر استریکلند اظهارات این فیزیکدان را «احمقانه» خواند و اذعان داشت که هرگز چنین نظری را شخصا نمیپذیرد.
آخرین زنی که پیش از او جایزه نوبل فیزیک را برده بود، ماريا ژئوپرت ماير، فیزیکدان آمریکایی-آلمانی است که این جایزه را برای اکتشافاتش در حوزه هسته اتم دریافت کرد. ماری کوری، فیزیکدان لهستانی، جایزه نوبل 1903 را به طور مشترک با شوهرش پیر کوری و آنتونی هنری بکرل برای تحقیقات خود در مورد رادیواکتیویته دریافت کرده بود. او همچنین در ۱۹۱۱ برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد. ماری کوری به همراه لینوس پاولینگ، جان باردین و فردریک سنگر تنها افرادی هستند که دو بار این جایزه را از آن خود کردهاند.
ارزش مادی این جایزه حالا، 9 میلیون کرون سوئد (£ 770،686؛ $ 998،618) است.
دکتر استریکلند در واکنش به پیروزیاش، در دانشگاه واترلوی کانادا، گفت:
واکنش اول من هم مثل بقیه این بود که شگفتزده بشوم و حتی پس از دریافت جایزه هم مدام به خودم بگویم که آیا واقعیت دارد؟ جرارد مورو، سوپروایزر و مربی من بود و او باعث شد تا پروژه CPA پیشرفت کند؛ بنابراین، قطعا مستحق این جایزه است و من همچنین برای آرتور اشکین به خاطر دریافت این جایزه خیلی خوشحال هستم.
استریکلند همچنین افزود:
من فکر میکنم که او اکتشافات زیادی را انجام داده است که دیگران بر اساس آنها، کارهای بزرگی انجام دادهاند و حالا این فوق العاده است که او بالاخره آن طور که شایسته است، به رسمیت شناخته شد.
در بیانیهای، موسسه فیزیک آمریکا (AIP) به همه برندگان این جایزه تبریک گفت و افزود:
کاربردهای بیشماری برای کار این دانشمندان وجود دارد، مانند عمل جراحی لیزری چشم با لیزرهای قدرتمند (پتا وات) و توانایی به دام انداختن و مطالعه ویروسها و باکتریهای با نور لیزر که امید پیشرفتهای زیادی را هم در آینده زنده کرده است. در کنار این دستاوردها دیدن دکتر استریکلند پس از وقفهای 55 ساله، به عنوان یک زن برنده جایزه نوبل فیزیک، لذت بخش است و به نوعی، رویدادی تاریخی محسوب میشود.
نوبل را به خاطر چه دستاوردهایی به این دانشمندان اعطا کردند؟
پس از اختراع نخستین لیزر در سال 1960، تلاش برای کوتاهتر کردن پهنای زمانی پالس لیزرها ادامه یافت. قبل از کار پیشگام دکتر استریکلند و دکتر مورو، حداکثر توان پالس لیزر محدود بود؛ زیرا زمانی که با شدت زیاد حرکت میکرد، مواد مورد استفاده برای تقویت انرژی خود را در همان زمان از بین میبرد. برای غلبه بر این مشکل، در سال 1985 تکنیک Chirped Pulse Amplification یا CPA توسط مورو و استریکلند ارائه شد. این تکنیک شامل 3 مرحله است؛ ابتدا پالسهای لیزری را به مدت طولانی برای کاهش نقطه اوج قدرت، کش دادند، سپس آنها را تقویت و در نهایت فشردهسازی کردند. کشیدن پالس باعث کاهش قله توان پالس شده در نتیجه، در مرحله تقویت، آسیبهای اپتیکی کمتری به محیط بهره لیزر وارد میشود. سپس پالس وارد سیستم تقویتکننده و در نهایت وارد مرحله فشردهسازی که مشابه مرحله کشیدن است، میشود. هنگامیکه یک پالس لیزری در زمان فشرده شده و کوتاهتر میشود، نور بیشتری در فضای کوچکی قرار میگیرد؛ در نتیجه به طرز چشمگیری شدت پالس را افزایش میدهد.
تکنیک دکتر استیرکلند و دکتر مورو به نام CPA برای لیزرهای با شدت بالا به عنوان یک استاندارد شناخته شده است.
آرتور اشکین نیز رویای قدیمی داستانهای علمی- تخیلی را متحقق کرد؛ رویایی که میخواست با استفاده از نور، اجسام فیزیکی را به حرکت درآورد. برای انجام این کار، او ابزار انبرک نوری، با قابلیت به تله انداختن ذراتی از مرتبه چند ده نانومتر تا چندمیکرون را اختراع کرد که امروزه برای گرفتن ذرات، اتمها، ویروسها و سلولهای زنده با لیزر از آن استفاده می شود.
او ابتدا برای پرتاب ذرات کوچک به سمت مرکز پرتو لیزر از این اختراع استفاده میکرد و سپس، در سال 1987، از این انبرک استفاده کرد تا باکتریهای زنده را بدون آسیب رساندن به آنها بگیرد. این تکنیک در حال حاضر به طور گسترده برای مطالعه میکرو ارگانیسمهای زنده استفاده میشود.
سخن پایانی
برای اطلاع بیشتر از اخبار علمی با پلازا همراه بمانید، شما همچنین میتوانید در بخش نظرات، دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
:) بله ما این اشتباه رو به فال نیک میگیریم...