با توجه به ورشکستگی و تعطیلی ناگهانی استودیوی تل تیل و اخراج کارمندانش، در این مطلب مروری خواهیم داشت بر بازیهایی که این استودیوی محبوب به بازیکنان ارائه داد و عناوینی که نیمهکاره رها کرد.
تلتیل گیمز (Telltale Games) پس از اخراج غمانگیز جمع کثیری از کارکنانش، از تعطیلی استودیوی بازیسازیش خبر داد. این اتفاق به چندین دلیل متأثرکننده بود؛ اولین و مهمترینش این که تعدادی از کارمندان سختکوش و بااستعداد استودیو، شغلشان را به شکل ناگهانی و حتی بدون داشتن زمان کافی برای جمع و جور کردن وسایلشان از دست دادند و اشک بسیاری از طرفداران و دیگر بازیسازان را در آوردند. همچنین تعطیلی تلتیل به این معنی است که استودیوی دوستداشتنیمان که از فرنچایزهای محبوب کلی قصه جدید و جذاب برایمان تعریف میکرد، دیگر در میانمان نخواهد بود. در حال حاضر تنها تیم استخوانبندی کمپانی در شرکت هستند و سرنوشت پروژههای آینده تلتیل پا در هوا است.
به مناسبت این خبر تراژیک و به پاس بازیهای بزرگی که این استودیو برایمان به ارمغان آورد و زحمت کارمندان با استعداد و کوشایی که زندگیشان را وقف تفریح بازیکنان کردند، بد نیست مروری داشته باشیم بر بهترین عناوین این استودیو و به خاطر پروژههایی که هرگز تکمیل شدند چشمی تر کنیم؛ چون اگر کمی واقعبین باشیم میدانیم که این استودیو هرگز آنها را به پایان نخواهد رساند یا اگر قصد آغازشان را داشت، با این مرگ نا بههنگام، تمام میراثش را به باد فنا داد. جدا از سیاستهای درست یا غلط تلتیل، این مطلب به قصد تجلیل استودیو و موفقیتهایی که در دوران طلاییش به آنها دست یافته بود گردآوری شده است. امیدواریم سازندگان با استعدادی که بیکار شدهاند هرچه زودتر شغلی نان و آبدار را به دست بیاورند تا بتوانند در پروژه آیندهشان باز هم داستانی قدرتمند و هنرمندانه برایمان تعریف کنند؛ درست مثل کاری که در تلتیل گیمز انجام دادند. تا آن روز با ما همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم بر بهترین شاهکارهایی که خلق کردند و عناوینی که هرگز فرصت تجربهشان را نخواهیم داشت.
آنچه در این مقاله میخوانید:
مروری بر بازیهای تل تیل گیمز
15- بهترین – سری Sam & Max
تل تیل از دل لوکاس آرتزی متولد شد که به تبدیل کتابهای کمیک Sam & Max: Freelance Police به یک سری ماجراجویی اشاره و کلیک، کمک شایانی کرد و به سرعت جزو آثار کالت صنعت بازی قرار گرفت. پس از شکلگیری استودیوی تلتیل، سازندگان ساخت سری Sam & Max را ادامه دادند و سه بازی Sam & Max Save the World ،Sam & Max Beyond Time and Space و Sam & Max: The Devil’s Playhouse را عرضه کردند. این بازیها به اندازه عناوین اصلی لوکاس آرتز یا شاید هم بیشتر دوست داشتنی بودند؛ مگر میشود ترسیم دنیای عجیب و غریب پلیسهای بامزه کمیک استیو پارسل در فضایی دیوانه و جذاب بد باشد. در عین حال که بازیها با لوکاس آرتز کارشان را آغاز کردند، اما همیشه به عنوان یکی از بهترین فرنچایزهای تل تیل در ذهن طرفداران باقی خواهند ماند.
14- هرگز نخواهیم دید – Stranger Things
Stranger Things در کوتاهترین زمان ممکن به بیشترین مخاطب دست یافت؛ بنابراین ساخت یک بازی ویدیویی از آن منطقی به نظر میرسید. به هر حال با چنین دنیا و داستان عمیقی، قالب ماجراجویی همیشگی جوابگو نبود، به این ترتیب نتفلیکس (Netflix) رو به تل تیل آورد تا با شیوه علت و معلولی خودش یک بازی ویدیوی بسازد. اما با تعطیلی تلتیل، وضعیت بازی در هالهای از ابهام قرار گرفت. نتفلیکس اظهار داشت که به دنبال گزینههای دیگری برای تکمیل بازی است اما فعلاً هیچ چیزی قطعی نیست. به دنبال انتشار اولین تصاویر از گیمپلی بازی و پتانسیل بالای Stranger Things در داستانپردازی و جلوههای ویژه شگفتانگیز، ماجرای توقف پروژه غمانگیزتر هم میشود.
13- بهترین – Back to the Future
قبل از این که تل تیل به عصر جدیدش وارد شود (بازیهای انتخاب محور)، عناونی وجود داشت که موفق شد با داستان فیلم Back to the Future کلی المان و ویژگی جذاب ارائه دهد. تلتیل با تکیه بر قالب ماجراجویی اشاره و کلیک، داستان «دکتر براون» و «مارتی مک فلای» و دستکاری اتفاقات گذشته را طی 5 اپیزود روایت میکرد. گیمپلی ساده بود و بیشتر حول حل معما جریان داشت؛ با این حال داستان به شکل شگفتانگیزی اتمسفر دنیا و شخصیتهای Back to the Future را حفظ و ما را به دوران جوانی دکتر براون منتقل میکرد که باید با کنترل مارتی همه چیز را به وضع نورمالش بازمیگرداندیم. Back to the Future قبل از سری Walking Dead عرضه شد، اما هنوز هم یکی از بهترین عناوین استودیوی تلتیل است.
12- هرگز نخواهیم دید – Game of Thrones: Season 2
اولین فصل سری Game of Thrones شاید نقدهای ضد و نقیض زیاد دریافت کرده باشد اما واضح بود که بازیکنان انتظار داستانهای بیشتری را داشتند و با توجه به محبوبیت عظیم GoT خیلی بیراه نیست اگر بگوییم طرفداران از تعطیلی تل تیل ناامید شده باشند. تل تیل اذعان داشت که شاید بعضی از بازیهای ناتمامش را به سرانجام برساند اما سرنوشت GoT هنوز در برزخ به سر میبرد. البته بعد از اخراج ناعادلانه اعضای تیم نمیتوان از آنها انتظار هیچ حمایتی برای ساخت بازی را داشت. به هر حال بعید به نظر میرسد به این زودیها (و احتمالاً هرگز) شاهد فصل دوم بازی Game of Thrones باشیم.
11- بهترین – (The Walking Dead (Season 1-2
با این که Back To the Future محبوبیت بالایی نزد بازیکنان داشت، این عنوان The Walking Dead بود که تل تیل را در مسیر موفقیتش قرار داد. فصل اول توسط منتقدین به شدت تحویل گرفته شد. داستان حول شخصیت لی اورت جریان داشت؛ مجرمی که در مسیرش به زندان، با اشاعه ویروس زامبی فرصتی دوباره برای شروع زندگی به دست میآورد و باید از دختر جوانی به اسم کلمنتاین محافظت کند. فصل اول به خاطر داستان احساسی و هوشمندانه موررد توجه زیادی قرار گرفت و توانست در اپیزود آخر قلب طرفداران را به لرزش در آورد. فصل دوم خود کلمنتاین را در نقش اصلی قرار میداد؛ انتخابی درست که بهترین دنباله را برای قسمت اول رقم زد. هر دو فصل از بهترین بازیهای تلتیل هستند.
10- هرگز نخواهیم دید – (The Walking Dead: The Final Season (EP. 3-4
کلمنتاین از فصل اول بازی The Walking Dead به محبوبیت بالایی رسید و همین مورد باعث شده که به یکی از بزرگترین بخشهای فصل نهایی سری تبدیل شود. متأسفانه با توجه به این که تنها دو اپیزود از فصل آخر عرضه و 250 نفر از کارمندان تلتیل نابود شدند، انتشار باقی اپیزودهای فصل نهایی کمی بعید به نظر میرسد. این یکی دیگر از پروژههای ناتمامی است که تل تیل قول تکمیلش را داده است؛ البته با یک کمپانی دیگر به عنوان مسئول تولید این احتمال وجود دارد که پروژه به یک استودیوی دیگر سپرده شود. اگر دو اپیزود نهایی تکمیل و منتشر شوند، نشان دهنده تصمیمات ضعیف شرکت و اولویت قرار دادن بازی نسبت به کارکنانش بوده و تحریم بازی توسط بازیکنان امری منطقی است.
9- بهترین – The Wolf Among Us
اولین جلد از کمیک Fables بیل ویلینگهام به شکل یک داستان نوآر جلوه کرد، اما با پیشروی بیشتر سری به چندین ژانر مختلف تقسیم شد و داستانهای کارآگاهی مثل ماجراجوییهای «گرگ بد بزرگ» تقریباً رها شدند. با این حال تلتیل توانست با The Wolf Among Us این خلع را پر کند: پیشدرآمدی از Fables که دقیقاً در ابتدای اولین جلد کمیک به پایان میرسد. بازی به خاطر گسترش دنیای Fables و شاخههای روایی گوناگون که با انتخابهای مختلف شکل میگرفتند نظر مثبت همگان را برانگیخت. به علاوه جلوههای بصری فوقالعاده، نویسندگی و صدا پیشگی عالی، The Wolf Among Us را به امضای طراحی تلتیل تبدیل کرد.
8- هرگز نخواهیم دید – The Wolf Among Us Season 2
در گذشتهای نه چندان دور یک دنباله برای The Wolf Among Us معرفی شد و طرفداران آماده بودند تا بار دیگر ماجراجوییهای کلانتر بد بزرگ در «فیبل تاون» را ادامه دهند. متأسفانه پس از این که تل تیل تعطیلی استودیویش را اعلام کرد، هیچکس شکی نداشت که The Wolf Among Us 2 یکی از تلفاتش خواهد بود. The Wolf Among Us یکی از بهترین عناوین استودیو بود و جای بسی افسوس دارد که اعضای تیم سازنده اکنون بیکار هستند. طرفداران Fables کلی کمیک و اسپینآف دارند که نیاز بدنشان برای «بیگبی» و فیبل تاون را ارضا کنند، اما هیچ چیزی با قدم زدن در دنیای منحصر بفرد ویلینگهام قابل قیاس نیست.
7- بهترین – Poker Night At The Inventory 1 & 2
Poker Night at the Inventory استودیوی تل تیل از آن دسته شاهکارهای قصهگویی نیست که این استودیو به خاطرش شناخته میشود، اما مطمئناً ارزش تجربه را داشت. مفهوم اصلی ساده بود (بازی ورق پاسور در مقابل شخصیتهای معروف دنیای بازی که مشغول صحبت با یکدیگر هستند). حتی اگر پوکرباز هم نیستید، شخصیتها و مکالماتشان برای خرید Poker Night at the Inventory میارزید. بازی اول کسانی مثل «تایچو براهه» از Penny Arcade، «مکس» از Max & Sam، «هوی» از Team Fortress 2 و «استرانگ بد» از Homestar Runner را شامل میشد. شخصیتهای بازی دوم هم به همان میزان دیوانگی «سیمپسون» از .The Ventures Bros، «کلپ ترپ» از Borderlands، «سم» از Sam & Max، «اش ویلیامز» از فرنچایز Evil Dead و «گلادوس» از Portal را در خود جای میداد.
6- هرگز نخواهیم دید – Saga
از زمانی که سری کمیکهای Saga معرفی شدند، خود وان (نویسنده کمیک) اذعان داشت که اگر قرار باشد Saga وارد رسانه دیگری شود، تنها به مهارت قصهگویی تل تیل برای یک بازی ویدیویی اقتباسی اعتماد دارد، البته به این شرط که ماجرای شخصیتهای اصلی را دنبال نکند. چنین چیزی گواه قصهگوهای بااستعدادی است که در تل تیل کار میکردند، چون وان تمایلی ندارد که داستان را از قالب کمیکش بیرون آورد و با اعتماد به تلتیل، بر این باور است که سیستم علت و معلولی داستانهای فرعی دنیای Saga را به یک بازی فوقالعاده تبدیل خواهد کرد. البته با ماجراهای اخیر استودیو قضیه بازی اقتباسی کلاً منتفی است.
5- بهترین – Tales From the Borderlands
بازیهای Borderlands همیشه حاشیهساز هستند که با توجه به زیبایی و عظمت این نقشآفرینی اول شخص چندان هم عجیب نیست. عناوین این سری داستان و فضاسازی غنی دارند که میتواند بستری مناسب برای یک بازی داستان محور باشد. تل تیل وارد شد و Tales From the Borderlands را به طرفداران ارائه داد؛ یک بازی علت و معلولی که در مرکز توجه این سری محبوب قرار گرفت. سری حسابی تحویل گرفته شد و بسیاری نویسندگی و فرهنگی که به دنیای Borderlands اضافه میکرد را پسندیدند. با این که Tales From the Borderlands تنها یک فصل داشت، به عنوان یکی از بهترین بازیهای استودیو در یادها باقی ماند.
4- هرگز نخواهیم دید – Black Mirror
این یکی دیگر از بازیهایی است که هرگز به شکل رسمی معرفی نشد، اما نماینده شرکت اظهار داشت که پروژه رویایی استودیو خواهد بود. باید قبول کنیم ماهیت آنتولوژی Black Mirror برای اپیزودهای تلتیلی گزینهای فوقالعاده بود (اولین فصل احتمالاً از 5 داستان مجزا و در عین حال مرتبط تشکیل میشد). مشخصاً بدون وجود افرادی که موتور پروژه را روشن کنند، این بازی در حد همان رویا باقی خواهد ماند. تل تیل اعلام کرد که پس از سر و سامان دادن به چند پروژه نیمهکاره برای همیشه تعطیل میشود، بنابراین شاید هرگز متوجه نشویم که اعضای اسبق استودیو با سوژه باحالی مثل Black Mirror چه میکردند.
3- بهترین – The Walking Dead: Michonne
The Walking Dead: Michonne نقدهای متفاوتی دریافت کرد، بسیاری از مردم آن را دوست داشتند، اما منتقدین به خاطر مدت زمان کوتاه اپیزودها و باگهای گاه و بیگاه گیمپلی امتیازات پایینی به بازی دادند. با این حال بدون در نظر گرفتن مشکلات، خیلیها از داستان خوب Michonne و کمکی که به پرداخت بیشتر این شخصیت انجام داد استقبال کردند. توسط این بازی تل تیل که پر شده از فلش بک به کمیکهای Walking Dead، از گذشته شخصیت میشون و بخشهایی از زندگی قبل از حضورش در سریال آگاه میشویم؛ به همین جهت است که The Walking Dead: Michonne در زمره بهترین بازیهای تلتیل قرار میگیرد.
2- هرگز نخواهیم دید – پروژههای بیشتری از مارول و DC
در عین حال که سری Guardians of the Galaxy نقدهای مثبت چندانی دریافت نکرد، تصور میکردیم که اعضای اسبق استودیو تمایل دارند روی پروژههای بیشتری از محصولات مارول و متعاقباً DC (با توجه به دو فصلی که از Batman ارائه شد) کار کنند. اگر استودیو درهایش را نبسته بود و بسیاری از کارمندانش را نابود نمیکرد، خیلی مشتاق بودیم تا پروژههای بیشتری براساس مارول و DC را شاهد باشیم. شاید تل تیل سراغ عناوین و شخصیتهای کمتر شناخته شدهای مثل «دوم پاترول» میرفت! یا مثلاً نسخه تلتیلی از «ایکس من» مارول را تجربه میکردیم. کسی چه میداند از مشارکت تلتیل با دو ناشر بزرگ صنعت کمیک چه نتایجی به بار میآمد!
1- بهترین – Batman
حرف از تل تیل و DC شد؛ باید گفت یکی از بهترین بازیهایی که این استودیو به طرفدارانش ارائه داد سری Batman است که از دو فصل تشکیل شد و هر دو با وجود باگهای زیاد مورد استقبال شدیدی قرار گرفتند. این بازیها کلی ایده خوب داشتند که میشد به آنها اتکا کرد. هر دو از جلوههای بصری چشمنوازی بهرهمند بودند که استایل معمول تلتیل را با المانهای جذابی تلفیق میکرد. همچنین هر دو Batman داستانی دراماتیک، هوشمندانه و جذاب داشتند که شخصیتهای نامآشنای سری را جمعآوری و با قرار دادنشان جلوی لنزی مدرن چیزی میساخت که تا به حال در کمیکها شاهدش نبودیم. به علاوه گیمپلی چند ایده جدید به قالب معمول تل تیل اضافه میکرد که باعث میشد بازی یکی از شاهکارهای این استودیوی مرحوم باشد.
کلام آخر
امیدواریم از این گونه اتفاقات ناگوار بر سر هیچ یک از استودیوهای محبوبمان سرازیر نشود. هرچه باشد، برایمان کلی خاطرهسازی کردهاند و از دست دادنشان مثل مرگ بخشی از رویاهایمان است. نظر شما عزیزان در مورد بهترین بازیهای تل تیل چیست؟ آن را با ما به اشتراک بگذارید.